|
|
قال ابن الجوزي ( تلبيس إبليس: 447) عن يحيى بن معاذ يقول: «اجتنب صحبة ثلاثة أصناف من الناس العلماء الغافلين والفقراء المداهنين والمتصوفة الجاهلين». امام ابن جوزی در کتاب "تلبیس ابلیس" آورده: از يحيي بن معاذ نقل است كه فرمود: «از صحبت سه گروه بپرهيزيد: عالمان غافل، فقيران تملق گو و صوفیان جاهل». |
|
ادبیات>شرح واژه>اذن
شماره مقاله : 8821 تعداد مشاهده : 331 تاریخ افزودن مقاله : 17/12/1389
|
اذن . [ اُ ذُ ] (ع اِ) گوش - اُذُن بَسْطاء ؛ گوش کلان و پهن . - اذن خرباء ؛ گوشی شکافته . (مهذب الاسماء). - اذن خرقاء ؛ گوشی سوراخ کرده . (مهذب الاسماء). - اذن واعیه ؛ گوش شنوا. || گوشی که نیکی شنود. || قبضه ٔ شمشیر و کمان . دسته و گوشه ٔ هرچیز که بدان در دست گیرند. || جاء ناشراً اُذُنیه ؛ آمد طامع و امیدوار. || لبس اُذُن ؛ تغافل . اعراض . روی گردانیدن . ج ، آذان . || (ص ) مرد سخن شنو. خوش باور. آنکه گفتار همه درست و راست گیرد و عمل کند. شنوا. آنکه سخن هر کس شنود. خوش شنوا. خوش شنوائی که هرچه بگویند بشنود. قوله تعالی : و یقولون هو اذن (قرآن 61/9)؛ ای یقبل کل مایقال له کالأذن السامعة. (مهذب الاسماء). و به این معنی واحد و جمع یکسانست . (منتهی الارب ).
|
بازگشت به ابتدای
صفحه
بازگشت به نتایج قبل
چاپ
این مقاله
ارسال مقاله به دوستان |
|
|
|
|
|