|
|
قال ابن الجوزي ( تلبيس إبليس: 447) عن يحيى بن معاذ يقول: «اجتنب صحبة ثلاثة أصناف من الناس العلماء الغافلين والفقراء المداهنين والمتصوفة الجاهلين». امام ابن جوزی در کتاب "تلبیس ابلیس" آورده: از يحيي بن معاذ نقل است كه فرمود: «از صحبت سه گروه بپرهيزيد: عالمان غافل، فقيران تملق گو و صوفیان جاهل». |
|
الهیات و ادیان>مسائل و عقايد اسلامي>اهل سنت و جماعت > سفر مشروع به قصد زیارت مسجد پیامبر – صلی الله علیه و سلم
شماره مقاله : 8127 تعداد مشاهده : 302 تاریخ افزودن مقاله : 4/9/1389
|
سفر مشروع به قصد زیارت مسجد پیامبر – صلی الله علیه و سلم هنگامی که سفر مشروعی به قصد مسجد النبی – صلی الله علیه و سلم – برای خواندن نماز در آن پیش آمد[1]، زیارت قبر نیز جزو آن خواهد بود زیرا زیارت به طور مستقل مقصود نبوده است. پس این زیارت مشروع است و به شرطی که عمل حرامی نزد قبر انجام نگیرد، مستحب بودن آن مورد اجماع است. همانگونه که سخن مالک و غزالی و علمای متأخر که در مورد زیارت قبرها[2] با او موافق بودند را در صفحات پیشین ذکر کردیم. مراد آنها سفر خالی از انجام عبادت از قبیل نماز و دعا در کنار آن میباشد. بلکه زائر بر پیامبر – صلی الله علیه و سلم – صلوات و درود میفرستد و برای او طلب وسیله میکند سپس به ابوبکر و سپس به عمر سلام میکند[3]. و قصد نماز گزاردن پیش قبر را نمیکند زیرا پیامبر کسانی که قبور انبیا را تبدیل به مساجد میکنند لعن کرده است[4]. لعن در کلام خدا و [سخن][5] رسول او نه با کراهت بلکه با حرمت و گناه بودن جمع میشود. ایشان فرمودند: (الهم لاتجعل قبری وثناً یعبد اشتد غضب الله علی قوم اتخذوا قبور انبیائهم مساجد.) (خدایا قبر مرا به بتی که پرستیده میشود تبدیل مکن خشم خداوند بر قومی که قبور پیامبرانشان را تبدیل به مسجد میکردند، شدید باد![6]) ابن حجر[7] - رحمه الله – در الإمداد المرسوم بشرح [الإرشاد][8] آورده است: (ینوی الزائر التقرب[9] بالسفر إلی مسجده – صلی الله علیه و سلم – و شدّ الرحل إلیه لتکون زیاره القبر تابعه[10]) (فرد زائر، به وسیله سفر به مسجد پیامبر – صلی الله علیه و سلم – و آماده شدن برای رفتن به سوی آن به قصد تقرب [به سوی پروردگار] میکند. تا زیارت قبر تابعی [از آن سفر و زیارت مسجد] باشد.) تبدیل کردن قبور پیامبران و افراد نیکوکار به مساجد موجب افتادن مردمان بسیاری شرک اکبر یا [اصغر][11] شده است[12]. بیتردید نفسها به وسیله پیکرههای نیکوکاران قوم، همانند ودّ، سواع، یغوث و مجسمه جادوی ستارگان و اشیائی از این قبیل دچار شرک شدند[13]. آنها گمان میکردند که آن مجسمهها آنها را مورد خطاب قرار میدهند و برای آنها شفاعت میکنند. شرک ورزیدن به وسیله قبر پیامبر – صلی الله علیه و سلم – یا مردی که به صالح بودن آن معتقدند[14]، از شرک ورزیدن (به خداوند) [به وسیله یک تکه چوب یا سنگ] معقولتر به نظر میرسد [به همین دلیل میبینید که اهل شرک][15] نزد آنها بسیار به تضرع و خشوع میپردازند به گونهای که این گونه در نماز برای خدا فروتنی نمیکنند. آنها با خواندن آن مردگان، امید به آنها, طلب کمک از آنها، طلب پیروزی بر دشمنان، افزایش روزی، فراهم شدن آن، سلامتی، رفع بدهیها [گشایش مصیبتها و از بین بردن غمها][16] و اهدای نذورات به آنها برای جلب آنچه آرزو میکنند یا دفع آنچه از آن بیم دارند، آنها را میپرستند. همچنین آنها را عیدگاه قرار میدهند و دور آنها طواف مینمایند و با بوسیدن، مسح کردن، مالیدن گونهها بر خاک آن[17] و دیگر انواع عبادات و درخواستهایی که بت پرستان آنها را انجام میدادند[18] آنها را میپرستند. و آنها از بتهایشان میخواستند که نزد صاحبشان [خدا] برای آنها شفاعت کنند. این افراد هر کدام برای رفع نیاز و حل مشکلاتشان[19] از بتها طلب یاری میکردند و در هنگام مصیبت نام آنها را میخواندند، همانگونه که فرد نیازمند خداوند یکتا و بینیاز را میخواند. آنان معتقد بودند که زیارت آن بت موجب مغفرت و رهایی از آتش میشود. و گناهان پیشین را محو مینماید. حتی این اعتقاد را دربارة درختان و سنگها[20] و غارها پیدا کردند. نام آنها و افرادی را که دربارة آنها به اموری معتقد بودند که جز خداوند کسی قادر به انجام آن نیست میخواندند[21] و این عمل بیشتر در هنگام مصیبت وحاجت روی میداد.[22] زیرنویسها: [1]- در نسخه محقق آمده است: (جاء) اما در نسخه (ج) به جای آن، لفظ (کان) آمده است. [2]- این عبارت در نسخه محقق چنین آمده است: (و من وافقه من متأخری الفقهاء من زیاره القبر) اما در نسخه (ج) چنین آمده است: (من السفر لأجل الزیاره القبور) نگا: (رد ابن تیمیه علی الأخنائی ( 148.) [3]- در موطا امام مالک (شماره 68) به روایت از ابن عمر آمده است: که او میگفت: السلام علیک، السلام علیک یا أبابکر، السلام علیک یا أبتِ) سپس میرفت. از امام مالک – رحمه الله – روایت شده است که میگفت: جایز نمیبینم که [فردی] نزد قبر پیامبر – صلی الله علیه و سلم – بایستد و دعا کند، بلکه باید [بر او] سلام کند و برود. نگا: اقتضاء الصراط المستقیم لابن تیمیه (ص 501)، شیخ الإسلام ابن تیمیه میگوید: (و الدعاء المشروع المأمور به فی حق نبینا کالصلاه علیه و السلام علیه و طلب الوسیله له مشروع فی جمیع الأمکنه لایختص بقبره.) دعای مشروع برای پیامبر مانند فرستادن صلوات و درود بر او و طلب وسیله برای او که بدان امر شده است، در همه جا مشروع است و هیچ اختصاصی به قبر او ندارد.) نگا: (رد ابن تیمیه علی الإخنائی) (ص 156.) [4]- صحیح بخاری شماره 113، صحیح مسلم شماره 529. [5]- عبارت داخل کروشه از روی نسخههای (الف)، (ب) و (ج) به متن افزوده شده است. [6]- مالک در موطأ (شماره 855)، عبدالرزاق در المصنف (شماره 1587) به صورت مرسل آن را آوردهاند، ابن عبدالبر در التمهید (5/43) به صورت مرفوع از حدیث أبی سعید خدری آن را آورده و تصحیح کرده است. شاهد وی حدیث أبوهریره با لفظ (لعن الله قوماً) میباشد که احمد در [مسند] (2/246) ودیگران آن را آوردهاند، و البانی آن را در احکام الجنائز (ص 217) صحیح دانسته است. [7]- وی احمد بن حجر الهیتمی مکی شافعی متوفی به سال 974 ه. ق میباشد نگا: الأعلام (1/234.) [8]- محل کلمه داخل کروشه در نسخه (ج) خالی است. [9]- در نسخههای (الف)، (ب) و (ج) به جای این کلمه، لفظ (المقترب) آمده است. و در نسخه (الف) چنین آمده است: (ینوی الزائر المقترب للسفر ... .) [10]- از کتاب الإمداد اطلاعی ندارم، بلکه کتاب (فتح الجواد بشرح الإرشاد) ابن حجر چاپ دار النشر الحلبی، سال چاپ 1391 را یافتم. که [در آن] اشارهای به مطلب فوق الذکر نیافتم. والله اعلم. [11]- در نسخه محقق آمده است: (و اتخاذ قبور .... هو الموقع) اما در نسخه ب، به جای لفظ (موقع) کلمه (واقع) آمده است. [12]- این کلمه از نسخه (ج) به متن افزوده شده است: در متن محقق چنین آمده است: (أو فیمادونه من الشرک [الأصغر].) [13]- در نسخه محقق که از روی نسخههای (ب) و (ج) تصحیح شده است چنین آمده است: (فإن النفوس قد أشرکت ...) اما در نسخههای اصل و (الف)، به جای (أشرکت) آمده است. [14]- در نسخه اصل آمده است: (أو الرجل المعتقد صلاحه ...) أما در نسخه (ب) آمده است: (ممن یعتقدون.) [15]- عبارتهای داخل کروشه در نسخه محقق از روی نسخههای (ب) و (ج) تصحیح شده است، اما این عبارت درنسخههای (الف) و نسخه اصل یافت نشده است. [16]- در نسخههای (الف)، (ب) و (ج) عبارت داخل کروشه یافت نشد. [17]- در نسخه محقق چنین آمده است: (و تعضیر الخدود علی أتربتها و ...) اما در نسخههای (الف)، (ب) و (ج) لفظ (تربتها) ذکر شده است. [18]- در نسخه محقق که از روی نسخه (ب) و (ج) تصحیح شده است، آمده است (... من أنواع العبادات التی کان علیها عباد الأوثان ...) اما در نسخه اصل و نسخه (الف) به جای (کان) لفظ (کانوا) ذکر شده است. [19]- در نسخه اصل عبارت (تفریج کربتهم) ذکر شده است. اما در نسخه (ج) به جای لفظ (کربتهم)، کلمة (کربته) ذکر شده است که ممکن است صحیحتر باشد. [20]- لفظ احجار در نسخههای (الف) و (ج) از قلم افتاده است. [21]- عبارت عربی این جمله در نسخه محقق چنین است: (یهتفون باسمها و اسم من ینسبون إلیه من المعتقدین بما لایقدر علیه إلّا رب العالمین) اما در نسخه (ج) به جای کلمه (ینسبون)، (ینسبونها) آمده است که ممکن است صحیحتر باشد. [22]- شیخ الإسلام ابن تیمیه در رد خود بر أخنائی مینویسد: (کسانی که معتقدند قبور به آنها سود میرسانند و بلا را از آنها دور میکنند، در حقیقت آنها را به عنوان بتهایی در برابر خداوند قرار دادهاند و دربارة آنها همان اعتقادی را دارند که بت پرستان دربارة بتهایشان داشتند زیرا آنها [بت پرستان] معتقد بودند که [بتها] سود و زیان میرسانند. [معتقدین به قبور و مردگان نیز چنین هستند.]) نگا: الرد علی الأخنائی (ص 64 – 65) تحقیق: / الدانی منیر آل زهوی، چاپ المکتبه العصریه. در کتاب (التوضیح عن توحید الخلاق) (ص 214 – 220) منسوب به شیخ سلیمان بن عبدالله (متوفی به سال 1233 ه. ق) آمده است: (افرادی که قبرها را بزرگ میدارند وآنها را تقدیس مینمایند، و به عیدگاه تبدیل و بر روی آنها چراغ روشن میکنند و بر روی آنها مساجد و گنبد میسازند با آنچه پیامبر خدا – صلی الله علیه و سلم – بدان امر کرده است تناقض دارند و بزرگترین این [گناهان] تبدیل کردن آنها به مساجد و روشن کردن چراغ روی آنهاست که از گناهان کبیره است. کسی که گمان میکند ما به مجرد (آنکه تبدیل قبور به مساجد را دیدیم) آنها را تکفیر میکنیم، دروغگو و ظالم است. ما مردم را فقط به سبب شرکی که بخشیده نمیشود تکفیر میکنیم و آن: (خواندن قبرها، امید به آنها، طلب کمک از آنها، ذبح قربانی و نذر برای دفع شر و کسب خیر پیش آنها یا عامل بودن در این کار است.) از کتاب: الوهیت در پرتو قرآن و سنت، تألیف: امام عبد العزیز بن محمد بن سعود رحمه الله (متوفی 1218 هـ)، تحقیق: عبدالله بن زید بن مسلم ال مسلم مصدر: دائرة المعارف شبکه اسلامی IslamWebPedia.Com
|
بازگشت به ابتدای
صفحه
بازگشت به نتایج قبل
چاپ
این مقاله
ارسال مقاله به دوستان |
|
|
|
|
|