Untitled Document
 
 
 
  2024 Nov 21

----

19/05/1446

----

1 آذر 1403

 

تبلیغات

حدیث

 

پيامبر صلى الله عليه و سلم فرمودند: "من سره أن يظله الله يوم لا ظل إلا ظله، فَلْيُيَسِّر على معسر أو ليضع عنه" (حديث صحيح)
«هر كس‌دوست‌دارد كه‌خداوند او را در سايه‌عرش‌خويش‌جاي‌دهد - در روزي ‌كه‌ سايه‌اي‌ جز سايه‌ او نيست‌ پس ‌بايد بر تنگدست‌ آسان ‌بگيرد، يا اصلا وام‌ را بر او ببخشد».

 معرفی سایت

نوار اسلام
اسلام- پرسش و پاسخ
«مهتدين» (هدايت يافتگان)
اخبار جهان اسلام
تاریخ اسلام
کتابخانه آنلاین عقیده
سایت اسلام تکس - پاسخ به شبهات دینی
خانواده خوشبخت
شبکه جهانی نور
سایت خبری تحلیلی اهل سنت
بیداری اسلامی
صدای اسلام

 

 

 

  سخن سایت

قال ابن الجوزي ( تلبيس إبليس: 447) ‏عن يحيى بن معاذ يقول: «اجتنب صحبة ثلاثة أصناف من الناس العلماء الغافلين والفقراء المداهنين والمتصوفة الجاهلين».
امام ابن جوزی در کتاب "تلبیس ابلیس" آورده: از يحيي بن معاذ نقل است كه فرمود: «از صحبت سه گروه بپرهيزيد: عالمان غافل، فقيران تملق گو و صوفیان جاهل».

لیست الفبایی     
               
چ ج ث ت پ ب ا آ
س ژ ز ر ذ د خ ح
ف غ ع ظ ط ض ص ش
ه و ن م ل گ ک ق
ی
   نمایش مقالات

تاریخ اسلام>شبهات>شبهات > نقدی بر ادعای تیجانی دایر بر اینکه صحابه در نماز تغییر ایجاد کردند

شماره مقاله : 7929              تعداد مشاهده : 344             تاریخ افزودن مقاله : 22/8/1389

نقدی بر ادعای تیجانی دایر بر اینکه صحابه در نماز تغییر ایجاد کردند

نوشته: خالدعسقلانی
ترجمه: اسد الله موسوی


تیجانی می گوید: انس بن مالک می گوید: من هیچ چیز را در زمان پیامبر مقدم بر نماز نمی دانستم آنگاه گفت: آیا شما همین نماز را ضایع نکردید؟ زهری می گوید: در دمشق نزد انس بن مالک رفتم. او را در حال گریه یافتم. علت گریه را جویا شدم، گفت: از آنچه که از رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم یاد گرفته بودم، چیزی را جز این نماز، به یاد ندارم، بی تردید، نماز هم ضایع شده است. تیجانی در ادامه این چرندهای خود می گوید: بخاطر اینکه کسی گمان نکند که تنها تابعین بعد از فتنه ها و جنگها سنت را تغییر داده اند، دوست دارم، بگویم که نخستین کسانی که سنت را در نماز تغییر داده اند، خلیفه مسلمانان، عثمان بن عفان و ام المومنین عایشه بودند. بخاری و مسلم در صحاح خود روایت کرده اند که: رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم ، ابوبکر، عمر و عثمان در صدر خلافتش در منی نمازهای چهار رکعتی را قصر، یعنی دو رکعت خوانده اند. ولی بعد عثمان به جای دو رکعت در منی چهار رکعت خوانده است همان طور که در صحیح مسلم آمده است. امام زهری رضی الله عنه می گوید: از عروه پرسیدم: عایشه در سفر چرا نمازها را قصر نمی کند؟ گفت: او تاویل می کند همان طور که عثمان تاویل کرده است.[1]

در جواب عرض می شود:
1- آقای تیجانی میان دو حدیث خلط مبحث نموده است و دو حدیث از هم جدا را یک حدیث قرار داده است. حدیث اول که آن را مهدی از غیلان و او از حضرت انس رضی الله عنه روایت کرده است، چنین است: ((ما اعرف شیئاً مما کان علی عهد النبی صلی الله علیه و آله و سلم . قیل: الصلاه، قال: ألیس صنعتم ما صنعتم فیها)).[2] حضرت انس گفت: آنچه که در دوران رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم بود اکنون وجود ندارد. از وی سوال شد: نماز چطور؟ فرمود: شما مگر نمی دانید که در آن چه کرده اید؟
و حدیث دوم، از عثمان بن ابی رواد چنین روایت شده است: ((سمعت الزهری یقول: دخلت علی انس بن مالک رضی الله عنه وهو یبکی، فقلت: ما یبکیک؟ فقال: لا اعرف شیئاً مما ادرکت إلا هذه الصلاه، وهذه الصلاه قد ضیعت))[3]
ترجمه: زهری می گوید: نزد انس بن مالک رفتم، او را در حال گریه دیدم. پرسیدم چرا گریه می کنی؟ گفت: چیزهایی را که در زمان رسول الله در یافته بودم. نمی بینم مگر این نماز، و این نماز هم ضایع شده است.
2- حدیث اول حضرت انس بن مالک که در آن آمده است: ((صنعتم ما صنعتم فیها)) منظور از این قول (صنعتم ما صنعتم فیها) او این است، که آنان نماز را به تاخیر می اندازند به اندازه ای که وقت آن می گذرد. و این مساله (به تاخیر انداختن نماز) در زمان حجاج بوده است، نه در زمان صحابه رضوان الله تعالی علیهم اجمعین. کسی که در این حدیث حضرت انس را مخاطب قرار داد اسم او رافع است. امام احمد بن حنبل در تذکره ابو رافع چنین گفته است: ابو رافع گفت: یا ابا حمزه (کنیه انس بن مالک) ولا الصلاه؟ فقال له انس: ((قد علمتم ما صنع الحجاج فی الصلاه؟ شما می دانید که حجاج در نماز چه بدعتی را رواج داده است.[4] ابن سعید در طبقات دلیل و علت قول حضرت انس رضی الله عنه را چنین بیان کرده است: عبدالرحمن بن عریان حارثی از ثابت بنانی روایت می کند و می گوید: ما همراه حضرت انس رضی الله عنه بودیم. حجاج نماز را به تاخیر انداخت. حضرت انس بلند شد تا در این باره حجاج صحبت کند. برادران او بخاطر ترحم که مبادا حجاج به او تعرض کند، او را منع کردند، انس بن مالک ناراحت شده از مجلس بلند شد و سوار اسب شده بیرون رفت و در مسیر راه چنین گفت: والله ما اعرف شیئاً مما کان علی عهد رسول الله إلا شهاده أن لا إله إلا الله. فقال رجل: فالصلاه یا ابا حمزه؟ فقال: قد جعلتم الظهر عند المغرب، افتلک کانت صلاه النبی صلی الله علیه و آله و سلم ؟)).
((به خدا سوگند، آنچه که در زمان رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم بود، جز کلمه شهادت چیزی باقی نمانده است. یکی از حاضران گفت: پس نماز چی؟ ای ابا حمزه. حضرت انس رضی الله عنه گفت: شما ظهر را وقت مغرب می خوانید، آیا نماز رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم چنین بوده است؟[5]
3- حدیث دوم حضرت انس که امام زهری آن را روایت کرده است، آن نیز در دوران امارت حجاج بوده است و در عراق گفته شده است. حضرت انس در دمشق آمده بود تا نزد خلیفه، ولید بن عبدالملک، از دست حجاج شکایت کند. و منظور حضرت انس رضی الله عنه از این سخنش ((لا اعرف شیئاً مما ادرکت إلا هذه الصلاه وقد ضیعت)) (چیزی جز نماز باقی نمانده و آن نیز ضایع شده است.) این است که نماز به دلیل به تاخیر انداختن آن به وسیله حجاج ضایع شده است. و در این تردیدی نیست که حجاج و خلیفه اش ولید بن عبدالملک و دیگران نماز را از وقت اصلی خود به تاخیر انداختند ـ عبدالرزاق از ابن جریج، او از عطا چنین روایت کرده است: اخر الولید الجمعه امسی فجئت و صلیت الظهر قبل ان اجلس ثم صلیت العصر و انا جالس ایماءً وهو یخطب.
ولید نماز جمعه را به تاخیر انداخت، من (عطاء) آمدم قبل از اینکه بنشینم، نماز ظهر را خواندم ـ بعد در حالی که نشسته بودم وانمود می کردم که خطبه را استماع می کنم، نماز عصرم را می خواندم.[6] ابونعیم، شیخ امام بخاری در کتاب الصلاه از طریق ابی بکر بن عتبه چنین روایت کرده است: ابی بکر بن عتبه می گوید: در کنار ابی جحیفه نماز خواندم. حجاج نماز را به تاخیر انداخت، آنگاه ابوجحیفه بلند شده و نمازش را (به تنهایی) خواند ـ و از طریق ابن عمر رضی الله عنه چنین روایت شده است: او (ابی جحیفه) همراه با حجاج نماز می خواند اما زمانی که حجاج، نماز را تاخیر کرد، ابی جحیفه حضورش را در نماز، با حجاج، ترک کرد.[7] روایت حضرت انس که مطلقاً نقل شده است، معنی اش، این نیست که در تمام کشورهای اسلامی چنین شده است بلکه اطلاق حدیث حضرت انس محمول است بر آنچه که او در بلاد شام و بصره از حکام آنجا مشاهده کرده است ور نه او در مدینه نیز بوده است و درباره نماز مردم مدینه از وی چنین روایت است: ما انکرت شیئاً إلا انکم لا تقیمون الصفوف)) یعنی همه چیز شما پسندیده است جز اینکه شما صفهای نماز را درست نمی کنید. حضرت انس بن مالک در زمان حکومت حضرت عمر بن عبدالعزیز به مدینه بازگشت. [8]
4- آری، این گفته تیجانی که عثمان و عایشه نماز را تغییر دادند، باید عرض شود که مقصود و منظور از نماز، در روایت مذکور نماز در حال مسافرت است و مساله این است که این نماز شکسته خوانده شود یا کامل و غیر شکسته؟ هر کس اندک مناسبتی با علم فقه داشته باشد، می داند که شکسته یا کامل خواندن در حالت سفر میان فقهای مسئله ای اختلافی است. این اختلاف میان صحابه رضی الله عنه نیز بوده است. درباره ی حضرت عثمان، سعد بن ابی وقاص، ابن مسعود، ابن عمر و ام المومنین عایشه صدیقه رضی الله تعالی عنهم اجمعین کامل و غیر شکسته خواندن منقول است جمهور صحابه و تابعین نیز بر این باور بودند حتی حضرت عایشه رضی الله عنه از رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم نقل می کند که او در صفر گاهی کامل می خواند و گاهی شکسته. شخصی از حضرت ابن عباس رضی الله عنه پرسید و گفت: من در سفر نماز را شکسته نمی خوانم بلکه کامل می خوانم. ابن عباس وی را به اعاده نماز، حکم نکرد.[9] دلیل بر اینکه قصر در سفر فقط رخصت است نه غریمت نیز وجود دارد. آیه در این باره چنین می گوید: )وَإِذَا ضَرَبْتُمْ فِی الْأَرْضِ فَلَیسَ عَلَیکمْ جُنَاحٌ أَنْ تَقْصُرُوا مِنَ الصَّلاةِ إِنْ خِفْتُمْ أَنْ یفْتِنَکمُ الَّذِینَ کفَرُوا إِنَّ الْکافِرِینَ کانُوا لَکمْ عَدُوّاً مُبِیناً).[10]
هرگاه به مسافرت رفتید و نمازها را شکسته خواندید، گناهی بر شما نیست. اگر احتمال ضرر و زیان از طرف کفار وجود داشته باشد. همانا کفار، دشمن سر سخت و آشکار شما هستند. امام مسلم حدیثی را از یعلی بن امیه نیز چنین آورده است: یعلی بن امیه می گوید: از حضرت عمر بن خطاب پرسیدم: خداوند می فرماید: اگر احتمال حمله دشمن وجود دارد، مانعی ندارد در اینکه نمازها را شکسته بخوانید و اکنون مردم از حمله دشمن در امن و امان هستند؟ حضرت عمر رضی الله عنه در جواب فرمود: همین آیه برای من نیز منشا سوال بود و من از رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم سوال کردم. پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم فرمود: ((صدقه تصدق الله بها علیکم فاقبلوا صدقته)) این صدقه خداوند است (یعنی شکسته خواندن) در حق شما، آن را بپذیرید.[11] امام شافعی رحمه الله بر عدم وجوب قصر نماز چنین استدلال کرده است، می فرماید: اگر شخص مسافر به مقیم اقتداء کند، به اتفاق همه باید نماز را کامل بخواند. اگر قصر و شکسته خواندن در سفر فرض می بود، مسافر پشت سر امام مقیم آن را کامل و غیر شکسته نمی خواند.[12] اما استدلال آقای تیجانی از حدیث ابن مسعود که بخاری آن را تخریج کرده است و حدیث از این قرار است: قال: ((صلی بنا عثمان بن عفان رضی الله عنه بمنی اربع رکعات، فقیل ذالک لعبدالله بن مسعود رضی الله عنه فاسترجع ثم قال: صلیت مع رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم و ابی بکر رضی الله عنه و عمر بن خطاب رضی الله عنه رکعتان بمنی فلیت حظی من اربع رکعات، رکعتان متقبلتان.))[13] (حضرت عثمان رضی الله عنه در منی چهار رکعت نماز خواند این مطلب به عبدالله بن مسعود گفته شد. عبدالله بن مسعود إنا لله وإنا إلیه راجعون گفت و فرمود: من با رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم ، حضرت ابوبکر و حضرت عمر رضی الله عنه در منی دو رکعت خواندم ای کاش بجای چهار رکعت، دو رکعت پذیرفته شود.) عرض شود که ((فلیت حظی من اربع رکعات رکعتان)) این ((من)) از لحاظ قوانین نحوی، من ((بدلیه)) است. مانند همان کلمه ((من)) که در این آیه . . . ((راضیتم بالحیاه الدنیا من الآخره)) یعنی آیا بجای آخرت به زندگی دنیا راضی شدید. وارد شده است این قول ((فلیت حظی من اربع رکعات . . . الخ) ابن مسعود، دلیل واضح و روشنی است بر اینکه او معتقد به جواز چهار رکعت در سفر بود و گر نه او چگونه از چهار رکعت حظی (سهمی) داشت؟ زیرا در غیر این صورت هر چهار رکعت باطل می بود. و استرجاع (خواندن إنا لله وإنا إلیه راجعون) او از جهت این بود که بنابر عقیده او ((خلاف اولی)) عمل شده بود. روایتی که ابوداود از خود ابن مسعود روایت کرده است ابن مطلب را تایید می کند، و آن چنین است: إن ابن مسعود صلی اربعاً فقیل له ((عبت علی عثمان ثم صلیت اربعاً)) فقال: ((الخلاف شر)) یعنی ابن مسعود چهار رکعت می خواند. از او سوال شد: چهار رکعت عثمان را نکوهش کردی و خودت چهار رکعت می خوانی؟ ابن مسعود در جواب گفت: اختلاف پدیده بدی است.[14]
در روایت بیهقی جواب ابن مسعود چنین نقل شده است: ((إنی لأکره الخلاف)) من اختلاف را دوست ندارم. امام احمد از ابوذر رضی الله عنه مانند حدیث اول نقل کرده است. همه ی این روایات دلیل روشنی هستند بر اینکه او معتقد به فرض بودن قصر نبود. همان گونه که نظر علمای احناف است. قاضی اسماعیل از علمای مالکی نیز بر همین عقیده است و یک روایت از امام مالک و امام احمد نیز چنین آمده است. قال ابن قدامه: المشهور عن احمد انه علی الاختیار والقصر عنده افضل)) یعنی مسافر میان شکسته و کامل خواندن نماز، مختار است البته قصر بهتر است و همین است قول جمهور صحابه و تابعین.[15] و اگر از حدیث حضرت عایشه رضی الله عنه که فرمود: ((الصلاه اول ما فرضت رکعتین . . . الخ)) استدلال شود که فرضت به معنی ((قلدت)) است یعنی نماز در ابتدا دو رکعت بود و بعد دو رکعت اضافه شد، آنگاه این حدیث، تاویل حضرت عایشه رضی الله عنه ، دایر بر اتمام نماز را مشخص می کند.
5- آری، از مجموع دلایل یاد شده چنین بر می آید که قصر یا شکسته خواندن در سفر فرض نیست بلکه رخصت و اجازت است و انسان اختیار دارد که بر این رخصت عمل کند، شکسته بخواند یا آن را ترک کند و کامل بخواند. هم چنین ورشکستگی و آوارگی ذهنی و فکری آقای تیجانی دایر بر ادعایش که صحابه نمازها را تغییر داده اند نیز بر همگان روشن می گردد. زیرا اگر ادعای او اندکی صحت می داشت، آنگاه چرا صحابه نماز ((فجر)) را از دو رکعت به چهار رکعت یا نماز مغرب را از سه3 رکعت به یک رکعت تغییر ندادند؟! آری، روشن است که جناب تیجانی حتی به مدت یک روز هم سنی نبوده است و این واقعیت دارد. زیرا هر سنی این مساله فقهی را می داند. و هر سنی می داند که هیچ صحابی قطعاً خلاف قول و فعل پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم که عزیمت باشد عمل نمی کند.
6- اینک می پردازیم به تاویل حضرت عثمان و حضرت عایشه رضی الله عنه بسیاری از علما و دانشمندان بر این عقیده اند که آن دو بزرگوار بر این باور بودند که رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم بخاطر سهولت و آسانی برای امت، دو رکعت را اختیار نموده است و حضرت عثمان رضی الله عنه و حضرت عایشه، شدت را در حق خود ترجیح دادند.[16] و امام زهری می گوید: حضرت عثمان رضی الله عنه بخاطر کثرت اعراب و مردم روستایی که جمعیتشان در حج آن سال زیاد بود، نماز را تمام و کامل خواند تا به آنان نشان دهد که نماز چهار رکعت است.[17] علامه ابن حجر در فتح می گوید: حضرت عثمان رضی الله عنه بخاطر این نماز را کامل می خواند، چون معتقد بود که قصر برای کسانی است که در حال فرار و حرکت کردن هستند اما کسانی که در مسافرت در حال فرار نیستند یعنی در محلی منزل گرفتند و ساکن شدند، حکم آنان، همان حکم مقیم است و آنان باید نمازها را کامل بخوانند علامه ابن حجر رحمه الله در ادامه این سخن خود می گوید: اگر این دلیل اتمام باشد به عقیده من، مانعی ندارد و با توجیهی که من اختیار نمودم معارض نیست بلکه موید توجیه من است. زیرا حالت اقامت و سکون و قرار در سفر با اقامت مطلقه نزدیکتر است. به خلاف کسی که در سفر حالت قرار و اقامت را ندارد بلکه در حال کوچ است. این توجیه نتیجه اجتهاد حضرت عثمان بود و بدان عمل می کرد.[18] و دلیل اتمام حضرت عایشه رضی الله عنه حدیث صریحی است با سند صحیح که امام بیهقی آن را تخریج کرده است. از هشام بن عروه و او از پدرش عروه چنین روایت کرده است: ((إنها کانت تصلی فی السفر اربعاً)) فقیل لها لو صلیت رکعتین، فقالت: یا ابن اختی انه لا یشق علی ـ یعنی حضرت عایشه رضی الله عنه در سفر چهار رکعت می خواند ـ از وی سوال شد: اگر دو رکعت می خواندی بهتر نبود؟ حضرت عایشه رضی الله عنه در جواب خطاب به خواهر زاده اش عروه گفت: ((چهار رکعت خواندن بر من سنگینی نمی کند)) این پاسخ دلیل بسیار روشنی است بر اینکه او قصر را رخصت می دانست و اتمام را برای کسانی که احساس مشقت نکنند ترجیح می داد.
در پایان عرض کنم که گفته جناب تیجانی: ((حتی در حق تابعین احتمال نمی دهم که سنت رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم را تغییر بدهند.)) در واقع حکایت از تدلیس ابن رافضی دارد. زیرا روایت حضرت انس بن مالک با آنچه که از حضرت عثمان و حضرت عایشه رضی الله عنه مروی است اصلاً ارتباطی ندارد. در روایت حضرت انس رضی الله عنه توضیح داده شد که تغییر (تاخیر نماز) فعل حجاج بوده است نه فعل صحابه. اما درباره عمل حضرت عثمان و حضرت عایشه رضی الله عنه ، هم اکنون در پاراگراف گذشته توضیحات لازم داده شد. با این ترتیب برای ما مسلم است تنها چیزی که در آن تغییر بوجود آمده است، آن عقل آقای تیجانی است؟!


1. ثم اهتدیت ص (109) آنگاه . . . هدایت شدم ص (178).
2. صحیح البخاری ج1 کتاب مواقیت الصلاه، باب تضییع الصلاه عن وقتها برقم (506).
1. بخاری ج 1 برقم (507).
2. فتح الباری ج 2 ص (18-17).
3. فتح الباری ج 2 ص (18-17).
1. فتح الباری ج 2 ص 18.
2. فتح الباری
3. فتح الباری همان صفحه
4. المغنی لابن قدامه ج3 ص (124) تحقیق عبدالله الترکی و عبدالفتاح الحلو.
1. (101 النساء).
2. صحیح مسلم به شرح الووی ج 5 کتاب صلاه المسافرین برقم (686).
3. فتح الباری ج 2 ص (658).
4. صحیح بخاری ج 1 کتاب تقصیر الصلاه برقم (1034).
1. سنن ابی داود کتاب المناسک باب الصلاه بمنی برقم (1960) و صحیح ابوداود (1726).
2. فتح الباری ج 2 ص (658-657).
3. فتح الباری ج 2 ص (664).
4. سنن ابی داود باب الصلاه بمنی (1964) و صحیح ابوداود (1727) و نگا فتح الباری ج 2 ص (665).
1. فتح الباری ج 2 ص 665.


به نقل از کتاب:
بلکه گمراه شدی، نوشته: خالدعسقلانی، ترجمه فارسی کتاب: بل ضللت، ترجمه: اسد الله موسوی



 
بازگشت به ابتدای صفحه     بازگشت به نتایج قبل                       چاپ این مقاله      ارسال مقاله به دوستان

اقوال بزرگان     

امام شافعى رحمه الله فرموده اند: "إذا رأيتموني أقول قولا وقد صح عن النبي صلى الله عليه وسلم خلافه فاعلموا أن عقلي قد ذهب" ( ابن عساكر بسند صحيح 15/10/1 ) يعنى: "اگر حرفى بزنم در حاليكه از پيامبر صلى الله عليه و سلم حديث صحيحى خلاف قول من وارد شده باشد پس بفهميد كه عقلم را از دست داده ام"

تبلیغات

 

منوی اصلی

  صفحه ی اصلی  
 جستجو  
  روز شمار وقايع
  عضویت در خبرنامه  
پیشنهادات وانتقادات  
همكارى با سايت  
ارتباط با ما  
 درباره ی ما  
 

تبیلغات

آمار

خلاصه آمار بازدیدها

امروز : 18084
دیروز : 5614
بازدید کل: 8808243

تعداد کل اعضا : 608

تعداد کل مقالات : 11123

ساعت

نظر سنجی

كداميك از كانال‌هاى اهل سنت فارسى را بيشتر مي‌پسنديد؟

كانال فارسى نور

كانال فارسى كلمه

كانال فارسى وصال

نمایش نتــایج
نتــایج قبل
 
.محفوظ است islamwebpedia.com تمامی حقوق برای سایت
All Rights Reserved © 2009-2010