|
|
قال ابن الجوزي ( تلبيس إبليس: 447) عن يحيى بن معاذ يقول: «اجتنب صحبة ثلاثة أصناف من الناس العلماء الغافلين والفقراء المداهنين والمتصوفة الجاهلين». امام ابن جوزی در کتاب "تلبیس ابلیس" آورده: از يحيي بن معاذ نقل است كه فرمود: «از صحبت سه گروه بپرهيزيد: عالمان غافل، فقيران تملق گو و صوفیان جاهل». |
|
اسلام معاصر>اشخاص>تیجانی > تيجاني كه بود؟ و اصليت او چيست؟
شماره مقاله : 8781 تعداد مشاهده : 656 تاریخ افزودن مقاله : 16/12/1389
|
تيجاني كه بود؟ و اصليت او چيست؟
او قبلا جزو يکي از فرقه هاي منحرفي مذهبي (تيجانيّه تونس) بود و بعدها به مذهب روافض متمايل گشت و پس از آن کتابي را در حقانيت دين روافض نوشت که همان دروغها و خرافات تکراري روافض قبل از خود را تکرار کرده بود. او چهار کتاب تاليف کرده که در آنها به اصحاب گرانقدر پيامبر (صلي الله عليه و سلم) خصوصاً خلفاى راشدين و عايشه و حفصه - رضى اللّه عنهم - توهين كرده و با اشاره و كنايه، يا به تصريح مطلب، آنها را كافر و مرتد و منافق و گمراه و خائن و غاصب و... خوانده است!.. به طور خلاصه خواسته به خوانندگان بفهماند كه: 1- تمامى اصحاب پيامبر (صلي الله عليه و سلم) به جز تعداد كمى - كه گاهى سه و يا چهار نفر مىدانند! - همگى پس از پيامبر (صلي الله عليه و سلم) مرتد شدهاند و چون اهلسنّت از آنها پيروى مىكنند و به آنها حترام مىگذارند، پس آنها نيز كافرند! 2- بايستى از اصحاب - گناهكار و بنىاسرائيل مانند! - روى برگرداند و فقط از خاندان پيامبر (صلي الله عليه و سلم) - كه از هر گونه اشتباه كوچك و بزرگ معصوم و مصون هستند - پيروى كرد.. كسانى كه شارع دين و مرجع اختلافات و برگزيدگان و منصوبان الهى در زمين هستند! تمام كتابهاى چهارگانه اش روى همين قضيّه، يعنى طعن اصحاب پيامبر (صلي الله عليه و سلم) تركيز يافته و - متأسّفانه - براى اثبات اين نظريهاش - كه از شيعيان گرفته - به هر وسيله ممكن متوسّل شده است؛ چنانكه كتابهايش پر از دروغ محض، اباطيل، تدليس، عيبجويى و تهمت است!! و اگر تيجانى در ادّعاى خويش صادق، و واقعاً در جستجوى حقيقت بوده است، نمىبايست دروغ بگويد و شايسته هم نبود، هدفش را - كه رسيدن به «حقيقت» بوده - با وسايلى دروغين و غير واقعى به تحقّق برساند! ولي بعدها کتاب او مورد نقادي تيز و هوشمندانه ي علماي اهل سنت قرار گرفت و اباطيل وي را رد نمودند، کتابهاي زير ردي بر اباطيل اوست: - بلکه گمراه شدي - عيانات - نقدي بر کتاب تيجاني آنگاه هدايت شدم البته شيعه شدن تيجانى كاملاً معذورانه بوده است! زيرا بر خلاف گفته اش كه خود را يكى از علماى بزرگ سنّى دانسته، داراى مذهب تصوّف و مسلك دراويش بوده و دگرگونى از يك مذهب منحرف، به يك مذهب منحرف ديگر، به راستى چيز عجيبى نيست! و هيچ ارتباطى هم با مسلمانانى كه به اهلسنّت و جماعت مشهور شدهاند و بر سنّت رسول خدا (صلي الله عليه و سلم) و جماعت اصحابش هستند، ندارد. اين هم چيز عجيبى نيست كه شخصى شيعه شده باشد.. در ميان اهلتشيّع نيز افراد زيادى هستند كه از تشيّع دست برداشته و سنّى شدهاند؛ مانند: «محمّد عبدالشكور لكهنودى» - از علماى پاكستان - كه كتاب «باقيات صالحات» را پس از تسنّن، در ردّ عقايد شيعه نوشته است.. يا «علّامه برقعى» - از علماى مشهور ايران - كه كتابها و رساله هاى زيادى عليه معتقدات شيعه تأليف و شاگردان زيادى هم تربيت كرده كه افكارش را -هماكنون نيز در سراسر ايران - ادامه مىدهند.. همچنين آقاى «احمد كسروى» صاحب كتاب «شيعي گرى» كه قربانى همين راه هم گرديد و به شهادت رسيد!.. يا «موسى موسوى» - از علماى نجف - صاحب كتاب «الشيعه و التصحيح».. و همچنين «حسين موسوى» - يكى ديگر از علماى نجف - مؤلّف كتاب «للّه.. ثم للتاريخ!» را مىتوان نام برد كه به راستى نه اوّلين و يقيناً آخرينشان هم نيستند و نخواهند بود!
وصلي الله وسلم علي محمد وعلى آله وأصحابه والتابعين لهم بإحسان إلى يوم الدين سايت جامع فتاواي اهل سنت و جماعت IslamPP.Com
|
بازگشت به ابتدای
صفحه
بازگشت به نتایج قبل
چاپ
این مقاله
ارسال مقاله به دوستان |
|
|
|
|
|