|
|
قال ابن الجوزي ( تلبيس إبليس: 447) عن يحيى بن معاذ يقول: «اجتنب صحبة ثلاثة أصناف من الناس العلماء الغافلين والفقراء المداهنين والمتصوفة الجاهلين». امام ابن جوزی در کتاب "تلبیس ابلیس" آورده: از يحيي بن معاذ نقل است كه فرمود: «از صحبت سه گروه بپرهيزيد: عالمان غافل، فقيران تملق گو و صوفیان جاهل». |
|
ادبیات>شرح واژه>ارجل
شماره مقاله : 9485 تعداد مشاهده : 255 تاریخ افزودن مقاله : 17/1/1390
|
ارجل . [ اَ ج َ ] (ع ص ) قوی (مرد). (منتهی الارب ). || مرد کلان پای . (منتهی الارب ) (مؤید الفضلاء). بزرگ پای . (زوزنی ) (تاج المصادر بیهقی ) (مهذب الاسماء). || پای سپید. اسب یکپای سفید. (منتهی الارب ) (مهذب الاسماء). آنکه یک پای سپید باشد از بهائم . (زوزنی ). از بهایم آنک یک پای سپید دارد. (تاج المصادر بیهقی ). اسبی که در یک پا علامت سفیدی داشته باشد. اسبی که یک پای او سفید باشدو سه پای دیگر غیرسپید باشند و این یکی از عیوب اسب است و نحوست تمام دارد. (غیاث اللغات ) : || احمق . (حل ّاللغات ). || (ن تف ) اشدّ. قوی تر: هو اَرجل ُالرجلین ؛ ای اشدّهما. (منتهی الارب ). - امثال : اَرجَل ُ من حافِر ؛ یعنون به الرّجلة و هی القوة علی المشی راجلاً. یقال رجل ٌ رجیل ٌ و امراءة رجیلة، اذا کانا ذاقوّتین علی المشی راجلاً. قال الشاعر: انی اهتدیت و کنت ِ غیر رجیلة شهدت علیک بما فعلت عیون . ارجل ُ مِن خف ّ ؛ یعنون به خف ّالبعیر والجمع اخفاف و هی قوائمه . (مجمع الامثال میدانی ).
|
بازگشت به ابتدای
صفحه
بازگشت به نتایج قبل
چاپ
این مقاله
ارسال مقاله به دوستان |
|
|
|
|
|