|
|
قال ابن الجوزي ( تلبيس إبليس: 447) عن يحيى بن معاذ يقول: «اجتنب صحبة ثلاثة أصناف من الناس العلماء الغافلين والفقراء المداهنين والمتصوفة الجاهلين». امام ابن جوزی در کتاب "تلبیس ابلیس" آورده: از يحيي بن معاذ نقل است كه فرمود: «از صحبت سه گروه بپرهيزيد: عالمان غافل، فقيران تملق گو و صوفیان جاهل». |
|
قرآن و حدیث>علوم حديث>حدیث > دوره مسندنویسی
شماره مقاله : 8184 تعداد مشاهده : 273 تاریخ افزودن مقاله : 15/9/1389
|
دوره مُسندنویسی
مرحلة سوم (از 204 تا 240) دوران مُسندنویسی است که جمع آن (مساند) است و امام نووی در معرفی تفصیلی مساند نوشته است: «یکی از روشهای[1] تصنیف حدیث گرد آوردن آن به شیوة (مساند) است که در این روش محدثان در پی نام هر صحابی روایتهای او را اعم از صحیح و ضعیف میآورند، و مساند صحابه را گاه بر اساس الفبای نام آنان و گاه بر حسب نام قبیلة ایشان ترتیب میدهند، و در حالت اخیر از بنیهاشم شروع کرده، و سپس از قبایل دیگر به ترتیب نزدیک بودن از رسولالله صلی الله علیه و سلم از حیث نسب، یاد میکنند، گاه سوابق مسلمانی صحابه را در نظر گرفته، و در نتیجه از روایات عشرة مبشره آغاز کرده و سپس احادیث اهل بدر، و حدیبیه را میآورند، پس از این عده، احادیث اصحابی که در فاصلة صلح حدیبیه و فتح مکه هجرت کردهاند، و در آخرین مرحله، مسند اصحابی را که کمسن و سال بودهاند، ذکر میکنند، سپس نوبت به مسندهای زنان صحابه میرسد که از مسندهای همسران پیامبر صلی الله علیه و سلم آغاز[2] میگردد». مسندنویسی قریب به صد سال ادامه داشته، و بیش از یکصد نفر از محدثین به مسندنویسی اقدام نمودهاند، و معمولاً مسندها را با نام نویسندگان آنها ذکر میکردند، مانند مسند طیالسی و مسند امام احمد و غیره، به اعتقاد برخی از محققان اولین مسندنویس[3] ابوداود طیالسی (م ـ 204) بوده است، و برخی نخستین مسندنویس را بر حسب مکانها تعیین کردهاند و گفتهاند: «نخستین مسندنویس در کوفه یحیی (حماتی) و در بصره مسدد، و در مصر اسدبن موسی بوده است و دارقطنی نخستین مسندنویس را نعیم بن حماد اعلام کرده است و جمعی از مسندنویسان قرن سوم هجری عبارت بودهاند از : سلیمانبن جارود طیالسی (م ـ 204) و عبیدالله بن موسی (م ـ 213) و حمیدی (م ـ 219) و مسدد بن سرهد (م ـ 228) و اسحاق راهویه (م ـ 237) و عثمانبن ابیشیبه (م ـ 239) و احمدبن حنبل (م ـ 241) و عبدبن حمید (م ـ 249) و یعقوببن شیبه (م ـ 276) و همین مسندنویس اخیر یعنی[4] ابن مخلد در مسند خود ابتدا روایات را بر حسب نام صحابه طبقهبندی کرد و سپس احادیث هر یک از صحابه را بر حسب ابواب فقهی مرتب ساخت[5] و این شیوه استقبالی بود از روش محدثانی که در نیمة قرن سوم زندگی کرده و به طبقهبندی موضوعی روایات اهتمام ورزیدهاند. امام احمد بن حنبل و مسند امام احمد و از آنجایی که مسند امام احمد از تمام مسندها مهمتر و معروفتر و در حال حاضر در اکثر جوامع اسلامی مورد استفاده است، به بحث آن اکتفا مینماییم و قبل از بحث از آن به گونة بسیار مجمل و فشرده از تصنیفکنندهاش یعنی امام احمد هم بحث میکنیم. این امام نامش احمد و نام پدرش محمد و نام جدش حنبل بوده است، و در ربیع الاول سال 264 محمد که یک نفر سپاهی[6] بود خانوادهاش را از مرو به بغداد منتقل نمود، مادر احمد به احمد حامله بود و احمد در همان سال در بغداد[7] متولد گردید، و در حالی که تنها سه سال[8] داشت پدرش متوفی شد، و مادرش او را پرورش داد. احمد در نوجوانی برای کسب[9] علم به مجلس قاضی ابویوسف میرفت سپس به سماع حدیث ـ که نخستین هدف او از تحصیل بود ـ سرگرم گردید، و بعد از مدتی تحصیل در بغداد، جهت تکمیل معلومات خود به مناطق دیگر از جمله حجاز و بصره و کوفه و یمن و ... مسافرت نمود، او ضمن دیدار با مشایخ و اساتید فقه و حدیث از جمله سفیانبن عیینه[10]، اسماعیلبن عنیّه، ابوداود طیالسی، امام شافعی و عبدالرزاق صنعائی، موفق گردید[11] تا روایات بسیاری از آنان اخذ و استماع نماید و به کثرت حفظ و وسعت اطلاع در زمینة فقه و حدیث معروف گردد همانگونه که ابوزرعه[12] رازی در مورد او گفته است: «احمد یک ملیون[13] حدیث در خاطر داشت، ابن حنبل پس از چندی خود در سلک مشایخ و اساتید معروف درآمد و شاگردان زیادی را تربیت نمود، و از جملة آنان : بخاری[14] و مسلم و ابوداود سجستانی و ابن مهدی و وکیع بن جراح و یحییبن سعید و علیبن مدینی[15] و ... بودهاند، و در عصر خود شیخالاسلام و سید المسلمین[16] بود. امام احمد در اوایل جوانی و در اواسط تحصیلاتش یعنی در سال 187 برای نخستین بار به انجام دادن مراسم حج توفیق[17] یافت و در سالهای 191 و 196 و 197 نیز به انجام دادن مراسم حج موفق گردید و در سال 197 بعد از آنکه مراسم حج را انجام داد به عنوان (مجاور) و همجواری با بیت الله یکسال در مکه باقی ماند تا زمان انجام دادن مراسم حج سال 198 فرارسید و بعد از انجام دادن مراسم حج همان سال به منزل خود در بغداد بازگشت، امام احمد خود در بیان یکی از خاطرههایش گفته است: «پنج بار مراسم حج را انجام دادهام سه بار با پای پیاده و در یکی از سفرهای حج سی درهم هزینه کردم».[18] امام احمد زندگی بسیار سادهای[19] داشت، و در نهایت ورع و پرهیزگاری به سر میبرد، سوزش آتش فقر را تحمل میکرد و گرسنه و تشنه میزیست اما حاضر نبود[20] عطیة سلاطین و حاکمان حکومت وقت را قبول کند پشت سر عمش[21] اسحاقبن حنبل و پشت سر پسرانش نماز نمیخواند، و با آنان میانة خوشی نداشت چون آنان جوایز و عطیة سلاطین را میگرفتند[22] و جوایز متوکل[23] علی الله را قبول میکردند. امام احمد از حیث ثبات اعتقاد و قدرت[24] ایمان، یکی از نوابغ و نوادر روزگار بود، و در برابر هیچگونه تهدید و رعب و هراس و شکنجههای سخت حاضر نمیشد بر خلاف اعتقاد خود کلمهای را بر زبان بیاورد[25]، همانگونه که در راه «حادث نشمردن کلام الله» در دوران مأمون آن همه مورد اذیت و آزار واقع گردید و در دوران متعصم به زندان افتاد و با تازیانهها مورد ضرب قرار گرفت، با این حال کلمهای بر خلاف اعتقادی که داشت بر زبان نیاورد.[26] ابن الندیم در کتاب «فهرست»[27] به سیزده کتاب از آثار ابن حنبل (امام احمد) اشاره کرده است که از مهمترین آنها کتابهای «المسند» و «العلل» است که در اینجا ما به عنوان نمونهای از آثار این امام بزرگوار از «مُسند» به گونة مجمل و فشرده بحث میکنیم. مُسند امام احمدبن حنبل این کتاب حدیث از مهمترین تألیفات امام احمدبن حنبل است که تعداد روایاتش با مکررات چهل هزار[28] و به شمارش ابن خلدون پنجاه هزار حدیث و با حذف مکررات طبق تحقیقی برخی از دانشمندان معاصر تعداد روایات آن بیست و شش هزار و سیصد حدیث است و این مجموعه از هفتصد و پنجاه هزار حدیث[29] انتخاب و از تعدادی نزدیک به هشتصد صحابی[30] نقل گردیدهاند و طبق قاعدة مسندنویسی[31]، احادیث مسند صحابیها را به ترتیب اینگونه ارائه داده است: مسند ابوبکر صدیق (دارای 78) حدیث و مسند عمر فاروق (دارای 30 حدیث) و ... . امام احمد به همکاری فرزندانش، حنبل و صالح و عبدالله این کتاب را تدوین کرده است، همانگونه که حنبل یکی از[32] فرزندانش گفته است: «احمدبن حنبل پدرم من و برادرانم صالح و عبدالله را جمع کرد و غیر از ما کس دیگری نبود که روایتهای «مسند» را برای او[33] بخواند پدرم میگفت: «من روایات[34] این کتاب را از بین هفتصد و پنجاه هزار حدیث انتخاب کردهام، اگر دیدید مسلمانان در حدیثی از احادیث رسولالله صلی الله علیه و سلم اختلاف دارند، شما به «مسند» مراجعه کنید، اگر حدیث را در آن یافتید که بهتر و اگر نیافتید بدانید که آن حدیث حجت نیست»[35] و به فرزند دیگرش عبدالله سفارش کرد که: «احتفظ بهذا المُسند فانّه سیکون للناس اماماً»[36] یعنی: این مسند را نگهداری کن که به زودی راهنمای مردم قرار میگیرد. این کتاب مهم و بسیار ارزشمند، امروز هم در اکثر کتابخانههای جوامع اسلامی موجود است و در سال 1313 در شش جلد چاپ و منتشر گردید و اخیراً «افست» آن هم انتشار یافته است، و چندی پیش دانشمند بزرگ مصر[37] احمد محمد شاکر کتاب «مسند» را به شکل بسیار مطلوب و مرغوبی تصحیح کرد و تحقیقات سودمندی را به ذیل روایات آن اضافه نمود، اما با کمال تأسف آن دانشمند بزرگوار پس از تصحیح و تعلیق در حدود یک سوم آن کتاب از جهان فانی چشم فروبست[38] و به جهان جاوید شتافت. تحقیق دیگری که در زمینة مفیدتر کردن مسند امام احمد تحقق یافته است، اثر شیخ احمدبن عبدالرحمن مشهور به ساعاتی است. وی روایات کتاب مسند را بر حسب موضوع طبقهبندی کرده و در ذیل برخی از روایات به شرح توضیحاتی نیز مبادرت ورزیده است، این کتاب با عنوان «الفتح الربانی ...» تألیف شده و روایات آن در هفت موضوع کلی طبقهبندی گردیده، بنابراین به وسیلة کتاب (الفتح الربانی) طالب حدیث میتواند همانند کتابهای صحیحین و یا سنن، هر حدیثی را در موضوع و یا باب مربوط به آن جستجو کند.
زیرنویسها: [1]- تدریب الراوی، سیوطی، ج 2، ص 140 و 141، به نقل از تاریخ حدیث، ص 127، و صبحی صالح، ص 305. [2]- همان. [3]- تدریب الراوی، سیوطی، ص 140، صبحی صالح، ص 305. [4]- نفخ الطیب، ج 1، ص 581، ج 2، ص 31 (به نقل از صبحی صالح، ص 305). [5]- الحدیث و المحدثون، ص 365، به نقل از تاریخ حدیث، ص 129. [6]- تذکرة الحفاظ، ذهبی، ج 2، ص 431. [7]- البدایه و النهایه، ابن کثیر، ج [8]- همان. [9]- البدایه و النهایه، ج 10، ص 340. [10]- مختصر علوم الحدیث، محمدعلی قطب، ص 104 و البدایه و النهایه، ج 10، ص 340. [11]- همان. [12]- تذکرة الحفاظ، ذهبی، ج 2، ص 431. [13]- همان. [14]- مختصر علوم الحدیث، ص 104. [15]- همان. [16]- تذکرة الحفاظ، ذهبی، ج 2، ص 431. [17]- البدایه و النهایه، ابن کثیر، ج 10، ص 34. [18]- همان. [19]- البدایه و النهایه، ابن کثیر، ج 10، ص 342. [20]- همان. [21]- همان. [22]- همان. [23]- همان. [24]- البدایه و النهایه، ابن کثیر، ج 10، ص 137 و الکامل، ابن اثیر، ج 6، ص 445 و ضحی الاسلام، ج 3، ص 180. [25]- همان. [26]- همان. [27]- فهرست، ابن الندیم، امام احمد و الائمه الاربعه، بخش امام احمد. [28]- صبحی صالح، ص 246. [29]- همان. [30]- اصول الحدیث علومه و مصطلحه، محمد عجاج خطیب، ص 328. [31]- تدریب الراوی، سیوطی، ج 2، ص 141 و بررسی مسند احمدبن حنبل، ص 78. [32]- الحدیث و المحدثون، محمد محمد ابوزهو، ص 371. [33]- همان. [34]- مقدمه، ابن خلدون، ج 2، ص 908، علوم الحدیث، صبحی صالح، ص 306 و مقدمه مسند، ص 21. [35]- مقدمه. [36]- همان. [37]- اصول الحدیث علومه و مصطلحه، محمد عجاج خطیب، ص 329. [38]- همان.
به نقل از: تاریخ حدیث و ضبط و ثبت احادیث، تألیف : استاد فاضل حاج ملاعبدالله احمدیان
|
بازگشت به ابتدای
صفحه
بازگشت به نتایج قبل
چاپ
این مقاله
ارسال مقاله به دوستان |
|
|
|
|
|