|
|
قال ابن الجوزي ( تلبيس إبليس: 447) عن يحيى بن معاذ يقول: «اجتنب صحبة ثلاثة أصناف من الناس العلماء الغافلين والفقراء المداهنين والمتصوفة الجاهلين». امام ابن جوزی در کتاب "تلبیس ابلیس" آورده: از يحيي بن معاذ نقل است كه فرمود: «از صحبت سه گروه بپرهيزيد: عالمان غافل، فقيران تملق گو و صوفیان جاهل». |
|
الهیات و ادیان>اشخاص>امام محمد بن عبدالوهاب > محمد بن عبدالوهاب کیست؟
شماره مقاله : 8088 تعداد مشاهده : 272 تاریخ افزودن مقاله : 1/9/1389
|
محمد بن عبدالوهاب کیست؟ محمد بن عبدالوهاب اصطلاحگری است که در دل شبه جزیره عربستان چشم به جهان گشود. آنگاه که مردم آن دیار در تاریکی تمام و دوری از کتاب خداوند و سنت رسولش صلی الله علیه و آله و سلم زندگى مىكردند، گروهى درختان را مىخواندند و گروهى دیگر از سنگها چیزهایی را درخواست مىكردند که فقط از خداوند غفار درخواست مىشود. ظلم و قتل و غارت در بین قبایل شایع شده بود. قوی، ضعیف را چپاول میکرد. و بزرگان بر ناتوانان چیره بودند. و ثروتمند به فقیر ظلم مىكرد. آری به راستی که دین با غربت روبرو شده بود. با این وضع جاری در شبه جزیره و اطراف آن در سال (1115هـ.ق) به دنیا آمد و به این ترتیب در خانهی علم و دین نشأت گرفت. او به دنبال علم رفت و از نجد به مکه سپس، مدینه نبوی آنگاه به بصره سفر کرد، و مدتی را در آنجا اقامت گزید تا در خدمت علمای آنجا بر علمش بیفزاید به گونهای که شخصیت علمیش تکوین پیدا کرد، و تجربههایی را کسب نمود، و ملاقات مردم سرزمینهای مختلف در برداشتن حق و دفاع از آن به او قوت بخشید. در بصره ابتدا از افعال شرکآمیز تودهی مردم و سکوت علما انتقاد كرد، یکی از استادانش به نام شیخ مجموعی او را به خاطر این کار تحسین نمود. گفته شده که شیخ کتاب «توحید» را برای مردم عامی و بیسواد بصره نوشت. و بنا به قولی آن را در شهر حریملاء بعد از آمدنش از بصره تألیف کرده است. اما به دلیل شدت غربت دین در آنجا و شدت دوری مردم از منابع اصلی دین بسیاری از مردم عام و خاص در برابر او جبههگیری کردند، و به شدت او را مورد اذیت و آزار قرار دادند و در گرمای نیمروز تابستان، تنها و پیاده او را از بصره بیرون كردند، پس به طرف «زبیر» حرکت نمود، و برای تمام کردن علمش راهي شام شد، اما بضاعت مالی او را از رفتن به آنجا منصرف کرد. به همین خاطر آهنگ رفتن به أحساء را کرد و پیش علمای آنجا سکنی گزید و در ضیافت شیخ عبدالله بن محمد بن عبداللطیف أحسائی شافعی با بزرگمردان فرهیخته آنجا آشنا شد. بعد از این سفر سخت و دوری از وطن و پدرش به نجد بازگشت و از نو به خواندن کتابهای تفسیر، عقیده و حدیث شروع کرد، جمعآوری این اطلاعات ذهنی باز، فکری روشن و فهمی صحیح را به شیخ بخشید، و او را به عنوان حقگرا و دور از تقلید و جمود فکری درآورد، طوری که تنها مراجع صحیح و منابع اولی دین را دنبال میکرد. سپس به امر دعوت به سوی خدا و تصحیح نشانههای دین خالص و توحید پاک قدم برداشت؛ هدف وی از این کار برگرداندن مردم به عقیده خالي از شرک و توحید خداوند آسمانها و زمین بود. او با مخالفت شدید و آزار و اذیت زیاد دشمنانش مواجه شد، اما تمام اینها او را از عزم راسخ و تصمیمات قاطعش منصرف نکرد و او را از هدفش باز نداشت، او نیز همانند سایر دعوتگران اصلاحگری که بر خط مشی سیدالأنبیاء و المرسلین محمد بن عبدالله صلی الله علیه و آله و سلم گام نهادهاند پابرجایی و پایداری را پیشه نمود. و بعد از یک زندگی پر از علم و دعوت در سال (1206هـ) به رحمت ایزدی پیوست. خداوند رحمت واسع خود را شامل حالش گرداند و او و تمام مؤمنان را ببخشاید.
از کتاب: اهل بيت رضی الله عنهم اجمعین از منظر محمد بن عبدالوهاب و دعوتگران اهل نجد (ترجمة كتاب: الإمام محمد بن عبدالوهاب وأئمة الدعوة النجدية وموقفهم من آل البيت رضی الله عنهم اجمعین)، به قلم: خالد بن أحمد الزهراني، بازنگری از: شيخ علوى بن عبد القادر سقاف، ترجمه: إسحاق بن عبدالله العوضى، چاپ اول 1429/1387هـ مصدر: دائرة المعارف شبکه اسلامی IslamWebPedia.Com
|
بازگشت به ابتدای
صفحه
بازگشت به نتایج قبل
چاپ
این مقاله
ارسال مقاله به دوستان |
|
|
|
|
|