|
|
قال ابن الجوزي ( تلبيس إبليس: 447) عن يحيى بن معاذ يقول: «اجتنب صحبة ثلاثة أصناف من الناس العلماء الغافلين والفقراء المداهنين والمتصوفة الجاهلين». امام ابن جوزی در کتاب "تلبیس ابلیس" آورده: از يحيي بن معاذ نقل است كه فرمود: «از صحبت سه گروه بپرهيزيد: عالمان غافل، فقيران تملق گو و صوفیان جاهل». |
|
فقه>مسائل فقهی>حج > احكام حج و عمره
شماره مقاله : 7831 تعداد مشاهده : 718 تاریخ افزودن مقاله : 21/8/1389
|
احكام حج و عمره
حج يکي از ارکان اسلام است، و از بهترين قربات و طاعات نزد خداوند حج و زيارت خانه اوست كه اداى آن بر وجه صحيح و بدون معصيت باعث می شود حاجى به بهشت وارد شود. خداوند می فرمايد: ولله على الناس حج البيت من استطاع إليه سبيلاً. [آل عمران 97]. [خداوند حج خانه خود را بر تمام مردم واجب كرده، براى كسانيكه استطاعت آنرا داشته باشند]. استطاعت شامل استطاعت مالى و بدنى و ايمنى راه رسيدن به مشاعر مقدسه ميباشد. پيامبر صلي الله عليه وسلم ميفرمايد: «أيها الناس إنَّ الله فرض عليكم الحج فحجوا». [مسلم]. اى مردم خـداوند بر شما حج و زيارت خانه خود را فرض نموده پس به حج برويد.
فضيلت حج و عمره: پيامبر صلي الله عليه وسلم فرمود: «العمرة إلي العمرة کفارة لما بينهما، والحج المبرور ليس له جزاء إلا الجنة» «عمره تا عمره کفارهي گناهان بين آن دو است وحج مقبول (که در آن گناه نباشد) جز بهشت پاداشي ندارد». متفق عليه
شروط وجوب حج شش تا است: 1 ـ مسلمان بودن. 2 ـ بالغ بودن. 3 ـ عاقل بودن. 4 ـ آزاد بودن يعنى اينكه برده نباشد. 5 ـ استطاعت مالى و بدنى و ايمني راه 6- همراه بودن محرم براي زنان در حج ضروريست
بعضى از آدابى در باره حج : اگر مسلمان عزم كرد براى زيارت خانه خدا بايستى اين اعمال را انجام دهد: 1 ـ توبه: توبه و استغفار كند از تممی گناهان و اينكه توبه او خالصانه و نصوح بوده شروط توبه كامل شود. 2 ـ اخلاص در اعمال و كردار: قصد زيارت خانه خدا بايستى خالصاً براى رضا و خشنودى بارى تعالى باشد و در آن رياء و شهرت و مخفرت بكار برده نشود. 3 ـ اگر بين او و بين پدر و مادر خود سوء تفاهم بود از آنها بخشش و معذرت بخواهد و براى آنها دعاء كرده و از ايشان رضايت بطلبد، و اگر با قومان و خويشان و همسايگان خود قطع رابطه دارد هر چه زودتر با آنان صلح كند. 4 ـ حتى الامكان قضاى دين را كرده امانتها را به صاحبانش برگرداند، و اگر نتوانست اين كار را انجام دهد از اصحاب دين و امانتها اجازه حج رفتن بخواهد. 5 ـ براى حج خود بهترين نفقه از مال و پاكترين آنها ذخيره و اختيار كند كه در آن شبهه رباخوارى و حرام نباشد، زيرا خداوند پاك است و قبول نمی كند مگر مال پاك را، و همچنين وصيت خود را قبل از رفتن بحج نوشته و بر آن شاهد قرار دهد. 6 ـ براى خود دوستان و همراهان خوب و باتقوى و نيكوكار اختيار كرده تا او را در اعمال و مناسك حج كمك و راهنمائى و يارى كنند.
وقت حج: خداوند متعال مي فرمايد: «الحَجُّ أشهُرٌ مَعلُومات» (بقره : 197) «حج در ماههاي معيني انجام ميپذيرد». ابن عمر رضي الله عنه ميگويد: (أشهر الحج شوال و ذوالقعدة و عشر من ذي الحجة) بخاري (319) «ماههاي حج، شوال ذوالقعده و ده روز از ذوالحجه ميباشد».
ميقات: ميقات جائى است كه حـاج از آنجا به حج و يا عمره احرام می بندد و در آنجا نيت می كند. مواقيت عبارتند از: 1 ـ ذوالحليفة: كه آنرا (أبيار علي) می نامند و آنهم در مدينه منوّره می باشد، و براى كسانيكه از مدينه به حج می روند می باشد و با مكّه (450) كيلومتر فاصله دارد، و فاصله آن با مدينه (3) كيلومتر است. 2 ـ الجحفة: و آنهم براى كسانيكه از كشورهاى شام (يعنى سوريه و أردن و لبنان و فلسطين) و يا كشور مصر به حج می روند تعين شده كه نزديكى شهر رابغ قرار دارد و با شهر رابغ (17) كيلومتر فاصله دارد و با شهر مكّه مكرمه (187) كيلومتر فاصله دارد و در حال حاضر بيشتر مردم از خود شهر رابغ به حج و يا عمره احرام می بندند. 3 ـ قرن المخارج: كه آنرا سيل الكبرى می نامند و در نزديكى شهر طائف قرار دارد و فاصله آن با شهر مكّه مكرمه (94) كيلومتر است، و آنهم براى كسانيكه از نجد (شهر رياض و شهر قصيم و شهرهاى ديگر آن) به حج و عمره می روند می باشد. 4 ـ يلملم: كه در نزديكى شهر مكّه می باشد و براى كسانيكه از كشور يمن به حج و يا عمره می روند تعين شده و در جنوب شهر مكّه واقع است و فاصله آن با مكّه (94) كيلومتر است. 5 ـ ذات عرق: براى كسانيكه از كشور عراق به حج و يا عمره می روند معين شده كه در شمال شرقى شهر مكّه واقع می باشد و فاصله آن با شهر مكّه (94) كيلومتر است. هر کس به قصد انجام حج و يا عمره بدون احرام از ميقات عبور کند، و سپس احرام ببندد، گناهکار ميشود و اين گناه او پاک نميشود مگر اينکه به مقيات برگردد و از آنجا احرام ببندد سپس ساير مناسکش را به اتمام برساند» و اگر باز نگردد، حج يا عمرهاش صحيح است ولي مرتکب گناه شده است و ذبح بر او واجب نيست. در ميقاتگاه حاجى احرام بسته و به يكى از نسكهاى سه گانه نيت می كند.
انواع مناسک حج: 1ـ التمتع، 2ـ القِران، 3ـ الإفراد. 1 ـ صفت حج تمتع: حاج فقط براى عمره در يكى از ماه هاى حج احرام می بندد، و ماه هاى حج: شوال، و ذى قعده، و ده روز از ماه ذى حجه ميباشد. پس نيت و قصد كرده آنرا بر زبان می آورد و می گويد: لبيك عمره، و يا اللهم لبيك عمره، و يا با زبان فارسى می گويد: واجب كردم بر خود عمره، و يا بار الهى من قصد عمره كردم. حاجى در ميقاتگاه نيت می كند و وقتى به مكّه رسيد هفت بار دور خانه كعبه طواف می كند، و هفت بار سعى می كند بين كوه صفا و كوه مروه. هفت بار طواف دور كعبه از حجر الأسود شروع كرده و به آن پايان می دهد و اين يك شوط و يا يك دور می نامند. و هفت بار سعى كه از كوه صفا شروع كرده تا اينكه به كوه مروه برسد و اين را يك دور می گويند، بطوريكه بار هفتم بايستى در مروه سعى او بپايان برسد. بعد از سعى موى سر خود را تراشيده و يا كوتاه می كند، و در اينجا از لباس احرام بيرون می آيد و حلال می شود از آنچه قبلاً بر او حرام بوده. سپس روز هشتم ذوالحجة از خانه خود در مكّه احرام بسته و اعمال حج را انجام می دهد. 2 ـ صفت حج قِران: حاجى به عمره و حج با هم نيت كرده احرام می بندد و يا به عمره فقط، سپس حج را در عمره داخل می كند قبل از اينكه به طواف عمره شروع كند، و می گويد: لبيك عمرة وحجاً ـ و يا اللهم لبيك عمرة وحجاً و با زبان فارسى: واجب كردم بر خود عمره و حج ـ و يا بار إلهى من می خواهم عمره و حج بكنم و همه اينها نيت با قلب كرده و آنرا بر زبان می آورد در حاليكه در ميقات می باشد، و وقتى به مكّه رسيد طواف قدوم كرده و سعى بين كوه صفا و كوه مروه می كند ولى موى سر خود را تراشيده و يا كوتاه نمی كند، و در احرام خود باقى مانده تا اينكه روز عيد يعنى روز دهم ذوالحجه بعد از اعمال حج از احرام بيرون آيد. و اگر خواست سعى بين كوه صفا و كوه مروه را به تأخير انداخته و آنرا بعد از طواف افاضه يعنى طواف زيارت انجام دهد جايز است. 3 ـ صفت حج اِفراد: حاجى فقط به حج احرام می بندد و ميگويد: لبيك حجاً و يا اللهم لبيك حجاً و با زبان فارسى: واجب كردم بر خود حج، و همه اينها را با قلب نيت كرده آنرا بر زبان می آورد در حاليكه در ميقات است. و وقتى به مكّه رسيد طواف قدوم كرده و سعى بين كوه صفا و مروه را به بعد از طواف قدوم تقديم می دارد، ولى موى سر خود را تراشيده و يا كوتاه نمی كند بلكه در احرام باقى می ماند مانند كسيكه حج قِران مىرود تا اينكه روز دهم ذوالحجـه يعنى روز عيـد قربان تحلل كرده و از احرام بيرون آيد. و اگر خواست سعى حج را به تأخير انداخته تا اينكه بعد از طواف افاضه يعنى طواف زيارت انجام دهد جايز است و بر او هيـچ كفاره اى واجب نيست به خلاف حج تمتع.
اركان حج: و آنهم اركانى است كه حج بدون آن صحيح نمی باشد و فديه قربانى جبران آن نمی شود. 1 ـ نيت و قصد كردن به حج. 2 ـ وقوف به عرفه در روز عرفات. 3 ـ طواف الإفاضه، يعنى طواف زيارت كه روز عيـد و يا بعد از آن خواهد بود. 4 ـ سعى بين كوه صفا و مروه.
واجبات حج هفت چيز است: 1 ـ احرام بستن از ميقاتگاه. 2 ـ وقوف در عرفات تا غروب آفتاب براى كسانيكه در روز می ايستند. 3 ـ مانـدن شـب در مزدلفه تا نيمه شب. 4 ـ مانـدن شـب (11) و (12) در منى. 5 ـ رمی جمره ها در روز عيد و دو روز (11) و (12). 6 ـ تراشيـدن و يا كوتاه كردن موى سر. 7 ـ طواف وداع يعنى خداحافظى. پس كسيكه يكى از اين واجبات را ترك كند با دادن قربانى يعنى فديه آن واجب جبران خواهد شد. و اگر نتوانست قربانى دهد واجب است سه روز از روزهاى حج يعنى (11) و (12) و (13) و هفت روز وقتى به نزد خانواده اش باز گشت روزه بگيرد كه جمعاً ده روز می شود.
اركان عمره سه چيز است: 1 ـ نيت و قصد كردن. 2 ـ طواف دور كعبه. 3 ـ سعى بين كوه صفا و مروه.
واجبات عمره دو چيز است: 1 ـ بستن إحرام از ميقاتگاه. 2 ـ تراشيـدن و يا كوتاه كردن موى سر.
محظورات احرام: وقتي حاجى داخل احرام شد و نيت كرد به يكى از نسكهاى سه گانه بعضى از چيزها بر او حرام ميشود كه عبارتند از: كندن و از بين بردن موهاى بدن بطور عمدى. گرفتن و كوتاه كردن ناخنهاى دست و پا. استعمال عطر و بوى خوش در بدن و يا لباس و يا حتى در خوردنيها و نوشيدنيها. شكار نمودن حيوانات وحشى صحرائى، پرنده و يا غير پرنده. عقد ازدواج نمودن. نزديكى كردن با زن و همسر و همچنين بازى كردن با او با شهوت و هر گونه لذتهاى جنسى. نگاه به نامحرم و ناموس مردم هميشه و بخصوص در اين وقت فضيل. پوشيدن دستكش براى زنان. و اين محظورات براى مردان و زنان بطور مساوى است و بر مردان دو چيز اضافه می شود: پوشيدن لباس دوختنى. پوشيدن سر بوسيله كلاه و يا احـرمی ، امـا اگر بوسيله سقف ماشين و يا چتر براى جلوگيرى از آفتاب باشـد مانعى ندارد. و بر مردان حرام است: پوشيدن موزه و جوراب براى كسانيكه نعال دارند ولى اگر نعال و كفش پيدا نكردند جايز است آنرا بپوشند. و همچنين براى زنان جايز نيست كه چيزى بر صورت خود بپوشانند، بجز اينكه در بين مردم نامحرم و بيگانه باشد.
تحلل اول يعنى چه؟ تحلل اول با انجام دادن دو چيز از اعمال زير حاصل می شود: 1 ـ رمی جمرة العقبه يعنى شيطان بزرگ در روز عيد دهم ذوالحجه. 2 ـ تراشيدن و يا كوتـاه كردن موى سـر بعـد از رجـم جمرة العقبه روز عيد. 3 ـ طواف الإفاضه يعنى طواف زيارت، و سعى بين كوه صفا و مروه براى كسانيكه سعى بر آنها واجب است و يا باقى مانده است. و تحلل دوم با انجام سه اعمال بالا حاصل می شود. و بعد از تحلل اول همه چيز بر حاجى حلال می شود بجز نزديكى كردن با زن و همسر خود. و بعـد از تحلل دوم همه چيز بر حاجى حـلال می شود حتى نزديكى با زن و همسر خود.
شروط طواف چيست؟ 1 ـ نيت و قصد كردن. 2 ـ ستر و پوشيدن عورت. 3 ـ طهارت از جنابت و داشتن وضوء. 4 ـ اينكه هفت بار طواف كند. 5 ـ پى در پى بودن طواف و اگر كمی بين طوافها فاصله داشت مانند اداى نماز فريضه و يا نماز جنازه و يا تجديد وضوء كردن اشكالى ندارد. 6 ـ اينكه وقت طواف خانـه كعبه را از دست چپ خود قرار دهد. 7 ـ در چيزى از خانه كعبه مانند حجر إسماعيل طواف نكند. 8 ـ در وقت طواف از مسجد الحرام خارج نشود. 9 ـ طواف را از حجر الأسود شروع كرده و به آن پايان يابد. 10 ـ در ابتداى هر شوط و يا دور حد الإمكان با تممی بدن خود مقابل حجر الأسود باشد.
شروط سعى بين صفا و مروه 1 ـ نيت و قصد كردن. 2 ـ پي در پي بودن سعى و فاصله كم مانعى ندارد. 3 ـ اينكه سعى بعد از طواف باشد اگر هم سعى او سنت بود. 4 ـ ابتداى سعى بايد از كوه صفا شروع شود و به كوه مروه پايان يابد. 5 ـ اينكه سعى بين كوه صفا و مروه هفت مرتبه باشد.
سايت نوا راسلام IslamTape.Com
|
بازگشت به ابتدای
صفحه
بازگشت به نتایج قبل
چاپ
این مقاله
ارسال مقاله به دوستان |
|
|
|
|
|