|
|
قال ابن الجوزي ( تلبيس إبليس: 447) عن يحيى بن معاذ يقول: «اجتنب صحبة ثلاثة أصناف من الناس العلماء الغافلين والفقراء المداهنين والمتصوفة الجاهلين». امام ابن جوزی در کتاب "تلبیس ابلیس" آورده: از يحيي بن معاذ نقل است كه فرمود: «از صحبت سه گروه بپرهيزيد: عالمان غافل، فقيران تملق گو و صوفیان جاهل». |
|
ادبیات>شرح واژه>اذان
شماره مقاله : 7976 تعداد مشاهده : 287 تاریخ افزودن مقاله : 23/8/1389
|
اذان . [ اَ ] (ع مص ) آگاهی . آگاهی دادن . آگاهانیدن . نِداء. اعلام . خبر کردن . خبر بگوش رساندن . || گوش بچیزی داشتن ، قوله تعالی : «و اَذِنَت ْ لِرَبِّها و حُقَّت ْ». (قرآن 2/84)؛ یعنی گوش داشته است امر پروردگار را و واجب است او را که گوش دارد امر حق را. || اقامت نماز. رجوع به اقامه شود. || اذن . اذانت . || بانگ نماز کردن . بانگ نماز گفتن . آگاهانیدن وقت نماز. تأذین . در شرع خبر دادنست به وقت نماز با الفاظ مخصوص مأثور. (تعریفات جرجانی ). در لغت اعلام است . و در شرع اعلام به وقت نماز باشد بطریقی مخصوص و معروف و گاه اذان اطلاق شود بر الفاظ مخصوصه ٔ معروفه که مجموع آن الفاظ را نیز اذان نامند. کذا فی الدرر فی شرح الغرر. (کشاف اصطلاحات الفنون ). || (اِ) بانگ نماز. گلبانگ . جمله های مخصوص که قبل از نماز گفته میشود.
|
بازگشت به ابتدای
صفحه
بازگشت به نتایج قبل
چاپ
این مقاله
ارسال مقاله به دوستان |
|
|
|
|
|