Untitled Document
 
 
 
  2024 Nov 21

----

19/05/1446

----

1 آذر 1403

 

تبلیغات

حدیث

 

رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم فرمودند: "إن رجلا كان فيمن كان قبلكم أتاه الملك ليقبض روحه ، فقيل له : هل عملت من خير؟ قال : ما أعلم ، قيل له : انظر، فقال : ما أعلم شيئا، غير أني كنت أبايع الناس في الدنيا وأجازيهم، فأنظر الموسر، وأتجاوز عن المعسر، فأدخله الله الجنة" (روايت بخاري)
«يكى از كسانى كه قبل از شما زندگى ميكرد، ملك الموت (براى قبض روحش) نزد او آمد و به او گفته شد: آيا تا بحال كار نيكى انجام داده اى؟ او گفت: چيزى در نظرم نيست. به او گفته شد: بياد خود بياور. او گفت: چيزى در نظرم نيست، مگر اينكه با مردم در دنيا تجارت ميكردم (و به آنها قرض ميدادم) و آنها را پاداش ميدادم، بدين جهت كه اشخاص توانگر را مهلت ميدادم و اشخاص تنگدست را ميخشيدم. پس خداوند او را (بخاطر اين عمل او را بخشيد و) بهشتى كرد».

 معرفی سایت

نوار اسلام
اسلام- پرسش و پاسخ
«مهتدين» (هدايت يافتگان)
اخبار جهان اسلام
تاریخ اسلام
کتابخانه آنلاین عقیده
سایت اسلام تکس - پاسخ به شبهات دینی
خانواده خوشبخت
شبکه جهانی نور
سایت خبری تحلیلی اهل سنت
بیداری اسلامی
صدای اسلام

 

 

 

  سخن سایت

قال ابن الجوزي ( تلبيس إبليس: 447) ‏عن يحيى بن معاذ يقول: «اجتنب صحبة ثلاثة أصناف من الناس العلماء الغافلين والفقراء المداهنين والمتصوفة الجاهلين».
امام ابن جوزی در کتاب "تلبیس ابلیس" آورده: از يحيي بن معاذ نقل است كه فرمود: «از صحبت سه گروه بپرهيزيد: عالمان غافل، فقيران تملق گو و صوفیان جاهل».

لیست الفبایی     
               
چ ج ث ت پ ب ا آ
س ژ ز ر ذ د خ ح
ف غ ع ظ ط ض ص ش
ه و ن م ل گ ک ق
ی
   نمایش مقالات

قرآن و حدیث>تفسیر قرآن>سوره حدید > تفسیر سوره حدید از تفسیر راستین ترجمه تیسیر الکریم الرحمن

شماره مقاله : 9454              تعداد مشاهده : 294             تاریخ افزودن مقاله : 17/1/1390

تفسیر سوره حدید


مدنی و 29 آیه است.
بسم الله الرحمن الرحیم
آیه ی 6-1:
سَبَّحَ لِلَّهِ مَا فِی السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَهُوَ الْعَزِیزُ الْحَكِیمُ خداوند را تسبیح  می  گویند ، هر چه  در، آسمانها و زمین  است  ، و او  پیروزمند و حکیم  است.
لَهُ مُلْكُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ یحْیی وَیمِیتُ وَهُوَ عَلَى كُلِّ شَیءٍ قَدِیرٌ فرمانروایی  آسمانها و زمین  از آن  اوست   زنده  می  کند و می  میراند و  برهر چیز تواناست.
هُوَ الْأَوَّلُ وَالْآخِرُ وَالظَّاهِرُ وَالْبَاطِنُ وَهُوَ بِكُلِّ شَیءٍ عَلِیمٌ اوست  اول  و آخر و ظاهر و باطن  ، و او به  هر چیزی  داناست.
هُوَ الَّذِی خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ فِی سِتَّةِ أَیامٍ ثُمَّ اسْتَوَى عَلَى الْعَرْشِ یعْلَمُ مَا یلِجُ فِی الْأَرْضِ وَمَا یخْرُجُ مِنْهَا وَمَا ینزِلُ مِنَ السَّمَاء وَمَا یعْرُجُ فِیهَا وَهُوَ مَعَكُمْ أَینَ مَا كُنتُمْ وَاللَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِیرٌ اوست  که  آسمانها و زمین  را در شش  روز آفرید  سپس  به  عرش  پرداخت   هر چه  را، در زمین  فرو رود و هر چه  را از زمین  بیرون  آید و هر چه  را از  آسمان  فرو آید و هر چه  را بر آسمان  بالا رود ، می  داند  و هر جا که   باشید همراه  شماست  و به  هر کاری  که  می  کنید بیناست.
لَهُ مُلْكُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَإِلَى اللَّهِ تُرْجَعُ الْأُمُورُ فرمانروایی  آسمانها و زمین  از آن  اوست  ، و همه  کارها به  خدا باز می   گردد.
یولِجُ اللَّیلَ فِی النَّهَارِ وَیولِجُ النَّهَارَ فِی اللَّیلِ وَهُوَ عَلِیمٌ بِذَاتِ الصُّدُورِ از شب  می  کاهد و به  روز می  افزاید و از روز می  کاهد و به  شب  می   افزاید و، به  هر چه  در دلها می  گذرد آگاه  است.
خداوند متعال از عظمت و شکوه و گستردگی فرمانروایی اش خبر می دهد که همه آن چه در آسمان ها و زمین است از قبیل  حیوانات ناطق و غیر ناطق و جمادات، خداوند را به پاکی یاد می کنند و او را از آن چه شایسته شکوهش نیست منّزه می دانند. و همه آن چه در آسمان ها و زمین است به عبادت پروردگارشان مشغولند و تسلیم قدرت او هستند و آثار حکمت الهی در آن ها نمایان است. بنابراین فرمود:« وَهُوَ الْعَزِیزُ الْحَكِیمُ» و او توانای با حکمت است.
در این جا بیان شده که همه م خلوقات در جهان بالا و پایین به طور عام نیازمند پروردگارشان می باشند و قدرت او همه را فراگرفته و حکمت او در آفرینش جهان هستی و فرمانش در هر چیز نمایان است. سپس خداوند از فرمانروایی فراگیرش خبر داد و فرمود:« لَهُ مُلْكُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ یحْیی وَیمِیتُ» فرمانروایی آسمان ها و زمین از آن خداوند است و او می میراند و زنده می گرداند. یعنی  اوست آفریننده مخلوقات و اوست روزی دهنده و کارساز آن ها.
« وَهُوَ عَلَى كُلِّ شَیءٍ قَدِیرٌ» و او بر هر کار و هر چیزی تواناست. « هُوَ الْأَوَّلُ» او پیشین است که قبل از او چیزی نبوده و نیست، « وَالظَّاهِرُ» و پیدا است که بالاتر از او چیزی نیست. « وَالْبَاطِنُ» و ناپیدا است که نهان تر از او چیزی نیست.« وَهُوَ بِكُلِّ شَیءٍ عَلِیمٌ» و او به هر چیزی داناست . و علم و آگاهی او امور پیدا و پنهان و رازها و امور پوشیده و امور پیشین و پسین را فراگرفته است.
« هُوَ الَّذِی خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ فِی سِتَّةِ أَیامٍ» اوست خدایی که آسمان ها و زمین را در شش روز آفرید. آفرینش از روز یکشنبه شروع شد و آخرین روز آن جمعه بود. « ثُمَّ اسْتَوَى عَلَى الْعَرْشِ» سپس بر عرش خودش آن گونه که شایسته و سزاوار شکوه او است، بلند و مرتفع گردید.
« یعْلَمُ مَا یلِجُ فِی الْأَرْضِ» دانه ها و موجودات زنده و باران و  غیره که به داخل زمین وارد می شوند را می داند. « وَمَا یخْرُجُ مِنْهَا» و گیاهان و درختان و حیوانات و غیره که از زمین بیرون می آیند را می داند. « وَمَا ینزِلُ مِنَ السَّمَاء» و تقدیرات و فرشتگان و روزی هایی را که از آسمان فرود می آید می داند « وَمَا یعْرُجُ فِیهَا» و فرشتگان و ارواح و دعاها و اعمال و  غیره را که در آسمان ها بالا می روند می داند. « وَهُوَ مَعَكُمْ أَینَ مَا كُنتُمْ» و او با شماست هر کجا که باشید. هم چنان که خداوند متعال فرموده است :« مَا یَکُونُ مِن نَّجوَی ثَلَثَةِ إِلَّا هُوَ رَابِعُهُم وَلَا خَمسَةٍ إِلَّا هُوَ سَادِسُهُم وَلآ أَدنَی مِن ذَلِکَ وَلَآ أَکثَرَ إِلَّا هُوَ مَعَهُم أَینَ مَا کَانُوا» هیچ گفتگوی محرمانه ای میان سه تن نیست مگر این که خداوند چهارمین آن هاست. و اگر پنج تا باشند ششمین آن ها خداست، و اگر کم تر یا بیش تر از این باشند، هرکجا که باشند خدا با آن هاست.
همراهی خدا با همه مخلوقات از طریق علم و اطلاع است، بنابراین وعده و  عید داد که مقابل اعمال جزا خواهد داد و فرمود:« وَاللَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِیرٌ» و خداوند به کارهایی که از شما سر می زند بیناست و در برابر کارهای نیک و بدی که  انجام می دهید شما را جزا و سزا خواهد داد. « لَهُ مُلْكُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ»فرمانروایی آسمان ها و زمین از آن اوست؛ او می آفریند، و همه بنده او هستند و در آن ها آن گونه که بخواهد تصّرف می نماید و اوامر تقدیری وشرعی خود را بنابر حکمت الهی خویش در آن ها به اجرا می گذارد.
« وَإِلَى اللَّهِ تُرْجَعُ الْأُمُورُ» و کارها و انجام دهندگان آن به سوی خدا برگردانده می شوند. پس بندگان نزد او حاضر می شوند آن گاه او پاک را از ناپاک جدا می نماید و نیکوکار را به پاداش کار نیکش جزا می دهد و بدکار را به سزای  کار بدش کیفر می دهد.
« یولِجُ اللَّیلَ فِی النَّهَارِ وَیولِجُ النَّهَارَ فِی اللَّیلِ» شب را در روز داخل می گرداند آن گاه شب آن ها را با تاریکی می پوشاند و آرام می شوند. سپس روز را در شب داخل می گرداند  وآن گاه تاریکی از زمین رخت بر می بندد و جهان روشن می گردد و بندگان حرکت می  کنند و به دنبال زندگی و منافعشان می روند.
و خداوند همواره شب را در روز و روز را در شب داخل می گرداند و یکی را  کوتاه و دیگری را طولانی می کند و همین طور کوتاه و بلند می شوند تا این که فصل ها به وجود می آیند و منافع زیادی برای مخلوقات به دست می آید. پس با برکت و خجسته است خداوند پروردگار جهانیان و بسی برتر و بالاتر است خداوند بزرگوار بخشنده که نعمت های ظاهری و باطنی به بندگانش داده است. « وَهُوَ عَلِیمٌ بِذَاتِ الصُّدُورِ» و او به آن چه در دل و سینه جهانیان است بیناست. پس هرکس را که شایسته باشد موفق می گرداند و هرکس را که سزاوار هدایت او نباشد خوار می نماید.
آیه ی 11-7:آمِنُوا بِاللَّهِ وَرَسُولِهِ وَأَنفِقُوا مِمَّا جَعَلَكُم مُّسْتَخْلَفِینَ فِیهِ فَالَّذِینَ آمَنُوا مِنكُمْ وَأَنفَقُوا لَهُمْ أَجْرٌ كَبِیرٌبه  خدا و پیامبرش  ایمان  بیاورید و از آن  مال  که  به  وراثت  به  شما  رسانده  است  انفاق  کنید  از میان  شما هر که  را ایمان  آورده  و انفاق   کرده  ، مزدی  فراوانش  دهند
وَمَا لَكُمْ لَا تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَالرَّسُولُ یدْعُوكُمْ لِتُؤْمِنُوا بِرَبِّكُمْ وَقَدْ أَخَذَ مِیثَاقَكُمْ إِن كُنتُم مُّؤْمِنِینَ چیست  شما را که  به  خدا ایمان  نمی  آورید و حال  آنکه  پیامبر شما را  دعوت می  کند که  به  پروردگارتان  ایمان  بیاورید ، و اگر باور دارید از شما  پیمان  گرفته  است  ?
هُوَ الَّذِی ینَزِّلُ عَلَى عَبْدِهِ آیاتٍ بَینَاتٍ لِیخْرِجَكُم مِّنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّورِ وَإِنَّ اللَّهَ بِكُمْ لَرَؤُوفٌ رَّحِیمٌ اوست  آن  خدایی  که  بر بنده  خود آیات  روشن  را نازل  می  کند تا شما را، ازتاریکی  به  روشنایی  آورد  زیرا خدا به  شما مشفق  و مهربان  است.
وَمَا لَكُمْ أَلَّا تُنفِقُوا فِی سَبِیلِ اللَّهِ وَلِلَّهِ مِیرَاثُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ لَا یسْتَوِی مِنكُم مَّنْ أَنفَقَ مِن قَبْلِ الْفَتْحِ وَقَاتَلَ أُوْلَئِكَ أَعْظَمُ دَرَجَةً مِّنَ الَّذِینَ أَنفَقُوا مِن بَعْدُ وَقَاتَلُوا وَكُلًّا وَعَدَ اللَّهُ الْحُسْنَى وَاللَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ خَبِیرٌ و چرا در راه  خدا انفاق  نمی  کنید و حال  آنکه  از آن  خداست  میراث   آسمانها و زمین  ? از میان  شما آنان  که  پیش  از فتح  انفاق  کرده  و به  جنگ   رفته  با آنان  که  بعد از فتح  انفاق  کرده  اند و به  جنگ  رفته  اند برابر  نیستند درجت  آنان  فراتر است   و خدا به  همه  وعده  نیک  می  دهد  و به   هر کاری  که  می  کنید آگاه  است.
مَن ذَا الَّذِی یقْرِضُ اللَّهَ قَرْضًا حَسَنًا فَیضَاعِفَهُ لَهُ وَلَهُ أَجْرٌ كَرِیمٌ کیست  که  خدا را قرض  الحسنه  دهد تا برای  او دو چندانش  کند ، و مزدی   نیکو یابد ?
خداوند بندگانش را فرمان می دهد تا به او و پیامبرش و به آن چه پیامبر آورده است ایمان بیاورند. هم چنین آن ها را فرمان می دهد تا از اموالی که خداوند در دست آن ها قرار داده و آنان را در آن جانشین ساخته، اتفاق کنند تا بنگرد با آن چه می کنند. سپس وقتی آن ها را به این کار دستور داد پاداش این کار را ذکر کرد و آن ها را تشویق نمود و فرمود:« فَالَّذِینَ آمَنُوا مِنكُمْ وَأَنفَقُوا لَهُمْ أَجْرٌ كَبِیرٌ» کسانی که هم به خدا و پیغمبرش ایمان آورده و هم در راه خدا بذل و بخشش کرده اند پاداش بزرگی دارند و بزرگ ترین پاداش آن ها خشنودی پروردگار و دست یابی به سرای بهشت و نعمت های پایدار آن است، بهشتی که خداوند آن را برای مومنان و مجاهدان آماده کرده است.
سپس انگیزه ای که آن ها را به ایمان آوردن فرامی خواند و عدم وجود مانع برای ایمان آوردن را بیان می نماید و می فرماید:« وَمَا لَكُمْ لَا تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَالرَّسُولُ یدْعُوكُمْ لِتُؤْمِنُوا بِرَبِّكُمْ وَقَدْ أَخَذَ مِیثَاقَكُمْ إِن كُنتُم مُّؤْمِنِینَ» چه چیزی شما را از ایمان آوردن باز می دارد در حالی که محمّد(ص) بهترین و بزرگوارترین پیامبران و بهترین دعوتگری است که شما را به سوی خدا فرا می  خواند.
پس این ایجاب می نماید تا شتابان دعوت او را اجابت کنید و به حقّی که با خود آورده است لبیک بگوئید. و از شما عهد و پیمان گرفته که  ایمان بیاورید اگر شما مومن هستید.
با جود این از آن جا که به شما لطف دارد فقط به این اکتفا نموده است که بهترین و برترین شخصیت جهان شما را دعوت کند، بلکه پیامبر را با معجزات تأیید نموده و با نشانه های روشن شما را به راست بودن آنچه که آورده راهنمایی کرده  است.
بنابراین فرمود:« هُوَ الَّذِی ینَزِّلُ عَلَى عَبْدِهِ آیاتٍ بَینَاتٍ» خداوند ذاتی است که بر بنده اش آیه های روشن نازل می کند. یعنی آیاتی که روشن هستند و خردمندان را بر صحّت و درستی همه آن چه که پیامبر آورده و بر این که آن حقّ و راست و یقینی است راهنمایی می کنند. « لِیخْرِجَكُم مِّنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّورِ» تا با فرستادن پیامبر به سوی شما و کتاب و حکمتی که خداوند بر دست او نازل کرده است شما را از تاریکی های جهالت و کفر بیرون بیاورد و به نور علم و ایمان برساند.
و این برای آن است که خداوند نسبت به شما لطف دارد و در حقّ شما مهربان است، طوری که خداوند از مادر نسبت به فرزندش مهربان تر است. « وَإِنَّ اللَّهَ بِكُمْ لَرَؤُوفٌ رَّحِیمٌ» و خداوند نسبت به شما بخشنده مهربان است.
« وَمَا لَكُمْ أَلَّا تُنفِقُوا فِی سَبِیلِ اللَّهِ وَلِلَّهِ مِیرَاثُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ» چه چیز شما را از انفاق کردن در راه خدا باز می دارد، راه خدا که همه راه های خیر را در بر می گیرد؟ چه چیز باعث می شود تا تنگ چشمی و بخل بورزید حال آن که شما چیزی ندارید بلکه همه اموال و دارایی تان یا از دست شما بیرون خواهد آمد و یا شما از آن ها جدا خواهید شد، آن گاه دارایی به صاحبش که خداوند تبارک و تعالی است بر می گردد.
پس مادامی که  اموالی را در دست دارید، انفاق را غنیمت بشمارید و فرصت را غنیمت بدانید.
سپس خداوند تفاضل اعمال را برحسب حالات و حکمت الهی بیان کرد و فرمود:« لَا یسْتَوِی مِنكُم مَّنْ أَنفَقَ مِن قَبْلِ الْفَتْحِ وَقَاتَلَ أُوْلَئِكَ أَعْظَمُ دَرَجَةً مِّنَ الَّذِینَ أَنفَقُوا مِن بَعْدُ وَقَاتَلُوا» کسانی از شما که پیش از فتح انفاق کرده اند و جنگیده اند با انفقا کنندگان و جهادگران پس از فتح یکسان و برابر نیستند. منظور از فتح در این جا فتح حدیبیه است، آن گاه که میان پیامبر و قریش پیمان صلح امضاء شد که از بزرگ ترین فتوحات می باشد و در آن اسلام گسترش یافت و مسلمان ها با کافران در آمیختند و بدون مخالفتِ کسی دعوت کردن به دین ممکن شد.
پس در این وقت گروه های زیادی به اسلام گرویدند و اسلام قدرت و عزّت بزرگی به دست آورد. و مسلمان ها قبل از این فتح جز در سرزمینی که اهالی آن مسلمان شده بودند مانند مدینه و  توابع آن نمی توانستند به دین دعوت کنند.   کسانی که از سرزمین مکّه یا دیگر شهرهای مشرکین بودند وقتی مسلمان می شدند مورد اذّیت و آزار قرار می گرفتند و هراس داشتند. بنابراین کسانی که پیش از فتح هراس داشتند. بنابراین کسانی که پیش از فتح مسلمان شده و انفاق کرده و جنگیده اند پاداش و مقام بزرگ تر و برتری دارند نسبت به کسانی که بعد از فتح اسلام آورده و انفاق نموده و جهاد کرده اند.
همان طور که حکمت نیز این را اقتضا می نماید. بنابراین پیشگامان و بزرگان اصحاب اغلب قبل از فتح مسلمان شده بودند. و از آن جا که برتری قایل شدن برای آن دسته از مسلمانان که قبل از فتح اسلام آورده و انفاق کرده اند این توهم را ایجاد می کند که چه بسا کسانی که دیگران بر آنان برتری داده شده اند نوعی کاستی و عیب دارند، خداوند این توهم را ردّ کرد و فرمود:« وَكُلًّا وَعَدَ اللَّهُ الْحُسْنَى» و خداوند به هریک از آنان، یعنی هم به کسانی که قبل از فتح اسلام آورده و  انفاق کرده و جهاد نموده اند و هم به کسانی که بعد از فتح اسلام آورده و انفاق نموده و جهاد کرده اند وعده بهشت داده است. و این بر فضیلت همه  اصحاب رضی الله عنهم دلالت می کند که خداوند به مومن بودنشان گواهی داده و آن ها را وعده بهشت داده است.
« وَاللَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ خَبِیرٌ» و خداوند به آن چه می کنید، بیناست. پس هرکدام از شما را براساس آنچه که انجام داده است، پاداش می دهد.
سپس آن ها را تشویق نمود تا در راه خدا انفاق کنند چون جهاد در راه خدا بدون  انفاق و بذل اموال برای سامان دهی جهاد میّسر نیست. پس فرمود:« مَن ذَا الَّذِی یقْرِضُ اللَّهَ قَرْضًا حَسَنًا» کیست که به خدا قرض نیکویی دهد و آن انفاق و بذل و بخشش پاکیزه است که خالصانه برای خداست و مطابق با رضایت او از مال و دارایی حلال داده می شود. و این از لطف خداوندی است که چنین بذل و بخششی را قرض نامیده است حال آن که مال و دارایی همه از آن  او است و همه بنده او هستند. و وعده داده که آن را چندین برابر می گرداند و او بزرگوار و بخشنده است.
و این دو چندان کردن در روز قیامت است؛ روزی که نیازمندی ِ هر انسانی روشن و آشکار می گردد. و هر انسانی به کوچک ترین پاداش نیک نیازمند است. بنابراین فرمود:
آیه ی 15-12:
یوْمَ تَرَى الْمُؤْمِنِینَ وَالْمُؤْمِنَاتِ یسْعَى نُورُهُم بَینَ أَیدِیهِمْ وَبِأَیمَانِهِم بُشْرَاكُمُ الْیوْمَ جَنَّاتٌ تَجْرِی مِن تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ خَالِدِینَ فِیهَا ذَلِكَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِیمُ روزی  که  مردان  مؤمن  و زنان  مؤمن  را ببینی  که  نورشان  پیشاپیش  و در، سمت راستشان  می  رود  در آن  روز بشارتتان  به  بهشتهایی  است  که  در آن   نهرها روان  است  و در آن  جاوید خواهید ماند ، و این  کامیابی  بزرگی  است
یوْمَ یقُولُ الْمُنَافِقُونَ وَالْمُنَافِقَاتُ لِلَّذِینَ آمَنُوا انظُرُونَا نَقْتَبِسْ مِن نُّورِكُمْ قِیلَ ارْجِعُوا وَرَاءكُمْ فَالْتَمِسُوا نُورًا فَضُرِبَ بَینَهُم بِسُورٍ لَّهُ بَابٌ بَاطِنُهُ فِیهِ الرَّحْمَةُ وَظَاهِرُهُ مِن قِبَلِهِ الْعَذَابُ روزی  که  مردان  منافق  و زنان  منافق  به  کسانی  که  ایمان  آورده  اند می ، گویند: درنگی  کنید تا از نورتان  فروغی  گیریم   گویند : به  دنیا بازگردید  و ازآنجا نور بطلبید  میانشان  دیواری  برآورند که  بر آن  دیوار دری  باشد  ، درون  آن  رحمت  باشد و بیرون  آن  عذاب.
ینَادُونَهُمْ أَلَمْ نَكُن مَّعَكُمْ قَالُوا بَلَى وَلَكِنَّكُمْ فَتَنتُمْ أَنفُسَكُمْ وَتَرَبَّصْتُمْ وَارْتَبْتُمْ وَغَرَّتْكُمُ الْأَمَانِی حَتَّى جَاء أَمْرُ اللَّهِ وَغَرَّكُم بِاللَّهِ الْغَرُورُ و آنها را ندا دهند که  آیا ما با شما همراه  نبودیم  ? می  گویند : بلی  ،  اما شما خویشتن  را در بلا افکندید و به  انتظار نشستید و در شک  بودید و  آرزوها شما را بفریفت  تا آنگاه  که  فرمان  خدا در رسید و شیطان  به  خدا  مغرورتان  کرد
فَالْیوْمَ لَا یؤْخَذُ مِنكُمْ فِدْیةٌ وَلَا مِنَ الَّذِینَ كَفَرُوا مَأْوَاكُمُ النَّارُ هِی مَوْلَاكُمْ وَبِئْسَ الْمَصِیرُ و امروز نه  از شما فدیه  ای  پذیرند و نه  از کافران   جایگاهتان  آتش   است  آتش  سزاوار شماست   و بد سرانجامی  است.
خداوند متعال با بیان فضیلت ایمان و لذّت بردن مومنان از آن در روز قیامت، می فرماید:« یوْمَ تَرَى الْمُؤْمِنِینَ وَالْمُؤْمِنَاتِ یسْعَى نُورُهُم بَینَ أَیدِیهِمْ وَبِأَیمَانِهِم» وقتی که قیامت برپا می شود و خورشید و ماه تاریک و بی نور می گردند و مردم در تاریکی قرار می گیرند و پل صراط روی جهنّم نصب می گردد، در آن هنگام زنان و مردان مومن را خواهی دید که نورشان پیش روی آنان و از سمت راستشان با شتاب در حرکت است. پس آن ها به وسیله ایمان و نور خود در آن محل دشوار و وحشتناک جلو می روند و هرکس به اندازه ایمان خود نور دارد و در آن وقت بزرگ ترین مژده به آن ها داده شده و گفته می شود:« بُشْرَاكُمُ الْیوْمَ جَنَّاتٌ تَجْرِی مِن تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ خَالِدِینَ فِیهَا ذَلِكَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِیمُ » امروز شما را مژده باد به باغ هایی که رودبارها از زیر کاخ های آن جاری است و در آن جا جاودانه اید. این است رستگاری بزرگ.
سوگند به خدا که این مژده برای آن ها بسیار شیرین و لذّت بخش است چون تمامی خواسته های آن ها تحّقق یافته و هر امر ناگوار و نامطلوبی از آن ها دور شده است.
وقتی منافقان، مومنان را می بینند که به وسیله نورشان راه می روند و منافقان نورشان خاموش می گردد و در تاریکی ها حیران می مانند به مومنان می گویند:« انظُرُونَا نَقْتَبِسْ مِن نُّورِكُمْ» به ما مهلت و فرصت دهید تا از نور شما برگردیم و به وسیله آن حرکت  کنیم تا از نور شما برگیریم و به وسیله آن حرکت کنیم تا از عذاب نجات یابیم.« قِیلَ ارْجِعُوا وَرَاءكُمْ فَالْتَمِسُوا نُورًا» به آن ها گفته می شود:« به پشت سرتان و به دنیا برگردید و نوری بجویید». یعنی اگر خواسته شما ممکن است پس به عقب برگردید، حال آن که بازگشت به دنیا محال است و امکان ندارد.
« فَضُرِبَ بَینَهُم بِسُورٍ» پس میان مومنان و منافقان دیوار و دژ محکمی زده می شود. « لَّهُ بَابٌ بَاطِنُهُ فِیهِ الرَّحْمَةُ وَظَاهِرُهُ مِن قِبَلِهِ الْعَذَابُ» داخل آن که رو به مومنان است رحمت می باشد و خارج آن که رو به منافقان است عذاب است. منافقان مومنان را صدا می زنند و با تضّرع و زاری می گویند:« أَلَمْ نَكُن مَّعَكُمْ» آیا در دنیا ما با شما نبودیم و نمی گفتیم« لا اله الا الله » و نماز نمی خواندیم و روزه نمی گرفتیم و جهاد نمی کردیم و همان کاری که شما انجام می دادید انجام نمی دادیم؟!« قَالُوا بَلَى» می گویند:« بلی! شما در دنیا با ما بودید و در ظاهر همان کاری را که ما انجام می دادیم می کردید، ولی اعمال شما منافقانه بود و بدون ایمان و بدون نیّت درست انجام می شد.
« وَلَكِنَّكُمْ فَتَنتُمْ أَنفُسَكُمْ وَتَرَبَّصْتُمْ وَارْتَبْتُمْ» ولی شما خود را گرفتار فتنه و بلا نمودید و چشم به راه ماندید و در خبر خداوند که جای شک و تردیدی در آن نیست شک کردید. « وَغَرَّتْكُمُ الْأَمَانِی» و آرزوهای باطل شما را گول زد، یعنی گمان بردید و آرزو کردید که آن چه مومنان به دست می آورند شما هم به دست خواهید آورد، حال آن که شما یقین و باور ندارید.
« حَتَّى جَاء أَمْرُ اللَّهِ» تا این که مرگ به سراغ شما آمد و شما در آن حالت زشت قرار گرفتید. « وَغَرَّكُم بِاللَّهِ الْغَرُورُ» و فریبنده شما را فریفت. و فریبنده شیطان است که کفر و شک را برای شما آراست و آن گاه شما به آن اطمینان پیدا کردید و به وعده آن  اعتماد نمودید و خبرش را تصدیق کردید.
« فَالْیوْمَ لَا یؤْخَذُ مِنكُمْ فِدْیةٌ وَلَا مِنَ الَّذِینَ كَفَرُوا» پس امروز هم از شما و هم از کافرا هیچ بلاگردانی پذیرفته نمی شود. پس اگر به اندازه ای دو برابر زمین طلا را به عنوان فدیه بپردازید از شما پذیرفته نمی شود، « مَأْوَاكُمُ النَّارُ» جایگاه شما آتش دوزخ است. « هِی مَوْلَاكُمْ» آتش که یاور و سرپرست شماست و شما را به آغوش می گیرد. « ْ وَبِئْسَ الْمَصِیرُ» و آتشِ دوزخ چه بد سرنوشتی است!
خداوند متعال می فرماید:« وَأَمَّا مَن خَفَّت مَوَزِینُهُ؛ فَأُمُّهُ هَاوِیُةُ ؛ و مَآ أَدرئَکَ مَا هِیَه، نَارُ حَامِیَةُ» پس امّا هرکس که کفهّ ی نیکی های او سبک باشد بداند که بازگشتگاهش دوزخ است. و تو از کجا می دانی که آن چیست! آتشی زبانه زن است.
آیه ی 17-16:
أَلَمْ یأْنِ لِلَّذِینَ آمَنُوا أَن تَخْشَعَ قُلُوبُهُمْ لِذِكْرِ اللَّهِ وَمَا نَزَلَ مِنَ الْحَقِّ وَلَا یكُونُوا كَالَّذِینَ أُوتُوا الْكِتَابَ مِن قَبْلُ فَطَالَ عَلَیهِمُ الْأَمَدُ فَقَسَتْ قُلُوبُهُمْ وَكَثِیرٌ مِّنْهُمْ فَاسِقُونَ آیا مؤمنان  را وقت  آن  نرسیده  است  که  دلهایشان  در برابر یاد خدا و آن ، سخن  حق  که  نازل  شده  است  ، خاشع  شود ? همانند آن  مردمی  نباشند که  پیش   ازاین  کتابشان  دادیم  و چون  مدتی  بر آمد دلهایشان  سخت  شد و بسیاری   نافرمان شدند
اعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ یحْیی الْأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِهَا قَدْ بَینَّا لَكُمُ الْآیاتِ لَعَلَّكُمْ تَعْقِلُونَ بدانید که  خدا زمین  را پس  از مردنش  زنده  می  کند  ما آیات  را  برایتان به  روشنی  بیان  کردیم  ، باشد که  به  عقل  دریابید.
وقتی حالت زنان و مردان مومن و زنان و مردان منافق را در جهان آخرت بیان کرد امری که دل ها را به کرنش و خشوع برای پروردگار فرا می خواند، مومنان را سرزنش کرد که چرا دل هایشان فروتن نمی شود و فرمود:« أَلَمْ یأْنِ لِلَّذِینَ آمَنُوا أَن تَخْشَعَ قُلُوبُهُمْ لِذِكْرِ اللَّهِ وَمَا نَزَلَ مِنَ الْحَقِّ» آیا وقت آن فرا نرسیده که دل های مومنان در برابر ذکر خدا که قرآن است بلرزد و کرنش یابد و مطیع فرمان های الهی شود و از آن چه از حقّ نازل شده و محمّد(ص) آن را آورده است پیروی نمایند؟
در این جا آدمی به تلاش برای فروتنی و کرنش قلب برای خداوند و خضوع یافتن آن در برابر کتاب و حکمتی که خداوند نازل کرده است تشویق شده است. و به این ترغیب شده که مومنان باید مواعظ الهی و احکام شرعی را در هر وقت به یاد بیاورند و خود را محاسبه کنند.
« وَلَا یكُونُوا كَالَّذِینَ أُوتُوا الْكِتَابَ مِن قَبْلُ فَطَالَ عَلَیهِمُ الْأَمَدُ» و مانند کسانی نباشند که خداوند کتاب را برای آن ها نازل فرمود تا دل هایشان خشوع یابد و کاملا فرمانبردار باشند امّا آن ها پایدار نماندند بلکه روزگار بر آنان به درازا  کشیده و غفلت و بی خبری شان ادامه یافت و آن گاه  ایما نو باورشان از بین رفت.
« فَقَسَتْ قُلُوبُهُمْ وَكَثِیرٌ مِّنْهُمْ فَاسِقُونَ» سپس سنگدل شدند و بسیاری از آن ها بدکارند. دل ها در هر وقت به این نیاز دارند که آن چه را خداوند نازل کرده است یادآوری نمایند و حکمت را تکرار کنند و نباید از این غافل شوند چون غفلت از یاد خدا سبب سنگدلی می گردد و باعث می شود تا هرگز از چشم ها به سبب خوف الهی اشک سرازیر نشود.
« اعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ یحْیی الْأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِهَا قَدْ بَینَّا لَكُمُ الْآیاتِ لَعَلَّكُمْ تَعْقِلُونَ» بدانید که خداوند زمین مرده را زنده می گرداند و ما آیات را برای شما به روشنی بیان کرده ایم تا خرد ورزید. چون آیات و نشانه های خدا عقل ها را بر شناخت و معرفت الهی راهنمایی می کنند، و این که خداوندی که زمین را پس از پژمردگی زنده گردانده می تواند مردگان را پس از مرگشان زنده بگرداند و آن گاه آن ها را طبق کارهایی که کرده اند جزا و سزا بدهد. خداوندی که زمین را با آب باران زنده و خرّم می گرداند می تواند دل های مرده را با حقّی که بر پیامبرش نازل فرموده زنده نماید. و این آیه بر این دلالت می نماید که هر کسی به وسیله آیات خداوندی راهیاب نشود و از دستورات و آئین های الهی فرمانبرداری نکند عقل و خرد ندارد.
آیه ی 19-18:
إِنَّ الْمُصَّدِّقِینَ وَالْمُصَّدِّقَاتِ وَأَقْرَضُوا اللَّهَ قَرْضًا حَسَنًا یضَاعَفُ لَهُمْ وَلَهُمْ أَجْرٌ كَرِیمٌ خدا به  مردان  صدقه  دهنده  و زنان  صدقه  دهنده  ای  که  به  خدا قرض  الحسنه   می دهند ، دو چندان  پاداش  می  دهد ، و نیز آنها را اجری  نیکوست
وَالَّذِینَ آمَنُوا بِاللَّهِ وَرُسُلِهِ أُوْلَئِكَ هُمُ الصِّدِّیقُونَ وَالشُّهَدَاء عِندَ رَبِّهِمْ لَهُمْ أَجْرُهُمْ وَنُورُهُمْ وَالَّذِینَ كَفَرُوا وَكَذَّبُوا بِآیاتِنَا أُوْلَئِكَ أَصْحَابُ الْجَحِیمِ کسانی  که  به  خدا و پیامبرانش  ایمان  آورده  اند ، راستگویان  و، راستکارانند  و شهیدان  در نزد پروردگارشان  هستند  صاحب  پاداش  و نور  خویشند وآنها که  کافرند و آیات  ما را تکذیب  می  کنند ، در جهنمند.
« إِنَّ الْمُصَّدِّقِینَ وَالْمُصَّدِّقَاتِ» همانا کسانی که بسیار صدقه و انفاق می کنند، « وَأَقْرَضُوا اللَّهَ قَرْضًا حَسَنًا» و کسانی که به خداوند قرض نیکو می دهند به این صورت که مال هایشان را در راه های خیر صرف می نمایند، چیزهایی که در راه خدا می بخشند برایشان نزد پروردگارشان ذخیره می گردد، « وَلَهُمْ أَجْرٌ كَرِیمٌ» و آنان پاداش ارزشمندی دارند و آن چیزی است که خداوند برایشان در بهشت آماده کرده است؛ چیزهایی که هیچ کس مقدار و میزان آن را نمی داند.
« وَالَّذِینَ آمَنُوا بِاللَّهِ وَرُسُلِهِ» و کسانی که به خدا و پیغمبرش ایمان آوردند. ایمان نزداهل سنّت همان چیزی است که قرآن و سنّت بر آن دلالت می نمایند و آن عبارت است از تصدیق قلب و اقرار با زبان و عمل با قلب و زبان و جوارح.
پس این شامل تمام دستورات و آئین های ظاهری و باطنی دین می شود. بنابراین کسانی که همه این امور را داشته باشند صدّیقان هستند. یعنی کسانی هستند که  مقام آن ها بالاتر از مقام عموم مومنان و پائین تر از مقام پیامبران است. « وَالشُّهَدَاء عِندَ رَبِّهِمْ لَهُمْ أَجْرُهُمْ وَنُورُهُمْ» و شهیدان نزد پروردگارشان از پاداش و نور خود برخوردارند.
همان طور که در حدیث صحیح آمده است: « بهشت صد درجه است و میان هر دو مقام و درجه، به اندازه زمین و آسمان فاصله وجود دارد. خداوند این مقام ها را برای مجاهدان راه خدا آماده کرده است.» و این مقتضی شدت و بلندی و رفعت آنان و نزدیکی شان از خداوند متعال است.
« وَالَّذِینَ كَفَرُوا وَكَذَّبُوا بِآیاتِنَا أُوْلَئِكَ أَصْحَابُ الْجَحِیمِ » و کسانی که کفر ورزیدند و آیات ما را دروغ انگاشتند ایشان دوزخیانند. در این آیات انواع مردم از قبیل صدقه دهندگان و صدّیقان و شهیدان و دوزخیان ذکر شده اند، صدقه دهندگان کسانی هستند که بزرگ ترین کارشان نیکی کردن با مردم و بذل و بخشش به آن ها در حد توان است، به خصوص آن ها با انفاق مال خود در راه خدا مردم را بهره مند می سازند.
صدّیقان نیز کسانی هستند که مراتب ایمان و عمل صالح و علم مفید و یقین صادق را کامل گردانده اند. و شهیدان کسانی هستند که در راه خدا برای اعلای حکم او جنگیده و جان و مالشان را فدا کرده و کشته شده اند. و دوزخیان، کافران هستند؛ آن هایی که آیات خدا را تکذیب کرده اند.
گروهی دیگر باقی می ماند که خداوند در سوره فاطر آن ها را ذکر کرده است و آن ها میانه روان هستند؛ کسانی که واجبات را انجام داده و آن چه را که خداوند از آن نهی کرده است ترک گفته اند.
امّا درادای برخی از حقوق خدا و حقوق بندگانش از آن ها کوتاهی هایی سرزده است. چنین کسانی سرانجام به بهشت می روند، گرچه کیفر پاره ای از کارهایشان را خواهند دید.
آیه ی 21-20:
اعْلَمُوا أَنَّمَا الْحَیاةُ الدُّنْیا لَعِبٌ وَلَهْوٌ وَزِینَةٌ وَتَفَاخُرٌ بَینَكُمْ وَتَكَاثُرٌ فِی الْأَمْوَالِ وَالْأَوْلَادِ كَمَثَلِ غَیثٍ أَعْجَبَ الْكُفَّارَ نَبَاتُهُ ثُمَّ یهِیجُ فَتَرَاهُ مُصْفَرًّا ثُمَّ یكُونُ حُطَامًا وَفِی الْآخِرَةِ عَذَابٌ شَدِیدٌ وَمَغْفِرَةٌ مِّنَ اللَّهِ وَرِضْوَانٌ وَمَا الْحَیاةُ الدُّنْیا إِلَّا مَتَاعُ الْغُرُورِ بدانید که  زندگی  اینجهانی  بازیچه  است  و بیهودگی  و آرایش  و فخر فروشی ، وافزون  جویی  در اموال  و اولاد  همانند بارانی  به  وقت  است  که   روییدنیهایش  کافران  را به  شگفت  افکند  سپس  پژمرده  می  شود و بینی  که   زرد گشته  است  و خاک  شده  است   و در آخرت  نصیب  گروهی  عذاب  سخت   است  و نصیب  گروهی  آمرزش  خدا و خشنودی  او  و زندگی  دنیا جز متاعی   فریبنده  نیست
سَابِقُوا إِلَى مَغْفِرَةٍ مِّن رَّبِّكُمْ وَجَنَّةٍ عَرْضُهَا كَعَرْضِ السَّمَاء وَالْأَرْضِ أُعِدَّتْ لِلَّذِینَ آمَنُوا بِاللَّهِ وَرُسُلِهِ ذَلِكَ فَضْلُ اللَّهِ یؤْتِیهِ مَن یشَاء وَاللَّهُ ذُو الْفَضْلِ الْعَظِیمِ برای  رسیدن  به  آمرزش  پروردگارتان  و بهشتی  که  پهنای  آن  همسان  پهنای   آسمانها و زمین  است  ، بر یکدیگر پیشی  گیرید  این  بهشت  برای  کسانی  که   به  خدا و پیامبرانش  ایمان  آورده  اند ، مهیا شده  است   این  بخشایشی   است  از جانب  خدا که  به  هر که  می  خواهد ارزانیش  می  دارد ، که  خدا  صاحب  بخشایشی بزرگ  است  ،
خداوند متعال از حقیقت دنیا خبر میدهد و هدف نهایی دنیا و اهل دنیا را بیان می دارد که دنیا بازیچه و سرگرمی است؛ جسم ها در آن بازی می کنند و دل ها با آن سرگرم می شوند. مصداق این واقعیت در میان دنیا پرستان دیده می شود. آن ها را می بینی که عمر خود را با سرگرمی و غفلت از یاد خدا سپری می  کنند و از وعده و وعیدهایی که پیش روی دارند غافل هستند.
آن ها را می بینی که دین خود را به بازیچه و سرگرمی گرفته اند. به خلاف کسانی که بیدار هستند و برای آخرت فعالیت می نمایند. دل های چنین کسانی با ذکر خدا و معرفت و محبّت الهی آباد است و آن ها اوقات خود را با کارهایی سپری می کنند که برای آنان و دیگران نفع و سود دارد؛ کارهایی که آنان را به خدا نزدیک می نماید. « وَزِینَةٌ» و آرایش در لباس و خوراک و نوشیدنی و سواری ها و خانه ها و قصرها و مقام و غیره است .« وَتَفَاخُرٌ بَینَكُمْ» و هریک می خواهد به خود ببالد و بر دیگران فخرفروشی نماید و تلاش می کند که در امور دنیا از دیگران برتر و بر آن ها چیره باشد، و از شهرت بیش تری برخوردار گردد. « وَتَكَاثُرٌ فِی الْأَمْوَالِ وَالْأَوْلَادِ» هریک می خواهد دارایی و فرزند بیش تری از دیگری داشته باشد. دوست دارندگان دنیا و کسانیکه به آن دل بسته اند مصداق این آیه هستند. به خلاف کسی که دنیا و حقیقت آن را شناخته و و آن را گذرگاهی قرار داده و آن را محل پایداری و ماندن تصور نمی کند. چنین کسی در کارهایی با دیگران به رقابت می پردازد که او را به خدا نزدیک می کنند، و وسیله هایی را برگرفته که او را به سرای بهشت می رسانند و هرگاه ببیند که کسی می کوشد تا از او اموال و فرزندان بیش تری داشته باشد، تلاش می کند با انجام اعمال صالح با او به رقابت بپردازد.
پس خداوند برای دنیا مثالی زد و آن را به بارانی تشبیه کرد که بر زمین می بارد و گیاهانی که مردم و حیوانات می خورند به سبب آن می رویند و زمین آراسته می گردد و گیاهان ِ آن، کشاورزان را به شگفت می آورد؛ کسانی که نظر و همّت آن ها بر دنیا متمرکز است. آن گاه خداوند این گیاهان را خشک می کند و از بین می برد و زمین به حالت اوّل بر می گردد، انگار که اصلا در آن سبزی و گیاهی نروئیده و هیچ گاه منظره ای زیبا و دیدنی نداشته است.
نیز دنیا برای آدمی زیبا و شکوفاست و هرگاه او بخواهد از آن استفاده می نماید و هرگاه به امری از امور آن روی بیاورد درهایش را به روی خود گشوده می یابد، امّا همین دنیا هرگاه  تقدیر الهی چنین باشد که از بین رود صاحبش آن را از دست می دهد و تسلّط را از آن برطرف می نماید و یا دست خالی با یک کفن از دنیا و ثروت خویش جدا می شود. پس هلاک باد کسی که چنین دنیایی را هدف نهایی خود قرار داده و برای آن تلاش و فعالیت می کند. و امّا آن چه که فایده می رساند فعَالیّت و تلاش برای جهان آخرت است و چنین عملی برای صاحبش ذخیره می شود و برای همیشه با او همراه خواهد بود. بنابراین خداوند متعال می فرماید:« وَفِی الْآخِرَةِ عَذَابٌ شَدِیدٌ وَمَغْفِرَةٌ مِّنَ اللَّهِ وَرِضْوَانٌ» و در آخرت هم عذابی سخت و هم آمرزش و خشنودی از سوی خدا خواهد بود. یعنی وضّعیت آخرت از این دو حالت خارج نیست؛ یا عذاب سخت در آتش جهّنم و قرار گرفتن در میان زنجیرها و طوق ها و خطرهای آن می باشد، و این برای کسی است که دنیا هدف نهایی اش بوده و بر ارتکاب گناه جرأت نموده و آیات خدا را تکذیب کرده و نعمت هایی الهی را کفران و ناسپاسی کرده است. و یا این که خداوند بدی ها را می آمرزد و کیفرها را دور می نماید و خشنود می گردد. و این برای کسی است که در بهشت جای گرفته و حقیقت دنیا را شناخته و تلاش خود را برای جهان آخرت انجام داده  است.
پس این امور انسان را فرا می خوانند تا برده و بنده دنیا نگردد و به آخرت متمایل شود. بنابراین فرمود:« وَمَا الْحَیاةُ الدُّنْیا إِلَّا مَتَاعُ الْغُرُورِ» و زندگانی دنیا جز مایه فریب نیست. یعنی کالایی است که از آن استفاده می شود و به وسیله آن نیازها برطرف می گردد. پس نباید فریب آن را خورد و به آن دل بست. و فقط کسانی که عقل و خودشان ضعیف است فریب دنیا را می خورند و از خداوند غافل می گردند.
سپسی به پیشی گرفتن از یکدیگر برای رسیدن به آمرزش خداوند و رضایت او و بهشت فرمان داد، و این با انجام و فراهم آوردن عوامل آمرزش از قبیل توبه نصوح و آمرزش خواستن مفید و دوری جستن از گناهان و از جایی که ظن گناه می رود امکان پذیر است. هم چنین باید با عمل صالح وتلاش برای جلب رضایت خداوند و انجام عبادت ها به نحو احسن و نیکی کردن با مردم برای رسیدن به خشنودی خداوند از هم دیگر پیشی گرفت. بنابراین خداوند کارهایی را که منجر به این می شوند بیان کرد و فرمود:« وَجَنَّةٍ عَرْضُهَا كَعَرْضِ السَّمَاء وَالْأَرْضِ أُعِدَّتْ لِلَّذِینَ آمَنُوا بِاللَّهِ وَرُسُلِهِ» و بشتابید به سوی بهشتی که پهنایش مانند پهنای آسمان و زمین است و برای کسانی آماده شده است که به خدا و پیامبرش ایمان آوردند. اصول و فروع دین در ایمان آوردن به خدا و پیامبرانش داخل هستند. « ذَلِكَ فَضْلُ اللَّهِ یؤْتِیهِ مَن یشَاء» آن چه که برای شما بیان کردیم و در آن راه هایی برایتان بیان کردیم که انسان را به بهشت می رساند، و نیز راه هایی که وی را به جهنّم می رساند، نیز برایتان بیان کردیم که فضل خدا عبارت از آن است که پاداش بزرگ الهی به دست آید یکی از بزرگ ترین منّت و فضل خداوند بر بندگانش می باشد.
« وَاللَّهُ ذُو الْفَضْلِ الْعَظِیمِ» و خداوند دارای فضل بزرگ است و هیچ کس نمی تواند او را آن گونه که سزاوار است بستاید، بلکه او همان طور است که خود را ستوده، و بالاتر از ستایشی است که بندگانش او را می ستایند.
آیه ی 24-22:
مَا أَصَابَ مِن مُّصِیبَةٍ فِی الْأَرْضِ وَلَا فِی أَنفُسِكُمْ إِلَّا فِی كِتَابٍ مِّن قَبْلِ أَن نَّبْرَأَهَا إِنَّ ذَلِكَ عَلَى اللَّهِ یسِیرٌ هیچ  مصیبتی  به  مال  یا به  جانتان  نرسد مگر پیش  از آنکه  بیافرینیمش  ،، درکتابی  نوشته  شده  است   و این  بر خدا آسان  است  ،
لِكَیلَا تَأْسَوْا عَلَى مَا فَاتَكُمْ وَلَا تَفْرَحُوا بِمَا آتَاكُمْ وَاللَّهُ لَا یحِبُّ كُلَّ مُخْتَالٍ فَخُورٍ تا بر آنچه  از دستتان  می  رود اندوهگین  نباشید و بدانچه  به  دستتان  می   آیدشادمانی  نکنید  و خدا هیچ  متکبر خود ستاینده  ای  را دوست  ندارد :
الَّذِینَ یبْخَلُونَ وَیأْمُرُونَ النَّاسَ بِالْبُخْلِ وَمَن یتَوَلَّ فَإِنَّ اللَّهَ هُوَ الْغَنِی الْحَمِیدُ آنان  که  بخل  می  ورزند و مردم  را به  بخل  وا می  دارند  و هر که   رویگردان می  شود ، بداند که  خدا بی  نیاز و ستودنی  است.
خداوند از فراگیر بودن قضا و تقدیر خویش خبر می دهد و می فرماید:« مَا أَصَابَ مِن مُّصِیبَةٍ فِی الْأَرْضِ وَلَا فِی أَنفُسِكُمْ» هیچ رخداد و بلایی در زمین به وقوع نمی پیوندد و به شما دست نمی دهد مگر پیش از آن که آن را پدید آوریم در کتابی نوشته شده است. و این همه مصیبت هایی را شامل می شود که به  انسان ها دست می دهد از قبیل خیر و شر.  و همه آن ها اعم از کوچک و بزرگ در لوح محفوظ ثبت گردیده است. و این امر بزرگی است که در عقل ها نمی گنجد بلکه خردمندان را حیران می گرداند امّا این کار برای خداوند آسان است.
خداوند بندگان را از این آگاه کرد تا این قاعده نزد آن ها جای بگیرد و خیر و شرّی را که برایشان پیش می آید در چارچوب این قاعده بسنجند و و ارزیابی کنند. پس برای آن چه از دست داده اند اندوهگین و ناراحت نشوند؛ چیزی که به آن علاقمند بوده و به آن چشم دوخته بودند، چون می دانند که این در لوح محفوظ نوشته شده است و باید انجام پذیرد. پس راهی برای دور کردن آن نیست. و به آن چه خداوند به آن ها داده از روی خودستایی و تکّبر شاد نشوند چون می دانند که آن ها با قدرت و فعّالیّت خود آن را به دست نیاورده اند بلکه در پرتو فضل و منّت خدا آن را کسب کرده اند. بلکه باید به شکرگزاریِ کسی مشغول شدند که نعمت ها را ارزانی نموده و رنج ها را دور کرده است . بنابراین فرمود:« وَاللَّهُ لَا یحِبُّ كُلَّ مُخْتَالٍ فَخُورٍ» خدا هیچ خودپسند خودستایی را که به نعمت های الهی فخر می کند و آن را به خود نسبت می دهد و نعمت ها او را سرکش و غافل می گردانند دوست ندارد. همان طور که خداوند متعال فرموده است :« ثُمَّ إِذا خَوَّلنَهُ نِعمَةَ مِّنَّا قَالَ إِنَّما أُوتِیتهُ عَلَی عِلمِ عِلم بَل هَیَ فِتنَهُ » و هرگاه طعم رحمتی به او بچشانیم می گوید: این را از روی دانشی که داشته ام به من داده شده است ، خیر چنین نیست بلکه این آزمایشی است.
« الَّذِینَ یبْخَلُونَ وَیأْمُرُونَ النَّاسَ بِالْبُخْلِ» کسانی که دو کار زشت را با هم انجام می دهند که انجام دادن یکی از این دو کار برای بدنامی و بدی انسان کافی است؛ یکی بخل ورزیدن و ندادن حقوقی است که بر آدمی واجب است. و دیگر این که آدمی به بخل ورزیدن خود بسنده نکند بلکه مردم را هم به آن امر نماید و با گفتار و کردار خویش مردم را هم به آن امر نماید و با گفتار و  کردار خویش مردم را به این رفتار و خوی زشت تشویق کند و این به خاطر آن است که او از اطاعت پروردگارش روی برتافته است امّا بداند که « وَمَن یتَوَلَّ» هرکس از اطاعت خدا روی بگرداند به کسی جز خودش زیانی نمی رساند و کوچک ترین زیانی به خداوند نخواهند رساند.
« فَإِنَّ اللَّهَ هُوَ الْغَنِی الْحَمِیدُ» چرا که خداوند بی نیاز و ستوده است و بی نیازی اش از لوازم ذات اوست و پادشاهی و فرمانروایی آسمان ها و زمین از آن اوست. اوست که بندگانش را بی نیاز گردانده است . او ستوده است و دارای هر اسمی نیکو و هر صفتی کامل و هر  کاری زیبا می باشد و بر این چیزها سزاوار ستایش است و باید مورد ستایش و بزرگداشت و تمجید قرار بگیرد.
آیه ی 27-25:
لَقَدْ أَرْسَلْنَا رُسُلَنَا بِالْبَینَاتِ وَأَنزَلْنَا مَعَهُمُ الْكِتَابَ وَالْمِیزَانَ لِیقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ وَأَنزَلْنَا الْحَدِیدَ فِیهِ بَأْسٌ شَدِیدٌ وَمَنَافِعُ لِلنَّاسِ وَلِیعْلَمَ اللَّهُ مَن ینصُرُهُ وَرُسُلَهُ بِالْغَیبِ إِنَّ اللَّهَ قَوِی عَزِیزٌ ما پیامبرانمان  را با دلیلهای  روشن  فرستادیم  و با آنها کتاب  و ترازو، رانیز نازل  کردیم  تا مردم  به  عدالت  عمل  کنند  و آهن  را که  در آن   نیرویی سخت  و منافعی  برای  مردم  است  فرو فرستادیم  ، تا خدا بداند چه  کسی   به  نادیده  ، او و پیامبرانش  را یاری  می  کند  زیرا خدا توانا و  پیروزمند است.
وَلَقَدْ أَرْسَلْنَا نُوحًا وَإِبْرَاهِیمَ وَجَعَلْنَا فِی ذُرِّیتِهِمَا النُّبُوَّةَ وَالْكِتَابَ فَمِنْهُم مُّهْتَدٍ وَكَثِیرٌ مِّنْهُمْ فَاسِقُونَ ما نوح  و ابراهیم  را به  رسالت  فرستادیم  و در میان  فرزندانشان  نبوت  و، کتاب  نهادیم   بعضیشان  هدایت  یافتگان  بودند ولی  بیشترینشان  نافرمانان
ثُمَّ قَفَّینَا عَلَى آثَارِهِم بِرُسُلِنَا وَقَفَّینَا بِعِیسَى ابْنِ مَرْیمَ وَآتَینَاهُ الْإِنجِیلَ وَجَعَلْنَا فِی قُلُوبِ الَّذِینَ اتَّبَعُوهُ رَأْفَةً وَرَحْمَةً وَرَهْبَانِیةً ابْتَدَعُوهَا مَا كَتَبْنَاهَا عَلَیهِمْ إِلَّا ابْتِغَاء رِضْوَانِ اللَّهِ فَمَا رَعَوْهَا حَقَّ رِعَایتِهَا فَآتَینَا الَّذِینَ آمَنُوا مِنْهُمْ أَجْرَهُمْ وَكَثِیرٌ مِّنْهُمْ فَاسِقُونَ سپس  پیامبرانمان  را پس  از ایشان  فرستادیم   و عیسی  بن  مریم  را از پی ، آنها روانه  کردیم  و به  او انجیل  را دادیم  ، و در دل  پیروانش  رافت  و  رحمت  نهادیم   و رهبانیتی  که  به  بدعت  آورده  اند ما بر آنها مقرر نکرده   ایم ، اما در آن  خشنودی  خدا می  جستند ، ولی  حق  آن  را بسزا نگزاردند  ما  از آن  میان  به  کسانی  که  ایمان  آورده  بودند ، پاداش  دادیم  ولی   بیشترینشان  نافرمان  بودند.
خداوند متعال می فرماید:« لَقَدْ أَرْسَلْنَا رُسُلَنَا بِالْبَینَاتِ» به راستی که ما پیغمبران خود را با دلایل روشن فرستادیم و آن دلایل و نشانه هایی است که بر راست و حقّ بودن آن چه پیامبران آورده اند دلالت می کنند .« وَأَنزَلْنَا مَعَهُمُ الْكِتَابَ» و همراه آنان کتاب را فرستادیم. کتاب اسم جنس است و شامل همه کتاب هایی می شود که خداوند برای ارشاد و هدایت  مردم و کسب منافع دینی و دنیوی شان نازل کرده است.
« وَالْمِیزَانَ» و میزان را فرو فرستادیم. میزان به معنی عدالت در گفتارها و  کردارهاست. دینی که پیامبران با خود آورده اند سراسر عدالت است و اوامر و نواهی آن در معاملات با مردم و در امور جزایی و قصاص و حدود و قانون ارث و غیره دادگرانه است. « لِیقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ» تا  مردم به داد رفتار کنند. یعنی تا مردم به خاطر اجرای آئین الهی و تحصیل منافع بی شمار خود عدالت را اجرا کنند.
این دلیلی است بر این که پیامبران در اصل و اساس شریعت که اجرای عدالت است متّفق هستند گرچه اجرای عدالت با توّجه به زمان ها هستند گرچه اجرای عدالت با توّجه به زمان ها و احوال گوناگون، صورت های مختلفی دارد. « وَأَنزَلْنَا الْحَدِیدَ فِیهِ بَأْسٌ شَدِیدٌ» و آهن را پدیدار نموده ایم که در آن نیروی فراوانی است و آلات جنگی همانند سلاح و زره و غیره از آن ساخته می شود. « وَمَنَافِعُ لِلنَّاسِ» و سودهایی برای مردم دارد. مانند انواع صنعت ها و حرفه ها و ظروف و آلات کشاورزی که همه از آهن هستند تا جایی که کم ترین چیزی وجود دارد، که به آهن نیاز نداشته باشد.
« وَلِیعْلَمَ اللَّهُ مَن ینصُرُهُ وَرُسُلَهُ بِالْغَیبِ» و تا خداوند بازار امتحان و آزمایش را با کتاب هایی که نازل فرموده و یا آهن که آن را آفریده است که نازل فرموده و با آهن که آن را آفریده است برپا دارد و کسی را که او و پیامبرش را در نهان یعنی قبل از مشاهده ی حقایق یاری می نماید مشخّص گرداند. زیرا ایمان در حالت غیب قبل از این که انسان آن را با چشم خود مشاهده کند فایده می دهد. امّا ایمانی که بعد از مشاهده حقایق و دنیای غیب باشد فایده ای نخواهد داشت چون در آن وقت ایمان آوردن یک امر ضروری و اضطراری خواهد بود و به ناچار همه باور خواهند کرد. « إِنَّ اللَّهَ قَوِی عَزِیزٌ» بی گمان خداوند تواناست و هیچ چیزی او را ناتوان نمی کند و هیچ فرارکننده ای از دست او در نمی رود. و از جمله توانمندی او این است که آهن را پدید آورده است که ابزارهای قوی از آن ساخته می شوند. و از نشانه های قدرت و توانمندی خداوند این است که بر انتقام گرفتن از دشمنان خود تواناست ولی او و دوستان خود را به وسیله دشمنانش می آزماید تا کسی را که در نهان او را یاری می کند مشّخص گرداند.
خداوند در این جا کتاب و آهن را در کنار هم ذکر کرده است چون با این دو دین خود را یاری می نماید و کلمه خویش را برتر قرار می دهد، کتاب که به اذن خداوند پیروزی را ببار می آورد و هر دو را خداوند برای اجرای عدالت پدید آورده است که از این امر به حکمت و کمال الهی و کمال شریعت و آئین او که توسّط پیامبرانش آن را بیان داشته است پی برده می شود.
وقتی نبوّت پیامبران را به طور عموم بیان کرد از پیامبران برگزیده نوح و ابراهیم نام برد که در دودمان آن ها نبوت و  کتاب را قرار داده است. پس فرمود:« وَلَقَدْ أَرْسَلْنَا نُوحًا وَإِبْرَاهِیمَ وَجَعَلْنَا فِی ذُرِّیتِهِمَا النُّبُوَّةَ وَالْكِتَابَ» و به راستی نوح و ابراهیم را فرستادیم و در میان فرزندانشان نبّوت و کتاب قرار دادیم. یعنی پیامبران پیشین و پسین همه از فرزندان به وسیله دعوت پیامبران راهیاب گشته و فرمان بردار آن ها شدند و از رهنمودشان اطاعت کردند. « وَكَثِیرٌ مِّنْهُمْ فَاسِقُونَ» و بسیاری از ایشان با اطاعت خداوند و پیامبرانش منحرف و خارج شدند.
همان طور که خداوند متعال فرموده است :« وَمَآ أَکثَرُ النَّاسِ وَلَو حَرَصتَ بِمُومِنینَ» و بیش تر مردم ایمان نخواهند آورد گرچه تو بر ایمان آوردن آن ها حریصی باشی. « ثُمَّ قَفَّینَا عَلَى آثَارِهِم بِرُسُلِنَا وَقَفَّینَا بِعِیسَى ابْنِ مَرْیمَ» و به دنبال آنان پیامبران خود را فرستادیم و عیسی پسر مریم را در پی آنان آوردیم. خداوند عیسی علیه السلام را به طور ویژه بیان کرد چون بحث در مورد نصاری است؛ کسانی که ادّعای پیروی از عیسی را دارند. « وَآتَینَاهُ الْإِنجِیلَ» و انجیل را که یکی از کتاب های برتر الهی است بدو عطا کردیم. « وَجَعَلْنَا فِی قُلُوبِ الَّذِینَ اتَّبَعُوهُ رَأْفَةً وَرَحْمَةً» و در دل های کسانی که از او پیروی کردند مهربانی و بخشایش قرار دادیم. همان طور که خداوند متعال می فرماید:« لَتَجِدَنَّ أشَدَّ النَّاسِ عَدَوَةَ لِلَّذینَ ءَامَنُوا الیَهُودَ وَالَّذینَ أَشرَکَوا وَلَتَجِدنَ أَقرَبَهُم مَّوَدةَ لِّلَّذینَ ءَامَنُوا الَّذیِنَ قَالُوا إِنَّا نَصَریَ ذَلِکَ بِأَنَّ مِنهُم قِّسیسینَ وَرُهبَانَا وَأَنَّهُم لَا یَستَکبِرُونَ » بدون شک خواهی دید که دشمن ترین مردم برای مومنان یهودیان و مشرکان هستند. و نزدیک ترین مردم به مومنان از نظر مهربانی کسانی هستند که گفتند:« ما نصاری هستیم» ، چون آن ها دارای دانشمندان و دیرنشین هایی هستند و تکّبر نمی ورزند. بنابراین نصاری دل های نرم تر و مهربان تری از دیگران داشتند، امّا این زمانی بود که بر شریعت عیسی علیه السلام بودند.
« وَرَهْبَانِیةً ابْتَدَعُوهَا» و رهبانّیت و عبادتی که خود آن را به وجود آوردند و آن را بر خود واجب کردند و خود را بدان ملزم نمودند، خداوند آن را بر آن ها فرض نکرده بود. بلکه آن ها خودشان خویشتن را به آن ملزم کرده بودند و هدفشان از این کار به دست آوردن رضایت خداوند بود. با وجود این « فَمَا رَعَوْهَا حَقَّ رِعَایتِهَا» را انجام ندادند و حقّ آن را به جای نیاوردند. پس آن ها از دو جهت کوتاهی کردند: یکی این که از پیش خود چنین عبادتی را به وجود آوردند و دوم این که آن چه را که بر خود لازم و واجب کرده بودند انجام ندادند. پس غالبا حالت آن ها چنین است. و برخی از آن ها مطیع فرمان خدا می باشند.
بنابراین فرمود:« فَآتَینَا الَّذِینَ آمَنُوا مِنْهُمْ أَجْرَهُمْ» پس کسانی که محمّد (ص) ایمان آوردند و به عیسی هم ایمان داشتند خداوند به هریک برحسب ایمانشان پاداش میدهد. « وَكَثِیرٌ مِّنْهُمْ فَاسِقُونَ» و بسیاری از ایشان بدکارند، یعنی محمّد(ص) را تکذیب می کنند و از اطاعت و صراط مستقیم خارج هستند.
آیه ی 29-28:
یا أَیهَا الَّذِینَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَآمِنُوا بِرَسُولِهِ یؤْتِكُمْ كِفْلَینِ مِن رَّحْمَتِهِ وَیجْعَل لَّكُمْ نُورًا تَمْشُونَ بِهِ وَیغْفِرْ لَكُمْ وَاللَّهُ غَفُورٌ رَّحِیمٌ ای  کسانی  که  ایمان  آورده  اید ، از خدا بترسید و به  پیامبرش  ایمان  بیاورید تا شما را از رحمت  خویش  دوبار مزد بدهد  و شما را نوری  عطا  کند که در روشنایی  آن  راه  بجویید و بیامرزدتان  که  خدا آمرزنده  مهربان   است.
لِئَلَّا یعْلَمَ أَهْلُ الْكِتَابِ أَلَّا یقْدِرُونَ عَلَى شَیءٍ مِّن فَضْلِ اللَّهِ وَأَنَّ الْفَضْلَ بِیدِ اللَّهِ یؤْتِیهِ مَن یشَاء وَاللَّهُ ذُو الْفَضْلِ الْعَظِیمِ  تا اهل  کتاب  بدانند که  به  بخشایش  خداوند هیچ  دسترس  ندارند و این   بخشایش  به  دست  اوست  که  به  هر که  خواهد ارزانی  می  دارد ، و خدا را  بخشایشی عظیم  است.
احتمال دارد که در این جا اهل کتاب مورد خطاب باشند؛ کسانی که به موسی و عیسی علیهما السلام ایمان آورده اند. خداوند در این جا به آن ها امر می کند تا به مقتضای ایمانشان عمل نمایند و از خدا بترسند و از گناهان بپرهیزند و به پیامبر خدا محمد(ص) ایمان بیاورند. خداوند می فرماید اگر آن ها این کار را بکنند به آن ها از رحمت خویش « كِفْلَینِ» دو پاداش می دهد؛ یکی پاداش ایمان به محمّد و یکی پاداش ایمان به پیغمبر خودشان. و احتمال دارد که فرمان عامّی باشد که اهل کتاب و دیگران همه در آن داخل هستند و ظاهرا همین طور است . و خداوند آنان را دستور می دهد تا ایمان بیاورند و تقوی را رعایت کنند. تقوا چیزی است که همه دین، ظاهرو باطن آن و اصول و فروعش در آن داخل هستند. و اگر آن ها از این فرمان بزرگ اطاعت کنند، خداوند « كِفْلَینِ مِن رَّحْمَتِهِ» دو بهره و دو پاداش از رحمت خویش را به آن ها می بخشد که اندازه و حالت این پاداش را کسی جز خداوند نمی داند. یکی پاداش ایمان و دیگری پاداش در برابر تقوا و پرهیزگاری ، و یا پاداشی به خاطر پیروی از اوامر، و دیگری به خاطر پرهیز و دوری گزیدن از آن چه خداوند از آن نهی کرده است و یا این که منظور از دو پاداش این است که خداوند پاداش آن ها را هر بار می دهد. « وَیجْعَل لَّكُمْ نُورًا تَمْشُونَ» و برایتان نوری قرار می دهد که در پرتو آن حرکت می کنید. یعنی به شما علم و هدایت می دهد و نوری به شما عطا می کند که در تاریکی های جهالت به وسیله آن حرکت می کنید و گناهانتان را می آمرزد.
« وَاللَّهُ ذُو الْفَضْلِ الْعَظِیمِ  » و خداوند دارای فضل و بخشش فراوان است. پس چنین پاداش فراوانی در برابر کسی که فضل فراوان دارد زیاد نیست؛ خداوندی که فضل و لطف او آسمان ها و زمین را فراگرفته است. پس هیچ مخلوقی به اندازه یک چشم به هم زدن و یا کمتر از آن نمی تواند از فضل الهی بی بهره باشد.
« لِئَلَّا یعْلَمَ أَهْلُ الْكِتَابِ أَلَّا یقْدِرُونَ عَلَى شَیءٍ مِّن فَضْلِ اللَّهِ» ما برایتان بیان کردیم که هرکس ایمان بیاورد و از خدا بترسد و به پیامبرش ایمان آورد از فضل و احسان خدا برخوردار خواهد شد تا اهل کتاب بدانند که هیچ چیزی از فضل خدا را در اختیار ندارند. یعنی طبق عقل ها و خواست های فاسد خودشان نمی توانند جلوی فضل و لطف الهی را بگیرند. آن ها می گویند:« لَن یَدخُلَ الجَنَّةَ إِلَّا مَن کَانَ هُوداً أَو نَصَریَ» هرگز وارد بهشت نخواهد شد مگر کسی که یهودی یا نصرانی باشد. و گمان ها و خیالات فاسدی درباره فضل الهی در سر می پرورانند.
پس خداوند متعال خبر داد کسانی که به محمّد (ص) ایمان آورده و  تقوای الهی را پیشه کرده اند دو پاداش از رحمت الهی دارند و به آن ها نوری داده خواهد شد و آمرزش الهی نصیب آن ها می گردد. و تا اهل  کتاب بدانند که « وَأَنَّ الْفَضْلَ بِیدِ اللَّهِ یؤْتِیهِ مَن یشَاء» فضل در دست خداوند است و آن را به هرکس که بخواهد می دهد؛ هرکس که حکمت الهی اقتضا نماید تا به او از فضل خویش عطا کند. « وَاللَّهُ ذُو الْفَضْلِ الْعَظِیمِ » و خداوند دارای آن چنان فضل بزرگی است که اندازه و مقدار آن را نمی توان تعیین کرد.
پایان تفسیر سوره حدید

تفسیر راستین (ترجمه تیسیر الکریم الرحمن)، تألیف:علامه شیخ عبدالرحمن بن ناصر السعدی «رحمه الله» متوفای 1376 هجری قمری (1334هجری شمسی)، ترجمه: محمد گل گمشادزهی
 
مصدر:
دائرة المعارف شبکه اسلامی
islamwebpedia.com



 
بازگشت به ابتدای صفحه     بازگشت به نتایج قبل                       چاپ این مقاله      ارسال مقاله به دوستان

اقوال بزرگان     

چه نیک است خواری وذلت توانگران در مقابل فقرا و چه زشت است خواری وذلت فقرا در مقابل توانگران.(امام سفیان ثوری رحمه الله)

تبلیغات

 

منوی اصلی

  صفحه ی اصلی  
 جستجو  
  روز شمار وقايع
  عضویت در خبرنامه  
پیشنهادات وانتقادات  
همكارى با سايت  
ارتباط با ما  
 درباره ی ما  
 

تبیلغات

آمار

خلاصه آمار بازدیدها

امروز : 9787
دیروز : 5614
بازدید کل: 8799946

تعداد کل اعضا : 608

تعداد کل مقالات : 11123

ساعت

نظر سنجی

كداميك از كانال‌هاى اهل سنت فارسى را بيشتر مي‌پسنديد؟

كانال فارسى نور

كانال فارسى كلمه

كانال فارسى وصال

نمایش نتــایج
نتــایج قبل
 
.محفوظ است islamwebpedia.com تمامی حقوق برای سایت
All Rights Reserved © 2009-2010