|
|
قال ابن الجوزي ( تلبيس إبليس: 447) عن يحيى بن معاذ يقول: «اجتنب صحبة ثلاثة أصناف من الناس العلماء الغافلين والفقراء المداهنين والمتصوفة الجاهلين». امام ابن جوزی در کتاب "تلبیس ابلیس" آورده: از يحيي بن معاذ نقل است كه فرمود: «از صحبت سه گروه بپرهيزيد: عالمان غافل، فقيران تملق گو و صوفیان جاهل». |
|
تاریخ اسلام>سیره نبوی>هوذه بن علی > نامه پیامبر به هَوذَه بن علی فرمانروای یمامه
شماره مقاله : 8553 تعداد مشاهده : 432 تاریخ افزودن مقاله : 3/10/1389
|
نامه به هَوذَه بن علی فرمانروای یمامه
نبی اکرم -صلى الله علیه وسلم- نامهای نیز به هوذه بن علی، فرمانروای یمامه، نوشتند، به این شرح: (بسم الله الرحمن الرحیم. من محمد رسولالله إلى هوذة بن علی. سلام على من اتبع الهدى، واعلم أن دینی سیظهر إلى منتهی الخف و الحافر؛ فاسلم تسلم، واجعل لک ما تحت یدیک). «بنام خداوند بخشنده مهربان. از محمد رسولخدا به هوذه بن علی، سلام بر آنکس که از هدایت تبعیت کند. این نیز بدان که دین من تا آنجا که پای اسبان و اشتران برسد، گسترش خواهد یافت. تو نیز اسلام بیاور تا سلامت بمانی، و من هر آنچه در اختیار تو است برای تو قرار دهم!» بردن این نامه را، پیامبر اکرم -صلى الله علیه وسلم- به سَلیط بن عمرو عامری واگذار کردند. وقتی سلیط با این نامة سر به مُهر بر هوذه وارد شد، از او پذیرایی کرد و او را تحیت گفت. سلیط نامه را برای او خواند؛ او نیز پاسخی مساعد داد و مضمون نامة آنحضرت را رد نکرد، و در پاسخ نامة پیامبر اکرم -صلى الله علیه وسلم- نوشت: «دعوت شما چقدر نیکو و زیبا است! قوم عرب همه از من حساب میبرند، گوشهای از کار را به من واگذارید تا من نیز پیرو شما گردم» به سلیط نیز جایزهای گرانبها داد، و به او جامههایی از بافت هَجَر پیشکش کرد. سَلیط همة آن جوایز و هدایا را به نزد پیامبر اکرم -صلى الله علیه وسلم- آورد و ماجرا را گزارش کرد. پیامبراکرم -صلى الله علیه وسلم- نامة وی را خواندند و گفتند: (لو سألنی قطعة من الأرض ما فعلت؛ باد وباد ما فی یدیه). «حتی اگر قطعهای زمین از من درخواست کرده بود، به او نمیدادم! خودش از میان برود، و همه آنچه در اختیار دارد نیز از میان برود!» زمانی که پیامبراکرم -صلى الله علیه وسلم- از فتح مکه بازمیگشتند، جبرئیل -علیه السلام- به آنحضرت خبر دادم که هوذه از دنیا رفت. پیامبر اکرم -صلى الله علیه وسلم- فرمودند: (أما إن الیمامة سیخرج بها کذاب یتنبى، یقتل بعدی). «هان در این یمامه کذّابی خروج خواهد کرد که ادعای پیامبری خواهد کرد و پس از وفات من به قتل خواهد رسید». مردی گفت: ای رسول خدا، چه کسی او را خواهد کُشت؟ فرمودند: (انت و اصحابک) «تو و یارانت!» و همانطور هم شد [1].
[1]- زاد المعاد، ج 3، ص 63.
(از کتاب: خورشيد نبوّت، ترجمه فارسي «الرحيق المختوم» مؤلف: شيخ صفي الرحمن مبارکفوري، برگردان : دکتر محمدعلي لساني فشارکي) مصدر: دائرة المعارف شبکه اسلامی IslamWebPedia.Com
|
بازگشت به ابتدای
صفحه
بازگشت به نتایج قبل
چاپ
این مقاله
ارسال مقاله به دوستان |
|
|
|
|
|