|
|
قال ابن الجوزي ( تلبيس إبليس: 447) عن يحيى بن معاذ يقول: «اجتنب صحبة ثلاثة أصناف من الناس العلماء الغافلين والفقراء المداهنين والمتصوفة الجاهلين». امام ابن جوزی در کتاب "تلبیس ابلیس" آورده: از يحيي بن معاذ نقل است كه فرمود: «از صحبت سه گروه بپرهيزيد: عالمان غافل، فقيران تملق گو و صوفیان جاهل». |
|
قرآن و حدیث>تفسیر قرآن>سوره لیل > تفسیر سوره لیل از تفسیر راستین ترجمه تیسیر الکریم الرحمن
شماره مقاله : 9722 تعداد مشاهده : 319 تاریخ افزودن مقاله : 24/1/1390
|
تفسیر سوره لیل
مکی و 21 آیه است. بسم الله الرحمن الرحیم آیه ی 21-1: وَاللَّیلِ إِذَا یغْشَى سوگند به شب آنگاه که جهان را در خود فرو پوشد ، وَالنَّهَارِ إِذَا تَجَلَّى و سوگند به روز، آنگاه که آشکار شود ، وَمَا خَلَقَ الذَّكَرَ وَالْأُنثَى و سوگند به آن که نر و ماده را بیافرید ، إِنَّ سَعْیكُمْ لَشَتَّى که : حاصل کوششهای شما متفاوت است فَأَمَّا مَن أَعْطَى وَاتَّقَى اما کسی که بخشایش و پرهیزگاری کرد ، وَصَدَّقَ بِالْحُسْنَى آن بهترین را تصدیق کرد ، فَسَنُیسِّرُهُ لِلْیسْرَى پس برای بهشت آماده اش می کنیم وَأَمَّا مَن بَخِلَ وَاسْتَغْنَى اما آن کس که بخل و بی نیازی ورزید ، وَكَذَّبَ بِالْحُسْنَى و آن بهترین را تکذیب کرد ، فَسَنُیسِّرُهُ لِلْعُسْرَى او را برای دوزخ آماده می سازیم وَمَا یغْنِی عَنْهُ مَالُهُ إِذَا تَرَدَّى و چون هلاکش در رسد ، دارایی اش به حالش سود نبخشد إِنَّ عَلَینَا لَلْهُدَى و آنچه بر ماست راهنمایی است وَإِنَّ لَنَا لَلْآخِرَةَ وَالْأُولَى و از آن ماست آن جهان و این جهان فَأَنذَرْتُكُمْ نَارًا تَلَظَّى پس شما را از آتشی که زبانه می کشد می ترسانم لَا یصْلَاهَا إِلَّا الْأَشْقَى جز اهل شقاوت بدان در نیفتد : الَّذِی كَذَّبَ وَتَوَلَّى آن که تکذیب کرد و رویگردان شد وَسَیجَنَّبُهَا الْأَتْقَى و پرهیزگارترین مردم را از آن دور دارند الَّذِی یؤْتِی مَالَهُ یتَزَكَّى آن که مال خویش می بخشاید و پاکی می جوید وَمَا لِأَحَدٍ عِندَهُ مِن نِّعْمَةٍ تُجْزَى و هیچ کس را بر او حقی نباشد که اینک پاداش خواهد ، إِلَّا ابْتِغَاء وَجْهِ رَبِّهِ الْأَعْلَى مگر جستن خشنودی پروردگار والای خویش وَلَسَوْفَ یرْضَى و زودا که خشنود شود. در این جا خداوند به زمانی سوگند می خورد که در آن کارهای گوناگون بندگان انجام می شود. پس فرمود:« وَاللَّیلِ إِذَا یغْشَى» سوگند به شب سوگند به شب هنگامی که تاریکی آن همه خلق را فرو می پوشاند، و مخلوقات همه در جایگاه و محل خود آرام می گیرند و بندگان از فرط خستگی به استراحت و آسایش روی می آورند. « وَالنَّهَارِ إِذَا تَجَلَّى» و سوگند به روز وقتی که برای آفریده ها پدیدار می شود و آن ها از روشنایی اش استفاده می کنند و به دنبال منافع و کارهایشان می روند. « وَمَا خَلَقَ الذَّكَرَ وَالْأُنثَى» اگر «ما» موصوله باشد خداوند به ذات بزرگوار خودش سوگند خورده است که او آفریننده نر و ماده است. و اگر«ما» مصدریه باشد خداوند به این سوگند خورده که نر و ماده را آفریده است. و کمال حکمت الهی در این است که از هر نوع حیوانی نر و ماده ای را آفریده است تا نوع آن باقی بماند و از بین نرود و هریک را به وسیله شهوت به سوی دیگری می کشاند و هریک را برای دیگری مناسب قرار داده است. پس خجسته است خداوندی که بهترین آفریننده است. « إِنَّ سَعْیكُمْ لَشَتَّى » این چیزی است که خداوند بر آن سوگند خورده است. یعنی سعی و تلاش شما گوناگون و متفاوت است و این گوناگونی برحسب تفاوت کارها و مقدار آن و میزان فعالیتی است که برای آن صورت می گیرد ، نیز با توجه به هدف و منظور از این کارها با یکدیگر فرق می کنند. اگر کارها با هدف جلب خشنودی خدا انجام شوند باقی می مانند و انجام دهندگان از آن بهره مند خواهند شد و اگر هدفی فانی و از بین رفتنی از آن مدنظر باشد باطل شده و نابود می گردند. و هر عملی که برای رضای خدا انجام نشود چنین است. بنابراین خداوند عمل کنندگان را فضیلت داده و اعمالشان را توصیف نموده و فرموده است:« فَأَمَّا مَن أَعْطَى» و هرکس که عبادت های مالی را که بر گردن اوست انجام دهد و زکات و نفقات و کفاره و صدقات را بپردازد و در راه های خیر انفاق بکند و عبادت های بدنی مانند نماز و روزه و غیره را انجام دهد و نیز عبادت هایی که بدنی و مالی هستند مانند حج و عمره و غیره را انجام دهد، « وَاتَّقَى» و از گناهان و کارهای حرامی که خداوند نهی کرده است پرهیز کند. « وَصَدَّقَ بِالْحُسْنَى» و « لا إله إلا الله» و آنچه را که بر آن دلالت می نماید از قبیل باورهای دینی و پاداش آن را تصدیق کند. « فَسَنُیسِّرُهُ لِلْیسْرَى» پس کارش را برایش آسان می کنیم و هرکار خیری را برای او ساده و آسان می گردانیم. همچنین ترک کردن هر شر و بدی را برایش آسان می نماییم چون او اسباب آسانی را فراهم کرده و خداوند کار را برایش آسان گردانده است. « وَأَمَّا مَن بَخِلَ» و هرکس در ادای آنچه به آن امر شده بخیل ورزد و انفاق واجب و مستحب را انجام ندهد و نفس او به وی اجازه ندهد تا آنچه را خدا بر او واجب کرده است ادا کند، « وَاسْتَغْنَى» و خود را از خداوند بی نیاز بداند و عبودیت و بندگی خدا را ترک کند، و خودش را نیازمند خدا نداند؛ خداوندی که انسان راهی برای نجات و رستگاری ندارد مگر این که خداوند معبود و محبوب و مقصود او باشد، « وَكَذَّبَ بِالْحُسْنَى» و عقائد و باورهای نیکی که خداوند تصدیق آن را بر بندگانش واجب گردانده است تکذیب کند، « فَسَنُیسِّرُهُ لِلْعُسْرَى» پس او را برای سختی و خصلت های زشت میّسر می نماییم به این صورت که او را برای انجام شر و بدی هرجا که باشد آماده می سازیم و انجام دادن گناه برایش آسان می شود. از خداوند عافیت می جوئیم. « وَمَا یغْنِی عَنْهُ مَالُهُ إِذَا تَرَدَّى» و وقتی که بمیرد مال و دارایی اش که او را سرکش کرده و به سبب آن خود را بی نیاز دانسته و به آن بخل ورزیده چه سودی برایش خواهد داشت؟ مسلم است که چیزی جز عمل صالح با او همراه نخواهد بود. اما مال و ثروتی که حق واجب را از آن بیرون نکرده و چیزی را برای آخرت از آن پیش نفرستاده است وبال و عذابی برای او خواهد بود. « إِنَّ عَلَینَا لَلْهُدَى » هدایت و راه راست، انسان را به خدا می رساند و به خشنودی اش نزدیک می کند و اما گمراهی راهی به سوی خدا ندارد و صاحب خود را به عذاب سختی می رساند. « وَإِنَّ لَنَا لَلْآخِرَةَ وَالْأُولَى» این جهان و جهان آخرت همه در اختیار و تحت تصرف ما هستند و هیچ کسی در آن ها مشارکتی ندارد. پس علاقمندان باید به خدا علاقمند باشند و امیدشان باید از مخلوق قطع گردد. « فَأَنذَرْتُكُمْ نَارًا تَلَظَّى» شما را از آتشی که شعله می زند و زبانه می کشد، بیم داده ام.« لَا یصْلَاهَا إِلَّا الْأَشْقَى؛ الَّذِی كَذَّبَ» بدان داخل نمی شود و نمی سوزد مگر کسی که خبر آن را دروغ انگاشته باشد« وَتَوَلَّی» و از دستور و فرامین الهی روی گردان شده باشد. « وَسَیجَنَّبُهَا الْأَتْقَى؛ الَّذِی یؤْتِی مَالَهُ یتَزَكَّى» کسی که هدفش از دادن دارائی و مالش تزکیه و پاکیزه داشتن خود از گناهان باشد و به قصد خشنودی خداوند مالش را بدهد از آتش دوزخ در امان می ماند. پس این آیه دلالت می نماید اگر انفاق مستحب سبب ترکِ واجبی مانند قرض دادن یا نفقه و غیره شد، چنین اتفاقی جایز نیست بلکه بسیاری از علما آن را مردود می دانند چون او کار مستحبی را انجام می دهد که سبب از دست رفتن واجب می شود. « وَمَا لِأَحَدٍ عِندَهُ مِن نِّعْمَةٍ تُجْزَى» و هیچ کسی از مردم بر ذمّه ی این مرد پرهیزگار منت و نعمتی ندارد که شایسته و سزاوار آن باشد او را بر آن پاداش دهد مگر اینکه او را بر آن پاداش می دهد، و فضل ومنت او بعد از این پاداش دادن نیز همواره بر مردم باقی بماند. پس او فقط بنده ی خداست چون فقط احسان خدا برگردن اوست. و اما کسی که مردم برگردن او حق دارند و او پاداش آنان را نداده است، حتما باید به جهت کسب رضایت مردم از کارهایی دست بردارد و کارهایی را انجام دهد، که سبب می شوند اخلاص او کم گردد. این آیه شامل حال ابوبکر صدیق (رضی الله عنه) می شود، بلکه گفته شده در رابطه با ایشان نازل شده است، زیرا هرکس که بر او منّتی داشت که سزاوار آن بود وی را بر آن پاداش دهد، حتما او را پاداش می داد، حتی در برابر کارهای نیکی که پیامبر (ص) با اومی کرد وی را پاداش می داد و برایش جبران می کرد، به جز یک نیکی که پیامبر با او کرد و نتوانست وی را بر آن پاداش دهد، و آن عبارت بود از دعوت دادن به اسلام و تعلیم هدایت و دین حق. و خدا و پیامبرش بر هرکس منت دارند، منتی که پاداش دادن آن امکان ندارد. همچنین این آیه شامل هرکسی می شود که چنین حالتی را داشته باشد. پس هیچ کسی از مردم بر این انسان پرهیزگار منت و نعمتی ندارد که شایسته ی آن باشد بر آن پاداش داده شود مگر اینکه او را بر آن پاداش میدهد و اعمال او خالص برای خداست. بنابراین فرمود:« إِلَّا ابْتِغَاء وَجْهِ رَبِّهِ الْأَعْلَى؛ وَلَسَوْفَ یرْضَى » بلکه برای رضایت پروردگار والاترش می بخشد و به راستی این فرد پرهیزگار به خاطر نیکی و پاداش هایی که خداوند به او بخشیده است خشنود خواهد شد. پایان تفسیر سوره لیل
تفسیر راستین (ترجمه تیسیر الکریم الرحمن)، تألیف:علامه شیخ عبدالرحمن بن ناصر السعدی «رحمه الله» متوفای 1376 هجری قمری (1334هجری شمسی)، ترجمه: محمد گل گمشادزهی
مصدر: دائرة المعارف شبکه اسلامی islamwebpedia.com
|
بازگشت به ابتدای
صفحه
بازگشت به نتایج قبل
چاپ
این مقاله
ارسال مقاله به دوستان |
|
|
|
|
|