|
|
قال ابن الجوزي ( تلبيس إبليس: 447) عن يحيى بن معاذ يقول: «اجتنب صحبة ثلاثة أصناف من الناس العلماء الغافلين والفقراء المداهنين والمتصوفة الجاهلين». امام ابن جوزی در کتاب "تلبیس ابلیس" آورده: از يحيي بن معاذ نقل است كه فرمود: «از صحبت سه گروه بپرهيزيد: عالمان غافل، فقيران تملق گو و صوفیان جاهل». |
|
تاریخ اسلام>سیره نبوی>ام المومنین عایشه صدیقه > حکم کسي که به عايشه رضي الله عنها توهين کند
شماره مقاله : 7828 تعداد مشاهده : 270 تاریخ افزودن مقاله : 21/8/1389
|
حکم کسي که به عايشه رضي الله عنها توهين کند
اگر کسي بمانند منافقان صدر اسلام اتهام فاحشه به ام المومنين عايشه رضي الله عنها بزند، کافر خواهند شد، زيرا آنها هم منکر قرآن شده اند که او را پاک خواند و هم به ناموس پيامبر صلي الله عليه وسلم تعرض کرده اند؛ از امام مالک روايت شده که فرمود: هر کس ابوبکر را دشنام دهد حد زده ميشود و هر کس عايشه را سب نمايد کشته خواهد شد، پرسيدند چرا؟ فرمود: هر کس او را متهم نمايد با قرآن مخالفت ورزيده. (الصارم المسلول ص 566، 566. نگا: المحلى 11/414، 415). دلايلي که بر کفر بودن سب امالمؤمنين وجود دارند، صريح و ظاهر هستند از جمله: اولاً: آنچه که امام مالک به آن استدلال ميکند که ميفرمايد: اين تکذيب قرآن است که بطور صريح و روشن برائت عايشه را اعلام کرده و تکذيب قرآن کفر است. ابن کثير ميگويد: تمام علماء متفقالقول هستند که هر کس عايشه را به چيزي که در قرآن برائتش آمده متهم نمايد کافر است، چون چنين کسي مخالف قرآن است. (تفسير ابن کثير: 3/276) نزد آيه 23سوره النور. و در البدايه والنهايه 8/95، دار الكتب العلميه اجماع علما بر آن است. ابن حزم در توضيح و تعليق بر قول امام مالک مينويسد: فرموده امام مالک صحيح است چون اين دشنامها سبب مرتد گشتن او ميشود، چون خداوند را تکذيب نموده است. (المحلي 11/415). ثانياً: اين اتهام باعث تنقيص شخصيت پيامبر صلي الله عليه وسلم ميشود که قرآن در چند مورد به آن اشاره فرموده، از جمله: ابن عباس م ميان اين دو آيه تفاوت گذاشته که ميگويد: «وَالَّذِينَ يَرْمُونَ الْمُحْصَنَاتِ ثُمَّ لَمْ يَأْتُوا بِأَرْبَعَةِ شُهَدَاءَ »(النور: 4). «و كسانى كه آنان پاكدامن را متهم مىكنند، سپس چهار شاهد (بر مدعاى خود) نمىآورند». و اين آيه که ميفرمايد: «إِنَّ الَّذِينَ يَرْمُونَ الْمُحْصَنَاتِ الْغَافِلَاتِ الْمُؤْمِنَاتِ» (النور: 23). «كسانى كه زنان پاكدامن و بىخبر (از هرگونه آلودگى) و مؤمن را متهم مىسازند». ابن عباس به هنگام تفسير آيه دوم ميگويد: اين در شأن عايشه و همسران پيامبر صلي الله عليه وسلم ميباشد و اين مبهم و قابل توبه نيست، ولي هر کس يک زن مؤمن را قذف نمايد خداوند راه توبه را به او ميدهد ... در ادامه ميگويد که مردي در جلسه خواست بلند شود و براي تفسير زيبايش صورت ابن عباس را ببوسد. (نگا: ابن جرير: 18/ 83 و ابن کثير: 3/277). ابن عباس توضيح داده که اين آيه در مورد کساني نازل شده که عايشه و همسران پاک پيامبر صلي الله عليه وسلم را قذف نمودند، چون قذف آنان طعن و دشنام به پيامبر صلي الله عليه وسلم ميباشد، و هر کس زن کسي را متهم کند در واقع همسرش را مورد اذيت و آزار قرار داده است، همانگونه که باعث عار و ننگ است براي پسرش، چون نسبت ناپاکي را به همبسترش داده که اين بزرگترين آزاري است که ميتوان به يک مرد رساند، حتي چنين تهمتي اگر به خودش نسبت داده ميشد سبکتر و آسانتر بود. (الصارم المسلول ص 45، قرطبي:12/139 دار الكتب العلميه). و بطور اجماع علماء ميگويند آزار رساندن به پيامبر صلي الله عليه وسلم کفر است. قرطبي در تفسير اين آيه ميگويد: «يَعِظُكُمَ اللَّهُ أَنْ تَعُودُوا لِمِثْلِهِ أَبَدًا إِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنِينَ » (النور:17). «خداوند شما را اندرز مى دهد كه هرگز چنين كارى را تكرار نكنيد اگر ايمان داريد!». يعني اينکه به سب و دشنام دادن به عايشه برنگرديد، و يا افراد همشأن او مانند بقيه همسران پيامبر صلي الله عليه وسلم که با او هممرتبه ميباشند، چون اين تهمتها باعث آزار پيامبر ميشود، زيرا به ناموس او اهانت شده است و چنين حرفهايي کفر است و گوينده آن کافر ميشود. (القرطبي: 12/136،137 از ابن عربي در احکام القرآن: 3/1355 – 1356 تحقيق البجاوي). خداوند ميفرمايد: «الْخَبِيثَاتُ لِلْخَبِيثِينَ » (النور:26). «زنان ناپاك از آن مردان ناپاكند». ابن کثير ميگويد: معني اين آيه اين است که خداوند عايشه را همسر پيامبر صلي الله عليه وسلم قرار نميداد مگر اينکه او از جمله زنان طيبه و پاک دنيا است که شايستگي همسري با پيامبر را داشته، و اگر از پاکان نبود شرعاً شايستگي پيامبر را نداشت و چنين چيزي هم مقرر نميگشت و بهمين خاطر خداوند ميفرمايد: «أُولَئِكَ مُبَرَّءُونَ مِمَّا يَقُولُونَ» (النور: 26). «اينان از نسبتهاى ناروايى كه (ناپاكان) به آنان مىدهند مبرا هستند». يعني آنان از آنچه تهمت زنان و دشمنان دين ميگويند مبرّا و دوراند. (ابن کثير 3/278). بنابراين درلحظه ي اول بايد با کسانيکه ام المومنين را قذف يا ناسزا مي گويند، از در توجيه وارد شد تا آنها متوجه افکارباطلشان نمود، اگر متوجه عمل زشت خود شدند و توبه کردند که الحمدلله، اما اگر توجيه نشدند لازمست آنها را طرد و کناره گرفت و همنشين شدن با چنين کساني حرام است و بايد ديگران را نيز از تفکرات باطل او تحذير نمود تا مبادا ديگر مسلمانان دنبال عقايد خطرناک او بيافتند، الله تعالي مي فرمايد: « وَإِذَا رَأَيْتَ الَّذِينَ يَخُوضُونَ فِي آيَاتِنَا فَأَعْرِضْ عَنْهُمْ حَتَّى يَخُوضُوا فِي حَدِيثٍ غَيْرِهِ وَإِمَّا يُنْسِيَنَّكَ الشَّيْطَانُ فَلا تَقْعُدْ بَعْدَ الذِّكْرَى مَعَ الْقَوْمِ الظَّالِمِينَ (68) » [انعام : 68] «هرگاه كساني را ديدي كه در مورد آيات ما سخنان ناحق مي گويند از آنان رويگرداني كن تا آن كه به سخني ديگر بپردازند، و اگر شيطان از ياد تو برد بعد از به ياد آوردن با گروه ستمگران منشين.» علما گفته اند: پرداختن به آيات خدا در اينجا يعني سخني كه با حق مخالف باشد از قبيل زيبا جلوه دادن سخنان باطل، دعوت به آن، ستودن اهل باطل و روي گرداني از حق و عيب جويي آن. اين آيه دليلي است بر اين كه همنشيني با اهل منكر جايز نيست. و به طريق الاولي ازدواج کردن با چنين کساني جايز نيست و زن مرد مسلمان نبايد با کسي ازدواج کند که با خدا و رسولش صلي الله عليه وسلم مخالفت مي کند؛ الله تعالي و رسول خدا صلي الله عليه وسلم عايشه رضي الله عنها را تبرئه کرده ولي او با سخنان زشت و ناسزاگويي با الله و رسول مخالفت مي کند، پس چطور ممکن است زن و مردي مسلمان که خدا و رسول خدا صلي الله عليه وسلم را دوست مي دارند با چنين افرادي زندگي مشترکي داشته باشند؟! و اگر احيانا در بين زندگي دو نفري، يکي از آنها مرتکب کفر شود، ازدواجشان فسخ مي شود و نکاحي بين آنها باقي نمي ماند و بر زن يا مرد واجب است که از طرف کافر جدا شود تا آنکه توبه مي کند، اگر بعد از مدت عده توبه نکرد، زن مختار است که بدون طلاق، با هرکسي که خواست ازدواج کند.
والله اعلم وصلي الله وسلم علي محمد وعلى آله وأصحابه والتابعين لهم بإحسان إلى يوم الدين سايت جامع فتاواي اهل سنت و جماعت IslamPP.Com
|
بازگشت به ابتدای
صفحه
بازگشت به نتایج قبل
چاپ
این مقاله
ارسال مقاله به دوستان |
|
|
|
|
|