|
|
قال ابن الجوزي ( تلبيس إبليس: 447) عن يحيى بن معاذ يقول: «اجتنب صحبة ثلاثة أصناف من الناس العلماء الغافلين والفقراء المداهنين والمتصوفة الجاهلين». امام ابن جوزی در کتاب "تلبیس ابلیس" آورده: از يحيي بن معاذ نقل است كه فرمود: «از صحبت سه گروه بپرهيزيد: عالمان غافل، فقيران تملق گو و صوفیان جاهل». |
|
ادبیات>شرح واژه>ارب
شماره مقاله : 9044 تعداد مشاهده : 329 تاریخ افزودن مقاله : 1/1/1390
|
ارب . [ اَ رَ ] (ع مص ) ماهر و زبردست شدن در کاری . || حریص و شیفته شدن به چیزی . (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). || چیره و توانا شدن و غلبه کردن . (از اقرب الموارد). || محتاج گشتن به چیزی . (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). || سخت شدن زمانه . || فاسد شدن معده . (از منتهی الارب ). ساقط شدن اعضای کسی . (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). || بریده شدن اِرْب ، یعنی عضو کسی . (از منتهی الارب ). بریده شدن دست ، یا تهیدست گشتن و محتاج مال دیگران شدن . (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). || اَرِبْت َ عن ذی یدیک ؛ ساقط باد دستهای تو. (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). || (اِ) عقل . || حاجت . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء).
|
بازگشت به ابتدای
صفحه
بازگشت به نتایج قبل
چاپ
این مقاله
ارسال مقاله به دوستان |
|
|
|
|
|