|
|
قال ابن الجوزي ( تلبيس إبليس: 447) عن يحيى بن معاذ يقول: «اجتنب صحبة ثلاثة أصناف من الناس العلماء الغافلين والفقراء المداهنين والمتصوفة الجاهلين». امام ابن جوزی در کتاب "تلبیس ابلیس" آورده: از يحيي بن معاذ نقل است كه فرمود: «از صحبت سه گروه بپرهيزيد: عالمان غافل، فقيران تملق گو و صوفیان جاهل». |
|
تاریخ اسلام>آثار>امام حسین رضی الله عنه > نامههای شیعیان به امام حسین میرسد
شماره مقاله : 8167 تعداد مشاهده : 307 تاریخ افزودن مقاله : 15/9/1389
|
نامههای شیعیان به امام حسین میرسد
كاظم حمد احسائی نجفی «شیعی» میگوید: «نامههایی همواره به امام حسین؛ میرسید تا اینكه خورجینش روی اسب پر شد و آخرین نامهای كه از اهل كوفه آمد بوسیلهی هانی بن هانی سبیعی و سعید بن عبدالله حنفی به امام رسید، وقتی باز كرد و شروع به خواندن آن كرد، در آن نوشته بود: بسم الله الرحمن الرحیم از شیعیان حسین و پدرش امیر المؤمنین علی به حسین بن علی، اما بعد: مردم به انتظار تو هستند، كسی غیر از تو را قبول ندارند، لذا شتاب كن، شتاب كن([1]). دكتر احمد نفیس شیعی میگوید: اهل كوفه به امام حسین رضی الله عنه نوشتند: امامی غیر از تو نداریم، بیا شاید خداوند ما را، با تو بر حق جمع كند و نامههای امضاء شده پیاپی بدست امام میرسید و از ایشان میخواستند، بیاید تا بیعت كنند و نوشتند كه رهبری امت به حركت تو در برابر طواغیت بنی امیه، بستگی دارد و به همین صورت عناصر اساسی برای حركت حسینی كامل شد، كه عبارتند از: ... ارادهی اكثریتی كه خواهان تغییر وضعیت بودند و امام حسین را تشویق میكردند، برای رهبری حركت مبادرت ورزد و واقعیت این اراده در كوفه در نامههایی منعكس میشد كه اهل كوفه به امام فرستادند»([2]). محمد كاظم قزوینی شیعی یادآور شده كه عراقیها به امام حسین نامه نوشتندو ایشان را قانع كردند و از وی خواستند كه به سرزمینشان بیاید تا با او به عنوان خلیفه بیعت كنند، تا جایی كه /12هزار از نامههای عراقیها كه تقریبا همه به یك مضمون بود نزد امام جمع شد آنها در نامه ها نوشته بودند: میوهها رسیده، آب و هوا مناسب و شرایط آماده است، تشریف بیاورید كه سپاهیان برایت آماده است تنها در كوفه/ 100هزار جنگجو داری و اگر نزد ما نیایی فردا در برابر خداوند متعال با تو مخاصمه خواهیم نمود([3]). شیخ محدث عباس قمیمیگوید: «پیاپی نامهها به امام میرسید تا جایی كه در یك روز600 نامه از آن بیوفاها نزد امام جمع شد، با این حال امام آرامش خودش را حفظ كرده بود و پاسخی نمیداد تا این كه 12هزار نامه نزدش جمع شد»([4]). علی بن موسی بن جعفر بن طاووس حسینی شیعی مینویسد: اهل كوفه شنیدند امام حسین رضی الله عنه به مكه رفته است و از بیعت با یزید امتناع ورزیده، لذا در خانهی سلیمان بن صرد خزاعی گرد آمدند و چون همه جمع شدند، سلیمان ایستاد و سخنرانی كرد و در آخر گفت: ای شیعیان، همه میدانید كه معاویه مرده و با اعمالش نزد پروردگار رفته و پسرش یزید به جایش نشسته و این حسین بن علی است كه با او مخالفت كرده و از طواغیت آل ابوسفیان به مكه گریخته و شما شیعیان او هستید همانطور که قبلا شیعیان پدرش بودید و او امروز به نصرت شما نیازمند است، اگر یقین دارید كه او را یاری میكنید و با دشمنش میجنگید، برایش بنویسید و اگر میترسید و سست و ناتوانید، آن مرد را فریب ندهید، گوید: در نتیجه برایش نامه نوشتند»([5]). شیخ عباس قمیشیعی میگوید: «شیعیان در كوفه در منزل سلیمان بن صرد خزاعی جمع شدند و دربارهی مردن معاویه و بیعت یزید با هم به گفتگو پرداختند و سپس سلیمان برخواست و سخنرانی كرد و گفت: «شما میدانید كه معاویه فوت كرده و یزید حكومت را به دست گرفته است و حسین رضی الله عنه با او مخالفت كرده و به مكه رفته است و شما شیعیان او و پدرش هستید، اگر یقین داریدكه او را یاری و با دشمنش جهاد میكنید، این موضوع را برایش بنویسید و اگر از سستی و ناتوانی میترسید، آن مرد را در جانش نفریبید. گفتند: «نه!بلكه با دشمنش، میجنگیم و جانمان را به خاطرش، فدا میكنیم. پس از این به نام سلیمان بن صرد و مسیب بن نجبه و رفاعه بن شداد بجلی و حبیب بن مظاهر و شیعیان مؤمنش از اهل كوفه نامهای نوشتند و در آن نامه پس از حمد و ثنا آمده: سلام بر تو اما بعد: سپاس خدایی را كه دشمن ستمكار و سركش را نابود كرد، ما امامینداریم، به نزد ما بیا، شاید خداوند ما را با تو بر حق جمع كند، نعمان بن بشیر در قصر امارت است و ما در نمازهای جمعه و جماعت و عید با او شركت نمیكنیم و اگر خبر آمدن تو به ما برسد، ان شاءالله، او را بیرون میكنیم و به شام میفرستیم. سپس طی نامهای كه بدست عبدالله بن سمع همدانی و عبدالله بن وال داده بودند و آنان از آن دو خواسته بودند شتاب كند و از امام خواستند كه بیاید، آن دو با سرعت رفتند و در دهم ماه رمضان در مكه به خدمت امام حسین رضی الله عنه رسیدند، پس از فرستادن آن دو، اهل كوفه دو روز درنگ كردند، پس از آن قیس بن مسهر صیداوی و عبدالله بن شداد و عماره بن عبدالله سلولی را با حدود150 نامه كه برخی دو یا سه نامه نوشته بودند، فرستادند و پس از اینها دو روز صبر كردند و هانی بن هانی سبیعی و سعید بن عبدالله حنفی را با نامهای به این مضمون فرستاند: بسم الله الرحمن الرحیم از شیعیان مؤمن و مسلمانان، به حسین بن علی اما بعد: هر چه زودتر بیا كه مردم به انتظار تو هستند و كسی غیر از تو را قبول ندارند. عجله كن! عجله كن! و السلام». پس از این شبث بن ربعی و حجاز بن ابجر و یزید بن حارث بن رویم و عروه بن قیس و عمرو بن حجاج زبیدی و محمد بن عمرو تیمینوشتند: «اما بعد: دشتها سرسبز است و میوهها رسیده، هرگاه خواستی حركت كن كه سپاهیانت آمادهاند و السلام علیكم و رحمه الله و بركاته»([6]).
([1]) - عاشوراء 85 و تظلم الزهراء 141 ([2]) - علي خطي 94 ([3]) - فاجعة الطف6 ([4]) منتهي الامال 1/430 ([5]) - منهي الامال 1/430 و علي خطي الحسين/93 و اللهفوف لابن طاووس22 و المجالس الفاخرة58/59 ([6]) - منتهي الامال 1/430 اللهوف/22 و المجالس الفاخره/58
از کتاب: استشهاد حسین رضی الله عنه، (ترجمهی كتاب: من قتل الحسین؟)، تألیف: عبدالله بن عبدالعزیز، ترجمه: اسحاق دبیری (رحمه الله)، چاپ اول 1388/1430هـ، انتشارات حقیقت. مصدر: سایت دائرة المعارف شبکه اسلامی IslamWebPedia.Com
|
بازگشت به ابتدای
صفحه
بازگشت به نتایج قبل
چاپ
این مقاله
ارسال مقاله به دوستان |
|
|
|
|
|