|
|
قال ابن الجوزي ( تلبيس إبليس: 447) عن يحيى بن معاذ يقول: «اجتنب صحبة ثلاثة أصناف من الناس العلماء الغافلين والفقراء المداهنين والمتصوفة الجاهلين». امام ابن جوزی در کتاب "تلبیس ابلیس" آورده: از يحيي بن معاذ نقل است كه فرمود: «از صحبت سه گروه بپرهيزيد: عالمان غافل، فقيران تملق گو و صوفیان جاهل». |
|
الهیات و ادیان>فرقه ها و مذاهب>شیعه > نقدی بر ادعای تیجانی دایر بر اینكه اصحاب علیه خود گواهی می دهند
شماره مقاله : 8177 تعداد مشاهده : 261 تاریخ افزودن مقاله : 15/9/1389
|
نقدی بر ادعای تیجانی دایر بر اینكه اصحاب علیه خود گواهی می دهند
تیجانی می گوید: حضرت انس بن مالك روایت می كند كه رسول اكرم صلی الله علیه و آله و سلم خطاب به انصار فرمود: شما بعد از من تبعیض و ترجیح زیادی مشاهده خواهید كرد اما صبر را پیشه كنید تا اینكه خدا و رسولش را در حوض كوثر ملاقات كنید. انس گفت: ما صبر نكردیم. علاء بن مسیب از پدرش نقل می كند: براء بن عازب را دیدم. خطاب به او گفتم تو انسان بسیار مباركی هستی ـ در صحبت پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم بودی و زیر درخت با او بیعت كردی. عازب خطاب به من گفت: ای برادر زاده، تو نمی دانی كه ما بعد از او چه (بدعتهایی) را در دین بوجود آوردیم ـ تیجانی بعد از نقل این روایت می گوید: این صحابی كه، از سابقین اولین است و از كسانی است كه زیر درخت بدست پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم بیعت كردند، خداوند از آنان اعلام رضایت كرده است و از اخلاص و صدق دلهایشان با خبر بوده است و در عوض فتح و پیروزی نزدیك به آنان عنایت شده است. علیه خود و سایر اصحاب گواهی می دهد دایر بر اینكه اصحاب پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم بعد از او، بدعتها را در دین بوجود می آورند و مرتد می شوند. و این همان چیزی است كه خود پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم درباره ی آن پیش بینی فرموده است. آیا بعد از این، ممكن است كه فرد عاقلی به صداقت و عدالت تمام اصحاب یقین داشته باشد آن طور كه اهل سنت و جماعت معتقد اند؟ و هر كس چنین عقیده ای داشته باشد، او با عقل و نقل مخالفت كرده است (! ! !) و برای پژوهشگران هیچ گونه معیاری برای رسیدن به حقیقت باقی نمی ماند.[1] عرض می شود: 1- روایت مذكور با سیاق و سباقی كه جناب تیجانی آن را ذكر كرده است، دیده نشده است. البته این روایت را امام زهری چنین نقل كرده است: انس بن مالك به من خبر داد كه عده ای از انصار مدینه، زمانی كه اموال قبیله هوازن بدست پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم رسیده بود، و پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم آنها را میان مردم قریش توزیع می كرد، گفتند: خداوند پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم را بیامرزد، او به قریش می دهد و به ما نمی دهد و حال آنكه خون دشمنان هم اكنون از شمشیرهای ما می چكد. حضرت انس رضی الله عنه می گوید: شكایت انصار را به پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم باز گو كردم. رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم امر كرد تا انصار در یك خیمه چرمی جمع شدند و كسی بجز انصار در میان آنان نباشد. بعد از اینكه انصار جمع شدند. رسول اكرم صلی الله علیه و آله و سلم در محل تجمع آنان تشریف برد و فرمود: ((چه سخنی از طرف شما به من رسیده است؟)) دانشمندان انصار گفتند: یا رسول الله صاحبان عقل و خرد از ما چیزی نگفته اند، البته چند تن از جوانان ما چنین گفته اند: خداوند پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم را بیامرزد، به قریش می دهد به ما نمی دهد، حال آنكه خون دشمن از شمشیرهای ما می چكد. پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم فرمود: آری، من به كسانی می دهم كه به تازگی مسلمان شده اند. آیا شما نمی پسندید، این را كه سایر مردم با مال و اموال به خانه هایشان بر گردند و شما با رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم به خانه هایتان بر گردید؟ به خدا سوگند (اگر چنین شود) آنچه كه شما همراه خود به خانه هایتان می برید، بهتر است از آنچه كه دیگران همراه خود می برند. حاضرین گفتند: آری، یا رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم چنین چیزی را دوست داریم. آنگاه رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم به آنان فرمود: بعد از من تبعیضهای زیادی را مشاهده خواهید كرد اما صبر را پیشه كنید تا در حوض كوثر با خدا و رسولش ملاقات كنید. انس گفت: ما صبر نكردیم.[2] 2- این هم چنانكه بر همگان روشن است حكایت از برتری و فضیلت انصار دارد و نشانگر محبت رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم با انصار است. چگونه چنین نباشد. زیرا خود آن حضرت صلی الله علیه و آله و سلم فرمود: دوست ندارد انصار را مگر شخص با ایمان و كینه و دشمنی نمی كند با انصار مگر منافق. هر كس با انصار محبت كند، خداوند او را دوست دارد و هر كس با انصار بغض و كینه ورزد، او نزد الله نیز مبغوض می شود.[3] رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم در همین حدیث می فرماید: ((آیا دوست ندارید كه سایر مردم همراه با مال به خانه هایشان برگردند و شما با رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم به خانه هایتان بر گردید؟)) قطعاً چنین چیزی در حق كسانی گفته می شود كه بهترین مردمان باشند. 3- اما این قول حضرت انس، ((فلم نصبر)) مفهومی، بیش از این ندارد كه این رای شخص او بود و هرگز نمی تواند علیه تمام صحابه دلیلی باشد و این نیز ممكن است كه او در این قول ((فلم نصبر)) اشتباه كرده باشد، روی همین اصل هیچ یك از شارحین حدیث به این زیادت ((فلم نصبر)) توجه نكرده است. 4- از روی شرع و عقل جایز نیست كه قول یك صحابی كه قدح و عیبی در قولش دیده نمی شود، برای رد و نفی آیات محكمه كه در باب مدح اصحاب بطور عموم و انصار علی الخصوص وارد شده اند، بكار گرفته شود. 5- این فرموده، رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم : ((فاصبروا حتی تلقوا الله و رسوله علی الحوض)) هرگز این معنی را ندارد كه اگر آنان صبر نكنند، خدا را نزد حوض كوثر، ملاقات نخواهند كرد. ((حتی)) به منظور غایت مكانی و زمانی وضع شده است. رسول الله حرف شرط را بكار نبرده است و نگفته است: ((إن صبرتم ستلقونی علی الحوض)) (اگر صبر كنید با من بر حوض ملاقات می كنید) اگر چنین می گفت، آنگاه حضرت تیجانی می توانست، آن را دلیلی برای احداث فی الدین و مرتد شدن قرار دهد. بر فرض صحت دیدگاه حضرت انس رضی الله عنه ، باز هم مشكل است كه قول حضرت انس ((فلم نصبر)) علیه اصحاب مستمسكی باشد. زیرا حدیث مذكور در باب فضیلت انصار وارد شده است و قول رسول الله در این باره حجت است نه قول حضرت انس رضی الله عنه . 6- ممكن است حضرت انس رضی الله عنه بخاطر موضع و دیدگاه قوم خودش یعنی، انصار، در مورد ((خلافت)) و قصد اختلاف انصار با مهاجرین، این جمله ((فلم نصبر)) را در ابتدا گفته باشد. آنچه كه این توجیه ششم را تایید می كند، حدیثی است كه حضرت انس رضی الله عنه از اسید بن خضیر نقل كرده است، كه شخصی از انصار، در تنهایی به پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم گفت: ((استعملنی كما استعملت فلاناً)) یعنی، همان گونه كه فلانی را استخدام كردی، مرا نیز استخدام كن. رسول اكرم صلی الله علیه و آله و سلم فرمود: بعد از من تبعیضهای زیادی را خواهید دید . . . الخ. علی الخصوص برای ما روشن است كه ((أثره)) كه در حدیث آمده است به معنی اختصاص و ترجیح در امور دنیوی است. 7- اما قول حضرت براء بن عازب رضی الله عنه كه در آن آمده است: ((إنك لا تدری ما أحدثنا بعده)). این در واقع اشاره است به آن جنگها و مشاجراتی كه برای آنان رخ داده بود. صحابی بزرگوار از غایله و سر و صدای آنها احساس خوف می كرد كه مبادا خلاف خواست الله و رسول الله. حركتی انجام گرفته باشد. مسلماً این احساس خوف حكایت از فضل و كمال تقوای او دارد.[4] علاوه بر این استدلال آقای تیجانی درست باشد، قطعاً حضرت علی بن ابی طالب رضی الله عنه ، از جمله شركت كنندگان در این جنگها بود پس مسلماً خطاب پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم شامل حال او نیز هست و او نیز از جمله كسانی است كه بعد از رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم متغیر شده اند. البته طبق اسناد و استدلال آقای تیجانی ـ اما به حق و انصاف آنچه باید گفته شود، این است كه این دو حدیث در حدی نیستند كه مجموع ادله قرآنی و حدیثی كه به صراحت حكایت از مدح اصحاب رضی الله عنهم و خشنودی الله از آنان دارند، به وسیله این دو حدیث رد كرده شوند. باید گفت: اینكه آنها دچار اشتباهاتی شده اند هیچ گونه منافاتی با فضیلت و پاكیزگی ظاهر و باطن آنان ندارد. بنابراین، استدلال تیجانی از این گونه روایات دایر بر مطعون كردن اصحاب پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم ، مانند این است كه كسی بخواهد جلوی موشكی را با تارهای عنكبوت بگیرد؟! ((هل هذا إلا خرق القتاد)).
1. ثم اهتدیت ص (111) آنگاه . . . هدایت شدم ص (180-179). 1. صحیح بخاری كتاب فرض الخمس برقم (2978). 2. صحیح البخاری كتاب فضایل الصحابه رقم (3572) به روایت براء بن عازب. 1. فتح الباری ج 7 ص 516.
به نقل از کتاب: بلکه گمراه شدی، نوشته: خالدعسقلانی، ترجمه فارسی کتاب: بل ضللت، ترجمه: اسد الله موسوی نوشته: خالدعسقلانی ترجمه: اسد الله موسوی
|
بازگشت به ابتدای
صفحه
بازگشت به نتایج قبل
چاپ
این مقاله
ارسال مقاله به دوستان |
|
|
|
|
|