|
|
قال ابن الجوزي ( تلبيس إبليس: 447) عن يحيى بن معاذ يقول: «اجتنب صحبة ثلاثة أصناف من الناس العلماء الغافلين والفقراء المداهنين والمتصوفة الجاهلين». امام ابن جوزی در کتاب "تلبیس ابلیس" آورده: از يحيي بن معاذ نقل است كه فرمود: «از صحبت سه گروه بپرهيزيد: عالمان غافل، فقيران تملق گو و صوفیان جاهل». |
|
الهیات و ادیان>مسائل و عقايد اسلامي>جهاد > آیه لاَ إِكْرَاهَ فِي الدِّينِ و قضیه جهاد
شماره مقاله : 8656 تعداد مشاهده : 382 تاریخ افزودن مقاله : 21/11/1389
|
آیه لاَ إِكْرَاهَ فِي الدِّينِ و قضیه جهاد
دين اسلام آخرين دين و کاملترين آنها مي باشد و خداوند تبارک و تعالي پيامبر خود صلي الله عليه وسلم را مبعوث نمود تا دين خود را بعنوان اتمام حجت بر تمامي انسانها عرضه کند، بنابراين بر تمامي انسانها لازم و ضروري است تا به اسلام ايمان آورند وگرنه هيچ دين و آييني از آنها پذيرفته نخواهد شد. « إِنَّ الدِّينَ عِندَ اللّهِ الإِسْلاَمُ»(آل عمران 19) يعني: دين در نزد خدا، اسلام است. و مي فرمايد:« وَمَن يَبْتَغِ غَيْرَ الإِسْلاَمِ دِينًا فَلَن يُقْبَلَ مِنْهُ وَهُوَ فِي الآخِرَةِ مِنَ الْخَاسِرِينَ»(آل عمران 85) يعني: هر کس جز اسلام آيينى براى خود انتخاب کند، از او پذيرفته نخواهد شد؛ و او در آخرت، از زيانکاران است. و در اين آيه اخير صراحتا بيان شده است که دين ديگري جز اسلام مورد پسند الله تعالي نيست و به همين علت جزو خسارتمندان خواهند بود کسانيکه بدان ايمان نياورند. اما اين آيه از قرآن که مي فرمايد: «لاَ إِكْرَاهَ فِي الدِّينِ قَد تَّبَيَّنَ الرُّشْدُ مِنَ الْغَيِّ» (بقره 256) يعني: در قبول دين، اکراهى نيست. (زيرا) راه درست از راه انحرافى، روشن شده است. علما در مورد حکم اين آيه اختلاف نظر دارند، برخي از علما فرموده اند که حکم اين آيه با نازل شدن آيات جهاد نسخ شده است و بعد از آن لازم است تا همه ي انسانها به اسلام روي آورند وگرنه با جهاد و قتال مسلمين روبرو مي شوند که يا بايد اسلام را قبول کنند و يا جزيه بدهند: «قَاتِلُواْ الَّذِينَ لاَ يُؤْمِنُونَ بِاللّهِ وَلاَ بِالْيَوْمِ الآخِرِ وَلاَ يُحَرِّمُونَ مَا حَرَّمَ اللّهُ وَرَسُولُهُ وَلاَ يَدِينُونَ دِينَ الْحَقِّ مِنَ الَّذِينَ أُوتُواْ الْكِتَابَ حَتَّى يُعْطُواْ الْجِزْيَةَ عَن يَدٍ وَهُمْ صَاغِرُونَ» (توبه 29) يعني: با کسانى از اهل کتاب که نه به خدا، و نه به روز جزا ايمان دارند، و نه آنچه را خدا و رسولش تحريم کرده حرام مىشمرند، و نه آيين حق را مىپذيرند، پيکار کنيد تا زمانى که با خضوع و تسليم، جزيه را به دست خود بپردازند! جزيه: مبلغي از مال است كه پرداخت آن بر كافري كه به وي اجازه اقامت در دار اسلام داده ميشود، به عنوان جزايي بر كفر وي، مقرر گشته است. ابنكثير ميگويد: «اين آيه كريمه، اولين فرماني است كه در قضيه جنگ با اهل كتاب صدور يافت زيرا بعد از آنكه جزيرة العرب كاملا در حوزه فرمانروايي اسلام در آمد، خداوند پيامبرش را به جنگ با اهل كتاب فرمان داد و اين در سال نهم هجري به هنگامي بود كه رسول خدا صلي الله عليه وسلم به جنگ روم آماده شده و غزوهتبوك را تدارك ميديدند». «يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ جَاهِدِ الْكُفَّارَ وَالْمُنَافِقِينَ وَاغْلُظْ عَلَيْهِمْ وَمَأْوَاهُمْ جَهَنَّمُ وَبِئْسَ الْمَصِيرُ» (توبه 73) يعني: اى پيامبر! با کافران و منافقان جهاد کن، و بر آنها سخت بگير! جايگاهشان جهنم است؛ و چه بد سرنوشتى دارند! و برخي ديگر گفته اند که معني آيه اينگونه خواهد شد: هيچكس از كفار را - در صورتي كه بهپرداخت جزيه تن دردهد - به قبول اسلام اجبار و اكراه ننماييد، زيرا دلايل وبرهانهاي دين حق آشكار و روشن است و نيازي به اين وجود ندارد كه كسي را به اجبار به آن وادار نمود. يعني بعد از آنکه مسلمين به جهاد با کفار پرداختند، يا بايد اسلام بياورند و يا جزيه بپردازند، اگر اسلام آوردند پس آنها بعنوان مسلمان جان و مالشان محفوظ است، ولي اگر ايمان نياوردند، پس بايستي جزيه بدهند، اگر جزيه دادند پس اسلام آنها را در امان خود نگه مي دارد و بر کسي اجباري در پذيرش دين نيست، ولي اگر جزيه ندهند، پس با قتال و جهاد مواجه خواهند شد و جان و مالشان در امان نخواهد بود، زيرا اسلام موجب سعادت خوشبختي اخروي آنها خواهد شد. و برخي از علما فرموده اند که تمامي کفار مشمول اين حکم هستند ولي برخي از علما فرموده اند که اين روش برخورد با کفار فقط مخصوص سه طائفه ي (يهود و نصاري و مجوسيان) است و بقيه بايد حتما اسلام بياورند، زيرا رسول الله صلي الله عليه وسلم با مشرکين جزيرة العرب قتال و جهاد کرد و از يکي از آنها جزيه قبول نکرد تا آنکه اسلام بياورند چنانکه خداوند متعال در مورد آنها فرمودند: « فَإِذَا انسَلَخَ الأَشْهُرُ الْحُرُمُ فَاقْتُلُواْ الْمُشْرِكِينَ حَيْثُ وَجَدتُّمُوهُمْ وَخُذُوهُمْ وَاحْصُرُوهُمْ وَاقْعُدُواْ لَهُمْ كُلَّ مَرْصَدٍ فَإِن تَابُواْ وَأَقَامُواْ الصَّلاَةَ وَآتَوُاْ الزَّكَاةَ فَخَلُّواْ سَبِيلَهُمْ إِنَّ اللّهَ غَفُورٌ رَّحِيمٌ» (توبه 5) يعني: (امّا) وقتى ماههاى حرام پايان گرفت، مشرکان را هر جا يافتيد به قتل برسانيد؛ و آنها را اسير سازيد؛ و محاصره کنيد؛ و در هر کمينگاه، بر سر راه آنها بنشينيد! هرگاه توبه کنند، و نماز را برپا دارند، و زکات را بپردازند، آنها را رها سازيد؛ زيرا خداوند آمرزنده و مهربان است! و پيامبر صلي الله عليه وسلم فرمودند: «أمرت أن أقاتل الناس حتى يشهدوا أن لا إلاه إلا الله وأن محمدا رسول الله ويقيموا الصلاة ويؤتوا الزكاة فإذا فعلوا ذلك عصموا مني دمائهم وأموالهم إلا بحق الإسلام وحسابهم على الله تعالى» متفق عليه. يعني: «مامور شده ام تا با مردم بجنگم تا آنکه شهادت مي آورند به اينکه هيچ معبود به حقي جز الله نيست و اينکه محمد فرستاده ي خداست و تا آنکه نماز بخوانند و زکات بدهند، اگر چنين کردند، پس در آنصورت خون و اموال آنها بر من محفوظ است مگر به حقي كه اسلام تعيين كرده است و سرانجام كار آنان با خداست. و پيامبر صلي الله عليه وسلم فقط از مجوس جزيه گرفته اند ولي از ايشان و اصحاب رضي الله عنهم ثابت نشده است که بغير از اين سه طائفه از قوم ديگري جزيه گرفته باشند. و اين راي اخير راي ارجح است، يعني آيه ي 256 بقره منسوخ نشده است، بلکه حکم آن آيه براي آن دسته از کفار اهل کتاب و مجوسي است که تحت تسلط حکومت اسلامي قرار گرفته و جزيه مي دهند، اگر جزيه دادند پس هيچ اکراه و اجباري در پذيرش دين بر آنها نيست، چنانکه مي فرمايد: در غير اينصورت بر مسلمين واجب است تا براي نشر اسلام و دعوت اين دين به ميان ديگر ملتهاي جهان، جهاد و قتال کنند تا مردمان آن سرزمينها يا اسلام آورده و يا جزيه بپردازند، که اگر جزيه دادند در آنصورت اکراهي در پذيرش دين نيست. اما ديگر اديان بجز (يهود و نصاري مجوسي) اين حکم را ندارند و بلکه يا اسلام مي آورند يا با آنها قتال و جنگ مي شود و جزيه هم پذيرفته نيست. (آن سه طائفه هم اگر جزيه ندهند، يا بايد اسلام بياورند يا با آنها قتال مي شود.)
والله اعلم وصلي الله وسلم علي محمد وعلى آله وأصحابه والتابعين لهم بإحسان إلى يوم الدين سايت جامع فتاواي اهل سنت و جماعت IslamPP.Com
|
بازگشت به ابتدای
صفحه
بازگشت به نتایج قبل
چاپ
این مقاله
ارسال مقاله به دوستان |
|
|
|
|
|