|
|
قال ابن الجوزي ( تلبيس إبليس: 447) عن يحيى بن معاذ يقول: «اجتنب صحبة ثلاثة أصناف من الناس العلماء الغافلين والفقراء المداهنين والمتصوفة الجاهلين». امام ابن جوزی در کتاب "تلبیس ابلیس" آورده: از يحيي بن معاذ نقل است كه فرمود: «از صحبت سه گروه بپرهيزيد: عالمان غافل، فقيران تملق گو و صوفیان جاهل». |
|
تاریخ اسلام>اشخاص>براء رضی الله عنه > حضور وی در ایمان آوردن اهل یمن
شماره مقاله : 9891 تعداد مشاهده : 608 تاریخ افزودن مقاله : 28/1/1390
|
بعثه عليه السلام خالد بن الوليد إلى اليمن وأخرج البيهقي عن البَرَاء رضي الله عنه أن رسول الله صلى الله عليه وسلم بعث خالد بن الوليد إلى أهل اليمن يدعوهم إلى الإِسلام. قال البراء: فكنت فيمن خرج مع خالدِ بن الوليد، فأقمنا ستة أشهر يدعوهم إلى الإِسلام فلم يجيبوه، ثم إن رسول الله صلى الله عليه وسلم بعث علي بن أبي طالب وأمره أن يقفل خالداً إِلا رجلاً كان ممَّن مع خالد فأحب أن يَعِقِب مع علي فليَعقبْ معه. قال البراء: فكنت فيمن عَقَب مع علي. فلما دَنوْنا من القوم خرجوا إِلينا، ثم تقدَّم فصلَّى بنا علي، ثم صفَّنا صفاً واحداً ثم تقدم بين أيدينا وقرأ عليهم كتاب رسول الله صلى الله عليه وسلم فأسلمت همْدان جميعاً، فكتب علي إلى رسول الله صلى الله عليه وسلم بإسلامهم. فلما قرأ رسول الله صلى الله عليه وسلم الكتاب خرّ ساجداً ثم رفع رأسه فقال: «السلام على هَمْدان. السلام على هَمْدان». ورواه البخاري مختصراً. كذا في البداية .
پیامبر صلی الله علیه و سلم و فرستادن خالد بن ولید به یمن بیهقى از براء رضی الله عنه روایت نموده كه: پیامبر خدا صلی الله علیه و سلم خالد بن ولید را به سوى اهل یمن جهت دعوت آنها به اسلام روانه نمود. براء مىگویند: من نیز از جمله كسانى بودم كه با خالد بن ولید بیرون رفته بودند، ما شش ماه در آنجا اقامت نمودیم، و در تمام این مدّت خالد آنها را دعوت مىكرد، ولى آنها دعوتش را نپذیرفتند، پیامبر خدا صلی الله علیه و سلم بعد از آن على بن ابى طالب را فرستاد، و به وى یادآور شد تا خالد را دوباره برگرداند ولى اگر كسى از همراهان خالد خواست با على باقى بماند، مانعى ندارد. براء مىگوید: من باز هم از جمله كسانى بودم كه با على رضی الله عنه باقى ماندیم، هنگامى ما به قوم نزدیك شدیم، آنهابه طرف ما آمدند، بعد حضرت على رضی الله عنه پیش شده و براى ما نماز داد، و بعد ما رادر یك صف منظم گردانید، و خود پیش روى ما حاضر شد و نامه پیامبر خدا صلی الله علیه و سلم را براى آنها قرائت نمود، و با قرائت آن همه همدان اسلام آوردند. بعد از اسلام آوردن آنها على رضی الله عنه براى پیامبر صلی الله علیه و سلم خبر اسلام آوردن آنها را نوشت. هنگامى كه پیامبر خدا صلی الله علیه و سلم آن نامه را قرائت نموده، به سجده افتاد و باز سر خود را بلند نموده گفت: «سلام بر همدان، سلام بر همدان».[1] بخارى این حدیث را به اختصا روایت كرده، این چنین در البدایه (105/5) آمده است.
[1] صحیح. بیهقی در «الدلائل» (5/396).
از کتاب: حیات صحابه، مؤلّف علّامه شیخ محمّد یوسف كاندهلوى، مترجم: مجیب الرّحمن (رحیمى)، جلد اول، به همراه تحقیق احادیث کتاب توسط:محمد احمد عیسی (به همراه حکم بر احادیث بر اساس تخریجات علامه آلبانی) مصدر: دائرة المعارف شبکه اسلامی IslamWebPedia.Com
|
بازگشت به ابتدای
صفحه
بازگشت به نتایج قبل
چاپ
این مقاله
ارسال مقاله به دوستان |
|
|
|
|
|