|
|
قال ابن الجوزي ( تلبيس إبليس: 447) عن يحيى بن معاذ يقول: «اجتنب صحبة ثلاثة أصناف من الناس العلماء الغافلين والفقراء المداهنين والمتصوفة الجاهلين». امام ابن جوزی در کتاب "تلبیس ابلیس" آورده: از يحيي بن معاذ نقل است كه فرمود: «از صحبت سه گروه بپرهيزيد: عالمان غافل، فقيران تملق گو و صوفیان جاهل». |
|
قرآن و حدیث>تفسیر قرآن>سوره جن > تفسیر سوره جن از تفسیر راستین ترجمه تیسیر الکریم الرحمن
شماره مقاله : 9535 تعداد مشاهده : 356 تاریخ افزودن مقاله : 17/1/1390
|
تفسیر سوره جن
مکی و 28 آیه است. بسم الله الرحمن الرحیم آیه ی 2-1: قُلْ أُوحِی إِلَی أَنَّهُ اسْتَمَعَ نَفَرٌ مِّنَ الْجِنِّ فَقَالُوا إِنَّا سَمِعْنَا قُرْآنًا عَجَبًا بگو : به من وحی شده است که گروهی از جن ، گوش فرا دادند ، و گفتند که ما قرآنی شگفت شنیدیم ، یهْدِی إِلَى الرُّشْدِ فَآمَنَّا بِهِ وَلَن نُّشْرِكَ بِرَبِّنَا أَحَدًا به راه راست هدایت می کند پس ما بدان ایمان آوردیم و هرگز کسی را شریک پروردگارمان نمی سازیم. « قُلْ أُوحِی إِلَی أَنَّهُ اسْتَمَعَ نَفَرٌ مِّنَ الْجِنِّ» ای پیامبر ! به مردمان بگو: به من وحی شده است که گروهی از جن ها به قرآن گوش فرا دادند. خداوند این جن ها را به سوی پیامبر برد تا آیات او را بشنوند و حجت بر آن ها اقامه گردد و نعمت بر آنان کامل شود و قوم خود را بیم دهند. خداوند به پیامبر فرمان داد تا حکایت آن ها را برای مردم تعریف کند. آن ها وقتی نزد پیامبر آمدند گفتند: ساکت باشید، وقتی ساکت شدند و گوش فرا دادند معانی و مفاهیم قرآن را فهمیدند و حقایق قرآن به دل هایشان رسید. « فَقَالُوا إِنَّا سَمِعْنَا قُرْآنًا عَجَبًا» پس گفتند: ما قرآنی شگفت و زیبا که دارای مطالبی عالی است شنیدیم. « یهْدِی إِلَى الرُّشْدِ» رشد به همه چیزهایی گفته می شود که مردم را به سوی منافع دینی و دنیوی هدایت می کند. « فَآمَنَّا بِهِ وَلَن نُّشْرِكَ بِرَبِّنَا أَحَدًا» پس به آن ایمان آوردیم و هرگز چیزی را شریک پروردگارمان نمی کنیم. پس آن ها هم ایمان آوردند که همه ی اعمال خیر در آن است و هم پرهیزگاری پیشه کردند که پرهیزگاری متضّمن دوری از بدی است. و آن ها عامل ایمان آوردن و لوازم آن را راهنمایی های قرآن قرار دارند که مصالح و فواید فراوانی دربردارد و آدمی را از مضّرات برحذر می دارد. این چیزها نشانه ای بزرگ و دلیلی قاطع هستند برای کسی که در پرتو نور قرآن راهش را پیدا کند و به وسیله آن راهیاب گردد. و این ایمانی است که سودمند می باشد و هر خیر و نیکی را است که سودمند می باشد و هر خیر و نیکی را به بار می آورد. این ایمان براساس رهنمود قرآن به دست می آید به خلاف ایمانی که بنابر عرف به دست می آید به خلاف ایمانی که بنابر عرف و عادت و محیط زندگی و امثال آن حاصل می شود. چنین ایمانی، تقلیدی و سنتی است و در معرض خطر و عوارض زیادی قرار دارد. آیه ی 4-3: وَأَنَّهُ تَعَالَى جَدُّ رَبِّنَا مَا اتَّخَذَ صَاحِبَةً وَلَا وَلَدًا عظمت پروردگار ما متعالی است نه همسری گیرد و نه فرزندی دارد. وَأَنَّهُ كَانَ یقُولُ سَفِیهُنَا عَلَى اللَّهِ شَطَطًا و سفیه ما در باره خدا سخنانی به ناحق می گفت. « وَأَنَّهُ تَعَالَى جَدُّ رَبِّنَا» جلال و عظمت خداوند والاست و نام هایش مقّدس می باشد. « مَا اتَّخَذَ صَاحِبَةً وَلَا وَلَدًا» او همسر و فرزندی برنگرفته است. پس آن ها از والا بودن شأن و شکوه خداوند به این پی بردند که او از داشتن همسر و فرزند پاک است ، چون در هر صفت کمالی دارای شأن و عظمت است. و داشتن همسر و فرزند با این چیز منافات دارد، چون برنگرفتن زن و فرزند با کمال بی نیازی متضاد است. « وَأَنَّهُ كَانَ یقُولُ سَفِیهُنَا عَلَى اللَّهِ شَطَطًا» کم خردان ما درباره خداوند سخنان نادرستی می گفتند. و آنچه آن ها را به گفتن چنین سخنانی وادار کرد کم خردی آن ها بود، وگرنه چنانچه هوشیار و فهمیده بودند می دانستند که چه بگویند. آیه ی 5: وَأَنَّا ظَنَنَّا أَن لَّن تَقُولَ الْإِنسُ وَالْجِنُّ عَلَى اللَّهِ كَذِبًا و ما می پنداشتیم که ، آدمی و جن در باره خدا دروغ نمی گویند. قبل از این ما فریب خورده بودیم و سرکردگان جن و انس ما را فریب داده بودند و ما به آن ها گمان خوب داشتیم و گمان می بردیم که آنان جرأت دروغ بستن بر خدا را ندارند بنابراین قبل از این ما بر راه آن ها بودیم . و امروز که حق برای ما روشن شده است راه خدا را در پیش گرفته ایم و از حق پیروی می کنیم و به سخن هیچ کسی اگر با هدایت مخالف باشد توّجه نمی کنیم. آیه ی 7-6: وَأَنَّهُ كَانَ رِجَالٌ مِّنَ الْإِنسِ یعُوذُونَ بِرِجَالٍ مِّنَ الْجِنِّ فَزَادُوهُمْ رَهَقًا و نیز مردانی بودند از آدمیان که به مردانی از جن پناه می بردند و بر طغیانشان می افزودند. وَأَنَّهُمْ ظَنُّوا كَمَا ظَنَنتُمْ أَن لَّن یبْعَثَ اللَّهُ أَحَدًا همچنان که شما می پنداشتید آنها هم می پنداشتند که خدا هیچ کس را دوباره زنده نمی سازد. « وَأَنَّهُ كَانَ رِجَالٌ مِّنَ الْإِنسِ یعُوذُونَ بِرِجَالٍ مِّنَ الْجِنِّ فَزَادُوهُمْ رَهَقًا» انسان ها به هنگام هراس و پریشانی ها به جن ها پناه می برند و آن ها را پرستش می کردند. بنابراین انسان ها بر طغیان و سرکشی و تکبر جن ها افزودند، زیرا جن ها دیدند که انسان ها آنان را عبارت می کنند و به آن ها پناه می برند. و احتمال دارد که ضمیر «واو» در « زادهم» به جن برگردد . یعنی جن ها وقتی دیدند که انسان ها به آن ها پناه می برند انسان ها را بیش تر پریشان کردند و ترساندند تا این گونه انسان ها را مجبور نمایند به آن ها پناه ببرند و به آنچه که جن ها بر آن هستند چنگ بزنند. پس هرگاه انسانی به درّه ای ترسناک وارد می شد می گفت: به صاحب این دره از بی خردان قومش پناه می برم. « وَأَنَّهُمْ ظَنُّوا كَمَا ظَنَنتُمْ أَن لَّن یبْعَثَ اللَّهُ أَحَدًا» پس وقتی زنده شدن پس از مرگ و رستاخیز را انکار کردند به شرک ورزیدن روی آوردند. آیه ی 9-8: وَأَنَّا لَمَسْنَا السَّمَاء فَوَجَدْنَاهَا مُلِئَتْ حَرَسًا شَدِیدًا وَشُهُبًا ما به آسمان رسیدیم و آن را پر از نگهبانان قدرتمند و شهابها یافتیم. وَأَنَّا كُنَّا نَقْعُدُ مِنْهَا مَقَاعِدَ لِلسَّمْعِ فَمَن یسْتَمِعِ الْآنَ یجِدْ لَهُ شِهَابًا رَّصَدًا ما در آنجایها که می توان گوش فرا داد می نشستیم اما هر که اکنون گوش ، نشنید ، شهابی را در کمین خود یابد. « وَأَنَّا لَمَسْنَا السَّمَاء» و ما به آسمان آمدیم و آن را آزمایش کردیم« فَوَجَدْنَاهَا مُلِئَتْ حَرَسًا شَدِیدًا» پس آن را چنان یافتیم که از نگهبانانی نیرومند پرشده است و نمی گذارند کسی به طراف آن برسد یا به آن نزدیک شود. « وَشُهُبًا» و از شهاب هایی پرشده است که هرکس از آن جا استراق سمع نماید به وسیله ی این شهاب ها زده می شود. و این برخلاف عادت قبلی ماست که می توانستیم به اخبار آسمان دست پیدا کنیم. « وَأَنَّا كُنَّا نَقْعُدُ مِنْهَا مَقَاعِدَ لِلسَّمْعِ» و ما برای استراق سمع در گوشه های می نشستیم و از اخبار آسمان آنچه خدا می خواست فرا می گرفتیم.« فَمَن یسْتَمِعِ الْآنَ یجِدْ لَهُ شِهَابًا رَّصَدًا» امّا اکنون اگر کسی گوش فرا دهد شهاب آماده ای را در کمین خود می یابد که برای از بین بردن او آماده شده است و این چیز مهّمی است. جن ها یقین کردند که خداوند می خواهد در زمین حادثه ای بزرگ بد یا نیک ایجاد کند، بنابراین گفتند: آیه ی 15-10: وَأَنَّا لَا نَدْرِی أَشَرٌّ أُرِیدَ بِمَن فِی الْأَرْضِ أَمْ أَرَادَ بِهِمْ رَبُّهُمْ رَشَدًا از این روی نمی دانیم که آیا برای کسانی که در روی زمین هستند بدی مقدرمی شود ، یا پروردگارشان می خواهد به راه راستشان ببرد. وَأَنَّا مِنَّا الصَّالِحُونَ وَمِنَّا دُونَ ذَلِكَ كُنَّا طَرَائِقَ قِدَدًا برخی از ما صالحند و برخی جز آن ، و ما فرقه هایی گوناگونیم. وَأَنَّا ظَنَنَّا أَن لَّن نُّعجِزَ اللَّهَ فِی الْأَرْضِ وَلَن نُّعْجِزَهُ هَرَبًا ما می دانیم که خدا را در زمین ناتوان نمی کنیم و با گریختن نیز ناتوانش نسازیم. وَأَنَّا لَمَّا سَمِعْنَا الْهُدَى آمَنَّا بِهِ فَمَن یؤْمِن بِرَبِّهِ فَلَا یخَافُ بَخْسًا وَلَا رَهَقًا و چون سخن هدایت شنیدیم ، بدان ایمان آوردیم و هر که به پروردگارش ایمان آورد نه از نقصان می ترسد و نه از ستم. وَأَنَّا مِنَّا الْمُسْلِمُونَ وَمِنَّا الْقَاسِطُونَ فَمَنْ أَسْلَمَ فَأُوْلَئِكَ تَحَرَّوْا رَشَدًا و بعضی از ما مسلمانند و بعضی از حق دور و آنان که اسلام آورده اند، درجست و جوی راه راست بوده اند. وَأَمَّا الْقَاسِطُونَ فَكَانُوا لِجَهَنَّمَ حَطَبًا اما آنان که از حق دورند هیزم جهنم خواهند بود. « وَأَنَّا لَا نَدْرِی أَشَرٌّ أُرِیدَ بِمَن فِی الْأَرْضِ أَمْ أَرَادَ بِهِمْ رَبُّهُمْ رَشَدًا» و ما نمی دانیم که برای اهل زمین شر و بلایی در نظر گرفته شده یا این که پروردگارشان برای آنان خیر و هدایت خواسته است؟ یعنی حتما یکی از این دو حالت به وقوع می پیوندد، چون جن ها دیدند که مسئله برای آن ها تغییر کرده است، بنابراین از روی هوش و ذکاوت خود دریافتند که خداوند می خواهد در زمین کاری را انجام دهد. و این بیانگر مودب بودن جن ها است که خیر را به خدا نسبت دادند و انجام دهنده شر را ذکر نکردند، تا ادب را رعایت نمایند. « وَأَنَّا مِنَّا الصَّالِحُونَ وَمِنَّا دُونَ ذَلِكَ» بعضی از ما صالح و درستکار هستند و بعضی از ما جز این اند. یعنی فاسق و کافرند. « كُنَّا طَرَائِقَ قِدَدًا» ما فرقه های گوناگونی هستیم و هر گروهی به آنچه دارد شادمان است. « وَأَنَّا ظَنَنَّا أَن لَّن نُّعجِزَ اللَّهَ فِی الْأَرْضِ وَلَن نُّعْجِزَهُ هَرَبًا» اینک کمال قدرت خداوند و کمال ناتوانی مان و این که اختیار ما در دست خداست برایمان روشن شده است پس ما نمی توانیم خدا را در زمین درمانده سازیم، نیز نمی توانیم او را درمانده سازیم اگر فرار کنیم و اسباب خروج از قدرت او را فراهم نماییم، هیچ پناهگاهی نیست که بتوان برای درامان ماندن از عذاب او بدان پناه برد، مگر اینکه به خود او پناهنده شد. « وَأَنَّا لَمَّا سَمِعْنَا الْهُدَى» وقتی ما رهنمود قرآن کریم را شنیدیم که به راه راست هدایت می کند، و هدایت و ارشاد آن را شناختیم، در دل های ما اثر گذاشت و « آمَنَّا بِهِ» ما به آن ایمان آوردیم. سپس آن چه را که موجب تشویق شدن مومن می شود بیان کرد و فرمود:« فَمَن یؤْمِن بِرَبِّهِ فَلَا یخَافُ بَخْسًا وَلَا رَهَقًا» پس هرکس صادقانه به خدا ایمان بیاورد نقصانی نمی بیند و نه به او آزاری می رسد و هرگاه از شر و بلا در امان قرار گرفت خیر و خوبی برای او به دست می آید پس ایمان سببی است که انس و جن را از هر خیری برخوردار می کند و از هر شرّی مصون می دارد. « وَأَنَّا مِنَّا الْمُسْلِمُونَ وَمِنَّا الْقَاسِطُونَ» برخی از ما فرمانبردارند و برخی ستمگر و منحرف از راه راست هستند. « فَمَنْ أَسْلَمَ فَأُوْلَئِكَ تَحَرَّوْا رَشَدًا» پس کسانی که فرمانبرداری کنند به راه درست دست یافته اند که آن ها را به بهشت و نعمت های آن می رساند. « وَأَمَّا الْقَاسِطُونَ فَكَانُوا لِجَهَنَّمَ حَطَبًا» و اما آن هایی که منحرف و ستمگرند آتش افروز دوزخ می باشند و این سزای کارهایشان است نه این که خداوند بر آن ها ستم کرده باشد. آیه ی 17-16: وَأَلَّوِ اسْتَقَامُوا عَلَى الطَّرِیقَةِ لَأَسْقَینَاهُم مَّاء غَدَقًا و اگر بر طریقه راست پایداری کنند ، از آبی فراوان سیرابشان کنیم. لِنَفْتِنَهُمْ فِیهِ وَمَن یعْرِضْ عَن ذِكْرِ رَبِّهِ یسْلُكْهُ عَذَابًا صَعَدًا تا آنها را بیازماییم و هر که از ذکر پروردگارش اعراض کند او را به عذابی دشوار در اندازد. « وَأَلَّوِ اسْتَقَامُوا عَلَى الطَّرِیقَةِ لَأَسْقَینَاهُم مَّاء غَدَقًا» واگر آنان بر راه راست ماندگار بمانند به آنان آب فراوان و گوارایی می دهیم. و آنچه که آن ها را از این محروم کرده است ستمگری و تجاوزایشان است. « لِنَفْتِنَهُمْ فِیهِ» تا آن را بیازمائیم و راستگو از دروغگو مشخص شود. « وَمَن یعْرِضْ عَن ذِكْرِ رَبِّهِ یسْلُكْهُ عَذَابًا صَعَدًا» و هرکس از ذکر و یاد خدا که کتاب خداوند است روی بگرداند و از آن پیروی نکند و از آن غافل و بی خبر باشد به او عذابی سخت می دهد آیه ی 19-18: وَأَنَّ الْمَسَاجِدَ لِلَّهِ فَلَا تَدْعُوا مَعَ اللَّهِ أَحَدًا و مسجدها از آن خداست و با وجود خدای یکتا کسی را به خدایی مخوانید. وَأَنَّهُ لَمَّا قَامَ عَبْدُ اللَّهِ یدْعُوهُ كَادُوا یكُونُونَ عَلَیهِ لِبَدًا چون بنده خدا برای پرستش او بر پای ایستاد ، گرد او را گرفتند. « وَأَنَّ الْمَسَاجِدَ لِلَّهِ فَلَا تَدْعُوا مَعَ اللَّهِ أَحَدًا» و مساجد مختص پرستش خداوند هستند، پس کسی دیگر را با خدا مخوانید و کسی دیگر را همراه با او نپرستید، چون مساجد که بزرگ ترین جای عبادت هستند. براساس اخلاص برای خدا و فروتنی در برابر عظمت و کرنش در برابر قدرت او بنا شده اند. « وَأَنَّهُ لَمَّا قَامَ عَبْدُ اللَّهِ یدْعُوهُ» و این که چون بنده خداوند به نیایش پروردگارش ایستاد و به عبادت خدا مشغول شد و خواندن قرآن را شروع کرد، « كَادُوا یكُونُونَ عَلَیهِ لِبَدًا» نزدیک بود جن ها با ازدحام بر او هجوم آورند، از بس که به رهنمودهای پیامبر علاقمند بودند. آیه ی 23-20: قُلْ إِنَّمَا أَدْعُو رَبِّی وَلَا أُشْرِكُ بِهِ أَحَدًا بگو، : تنها پروردگارم را می خوانم و هیچ کس را شریک او نمی سازم. قُلْ إِنِّی لَا أَمْلِكُ لَكُمْ ضَرًّا وَلَا رَشَدًا بگو : من نمی توانم به شما زیانی برسانم یا شما را به صلاح آورم. قُلْ إِنِّی لَن یجِیرَنِی مِنَ اللَّهِ أَحَدٌ وَلَنْ أَجِدَ مِن دُونِهِ مُلْتَحَدًا بگو : هیچ کس مرا از عقوبت خدا پناه ندهد و من جز او پناهگاهی نمی یابم. إِلَّا بَلَاغًا مِّنَ اللَّهِ وَرِسَالَاتِهِ وَمَن یعْصِ اللَّهَ وَرَسُولَهُ فَإِنَّ لَهُ نَارَ جَهَنَّمَ خَالِدِینَ فِیهَا أَبَدًا آنچه می توانم جز رساندن پیام او و انجام دادن رسالتهای او نیست و هرکه خدا و پیامبرش را نافرمانی کند ، نصیب او آتش جهنم است که همواره در آن خواهند بود ، «قُل» ای پیامبر! با بیان حقیقت آنچه که به سوی آن فرامی خوانی به آن ها بگو:« إِنَّمَا أَدْعُو رَبِّی وَلَا أُشْرِكُ بِهِ أَحَدًا» فقط پروردگارم را می پرستم و او را یگانه می دانم و از بت ها و هر آنچه که مشرکان به جای خدا پرستش می کنند دست می کشم. « قُلْ إِنِّی لَا أَمْلِكُ لَكُمْ ضَرًّا وَلَا رَشَدًا» بگو: من نمی توانم هیچ زیانی به شما برسانم و نمی توانم شما را هدایت کنم، چون من بنده ای بیش نیستم و اختیاری ندارم. « قُلْ إِنِّی لَن یجِیرَنِی مِنَ اللَّهِ أَحَدٌ» یعنی هیچ کسی نیست که به او پناه ببرم و او بتواند مرا از عذاب خدا نجات دهد. و پیامبر که کامل ترین انسان است توانایی رساندن هیچ زیان و هدایتی را ندارد و نمی تواند خودش را از عذاب خدا نجات دهد اگر خداوند بخواهد بلایی به او می رساند. پس دیگر مردم به طریق اولی توانایی ندارند. « وَلَنْ أَجِدَ مِن دُونِهِ مُلْتَحَدًا» و من جز او پناهی ندارم. « إِلَّا بَلَاغًا مِّنَ اللَّهِ وَرِسَالَاتِهِ» من هیچ برتری بر مردم برتری بر مردم ندارم جز این که خداوند مرا برای رساندن پیام هایش و دعوت دادن مردم به سوی او برگزیده است و با این کار حجت بر مردم اقامه می گردد. « وَمَن یعْصِ اللَّهَ وَرَسُولَهُ فَإِنَّ لَهُ نَارَ جَهَنَّمَ خَالِدِینَ فِیهَا أَبَدًا» و هرکس از فرمان خدا و پیغمبرش سرپیچی کند آتش جهنم را خواهد داشت و برای همیشه در آن جاودانه است. منظور از معصیت در این جا معصیتی کفرآمیز است همان طور که نص های روشن دیگری معصیت مذکور را به کفر مقّید کرده اند . اما گناه صرف باعث خلود در دوزخ نمی شود. همان طور که آیات قرآن و احادیث پیامبر و اجماع سلف است و امامان امت بر این دلالت می نماید. آیه ی 24: حَتَّى إِذَا رَأَوْا مَا یوعَدُونَ فَسَیعْلَمُونَ مَنْ أَضْعَفُ نَاصِرًا وَأَقَلُّ عَدَدًا تا آنگاه که آنچه را به آنها وعده داده بودند بنگرند پس خواهند دانست ، چه کسی را یاران ناتوان تر و شمار کمتر بوده است. « حَتَّى إِذَا رَأَوْا مَا یوعَدُونَ» زمانی که آنچه را به آنها وعده داده می شود آشکار را مشاهده کنند و یقین نمایند که آن ها را فراگرفته است« فَسَیعْلَمُونَ» در این وقت به طور حقیقی خواهند دانست که « مَنْ أَضْعَفُ نَاصِرًا وَأَقَلُّ عَدَدًا» چه کسی ناتوان تر و کم تعدادتر است . وقتی که کسی آن ها را یاری نمی کند و خودشان نیز نمی توانند خود را یاری نمایند و تک و تنها و همان گونه که نخستین بار آفریده شده اند حشر گردند، آنگاه خواهند دانست که چه کسی ضعیف تر و ناتوان است! آیه ی 28-25: قُلْ إِنْ أَدْرِی أَقَرِیبٌ مَّا تُوعَدُونَ أَمْ یجْعَلُ لَهُ رَبِّی أَمَدًا بگو : من نمی دانم که آیا آن وعده ای که به شما داده اند نزدیک است ،یا پروردگار من برای آن زمانی نهاده است ? عَالِمُ الْغَیبِ فَلَا یظْهِرُ عَلَى غَیبِهِ أَحَدًا او دانای غیب است و غیب خود را بر هیچ کس آشکار نمی سازد ، إِلَّا مَنِ ارْتَضَى مِن رَّسُولٍ فَإِنَّهُ یسْلُكُ مِن بَینِ یدَیهِ وَمِنْ خَلْفِهِ رَصَدًا مگر بر آن پیامبری که از او خشنود باشد که برای نگهبانی از او پیش روی و پشت سرش نگهبانی می گمارد ، لِیعْلَمَ أَن قَدْ أَبْلَغُوا رِسَالَاتِ رَبِّهِمْ وَأَحَاطَ بِمَا لَدَیهِمْ وَأَحْصَى كُلَّ شَیءٍ عَدَدًا تا بداند که آنها پیامهای پروردگارشان را رسانیده اند و خدا به آنچه درنزد آنهاست احاطه دارد و همه چیز را به عدد شمار کرده است. اگر آنها از تو پرسیدند و گفتند:« مَتَی هَذا الوَعدُ إِن کُنتُم صَدِقینَ » این وعده کی خواهد بود اگر راست می گویید؟ به آنها بگو:« أَدْرِی أَقَرِیبٌ مَّا تُوعَدُونَ أَمْ یجْعَلُ لَهُ رَبِّی أَمَدًا» نمی دانم آیا آنچه وعده داده می شوید نزدیک است یا پروردگارم زمانی طولانی برای آن مّقرر می دارد؟ و آن زمان نزد خداوند مشخص است. « عَالِمُ الْغَیبِ فَلَا یظْهِرُ عَلَى غَیبِهِ أَحَدًا» خداوند دانای پنهان است و هیچ کسی از مردم را برغیب خود آگاه نمی سازد بلکه فقط خداوند به راز دل ها و اسرار پنهانی آگاه است. « إِلَّا مَنِ ارْتَضَى مِن رَّسُولٍ» مگر کسانی را از رسولانی که خود بپسندد، پس او را به آن چه که حکمتش اقتضا نماید خبر می دهد. چون پیامبران مانند دیگران نیستند و خداوند آن ها را با چیزهایی کمک کرده که هیچ کس از مردم را چنان چیزی نداده است و آنچه را که خداوند به آن ها وحی نموده حفاظت می نماید تا آن را به صورت واقعی برسانند بدون از آن که شیطان هایی نزدیک او گردند و چیزی را به وحی اضافه کنند یا از آن بکاهند. بنابراین فرمود:« فَإِنَّهُ یسْلُكُ مِن بَینِ یدَیهِ وَمِنْ خَلْفِهِ رَصَدًا» و از میان فرشتگان محافظان و نگهبانانی در پیش و پس او روان می دارد. « لِیعْلَمَ أَن قَدْ أَبْلَغُوا رِسَالَاتِ رَبِّهِمْ» تا با این کار پیامبر بداند که پیامبران با اسبابی که خداوند برایشان فراهم کرده است پیام های او را رسانده اند.« وَأَحَاطَ بِمَا لَدَیهِمْ» و خداوند به آنچه در نزد آنان است و آنچه پنهان یا آشکار داشته احاطه دارد. « وَأَحْصَى كُلَّ شَیءٍ عَدَدًا » و هر چیزی را برشمرده است. در این سوره چند فایده به شرح ذیل وجود دارد: 1- جن وجود حقیقی دارد و آن ها امر و نهی شده اند و طبق اعمالشان جزا و سزا می بینند همان طور که به صراحت در این سوره بیان شده است. 2- پیامبر خدا(ص) همان طور که به سوی انسان مبعوث شده به سوی جن ها نیز فرستاده شده است، و خداوند گروهی از جن ها را به سوی او فرستاد تا آنچه را که بر او وحی می شود بشنوند و به قوم خود بودند. 3- هوشمندی جن ها و شناخت حق و این که آنچه آن ها را به سوی ایمان پیش برد این بود که آن ها به طور قطع دریافتند که قرآن کتاب هدایت است. نیز از این آیات برمی آید که جن ها در تعامل با خداوند بسیار مودب هستند. 4- توّجه خداوند به پیامبرش و محافظت از آنچه پیامبر از سوی خدا آورده است. در آغاز مژده های نبوت پیامبر، آسمان به وسیله ستارگان محافظت می شد و شیاطین از کمینگاه های خود گریختند، امّا خداوند با نبوت پیامبر آن را اندازه گیری نمود. و خداوند خیر و هدایت را برای اهل زمین اراده کرد و خواست که دین و شریعت و معرفت خویش را در زمین آشکار گرداند که به وسیله ی آن دل ها تر و تازه می شوند و خردمندان شاد می گردند و شعائر اسلام آشکار می شود و بت ها ریشه کن و نابود می گردند. 5- شدت علاقمندی جن ها به گوش فرا دادن به پیامبر و ازدحام آن ها پیرامون او. 6- این سوره مشتمل به امر به توحید و نهی از شرک است. و بیان شده که هیچ مخلوقی سزاوار ذرّه ای پرستش نیست چون پیامبر(ص) که وقتی اختیار هیچ سود و زیانی را برای کسی، بلکه برای خودش نیز ندارد معلوم است که مردم همه این گونه هستند. پس اشتباه و ستم است که چنین کسی معبود قرار داده شود. 7- علوم غیب و پنهان را فقط خدا می داند، و هیچ کسی از مخلوقات آن را نمی داند مگر کسی که خداوند او را برگزیند و چیزی از علم غیب را به او بدهد. پایان تفسیر سوره جن
تفسیر راستین (ترجمه تیسیر الکریم الرحمن)، تألیف:علامه شیخ عبدالرحمن بن ناصر السعدی «رحمه الله» متوفای 1376 هجری قمری (1334هجری شمسی)، ترجمه: محمد گل گمشادزهی مصدر: دائرة المعارف شبکه اسلامی islamwebpedia.com
|
بازگشت به ابتدای
صفحه
بازگشت به نتایج قبل
چاپ
این مقاله
ارسال مقاله به دوستان |
|
|
|
|
|