|
|
قال ابن الجوزي ( تلبيس إبليس: 447) عن يحيى بن معاذ يقول: «اجتنب صحبة ثلاثة أصناف من الناس العلماء الغافلين والفقراء المداهنين والمتصوفة الجاهلين». امام ابن جوزی در کتاب "تلبیس ابلیس" آورده: از يحيي بن معاذ نقل است كه فرمود: «از صحبت سه گروه بپرهيزيد: عالمان غافل، فقيران تملق گو و صوفیان جاهل». |
|
قرآن و حدیث>مسائل قرآنی و حدیث>قرآن > قرآن رافع اختلافات و دافع گمراهی مسلمین است
شماره مقاله : 9910 تعداد مشاهده : 346 تاریخ افزودن مقاله : 31/1/1390
|
مسلمین اگر بخواهند به عزّت و برتری و دولت حقّة از دست رفتة خود برسند، باید اختلافات خود را حلّ کنند و حلّ اختلافات ایشان ممکن نیست مگر با مراجعة به قرآن، زیرا خدایتعالی قرآن را رافع اختلاف آنان قرار داد، و فرق مسلمین تماماً قرآن را قبول دارند، اگرچه بزبان باشد، «اگر کسی ایمان به خدا دارد باید سخن خدا را بپذیرد و برای رفع اختلاف و دفع عداوت رجوع به قرآن کند، در سورة نحل آیة 64 فرموده: وَمَا أَنْزَلْنَا عَلَيكَ الْكِتَابَ إِلَّا لِتُبَينَ لَهُمُ الَّذِي اخْتَلَفُوا فِيهِ وَهُدًى وَرَحْمَةً لِقَوْمٍ يؤْمِنُونَ(النحل/64) «ما نازل نکردیم این کتاب را مگر برای ایشان بيان کنی آنچه را در آن اختلاف دارند و این کتاب هدايت و رحمت است برای مردم با ایمان». پس پیغمبر اسلام(ص) به توسّط قرآن رفع اختلاف میکرده، پس مرجع حلّ اختلاف قرآن است. متأسفانه فرق اسلامی هر فرقه بنفع خود اخباری دارند که مرجع ایشان همان اخبار است و آن اخبار اختلاف و شقاق و نفاق و عداوت را دامن میزند و زیاد میگرداند. اگر کسی بگوید رسول خدا(ص) و یا امام(ع) باید رفع اختلاف کنند، جواب او این است که؛ اوّلاً: رسول(ص) و امام(ع) هر دو تابع قرآنند، و خدا قرآن را رافع اختلاف قرار داده. ثانیاً: زمان ما نه رسولی و نه امامی حاضر است، و خدا صریحاً هیچ کس و هیچ چیز را رافع اختلاف قرار نداده جز قرآن را، و در آیة 213 سورة بقره فرمود: كَانَ النَّاسُ أُمَّةً وَاحِدَةً فَبَعَثَ اللَّهُ النَّبِيينَ مُبَشِّرِينَ وَمُنْذِرِينَ وَأَنْزَلَ مَعَهُمُ الْكِتَابَ بِالْحَقِّ لِيحْكُمَ بَينَ النَّاسِ فِيمَا اخْتَلَفُوا فِيهِ وَمَا اخْتَلَفَ فِيهِ إِلَّا الَّذِينَ أُوتُوهُ مِنْ بَعْدِ مَا جَاءَتْهُمُ الْبَينَاتُ بَغْيا بَينَهُمْ «مردم یک أمّت بودهاند (و چنانچه در سورة یونس آیة 19 فرموده پس ازوحدت اختلاف کردند، روی هوی و هوس) پس خدا پیغمبرانرا برای بشارت و انذار فرستاد و با ایشان طبق واقع کتاب فرستاد تا آن کتاب حکم کند بین مردم در آنچه در ان اختلاف کردهاند و اختلاف در آن کتاب نکردند مگر کسانیکه کتاب به ایشان داده شده بود، پس از آنکه آیات روشن برای ایشان آمد برای ستم بین خودشان اختلاف ایجاد کردند». در این آیه حقّ تعالی قرآن را حاکم و رافع اختلاف نموده، زیرا ضمیر"یحکم" که فاعل آن باشد برمیگردد به کتاب که نزدیکترین مرجع است نسبت به آن، و به انبیا برنمیگردد. زیرا أنبياء جمع ولي ضمير مفرد است، وخدا در اين آيه أهل قرآن را موجد اختلاف قرار داده و کسیکه خود موجد اختلاف باشد، رافع اختلاف نمیشود بدلیل اینکه فرموده: «ما اختلف فیه إلا الذین أوتوه»، پس به خود قرآن باید رجوع داده شود نه به اهل آن چنانکه در ترجمة آیات بیان شد. حضرت امیرالمؤمنین(ع) نیز چنانچه در نهجالبلاغه در فصل 21 این کتاب خواهد آمد و سایر أئمّه(ع) از اولادش قرآن را رافع اختلاف خواندهاند. آیا خدا در سورة روم آیة 31 نفرموده: وَلَا تَكُونُوا مِنَ الْمُشْرِكِينَ(31) مِنَ الَّذِينَ فَرَّقُوا دِينَهُمْ وَكَانُوا شِيعًا كُلُّ حِزْبٍ بِمَا لَدَيهِمْ فَرِحُونَ(32) (روم: 31-32) «نباشید از مشرکین، آنانکه تفرقه آوردند در دین خود و شیعه شیعه شدند و هر دسته و حزبی به آنچه نزد ایشان است خوشند». آری این آیه معجزه است که حقِّ تعالی بیدار باش به مسلمین زده و در حال تفرقه ایشان را مشرک خوانده، و ما میبینیم در زمان ما هر شیعه و هر دسته به شعائر و مطالب من درآوردی خود خوشند، ولی از قرآن و شعائر اسلامی بیخبرند. در سورة شوری آیة 13 فرموده: أَقِيمُوا الدِّينَ وَلَا تَتَفَرَّقُوا فِيهِ «دین را بپا دارید و در آن تفرقه نیفکنید». و در سورة آل عمران آیة 105 فرموده: وَلَا تَكُونُوا كَالَّذِينَ تَفَرَّقُوا وَاخْتَلَفُوا مِنْ بَعْدِ مَا جَاءَهُمُ الْبَينَاتُ «نباشید مانند آنانکه ایجاد تفرقه کرده و اختلاف نمودند پس از آنکه برای ایشان آیات روشن آمد». پس آن چیزی را که خدا رافع اختلاف قرار داده، قرآن است نه چیز دیگر، و تا مسلمین رجوع به قرآن نکنند همواره در ضلالت و گمراهیند، ولذا رسول خدا(ص) و أئمّه(ع) فرمودهاند هر مطلب دینی را با قرآن بسنجید. ما که میگوئیم به قرآن رجوع کنید مقصود ما این نیست که در مجالسِ قرائت و تجوید ویا مجالس بدعت فاتحه قرآن را بیاورند و یا سر قبر و یا در ضبط صوتها براي خوشی صوت ضبط کنند، بلکه مقصود ما فهمیدن و عملنمودن و با آیات آن حلّ اختلاف کردنست که قرآن را إمام خود قرار دهند. امروزه اکثر ملّت از اسلام بیخبر و فرقه فرقه از اسلام بیزارند و به کفر و بیدینی هجوم آوردهاند، برای اینکه متدیّنین و مقدّسین ما غرق خرافات و مبلّغین ما اکثراً از قرآن بیخبرند، مجالس دینی ما و مدارس ما همه چیز دارد جز قرآن. در سورة آل عمران آیة 101 فرموده: وَكَيفَ تَكْفُرُونَ وَأَنْتُمْ تُتْلَى عَلَيكُمْ آياتُ اللَّهِ «و چگونه کافر میشوید و حال آنکه کتاب خدا برای شما تلاوت میشود». یعنی ملّتی که قرآن دارد، نباید کافر شود، پس آیات قرآن ناجی از کفر و تفرقه است.
تفسیر تابشی از قرآن (جلد اول، دوم، سوم و چهارم)، تألیف: آیت الله العظمی سید ابوالفضل ابن الرضا برقعی قمی
|
بازگشت به ابتدای
صفحه
بازگشت به نتایج قبل
چاپ
این مقاله
ارسال مقاله به دوستان |
|
|
|
|
|