|
|
قال ابن الجوزي ( تلبيس إبليس: 447) عن يحيى بن معاذ يقول: «اجتنب صحبة ثلاثة أصناف من الناس العلماء الغافلين والفقراء المداهنين والمتصوفة الجاهلين». امام ابن جوزی در کتاب "تلبیس ابلیس" آورده: از يحيي بن معاذ نقل است كه فرمود: «از صحبت سه گروه بپرهيزيد: عالمان غافل، فقيران تملق گو و صوفیان جاهل». |
|
ادبیات>شرح واژه>اخفاق
شماره مقاله : 7300 تعداد مشاهده : 266 تاریخ افزودن مقاله : 13/8/1389
|
اخفاق . [ اِ ] (ع مص ) بی مراد بازگشتن جوینده . (منتهی الارب ). بی نیل مراد بازگشتن . دست از پا درازتر آمدن . || غزا کردن مرد و غنیمت نیافتن . تهی دست ماندن غازی از غنیمت و صیاد از صید و خداوند حاجت از مراد. (تاج المصادر بیهقی ). || بال زدن مرغ . (تاج المصادر بیهقی ). بال زدن مرغ در پریدن . (منتهی الارب ). || روی در شیب نهادن ستاره . (تاج المصادربیهقی ). روی آوردن ستاره ها بفروشدن . (منتهی الارب ). || سر جنبانیدن از خواب . غنودن . پینکی رفتن . || بر زمین زدن کسی را. (منتهی الارب ). || درخشیدن . لمعان دادن مرد جامه ٔ خود را:اخفق الرجل بثوبه ؛ ای المع به ؛ درخشید مرد بجامه .
|
بازگشت به ابتدای
صفحه
بازگشت به نتایج قبل
چاپ
این مقاله
ارسال مقاله به دوستان |
|
|
|
|
|