|
|
قال ابن الجوزي ( تلبيس إبليس: 447) عن يحيى بن معاذ يقول: «اجتنب صحبة ثلاثة أصناف من الناس العلماء الغافلين والفقراء المداهنين والمتصوفة الجاهلين». امام ابن جوزی در کتاب "تلبیس ابلیس" آورده: از يحيي بن معاذ نقل است كه فرمود: «از صحبت سه گروه بپرهيزيد: عالمان غافل، فقيران تملق گو و صوفیان جاهل». |
|
ادبیات>شرح واژه>اراحة
شماره مقاله : 8931 تعداد مشاهده : 286 تاریخ افزودن مقاله : 27/12/1389
|
اراحة. [ اِ ح َ ] (ع مص ) اِراحت . در باد درآمدن . || رسیدن ، چنانکه خیری از کسی بدیگری . || رد کردن حق کسی را. حق بمستحق رسانیدن . حق کسی با وی دادن . (تاج المصادر بیهقی ). || راحت رسانیدن . آسایش دادن . (غیاث اللغات ). برآسایانیدن . (زوزنی ) (تاج المصادر). || آسودن . (غیاث اللغات ). برآسودن . (تاج المصادر بیهقی ). || بازگردانیدن شتران را به مُراح . شبانگاه آوردن ستور. چهارپای را شبانگاه به مأوی بردن . چهارپای با مأوی بردن شبانگاه . (تاج المصادر). || شب چرانیدن ستور. بشب چرانیدن . (غیاث ). || مردن . (منتهی الارب ). بمردن . (تاج المصادر بیهقی ). || دم سرد زدن . (منتهی الارب ). نفس کشیدن . || شادمان و صاحب راحت شدن . (منتهی الارب ). || دریافتن بوی . بوی چیزی شنیدن . - اراحة صید ؛ یافتن صید بوی مردم را. || اراحه ٔ ماء یا لحم ؛ بوی گرفتن . (منتهی الارب ). گندا شدن . (تاج المصادر بیهقی ). گنده شدن . (غیاث ). گندیده شدن . (آنندراج ). || بازگشتن و بجای آمدن دل بعدماندگی .
|
بازگشت به ابتدای
صفحه
بازگشت به نتایج قبل
چاپ
این مقاله
ارسال مقاله به دوستان |
|
|
|
|
|