|
|
قال ابن الجوزي ( تلبيس إبليس: 447) عن يحيى بن معاذ يقول: «اجتنب صحبة ثلاثة أصناف من الناس العلماء الغافلين والفقراء المداهنين والمتصوفة الجاهلين». امام ابن جوزی در کتاب "تلبیس ابلیس" آورده: از يحيي بن معاذ نقل است كه فرمود: «از صحبت سه گروه بپرهيزيد: عالمان غافل، فقيران تملق گو و صوفیان جاهل». |
|
فقه>مسائل فقهی>اعجاز قرآن و سنت > تجلی حکمت در احکام نجاست
شماره مقاله : 8642 تعداد مشاهده : 417 تاریخ افزودن مقاله : 20/11/1389
|
تجلی حکمت در احکام نجاست
نجاست به معنی پلیدی، آلودگی و چیزهایی است که انسان از آن متنفر است و غیر از رخصتهای شرعی مانع صحت نماز و طواف میشود. اقسام نجاست: 1-انواع مسکرات مایع نجس هستند؛ گرچه در فقه اسلامی تمام مخدراتی که انسان را به حالت خلسه میبرند حرام هستند ولی به دلیل جامد بودن نجس نیستند [الشربینی؛ ج 1؛ ص 77]؛ دلیل این حکم آیهی زیر است: { يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِنَّمَا الْخَمْرُ وَالْمَيْسِرُ وَالأنْصَابُ وَالأزْلامُ رِجْسٌ } (مائده /90). «ای مؤمنان! میخوارگی، قماربازی، بتان و تیرها (و سایر وسایلی که برای بختآزمایی به کار میروند) پلیدند». *** با توجه به مضرات مسلّم و قطعی که امروزه علوم مختلف تغذیه و پزشکی در خصوص مصرف مشروبات الکلی بیان کردهاند و در «کتاب الأشربه» مورد بحث قرار خواهد گرفت؛ حکم به نجاست و پلید خواندن مشروبات الکلی به علت نهی شدید شارع از مصرف این مواد است، تا جای که با کوچکترین تماس و برخورد بدن، لباس و محل عبادت مسلمان را آلوده و نجس میکنند و لازم است به شست و شوی آنها اقدام شود. 2- سگ نجس است؛ به دلیل حدیث روایت شده توسط امام مسلم رحمهالله از پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم : «طهور إناء أحدکم إذا ولغ فیه الکلب أنْ یغسله سبعَ مراتٍ أولاهن بالتّرابِ» «هرگاه سگ ظرف یکی از شما را لیسید، برای پاک کردنش، آن را هفت بار بشوید، اولین بار با خاک شسته شود». *** اسلام استفاده از سگ را در شکار و نگهبانی منازل، مزارع و گلهها جایز دانسته است اما به دلیل آلودگی و نجاست این حیوان، ممنوعیتها و مقرراتی در اینباره اعمال داشته است. سگ به عنوان میزبان عوامل بیماریزا، بیماریهای مختلفی را به انسان منتقل میسازد که آنها را تحت عنوان بیماریهای مشترک میان انسان و حیوان (زیونوزها)[1] میشناسند؛ یکی از خطرناکترین بیماریهایی که به وسیلهی سگ به انسان منتقل میشود، بیماری اکینوکوکوزیس یا هیداتید[2] است؛ این بیماری در مناطق مختلف جهان شایع است و میزبانان واسطه در انتقال آنها چهارپایان اهلی هستند؛ سگ سانان به ویژه سگها میزبان نهایی هستند و کرم نواری شکل اکینوکوک[3] در رودهی این گوشتخواران زندگی میکند؛ تخمهای این کرم از راه مدفوع خارج شده و با آلوده کردن محیط ممکن است توسط حیوانات دیگری مانند گوسفند، گاو، خوک و گاهی انسان خورده شود؛ لاروهایی که از این تخمها به وجود میآیند از دیوارهی رودهی میزبان عبور کرده و در تمام بدن منتشر میشوند؛ در انسان به طور عمده کبد گرفتار میشود، اما اندامهای دیگر هم ممکن است مورد حمله قرار گیرند؛ مثلاً با عفونت دستگاه ادراری، کلیهها نیز دچار آسیب میشوند [تاناگو، امیل و همکاران؛ 1371؛ ص 507-506]. تخمهای کرم نواری مولد بیماری هیداتید به موهای سگ میچسپد و برحسب تصادف بر اثر تماس بچهها با سگ، بیشتر به وسیلهی آنها بلعیده میشود و عقیده بر این است که بیشتر آلودگیهای انسانی در این بیماری ریشه در دوران طفولیت دارد [صبور اردوبادی، احمد؛ 1364؛ ص 64]. عامل بیماری هیداتید در نقاط مختلف بدن سگ زندگی میکند و از طریق ترشحات بینی یا بزاق و تماس دهان سگ با ظروف به انسان منتقل میشود [سالم، مختار؛ 1995؛ ص 73]. هاری نیز یکی دیگر از بیماریهای مشترک بین انسان و حیوان است که به وسیلهی گزش جانوران خون گرم گوشتخوار مانند سگ، گرگ و شغال به انسان منتقل میشود؛ این بیماری ویروسیِ حاد و به شدت کشنده دستگاه اعصاب مرکزی را مورد حمله قرار میدهد [پارک، جیوک؛ 1376؛ ج 4؛ ص 268]. 3- خوک و گراز نجس هستند. به دلیل آیهی: { أَوْ لَحْمَ خِنْزِيرٍ فَإِنَّهُ رِجْسٌ } (انعام / 145). «و گوشت خوک ناپاک است». *** خوک آن چنان حیوان پلیدی است که در پُرخوری و شهوترانی ضربالمثل ملل مختلف شده است. این حیوان از نجاسات و مدفوع خود تغذیه میکند و گوشت و چربی آن به انواع مختلفی از میکروبها و انگلها آلوده است. این حیوان در هنگام تولد دو کیلوگرم وزن دارد اما به جهت ترشح زیاد هورمون رشد (Growth Hormone) و هورمونهای جنسی[4] در مدت 200 روز وزنش به 100 کیلوگرم میرسد [کنعان، احمد محمد؛ 2000؛ ص 442]. فعالیت جنسی در خوکهای نر و ماده به دلیل مقدار زیاد هورمونهای جنسی، زیاد است و این هورمونها در چربی خوک حل میشوند و در گوشت این حیوان نیز به وفور وجود دارند؛ بنابراین مصرف گوشت و چربی خوک باعث تشدید فعالیت جنسی در مصرفکنندگان شده و بیبندوباری جنسی را به دنبال دارد. مقدار زیاد کلسترول[5] در چربی خوک و اسیداوریک[6] فراوان در گوشت آن در ابتلا به بیماریهای تصلب شرایین، دردهای مفصلی و ناراحتیهای قلبی تأثیر زیادی دارد؛ آمارها نشان میدهد که تعداد مبتلایان به تصلب شرایین و دردهای سینه در کشورهای اروپایی پنج برابر تعداد مبتلایان به این بیماریها در کشورهای اسلامی است [عمر، فاضل عبید؛ 1989؛ ص 133-135]. انگلهای خطرناکی همچون آسکاریس[7]، بالانتیدیوم[8]، تنیاسولیوم[9]، تریشین[10]، آمیبیاز[11] و شبه باد سرخ[12] از طریق خوک منتقل میشوند [دیاب و قرقوز؛ 1374؛ ص 146 و 147]. بیماریهایی که از طریق خوک به انسان منتقل میشوند: آنفلونزا نوع A (Ifluenza A)، التهاب دهان (Stomatitis)، آفت (Aphtha)، التهاب عضلهی قلب (Myocarditis)، تب مالت (Brucellosis)، سیاهزخم (Anthrax)، سالمونلوز (Salmonellosis)؛ لپتوسپیروز (Ieptospirosis)، و کرم کدوی خوکی (Taenea Solium) [کنعان، احمد محمد؛ 2000؛ ص 442]. 4- آنچه که از آمیزش سگ و خوک و یا آمیزش هر کدام از آنها با حیوان پاکی متولد شود نجس است. *** با استناد به مطالبی که در خصوص نجاست سگ و خوک بیان شد، آنچه که از آمیزش آن دو یا آمیزش هر کدام از آنها با حیوان پاکی متولد شود، نجس است؛ زیرا آلودگیهای موجود در اعضای مختلف این حیوانات به بچههای آنها منتقل شده و انگلهای مختلف را در بدن دارند. 5- انواع مردار غیر از آدمی، ماهی و ملخ به دلیل آیهی {حَرَّمَ عَلَيْكُمُ الْمَيْتَةَ} «بر شما حرام است (خوردن گوشت) مردار» (مائده / 3) نجس هستند، اما مستثنی کردن انسان به دلیل آیهی{ وَلَقَدْ كَرَّمْنَا بَنِي آدَمَ } «ما آدمیزادگان را گرامی داشتیم» (إسراء / 70) است و در آیهی { إِنَّمَا الْمُشْرِكُونَ نَجَسٌ }«بیگمان مشرکان پلیدند» (توبه / 28) نجاست عقیدتی آنان و دورگیری مسلمانان از عقیدههای فاسد آنان موردنظر است [القرطبی، محمد بن احمد؛ بیتاریخ؛ ج 6؛ ص 299]. علت استثنا کردن ماهی و ملخ نیز اجماع علما و احادیث زیر است: «اُحلّت لنا میتتان و دمان، فأمّا المیتتان فالحوت والجراد وأما الدّمان فالکبد والطحال» «دو نوع مردار و دو گونه خون برای ما حلال است، آن دو مردار، ماهی و ملخ و آن دو نوع خون جگر و طحال هستند» و «هو الطهور ماؤه، والحلّ میتته» «آب آن (دریا) پاک است و مردارش هم حلال است». *** حیوان مردار به علت مسمومیت، پیری، بیماری، خفگی و یا هر علت دیگری تلف شده باشد، خون در بافتهای مختلف بدنش لخته بسته و میکروبهای مختلف در آن به سرعت تکثیر میشوند؛ از طرف دیگر میکروبهای رودهای وارد حفرهی شکمی شده و فساد گوشت را تسریع میبخشند [ویلسون، آندرو؛ 1370؛ ص 117]. بسیاری از بیماریهایی که حیوانات به آنها مبتلا شده و باعث مرگ آنها میشوند جزو بیماریهای مشترک بین انسان و حیوانات (زیونوزها) هستند و استفاده از گوشت حیوانات مبتلا به این بیماریهای باعث ابتلای انسان به آنها میشود؛ بیماریهای سل (Tuderculosis)، سیاهزخم (Anthrox)، سالمونلا (Salmenoella)، التهاب ریوی و مسمومیت غذایی نمونههایی از این بیماریهای مشترک هستند. خوردن گوشت مردار علاوه بر مشکلات هضم، اسهال، استفراغ و مسمومیت غذایی شدید به دنبال دارد و بیشتر از 100 نوع بیماری از طریق گوشت مردار به انسان منتقل میشود [سالم، مختار؛ 1988؛ ص 308-314]. 6- خون به دلیل آیهی {حَرَّمَ عَلَيْكُمُ الْمَيْتَةَ} «بر شما حرام است (خوردن) مردار و خون (مائده / 3) و حدیث «اغسلي عنکِ الدَّم و صلَّی» «آن خون را (از بدن و لباست) بشوی و نماز بخوان» که در بحث غسل ذکر شد، نجس است. آنچه که در نجاست خون، موردنظر شارع است، خون جاری است به دلیل، قید «مسفوح» در آیهی 145 سورهی انعام؛ بنابراین طحال و جگر پاک بوده و قابل استفاده هستند و در حدیث روایت شده توسط ابن ماجه رحمهالله به صراحت این مطلب ذکر شده است: «أحلّت لنا میتتان ودمان، فأما المیتتان فالحوت والجراد، وأما الدمان فالکبد والطحال» «دو نوع مردار و دو گونه خون برای ما حلال است، آن دو مردار ماهی و ملخ و آن دو نوع خون جگر و طحال هستند». *** خون ترکیبی از مایعی بنام پلاسما (55%) و سلولهای خونی (45%) است. قسمت اعظم سلولهای خونی گلبولهای قرمز است و مقدار کمی نیز گلبولهای سفید میباشد و درصد بسیار کمی از سلولهای دیگر به نام پلاکت در خون وجود دارد. وظایف اصلی خون انتقال گازهای تنفسی، موادغذایی و مواد زاید و سمی حاصل از متابولیسم بدن میباشد [جواهری، حسن؛ بیتاریخ؛ ص 13]. بنابراین، خون با داشتن موادغذایی، محیط مناسبی برای رشد و تکثیر بسیاری از میکروبها میباشد و در آزمایشگاههای باکتریولوژی از خون برای کشت انواع باکتریها جهت مطالعهی آنها استفاده میشود. حکم به نجاست خون و اجماع علما در تحریم خرید و فروش آن با توجه به حدیث صحیح «إنّ الله تعالی إذا حرّم شیئاً حرّم ثمنه» «خداوند هرگاه (خوردن) چیزی را حرام کند، بهای آن را نیز حرام میکند» و همچنین نیاز رشتههای مختلف علوم پزشکی به این مادهی حیاتی و کاربرد آن در درمان بیماریهایی چون تالاسمی و هموفیلی و همچنین در اعمال جراحی، بسیار در خور توجه و تحسین است. خون علاوه بر وظیفهی مهم رساندن موادغذایی به بافتها و سلولهای بدن، وظیفهی انتقال مواد زاید و سمی حاصل از سوخت و ساز سلولها (متابولیسم) را به کلیهها و ششها برعهده دارد. بنابراین موادی سمی مانند اوره[13]، اسیداوریک[14]، کراتینین[15] و گاز دی اکسیدکربن[16] در خون وجود دارد [سالم، مختار؛ 1988؛ ص 309]. وجود هموگلوبین[17] در خون و فیبرین[18] در خون لخته شده که به سختی هضم میشوند و همچنین آهن آلی که به نسبت آهن غیر آلی به کندی از طریق رودهها جذب میشود، دلایل محکمی هستند که ثابت میکنند، خون برای انسان ارزش غذایی ندارد [دیاب و قرقوز؛ 1374؛ ص 144]. جگر و طحال که غنی از موادغذایی مهمی چون پروتیینها، ویتامینها، گلیکوژن[19] و آهن هستند، برخلاف خون قابل استفاده هستند [عمر، فاضل عبید؛ 1989؛ ص 131]. 7- خونابه و چرک نجس هستند. *** هنگامی که نوعی از گلبولهای سفید به نام نوتروفیلها[20] و ماکروفاژها[21] مقادیر زیاد باکتریها و بافتهای نکروتیک[22] (تخریبشده) را فاگوسیته[23] میکنند، تمام نوتروفیلها و تعداد زیادی از ماکروفاژها در این جدال از بین میروند؛ بعد از چند روز غالباً در بافتهای ملتهب نسبتهای مختلف از بافت نکروتیک، نوتروفیلهاي مرده، ماکروفاژهای مرده و مایع بین بافتی به وجود میآید، که چنین مخلوطی چرک (pus) نامیده میشود [گایتون، آرتور؛ 1375؛ ج 1؛ ص 675]؛ بنابراین وجود این مواد (بافت نکروتیک و مواد سمی حاصل از باکتریها) خود دلیل قانعکنندهای بر نجاست چرک و خونابه میباشد. 8- استفراغ نجس است ولی اگر غذا بدون تغییر قبل از رسیدن به معده به دهان بازگردد پاک است. آب دهن خارج شده از دهان هنگام خواب پاک است، مگر در حالتی که زرد رنگ و بدبو باشد که در این صورت نجس است. *** استفراغ شامل موادغذایی خورده شده و ترشحات حاصل از غدد موجود در لولهی گوارشی از قبیل اسیدها مانند اسید کلریدریک[24] معده و قلیاها مانند بیکربنات[25] مترشحه از دوازده و بسیاری از آنزیمهای مختلف میباشد. همچنین در مجرای گوارشی بسیاری از باکتریهای فلورنرمال[26] مانند کلیفرمها وجود دارند؛ بنابراین ترکیب مواد مذکور و باکتریها با موادغذایی باعث به هم ریختن و تغییر شیمیایی مواد موجود در غذا شده، چه بسا موادی بسازند که برای بدن مضر باشند؛ این خود دلیلی قانعکننده برای حکم به نجاست استفراغ است. اما اگر موادغذایی پیش از ورود به معده بدون تغییرات شیمیایی به دهان باز گردد فاقد مواد مذکور است، و فقط 3% تا 5% نشاستهی موجود در غذا به وسیلهی بزاق هیدرولیز شده است [گایتون، آرتور؛ 1375؛ ج 2؛ ص 1230]؛ بنابراین به پاکی آن حکم میشود. آب دهان توسط غدههای دهانی تولید میشود که شامل مایع لزجی (موکوس)[27] است، اما اگر با بزاق مترشحه از غدههای زیر زبانی، تحت فکی و بناگوشی که محتوی آنزیمهای آمیلاز[28] (هضمکنندهی نشاسته) و لیزوزیم[29] و یونهای پتاسیم و بیکربنات است، ترکیب شود، در هضم ذرات غذایی باکتریهای اطراف دندان مؤثر شده و بدبو و زردرنگ میشود [گایتون، آرتور؛ 1375؛ ج 2؛ ص 1206]. 9- مدفوع تمامی حیوانات نجس است، به دلیل حدیث روایت شده توسط امام بخاری رحمهالله از عبدالله بن مسعود رضی الله عنه : «أتی النّبی صلی الله علیه و آله و سلم الغائط، فأمرنی أنْ آتیه بثلاثة أحجار، فوجدت حجرین والتمست الثالث فلم أجده، فأخذت روثة فأتیه بها، فأخذ الحجرین و ألقی الروثة وقال صلی الله علیه و آله و سلم : «هذا رکسٌ» «پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم خواست که قضای حاجت نماید، به من امر فرمود که سه سنگ برایش بیابم، من دو سنگ یافتم و جستجوی سومین سنگ بینتیجه ماند، سرگین خشکشدهای برداشتم و آن را نزد ایشان بردم، پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم سنگها را گرفت و سرگین را پرت کرد و فرمود: این نجس است». *** مدفوع در حالت عادی از حدود سه چهارم آب و یک چهارم مواد جامد شامل 30% باکتریهای مرده، 10 تا 20% چربی، 10 تا 20% مواد معدنی، 2 تا 3% پروتیین و 30% مواد غیرقابل جذب غذا و اجزای شیرههای گوارشی تشکیل شده است [گایتون، آرتور؛ 1375؛ ج 2؛ ص 1244]؛ بنابراین محیط مساعدی برای رشد و تکثیر انواع میکروبهاست. به طور طبیعی در رودهی بزرگ انسان میلیاردها میکروب از 300 تا 400 نوع مختلف که برخی بیماریزا و بعضی مفید هستند، زندگی میکنند و هر بار تعداد زیادی از آنها همراه مدفوع از بدن خارج میشوند [صبور اردوبادی، احمد؛ 1366؛ ص 6]. بنابراین، مدفوع در انتقال بیماریها نقش بسیار مهمی دارد تا آنجا که میتوان گفت که مدفوع حلقهی اصلی در زنجیرهی انتقال بیماریهای منتقله از طریق مدفوع (Faecal-borne Inflections) را تشکیل میدهد؛ این بیماریها دو نوعاند: 1- بیماریهای باکتریایی مانند تیفویید[30]، پاراتیفویید[31]، اسهال خونی، گاستروانتریت[32]، وبا، دیسانتری باسیلی[33] و غیره. 2- بیماریهای ویروسی مانند هپاتیت[34] و فلج اطفال [آذرگشب، اذنالله؛ 1375؛ص 53]. 10- ادرار نجس است. به دلیل روایت مسلم و بخاری رحمهماالله در دستور پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم به ریختن آب بر ادرار اعرابی بادیهنشین در مسجد و همچنین حدیث روایت شده توسط امام مسلم رحمهالله دربارهی مردههای دو قبری که عذاب میدیدند و پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم درباره یکی از آنها فرمود: «أما أحدهما فکان لایستنزه من البولِ» «یکی از آنها خود را از ادرار به طور کامل پاکیزه نمیکرد». *** کلیهها راه اصلی دفع فراوردههای زاید متابولیسم[35] بدن به شمار میرود؛ این فراوردهها شامل اورهی حاصل از متابولیسم اسیدهای آمینه[36]، کراتینین[37] حاصل از کراتین عضله، اسید اوریک[38] حاصل از اسیدهای نوکلییک[39]، فراوردههای نهایی حاصل از تجزیة هموگلوبین[40] از قبیل بیلی روبین[41] و متابولیتهای هورمونهای مختلف میباشد. این فراوردههای زاید باید به همان سرعتی که تولید میشوند از بدن دفع گردند. کلیهها همچنین سموم و مواد شیمیایی را که توسط بدن تولید شده یا خورده میشوند (از قبیل سموم دفع آفات، داروها، مواد افزودنی غذاها) دفع میکنند [گایتون، آرتور؛ 1375؛ ج 1؛ ص 641]. بر اثر تماس مداوم ادرار با مخاط پوست مقداری از آن جذب شده و قدرت دفاعی بافتهای آن ناحیه تضعیف میگردد و در نتیجه زمینهی ابتلا به انواع عفونتهای میکروبی به وجود میآید [صبور اردوبادی، احمد؛ 1366؛ ص 123]. با توجه به مطالب مذکور و میکروبهای مختلف موجود در مجرای ادرار به همراه ادرار دفع میشود، ادرار مادهای به شدت سمی و حاوی میکروبهای مختلف است. 11- مذی مایعی سفید و رقیق که هنگام شدت شهوت خارج میشود، نجس است؛ به دلیل روایت امام بخاری رحمهالله از حضرت علی رضی الله عنه : «کنت رجلاً مذاءً، فاستحییت أنْ أسأل رسولالله صلی الله علیه و آله و سلم فأمرت المقداد بن الأسود فسأله، فقال صلی الله علیه و آله و سلم : فیه الوضوء» «من مذی زیادی دفع میکردم و شرم داشتم که از پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم در این باره بپرسم؛ بنابراین به مقداد بن أسود گفتم که از ایشان در این باره سؤال کند؛ پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم فرمود: (مذی) ناقض وضو است». 12- ودی مایعی سفید و رقیق که پس از حمل اشیای سنگین یا ادرار کردن از آلت تناسلی مرد خارج میشود، بنابر اجماع علما و همچنین با قیاس بر مذی نجس است. *** ایمپالسهای پاراسمپاتیک[42] در جریان تحریک جنسی علاوه بر پیشبرد نعوظ، موجب ترشح موکوس از غدد اورترال[43] و بولبواورترال میشود. این موکوس در جریان مقاربت از طریق اورتر به خارج جریان یافته و به لغزنده ساختنِ (Iubrication) جماع کمک میکند، گرچه قسمت اعظم لغزندهسازی در جماع به وسیلهی اندامهای جنسی زنانه تأمین میشود. بدون لغزندهسازی، عمل جنسی به ندرت موفقیتآمیز است، زیرا مقاربت بدون لغزندگی موجب احساس درد شده و احساس جنسی را به جای تحریک، مهار میکند [گایتون، آرتور؛ 1375؛ ج 2؛ص 1499 و Shier, David; et al, 1999: 843]. هر دو مادهی مذی و ودی که از غدد مذکور ترشح میشوند، از نظر ماهیت هر دو موکوپروتیین[44] هستند و علاوه بر لغزنده کردن و حفاظت مخاط پوست در خنثی کردن محیط اسیدی مجاری تناسلی نقش مؤثری دارند، زیرا اسیدی بودن محیط باعث کشتهشدن اسپرمها میشود [پاکنژاد، سید رضا؛ 1349؛ ج 1؛ ص 243]. تفاوت این دو ماده فقط در آن است که مذی هنگام تحریکات جنسی خارج میشود، اما ودی بعد از فعالیتهای سنگین یا زور زدن برای خروج ادرار و مدفوع به هنگام یبوست مزاج از مجرای ادراری مرد خارج میشود و در حقیقت انقباض ماهیچههای دستگاه تناسلی عامل خروج ودی است. با توجه به ساختمان ترکیب هر دو مادهی فوق که از گلوسید و پروتیین تشکیل شدهاند، میتوان دلیل حکم به نجاست آنها را زمینهی رشد میکروبها و فاسد شدن سریع این مواد به وسیلهی میکروبهای مجرای ادرار دانست. 13- منی سگ و گراز (خوک) نجس است، اما مطابق قول اَظهر منی آدمی به دلیل حدیث روایت شده از امالمؤمنین عایشه رضیاللهعنها، پاک است: «أنها کانت تحک المني من ثوب رسولالله صلی الله علیه و آله و سلم ثم یصلي فیه» «او از لباس پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم اثر منی را مي خراشید، سپس (پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم ) با آن (لباس) نماز مي خواند». اما شستن لباسی که منی بر آن ریخته است به دلیل اخبار صحیح و خروج از خلاف آن چنان که امام نووی رحمهالله در «المجموع» میفرماید، مستحب است. *** منی حاوی موادغذایی لازم برای حیات سلول تخم (اسپرماتوزویید)[45] است؛ بنابراین محیطی برای رشد انواع میکروبهاست. به علت عبور منی از مجرای ادرار احتمال آلودگی آن به میکروبها یا مواد مضری چون اوره وجود دارد؛ اما خروج منی در انسان غالباً به دنبال خروج ترشحات قلیایی از غدد اورترال و بولبواورترال است که مجرای ادرار را پاک نمودهاند و به این دلیل احتمال آلودگی آن به مواد مضر ادرار بسیار کم است. 14- پاک شدن نجاست آنچه که در ذات خود نجس است و نجس العین نامیده میشود، غیرقابل پاک شدن است مگر در موارد زیر که حکم به پاکی آنها میشود: 1- شراب تهیه شده از انگور در صورتی که خود به خود و بدون اضافه کردن مادهای به سرکه تبدیل شود، پاک بوده و قابل مصرف است. 2- پوست حیوانات مردار به استثنای سگ و گراز با دباغی پاک شده و قابل استفاده هستند؛ این عمل با اضافه کردن موادی مانند پوست انار، مازو و سایر مواد تند و سوزنده انجام میشود و انجام آن با خاک و نمک قابل قبول نیست، زیرا پس از تماس آب با چنین پوستهایی مجدداً بوی بد ناشی از فساد پوست به مشام میرسد. *** مادهای اصلی موجود در مشروبات الکی که باعث مستی فرد میشود الکل اتیلیک به فرمول شیمیایی C2H5OH است که از تخمیر مواد قندی منوساکارید یا پلیساکارید موجود در میوهها، حاصل میشود؛ الکل اتیلیک در شرایط مناسب به اسید استیک یا جوهر سرکه به فرمول شیمیایی C2H4O2 تبدیل میشود؛ اسیداستیک که مادهی اصلی سرکهی معمولی است با اضافه کردن آب و رقیق شدن به سرکهی قابل مصرف تبدیل میشود. دباغی (Tannage) عبارت است از ترکیب تاننها[46] با پروتیینهای پوست حیوانات و رسوب پروتیینها و مقاوم ساختن آنها در برابر آنزیمهای تجزیهکنندهی پروتیینها (پروتیولیتیک)[47] [صبور اردوبادی، احمد؛ 1366؛ ص 231]. در نتیجهی دباغی، پوست نرم حیوانات سفت شده و به چرم تبدیل میشود. تاننها ترکیبات شیمیایی نباتی هستند که در موادی مانند مازو ـ که نتیجهی ترشح درخت بلوط در اثر تخمگذاری حشرهای در سرشاخههای آن ـ و پوست انار به وفور وجود دارد [اصفهانی، محمد مهدی؛ 1375]. تانن خواص مختلفی مانند رسوب دادن آلیومین[48]، به وجود آوردن پوشش محافظ برای بافتها و جلوگیری از عفونی شدن را داراست؛ در پوست درخت بلوط 14% تانن وجود دارد و در بعضی گونهها به 18% میرسد [زرگری، علی: 1371؛ ج 4؛ ص 480]. 15- پاکی از انواع نجاست انواع نجاست عبارتند از: 1- نجاست مغلّظه 2- نجاست مخفّفه 3- نجاست متوسطه 1- نجاست مغلظه: چیزی که در تماس با مایعات بدن سگ، گراز و خوک نجس شود، برای پاک شدنش لازم است که هفت بار با آب شست و شو داده شود و یکی از این دفعهها باید آب با خاک پاک مخلوط باشد، قول اظهر بر آن است که شست و شو با مواد دیگری چون صابون مورد قبول نیست [الشربینی؛ ج 1؛ ص 83]. امام مسلم رحمهالله از پیامبراکرم صلی الله علیه و آله و سلم روایت میکند: «إذا ولغ الکلب فی الإناء فاغسلوه سبع مرّاتٍ أولهنّ بالتّراب» «هرگاه سگ ظرفی را لیسید، آن را هفت بار بشویید و در اولین شست و شو همراه آب از خاک استفاده کنید». *** بهترین منبع مواد ضد میکروبی در آفرینش خاک است و موجودات ذرهبینی آن با قدرت پاککنندگی خود، آلودگیها را از بین میبرند، مشاهدات آزمایشگاهی نشان میدهد تخم انگلها و میکروبهای مختلفی که بر اثر تماس ترشحات بینی و دهان سگ بر روی اشیاء قرار میگیرند، به وسیلهی شست و شو با خاک برطرف میشوند [سالم، مختار؛ 1995؛ ص 74]. 2- نجاست مخفّفه: آنچه که به ادرار پسر بچهی کمتر از دو سال که فقط از شیر مادر تغذیه میکند، آلوده شود، برای پاک کردنش، فقط باید بر آن شییء آب پاشیده شود. به دلیل حدیث روایت شده توسط امام بخاری و مسلم رحمهماالله از امقیس بنت محصن (رضیالله عنها) است: «أنها أتت بابن لها صغیر لم یأکل الطعام إلی رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم فبال على ثوبه فدعا بماء فنضحه ولم یغسّله» «ام قیس بنت محصن پسر بچهای کوچک را که غذا نمیخورد (و فقط از شیرمادر تغذیه میکرد)، نزد پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم آورد، کودک بر لباس آن حضرت صلی الله علیه و آله و سلم ادرار کرد، و پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم درخواست مقداری آب فرود؛ سپس آب را بر لباسش پاشید و آن را شست و شو نداد». *** به دلیل اختلافات خلقی در مجاری خروج ادرار دختر و پسر، ادرار دختران بیشتر در معرض آلودگیها قرار دارد زیرا مهبل و مجرای ادرار آنها نزدیک هم قرار دارد و مقعد نیز به فاصلهی کمی از مجرای ادراری واقع شده است، بنابراین ادرار دختران نه تنها در معرض ترشحات مهبل و عفونتهای احتمالی آن قرار دارد بلکه غالباً به طرف مقعد سرازیر شده و به باکتریهای مدفوع که ممکن است در اطراف مقعد وجود داشته باشند، آلوده میشود. 3- نجاست متوسّطه: آنچه که با ادرار، خون، مدفوع و غیره نجس شود. برای پاکی آن لازم است که آب بر آن جاری شود. اگر نجاست متوسطه حکمیّه باشد به این معنی که دارای جرم نباشد، فقط جریان آب بر آن کافی است. اما اگر نجاست عینیّه باشد یعنی دارای جرم باشد، واجب است که جرم و طعم آن نیز، از بین برود؛ ولی باقی ماندن رنگ یا بویی که زدودنش ممکن نباشد، اشکالی ندارد؛ اما مطابق فتوای امام نووی رحمهالله که میفرماید: «اگر رنگ و بو هر دو بمانند، حکم به طهارت شییء داده نمیشود»، لازم است که شست و شو ادامه یابد تا یکی از آن دو صفت از بین برود؛ همچنین مستحب است که برای بار دوم و سوم محل نجاست را مجدداً شست و شو داد [الشربینی؛ ج 1؛ ص 86]. *** با توجه به آنچه در خصوص خواص شیمیایی و فیزیکی آب و قابلیت پاک کنندگی این مادهی حیاتی ذکر شد، در شست و شوی آنچه که به نجاست آلوده شده است باید به اندازهای آب استفاده شود که آب بتواند جرم نجاست و اثرات آن را از بین ببرد. وجود رنگ و بو پس از شست و شو نشان دهندهی ماندن ذرات نجاست بر شییء است؛ بنابراین لازم است تا زدوده شدن یکی از آن دو صفت شست و شو را ادامه داد. شست و شو در مراحل دوم و سوم تمام اثرات نجاست را از بین برده و یقین به طهارت و پاکی را در شخص ایجاد میکند. 16- نجس شدن مایعات افتادن نجاست در مواد مایع باعث نجس شدن آنها شده و طهارت آنها غیر ممکن است. اما روغن جامدی که نجاست در آن افتاده باشد با ریختن مقداری از آن در اطراف مادهی نجس پاک میشود؛ ولی وقوع نجاست در روغن مایع باعث آلودهشدن آب شده و قابل پاک شدن نیست، به دلیل روایت ابوداود رحمهالله «أنّه صلی الله علیه و آله و سلم سئل عن الفارة تموت فی السمن، فقال: إن کان جامداً قألقوه وماحولها وإن کان مایعاً فلا تقربوه» «از پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم دربارهی وجود موش مرده در روغن سؤال کردند، فرمود: اگر روغن جامد بود، موش و مقداری از روغن اطراف آن را دور بریزید و اگر روغن مایع بود، دیگر از آن روغن استفاده نکنید». *** خصوصیات شیمیایی و فیزیکی مایع، محیطی ایجاد نموده است که مواد مختلف به سرعت میتوانند در آن منتشر شوند، بنابراین افتادن نجاست در آن محیط باعث پخش نجاست در تمام قسمتها شده و آن را آلوده میسازد. محیط روغن جامد برخلاف محیط مایع آن باعث انتشار سریع آلودگیها نمیشود و به این جهت است که میتوان با ریختن مقداری از روغن در اطراف مادهی نجس حکم به طهارت و پاکی آن داد.
[1]- Zoonosis [2]- echinococcosis - hydatid [3]- echinococcus [4]- gonadotrophins [5]- cholesterol [6]- uric acid [7]- ascaris [8]- balantidium [9]- taenia solium [10]- trichina [11]- amebiasis [12]- Eryoeloid [13]- urea [14]- uric acid [15]- Keratinin [16]- Carboin dioxide [17]- hemoglobin [18]- fibrin [19]- glycogen [20]- Neutrophils [21]- macrophage [22]- Necrotic [23]- Phagocyte [24]- Chloridric acid [25]- Bicarbonate [26]- Normal Fluor [27]- Mucus [28]- Amylase [29]- Lysosyme [30]- Typhoid [31]- paratyphoid [32]- Gastroenteritis [33]- Bacillary desntery [34]- Hepatitis [35]- metabolism [36]- amino acid [37]- keratinin [38]- uric acid [39]- nucleci acids [40]- hemoglobin [41]- bilirubin [42]- parasymphathetic impulses [43]- urethral [44]- mucu protein [45]- spermatozoid [46]- tannins [47]- proteolytic [48]- albumin
تجلّی حکمت در فسلفهی پزشکی احکام، تألیف : محمد عزیز حسامی، پایاننامه کارشناسی ارشد رشته فقه و مبانی حقوق اسلامی (فقه شافعی)
|
بازگشت به ابتدای
صفحه
بازگشت به نتایج قبل
چاپ
این مقاله
ارسال مقاله به دوستان |
|
|
|
|
|