|
|
قال ابن الجوزي ( تلبيس إبليس: 447) عن يحيى بن معاذ يقول: «اجتنب صحبة ثلاثة أصناف من الناس العلماء الغافلين والفقراء المداهنين والمتصوفة الجاهلين». امام ابن جوزی در کتاب "تلبیس ابلیس" آورده: از يحيي بن معاذ نقل است كه فرمود: «از صحبت سه گروه بپرهيزيد: عالمان غافل، فقيران تملق گو و صوفیان جاهل». |
|
ادبیات>شرح واژه>ارخاء
شماره مقاله : 9548 تعداد مشاهده : 250 تاریخ افزودن مقاله : 18/1/1390
|
ارخاء. [ اِ ] (ع مص ) سست کردن . || نرم کردن . نرم گردانیدن . (منتهی الارب ). || فروهشتن . فروگذاشتن . فروکردن . - اِرخاء ستر ؛فروگذاشتن یعنی افکندن پرده را. پرده و جز آن فروگذاشتن . (تاج المصادر بیهقی ). فروکردن پرده . فروهشتن پرده . انداختن آن . - ارخاء عنان ؛ ارخاء فرس . - || از چیزی بی تأمل گذشتن : - ارخاء فرس ؛ دراز کردن رسن او را. (منتهی الارب ). || فروهشتگی . - ارخاء عمامه ؛ آرامیدن . بی بیم شدن . || ارخاء ناقه ؛ فروهشته گردیدن یارک آن . (منتهی الارب ). || ارخاء دابه ؛ سخت راندن ستور را. || نیک دویدن . (تاج المصادر بیهقی ). نوعی ازدویدن سخت یا دویدن بمراد. (منتهی الارب ). و صاحب تاج العروس گوید: الارخاء؛ شدةالعدو او هو فوق التقریب وقال الازهری الارخاء الاعلی اشدالحضر و الارخاء الادنی دون الاعلی و فی الصحاح قال ابوعبید: الارخاء؛ ان تخلی الفرس و شهوته فی العدو غیر متعب له . و ارخی دابته ؛ ساربها کذلک ، قاله اللیث و قال الازهری ارخی الفرس فی عدوه ؛ اذا احضر.
|
بازگشت به ابتدای
صفحه
بازگشت به نتایج قبل
چاپ
این مقاله
ارسال مقاله به دوستان |
|
|
|
|
|