|
|
قال ابن الجوزي ( تلبيس إبليس: 447) عن يحيى بن معاذ يقول: «اجتنب صحبة ثلاثة أصناف من الناس العلماء الغافلين والفقراء المداهنين والمتصوفة الجاهلين». امام ابن جوزی در کتاب "تلبیس ابلیس" آورده: از يحيي بن معاذ نقل است كه فرمود: «از صحبت سه گروه بپرهيزيد: عالمان غافل، فقيران تملق گو و صوفیان جاهل». |
|
قرآن و حدیث>تفسیر قرآن>سوره انسان > تفسیر سوره انسان از تفسیر راستین ترجمه تیسیر الکریم الرحمن
شماره مقاله : 9706 تعداد مشاهده : 349 تاریخ افزودن مقاله : 24/1/1390
|
تفسیر سوره إنسان
مدنی و 31 آیه است. بسم الله الرحمن الرحیم آیه ی 3-1: هَلْ أَتَى عَلَى الْإِنسَانِ حِینٌ مِّنَ الدَّهْرِ لَمْ یكُن شَیئًا مَّذْكُورًا هر آینه بر انسان مدتی از زمان گذشت و او چیزی در خور ذکر نبود. إِنَّا خَلَقْنَا الْإِنسَانَ مِن نُّطْفَةٍ أَمْشَاجٍ نَّبْتَلِیهِ فَجَعَلْنَاهُ سَمِیعًا بَصِیرًا ما، آدمی را از نطفه ای آمیخته بیافریده ایم ، تا او را امتحان کنیم وشنوا و بینایش ساخته ایم. إِنَّا هَدَینَاهُ السَّبِیلَ إِمَّا شَاكِرًا وَإِمَّا كَفُورًا راه را به او نشان داده ایم یا سپاسگزار باشد یا ناسپاس. خداوند در این سوره ابتدای حالت انسان و میانه و انتهای آن را بیان کرده است. پس فرمود مدت زمانی طولانی بر انسان گذشت و او چیز قابل ذکری نبود. این همان زمانی است که انسان وجود نداشته است. وقتی خداوند خواست انسان را بیافریند پدر انسان آدم را از خاک آفرید. سپس نسل او را« مِن نُّطْفَةٍ أَمْشَاجٍ» به صورت متسلسل از نطفه ای آمیخته و بی ارزش گسترش داد. « نَّبْتَلِیهِ» با آن انسان را می آزماییم تا بدانیم آیا به حالت نخستین خود فکر می کند یا آن را فراموش می کند و مغرور می شود؟ پس خداوند انسان را آفرید و به او توانایی های ظاهری و باطنی مانند شنوایی و بینایی و دیگر اعضا عطا کرد و اعضایش را کامل و سالم گرداند به گونه ای که می تواند به وسیله آن مقاصد خویش را به دست آورد. سپس خداوند پیامبران را به سوی انسان ها فرستاد و کتاب ها را نازل کرد و انسان را به راهی که او را به خدا می رساند رهنمود کرد و راه را برایش روشن نمود و او را به برگرفتن آن تشویق نمود و او را از نعمت هایی که نزد خداوند است آگاه کرد. سپس انسان را از راهی که او را به هلاکت و بدبختی می رساند آگاه نمود و او را از آن برحذر داشت و او را خبر داد که چه عذابی در انتظار اوست چنانچه آن راه را در پیش گیرد، و از این طریق او را آزمود. پس مردم به دو گروه تقسیم شدند؛ برخی نعمت های پروردگار را سپاس گزارده و وظایفی را که خداوند آن ها را بدان مکلف نموده است انجام دادند. و برخی به خداوند کفر ورزیدند و نعمت های دینی و دنیوی خداوند را کفران نمودند و راهی را که منجر به هلاکت و نابودی می گردد در پیش گرفتند. آیه ی 22-40: إِنَّا أَعْتَدْنَا لِلْكَافِرِینَ سَلَاسِلَا وَأَغْلَالًا وَسَعِیرًا ما برای کافران زنجیرها و غلها و آتش افروخته آماده کرده ایم. إِنَّ الْأَبْرَارَ یشْرَبُونَ مِن كَأْسٍ كَانَ مِزَاجُهَا كَافُورًا نیکان از جامهایی می نوشند که آمیخته به کافور است . عَینًا یشْرَبُ بِهَا عِبَادُ اللَّهِ یفَجِّرُونَهَا تَفْجِیرًا چشمه ای که بندگان خدا از آن می نوشند و آن را به هر جای که خواهند، روان می سازند یوفُونَ بِالنَّذْرِ وَیخَافُونَ یوْمًا كَانَ شَرُّهُ مُسْتَطِیرًا به نذر وفا می کنند و از روزی که شر آن همه جا را گرفته است می ترسند. وَیطْعِمُونَ الطَّعَامَ عَلَى حُبِّهِ مِسْكِینًا وَیتِیمًا وَأَسِیرًا و طعام را در حالی که خود دوستش دارند به مسکین و یتیم و اسیر می خورانند. إِنَّمَا نُطْعِمُكُمْ لِوَجْهِ اللَّهِ لَا نُرِیدُ مِنكُمْ جَزَاء وَلَا شُكُورًا جز این نیست که شما را برای خدا اطعام می کنیم و از شما نه پاداشی می خواهیم نه سپاسی إِنَّا نَخَافُ مِن رَّبِّنَا یوْمًا عَبُوسًا قَمْطَرِیرًا ما از پروردگار خود می ترسیم ، در روزی که آن روز عبوس و سخت و هولناک است فَوَقَاهُمُ اللَّهُ شَرَّ ذَلِكَ الْیوْمِ وَلَقَّاهُمْ نَضْرَةً وَسُرُورًا خدا ایشان را از شر آن روز نگه داشت و آنان را طراوت و شادمانی بخشید. وَجَزَاهُم بِمَا صَبَرُوا جَنَّةً وَحَرِیرًا به پاداش صبری که کرده اند پاداششان را بهشت و حریر داد. مُتَّكِئِینَ فِیهَا عَلَى الْأَرَائِكِ لَا یرَوْنَ فِیهَا شَمْسًا وَلَا زَمْهَرِیرًا در آنجا بر، تختها تکیه زده اند نه هیچ آفتابی می بینند و نه سرمایی. وَدَانِیةً عَلَیهِمْ ظِلَالُهَا وَذُلِّلَتْ قُطُوفُهَا تَذْلِیلًا سایه های درختانش بر سرشان افتاده و میوه هایش به فرمانشان باشد وَیطَافُ عَلَیهِم بِآنِیةٍ مِّن فِضَّةٍ وَأَكْوَابٍ كَانَتْ قَوَارِیرَا کاسه های سیمین و کوزه های شراب میانشان به گردش در می آید قَوَارِیرَ مِن فِضَّةٍ قَدَّرُوهَا تَقْدِیرًا کوزه هایی از سیم که آنها را به اندازه پر کرده اند وَیسْقَوْنَ فِیهَا كَأْسًا كَانَ مِزَاجُهَا زَنجَبِیلًا در آنجا جامی بنوشانندشان که آمیخته با زنجبیل باشد ، عَینًا فِیهَا تُسَمَّى سَلْسَبِیلًا از چشمه ای که آن را سلسبیل می گویند وَیطُوفُ عَلَیهِمْ وِلْدَانٌ مُّخَلَّدُونَ إِذَا رَأَیتَهُمْ حَسِبْتَهُمْ لُؤْلُؤًا مَّنثُورًا همواره پسرانی به گردشان می چرخند که چون آنها را ببینی ، پنداری ، مروارید پراکنده اند. وَإِذَا رَأَیتَ ثَمَّ رَأَیتَ نَعِیمًا وَمُلْكًا كَبِیرًا چون بنگری ، هر چه بنگری نعمت فراوان است و فرمانروایی بزرگ عَالِیهُمْ ثِیابُ سُندُسٍ خُضْرٌ وَإِسْتَبْرَقٌ وَحُلُّوا أَسَاوِرَ مِن فِضَّةٍ وَسَقَاهُمْ رَبُّهُمْ شَرَابًا طَهُورًا بر تنشان جامه هایی است از سندس سبز و استبرق و به دستبندهایی از سیم زینت شده اند و پروردگارشان از شرابی پاکیزه سیرابشان سازد. إِنَّ هَذَا كَانَ لَكُمْ جَزَاء وَكَانَ سَعْیكُم مَّشْكُورًا این پاداش شماست و از کوششتان سپاسگزاری شده است. ما برای کسی که به خداوند کفر ورزد و پیامبرانش را تکذیب کند و بر ارتکاب گناهان جرأت نماید زنجیرهایی در آتش جهنم آماده کرده ایم . « ثُمَّ فِی سِلسِلةِ ذَرعُها سَبعُونَ ذِرَاعَاَ فَأسلُکوُهُ» سپس او را در زنجیری که هفتاد گز است به بند کشید .« وَأَغْلَالًا» و طوق هایی که دست هایشان را به گردن هایشان می بندد. « وَسَعِیرًا» و آتشی که جسم های آنان را می سوزاند. «کُلَّما نَضِجَت جُلُودُهُم بَدَّلنَهُم جُلُوداً غَیرَهَا لِیَذُوقُوا العَذَابَ» هرگاه پوست جهنمّیان از بین برود و سوخته شود پوست های تازه ای جایگزین آن می کنیم تا عذاب را بچشند . و این عذاب همیشگی است و آنان جاودانه در آن می مانند. « الْأَبْرَارَ» آن ها کسانی هستند که به سبب معرفت خداوند و محبت الهی که در دل هایشان است و اخلاق زیبایی که دارند پاکدل و نیکوکارند. پس خداوند خبر داد که ایشان« یشْرَبُونَ مِن كَأْسٍ كَانَ مِزَاجُهَا كَافُورًا» از شراب لذیذی می نوشند که با کافور آمیخته شده است تا کافور آن را خنک کند و از تندی آن بکاهد. این کافور بسیار لذیذ است و از هر عیب و آلودگی ایی که در کافور دنیا هست سالم و پاک می باشد. چون آفت های دنیا در نعمت های بهشتی وجود ندارد. همان طور که خداوند متعال می فرماید:« فِی سِدرِ مَّخضُودِ؛ وَطَلحِ مَّنضُودِ» بهشتیان در میان درختان سدرِ بی خار و درختان موز که میوه هایشان روی هم چیده شده است می باشند. و « أَزوَجُ مُّطَهَرةَ» و همسران پاکیزه، « لَهُم دَارُ السَّلَمِ عِندَ رَبِّهِم» آنان در سرای امنیت نزد پروردگارشان می باشند. « وَفِیهَا مَا تَشتَهِیِه الأَنفسُ وَتَلَدُ الأَعینُ» و در بهشت چیزهایی است که دل ها در پی آنند و چشم ها از دیدن آن لذّت می برند. « عَینًا یشْرَبُ بِهَا عِبَادُ اللَّهِ» جام لذیذی است که سر می کشند از تمام شدن ان هراسی ندارند، روان است و بندگان خدا هرجا و هرگونه که بخواهند آن را می برند و روان می کنند. پس می توانند آن را به سوی باغ های سرسبز و یا میان کاخ ها و منازل آراسته شده و یا به هر سمت و سویی جاری نمایند. سپس جمله ای از کارهای آنان را بیان کرد و فرمود:« یوفُونَ بِالنَّذْرِ» به نذر و پیمان هایی که خود را بدان ملزم نموده اند وفا می کنند. آنان به نذرهایی وفا می کنند که در اصل بر آن ها واجب نبوده است بلکه خودشان آن را بر خود واجب نموده اند، پس آنان به طریق اولی فرایض را به جای می آورند. « وَیخَافُونَ یوْمًا كَانَ شَرُّهُ مُسْتَطِیرًا» و از روزی سخت که بلای آن گسترده و فراگیر است می ترسند که بلایش به آنها برسد. از این رو هر آنچه که باعث گرفتار شدن به بلای آن روز می گردد را ترک گفته و از آن دوری می جویند. « وَیطْعِمُونَ الطَّعَامَ عَلَى حُبِّهِ مِسْكِینًا وَیتِیمًا وَأَسِیرًا» آن ها در حالی که مال و غذا را دوست می دارند آن را به کسانی که از آن ها نیازمندترند مانند بینوایان و یتیمان و اسیران می دهند، زیرا محبت خدا را بر محبت خود مقدم می دارند. هدفِ آنان از انفاق و خوراک دادن جلب رضایت خداوند است و با زبان حال می گوید:« إِنَّمَا نُطْعِمُكُمْ لِوَجْهِ اللَّهِ لَا نُرِیدُ مِنكُمْ جَزَاء وَلَا شُكُورًا» ما شما را فقط برای رضایت خداوند خوراک می دهیم و از شما پاداش مالی نمی خواهیم و همچنین از شما نمی خواهیم که ما را تعریف و تمجید کنید. « إِنَّا نَخَافُ مِن رَّبِّنَا یوْمًا عَبُوسًا قَمْطَرِیرًا» و از روزی سخت و وحشتناک که قیامت است هراس داریم. « فَوَقَاهُمُ اللَّهُ شَرَّ ذَلِكَ الْیوْمِ» پس خداوند آنان را از شر آن روز حفظ کرد، و مسلّماً وحشت بزرگ قیامت، آنان را پریشان نخواهد کرد و فرشتگان با آنان روبرو می شوند و می گویند: این همان روزی است که وعده داده می شدید. « وَلَقَّاهُمْ نَضْرَةً وَسُرُورًا» و آنان را مورد عنایت خود قرار می دهد و چهره هایشان را تر و تازه می کند و دل هایشان را شاد می گرداند. پس هم نعمت ظاهری و هم نعمت باطنی به آنان می دهد. « وَجَزَاهُم بِمَا صَبَرُوا جَنَّةً وَحَرِیرًا» و به پاداش این که آن ها بر طاعت خداوند شکیبایی ورزیده اند و به اندازه توان خود عبادت کرده اند واز گناهان دوری نموده اند و در برابر بلاهایی که خداوند برایشان مقدر نموده است صبر کرده اند به آنان بهشت و لباس ابریشمی عطا می نماید؛ بهشتی که هر نوع نعمتی را در بردارد. و از هر نوع آفت و بدی بدور است. احتمال دارد که خداوند به این خاطر ابریشم را به طور ویژه ذکر کرد چون لباس ظاهری آدمی نشانگر حالت و وضع صاحب لباس است .« وَلِبَاسُهُم فِیهَا حَریرُ» و لباسشان در بهشت ابریشم است. « مُتَّكِئِینَ فِیهَا عَلَى الْأَرَائِكِ» آن ها در بهشت با آرامش خاطر آسوده بر تخت هایی که با پرده های آراسته شده پوشیده شده اند تکیه می زنند. « لَا یرَوْنَ فِیهَا شَمْسًا وَلَا زَمْهَرِیرًا» و در بهشت نه گرمای خورشید را می بینند و نه از سوز و سرما به آن ها می رسد بلکه در همه اوقات در سایه ای گوارا که نه سرد است و نه گرم به سر می برند طوری که از آن لذت می برند و با گرما و سرما اذیت نمی شوند. « وَدَانِیةً عَلَیهِمْ ظِلَالُهَا وَذُلِّلَتْ قُطُوفُهَا تَذْلِیلًا» و میوه های بهشت چنان به آنان نزدیک می گردد که در حالت نشسه و ایستاده در حالی که خوابیده اند به آن دسترسی دارند.« وَیطَافُ عَلَیهِم بِآنِیةٍ مِّن فِضَّةٍ وَأَكْوَابٍ كَانَتْ قَوَارِیرَا» و پسران و خدمتگزاران اهل بهشت ظرف های نقره ای و لیوان های بلورین شراب را میان آنان می گردانند. « قَوَارِیرَ مِن فِضَّةٍ» لیوان های بلورینی که از نقره هستند اما همانند شیشه شفاف و درخشانند. و این بسیار عجیب است که نقره به آن ضخامت همانند بلور و شفاف باشد.« قَدَّرُوهَا تَقْدِیرًا» خدمتگزاران بهشتی به اندازه ی که آنان سیراب شوند در این لیوان ها شراب می ریزند ، نه زیاد و نه کم، چون اگر از اندازه بیشتر باشد از لذت آن کاسته می گردد و اگر به اندازه نباشد آن ها سیراب نمی شوند. و احتمال دارد که منظور این باشد که بهشتیان آن را طوری اندازه گیری کرده اند که به دلخواه آنان است و هرچقدر دلشان بخواهد فراهم می گردد.« وَیسْقَوْنَ فِیهَا كَأْسًا كَانَ مِزَاجُهَا زَنجَبِیلًا» و در بهشت جام های شرابی به آنان داده می شود که با زنجبیل آمیخته شده است تا مزّه و بوی آن بهتر شود. « عَینًا فِیهَا تُسَمَّى سَلْسَبِیلًا» این چشمه به خاطر آن که شفاف و لذیذ و زیباست سلسبیل نامیده می شود. « وَیطُوفُ عَلَیهِمْ» و برای آوردن خوراک و نوشیدنی اهل بهشت و خدمتشان« وِلْدَانٌ مُّخَلَّدُونَ» نوجوانانی بر آنان رفت و آمد می کنند که جاودانه اند. یعنی برای بقا آفریده شده اند این ها تغییر نمی کنند و پیر نمی شوند و در نهایت زیبایی هستند.« إِذَا رَأَیتَهُمْ حَسِبْتَهُمْ لُؤْلُؤًا مَّنثُورًا» هرگاه آنان را در حالی که برای خدمت پیشینیان پراکنده هستند ببینی از بس که زیبا هستند چنان می پنداری که انگار آن ها مروارید پراکنده هستند. اهل بهشت از این که خدمت گزاران آن ها نوجوانانی جاودان هستند کاملا لذت می برند؛ وجوانانی که بهشتیان از دیدن آن ها شاد می شوند. آن نوجوانان با آرامش به دنبال بهشتیان وارد خانه هایشان می شوند و هر آنچه بخواهند برایشان می آورند. « وَإِذَا رَأَیتَ ثَمَّ رَأَیتَ نَعِیمًا وَمُلْكًا كَبِیرًا» و هرگاه به اهل بهشت و نعمت های کاملی که دارند نگاه کنی نعمت بسیار و فرمانروایی بزرگی را می بینی. یک نفر بهشتی را می بینی که منازل و اتاق های مزیّن زیادی دارد که قابل وصف نیست و باغ های سرسبز و میوه های در دسترس و لذیذ و رودبارهای روان و باغ های زیبا و پرندگانی دارند که نغمه های دل انگیز سر می دهند و مایه شادی دل ها می گردند. او همسرانی بی نهایت زیبا دارد و دارای هر نوع زیبایی ظاهری و باطنی می باشند که دل ها از آنان سرشار از سرور و شادی می گردند. در اطراف هر بهشتی نوجوانان و خدمتگزارانی وجود دارد که همیشه نوجوان هستند و جاودانه اند و سبب آرامش و راحتی او می گردند. علاوه بر این و مهم تر از همه این است که ساکنان بهشت رضایت پروردگار را به دست می آورند و سخنان او را می شنوند و از نزدیک بودن وی لذت می برند و از این که همیشه در بهشت ماندگار هستند و نیز از خشنودی خداوند شادمان و مسرور می گردند، و هر لحظه و هر زمان نعمت هایشان افزوده می گردد. پس پاک است صاحب فرمان روایی و خداوند حق، خداوندی که گنجینه های او تمام نمی شود و خیر و برکت او کم نمی گردد. پس همان طور که اوصاف او نهایت و پایانی ندارد نیکی و احسانش نیز بی پایان است. « عَالِیهُمْ ثِیابُ سُندُسٍ خُضْرٌ» لباس های سبز ابریشمی که برخی نازک و برخی ضخیم است آنان را آراسته است. ابریشم نازک و ابریشم ضخیم بالاترین نوع ابریشم می باشد.« وَحُلُّوا أَسَاوِرَ مِن فِضَّةٍ» و به دست زنان و مردان بهشتی دستبندهایی از نقره زده می شود. این وعده ای است که خداوند داده و وعده خداوند تحقّق یافتنی است چون هیچ کس از خداوند راست گوتر نیست. « وَسَقَاهُمْ رَبُّهُمْ شَرَابًا طَهُورًا» و پروردگارشان به آنان شرابی پاکیزه می نوشاند که هیچ آلودگی در آن نیست و شکم هایشان را از هر بیماری و آلودگی پاک می نماید. « إِنَّ هَذَا كَانَ لَكُمْ جَزَاء» این پاداش فراوان جزای کارهاییست که در گذشته انجام داده اید. « وَكَانَ سَعْیكُم مَّشْكُورًا» و تلاش و کوشش شما مورد قدردانی واقع می شود، و در برابر تلاش کم شما خداوند نعمت های بسیاری به شما می دهد. آیه ی 26-23: إِنَّا نَحْنُ نَزَّلْنَا عَلَیكَ الْقُرْآنَ تَنزِیلًا ما قرآن را بر تو نازل کردیم ، نازل کردنی نیکو فَاصْبِرْ لِحُكْمِ رَبِّكَ وَلَا تُطِعْ مِنْهُمْ آثِمًا أَوْ كَفُورًا در برابر فرمان پروردگارت صابر باش و از هیچ گناهکار یا ناسپاسی اطاعت مکن وَاذْكُرِ اسْمَ رَبِّكَ بُكْرَةً وَأَصِیلًا و بامدادان و شامگاهان نام پروردگارت را بر زبان بیاور وَمِنَ اللَّیلِ فَاسْجُدْ لَهُ وَسَبِّحْهُ لَیلًا طَوِیلًا در پاره ای از شب سجده اش کن و در همه درازنای شب تسبیحش گوی. وقتی خداوند نعمت های بهشت را ذکر کرد، فرمود:« إِنَّا نَحْنُ نَزَّلْنَا عَلَیكَ الْقُرْآنَ تَنزِیلًا» بدون شک ما قرآن را به تدریج بر تو نازل کرده ایم و در قرآن وعده و وعید بیان شده است و همه آنچه که بندگان نیاز دارند در آن بیان شده، و در آن به اطاعت از اوامر الهی و اجرای مقررات کامل خداوندی و شکیبایی بر آن امر شده است. بنابراین فرمود:« فَاصْبِرْ لِحُكْمِ رَبِّكَ وَلَا تُطِعْ مِنْهُمْ آثِمًا أَوْ كَفُورًا» در برابر حکم تقدیری خداوند صبر داشته باش و بر اجرای فرمان دینی او شکیبایی کن و نباید هیچ مانعی تو را از اجرای دستورات الهی باز دارد. و از مخالفانی که مرتکب گناه می شوند و ناسپاسی می کنند اطاعت مکن چون اطاعت از کافران و بزهکاران و فاسقان نافرمانی از خداست، زیرا آن ها جز به آنچه هوای نفس می خواهد فرمان نمی دهند. و از آن جا که صبر و شکیبایی ناشی از فرمان برداری خدا و کثرت ذکراوست، خداوند به این کار فرمان داد و فرمود:« وَاذْكُرِ اسْمَ رَبِّكَ بُكْرَةً وَأَصِیلًا» و در اول روز و آخر آن پروردگارت را یاد کن. پس نمازهای فرض و نفل و ذکر و تسبیح و تهلیل و تکبیر در این اوقات داخل است. « وَمِنَ اللَّیلِ فَاسْجُدْ لَهُ» و در شب برای خدا بسیار سجده کن. یعنی بسیار نماز بگزار. « وَسَبِّحْهُ لَیلًا طَوِیلًا» و در بخش بزرگی از شب او را به پاکی یاد کن. و این امر مطلق با آنچه قبلا بیان شد مقّید گردیده است:« یَأَیُّهَا المُزَّمّلُ ؛ قُمِ الَّیلَ إِلَّا قَلِیلَاَ؛ نٌِّصفَهُ أَوِ انقُص مِنهُ قَلِیلَاً ، أَو زِد عَلَیهِ» ای جامه به خود پیچیده! شب را به نماز بایست مگر اندکی ، نیمی از شب به نماز ایست یا از نیمه آن بکاه یا به آن بیفزای. آیه ی 31-27: إِنَّ هَؤُلَاء یحِبُّونَ الْعَاجِلَةَ وَیذَرُونَ وَرَاءهُمْ یوْمًا ثَقِیلًا اینان ، این دنیای زودگذر را دوست دارند و آن روز دشوار را پس پشت می افکنند نَحْنُ خَلَقْنَاهُمْ وَشَدَدْنَا أَسْرَهُمْ وَإِذَا شِئْنَا بَدَّلْنَا أَمْثَالَهُمْ تَبْدِیلًا ما آدمیان را آفریدیم و اعضا و مفاصلشان را نیرومند گردانیدیم و اگر خواهیم ، به جای آنها قومی همانندشان بیاوریم إِنَّ هَذِهِ تَذْكِرَةٌ فَمَن شَاء اتَّخَذَ إِلَى رَبِّهِ سَبِیلًا این اندرزی است پس هر که خواهد ، راهی به سوی پروردگار خویش برگزیند وَمَا تَشَاؤُونَ إِلَّا أَن یشَاء اللَّهُ إِنَّ اللَّهَ كَانَ عَلِیمًا حَكِیمًا و شما جز آن نمی خواهید که خدا خواسته باشد ، زیرا خدا دانا و حکیم است یدْخِلُ مَن یشَاء فِی رَحْمَتِهِ وَالظَّالِمِینَ أَعَدَّ لَهُمْ عَذَابًا أَلِیمًا هر کس را که بخواهد مشمول رحمت خود سازد ، و برای ستمکاران عذابی ، دردآور آماده کرده است. « إِنَّ هَؤُلَاء یحِبُّونَ الْعَاجِلَةَ» کسانی که تو را تکذیب می کنند با وجود اینکه آیات برای آن ها بیان شده و تشویق شده اند و بیم داده شده اند این آیات و تشویق ها در حق آنان سودمند واقع نگردیده بلکه همواره زندگی دنیا را دوست می دارند و به آن دل می بندند. « وَیذَرُونَ وَرَاءهُمْ یوْمًا ثَقِیلًا» و برای روز دشوری که در پیش دارند عمل نمی کنند و آن را فراموش می نمایند. و آن روز قیامت است که مقدار آن به اندازه ی پنجاه هزار سال است. و خداوند متعال می فرماید:« یَقُولِ الکَفِروُن َ هَذَا یَومُ عَسِرُ» کافران می گویند:« این روزِ دشواری است». پس کافران انگار فقط برای زندگی دنیا و اقامت در آن آفریده شده اند. سپس بر زنده شدن آن ها پس از مرگ از یک دلیل عقلی استدلال کرد و آن آفرینش نخستین است. پس فرمود:« نَحْنُ خَلَقْنَاهُمْ» ما آن ها را از عدم و نیستی آفریده ایم، « وَشَدَدْنَا أَسْرَهُمْ» و آفرینش آنها را با رگ و عصب و توانایی های ظاهری و باطنی استوار و محکم کرده ایم ، به گونه ای که بدن آن ها کامل است و هرچه بخواهند می توانند انجام دهند. پس کسی که آن ها را به این حالت آفریده است می تواند آنان را پس از مردنشان برای سزا و جزا زنده کند. و کسی که در این جهان آفرینش آن ها را به مراحل مختلفی درآورده است شایسته او نیست که آن ها را بیهوده و بی هدف رها کند بدون این که امر و نهی شوند و پاداش و سزا ببینند. بنابراین فرمود:« وَإِذَا شِئْنَا بَدَّلْنَا أَمْثَالَهُمْ تَبْدِیلًا» و اگر بخواهیم ذات آنان را برای رستاخیز، باری دیگر به صورتی متفاوت ولی همانند آنها می آفرینیم. « إِنَّ هَذِهِ تَذْكِرَةٌ» همانا این پندی است که مومن از آن پند می پذیرد و از ترساندن و تشویقی که در آن است بهره مند می شود. « فَمَن شَاء اتَّخَذَ إِلَى رَبِّهِ سَبِیلًا» و هرکس که بخواهد راهی به سوی پروردگارش در پیش گیرد. یعنی راهی را در پیش بگیرد که او را به پروردگارش می رساند. پس خداوند حق و هدایت را بیان می نماید سپس به انسان اختیار می دهد تا به وسیله آن راه رهنمود گردد یا از آن گریزان شود، و این برای اقامه حجّت است. « لِیَهلِکَ مَن هَلَکَ عَن بیِنَةِ وَیَحیَی مَن حَیَّ عَن بَیِّنَةِ» تا هرکس که هلاک می گردد از روی دلیل هلاک شود و هرکس که زنده می گردد از روی دلیل زنده بماند. « وَمَا تَشَاؤُونَ إِلَّا أَن یشَاء اللَّهُ» و شما نمی توانید مگر این که خدا بخواهد، چون مشیّت و خواست خداوند نافذ است.« إِنَّ اللَّهَ كَانَ عَلِیمًا حَكِیمًا» و خداوند دانای فرزانه است و در هدایت کردن فرد هدایت یافته و گمراه ساختن فرد گمراه حکمت دارد. « یدْخِلُ مَن یشَاء فِی رَحْمَتِهِ» هرکس را که بخواهد مورد لطف و توّجه خویش قرار می دهد و به او توفیق می دهد تا از اسباب سعادت استفاده ببرد و او را به راه های هدایت رهنمود می سازد. « وَالظَّالِمِینَ أَعَدَّ لَهُمْ عَذَابًا أَلِیمًا » و خداوند برای ستمکارانی که شقاوت را بر هدایت ترجیح داده اند، به جزای ستمگری و تجاوزشان عذاب دردناکی فراهم ساخته است. پایان تفسیر سوره إنسان
تفسیر راستین (ترجمه تیسیر الکریم الرحمن)، تألیف:علامه شیخ عبدالرحمن بن ناصر السعدی «رحمه الله» متوفای 1376 هجری قمری (1334هجری شمسی)، ترجمه: محمد گل گمشادزهی
مصدر: دائرة المعارف شبکه اسلامی islamwebpedia.com
|
بازگشت به ابتدای
صفحه
بازگشت به نتایج قبل
چاپ
این مقاله
ارسال مقاله به دوستان |
|
|
|
|
|