|
|
قال ابن الجوزي ( تلبيس إبليس: 447) عن يحيى بن معاذ يقول: «اجتنب صحبة ثلاثة أصناف من الناس العلماء الغافلين والفقراء المداهنين والمتصوفة الجاهلين». امام ابن جوزی در کتاب "تلبیس ابلیس" آورده: از يحيي بن معاذ نقل است كه فرمود: «از صحبت سه گروه بپرهيزيد: عالمان غافل، فقيران تملق گو و صوفیان جاهل». |
|
تاریخ اسلام>سیره نبوی>صحابه > دلايل عدالت صحابه در قرآن کريم
شماره مقاله : 730 تعداد مشاهده : 603 تاریخ افزودن مقاله : 1/7/1388
|
دلايل عدالت صحابه در قرآن کريم
تأليف: دكتر محمد بن عبدالله الوهيبي ترجمه:إسحاق بن عبدالله دبيري العوضي
عدالت صحابه رضی الله عنهم اجمعین نزد اهل سنت از مسایل قطعی عقیده میباشد و یا میتوان گفت این موضوع در دین بطور ضروری معلوم و مشخص است و برای این ادعا از قرآن و سنت دلیل آورده میشود و دلایل بسیاری از این دو منبع وجود دارند که آنرا ثابت میکند. آیه نخست: خداوند متعال میفرماید:
﴿لَقَدْ رَضِيَ اللَّهُ عَنِ الْمُؤْمِنِينَ إِذْ يُبَايِعُونَكَ تَحْتَ الشَّجَرَةِ فَعَلِمَ مَا فِي قُلُوبِهِمْ فَأَنزَلَ السَّكِينَةَ عَلَيْهِمْ وَأَثَابَهُمْ فَتْحاً قَرِيباً﴾. (الفتح: 18). «خداوند از مؤمنان راضی گردید همان دم که در زیر درخت با تو بیعت کردند. خدا میدانست آنچه را که در درون دلهایشان نهفته بود، لذا اطمینان خاطری به دلهایشان داد، و فتح نزدیکی را پاداششان کرد». جابر بن عبدالله رضی الله عنه گفت: ما هزار و چهارصد نفر بودیم([1]). این آیه بطور آشکار و روشن دلالت میکند بر اینکه خداوند آنان را تزکیه نموده است، تزکیهای که بجز خداوند کسی نمیتواند بر آن آگاه باشد، زیرا این تزکیه، تزکیه باطن و درون، و آنچه در دلهایشان نهفته است میباشد، و بهمین خاطر از آنان راضی شد؛ و کسی که خداوند از او راضی شود غیر ممکن است که بر کفر بمیرد، چون در این جا ملاک رضایت خدا بر وفات است، زیرا رضایت خدا در رابطه با کسانی است که میداند مسلمان خواهند مرد([2]). و آنچه که این دیدگاه را ثابت میکند: روایتی است که مسلم در صحیح خود آورده که پیامبر صلي الله عليه و آله و سلم فرمودهاند: «لا یدخل النار إن شاء الله من أصحاب الشجرة أحد؛ الذین بایعوا تحتها»([3]). هيچ فردى از اصحاب شجره كه با رسول الله صلي الله عليه و آله و سلم بيعت كردند به دوزخ داخل نخواهد شد. ابن تیمیه رحمه الله گفته است: رضا از صفات قدیمی خداوند میباشد و تنها از بندگانی اعلام رضایت میکند که میداند موجبات رضای خدا را فراهم میکنند و خداوند از هر کسی راضی شود، هیچ وقت بر او خشمگین نمیگردد، و خداوند رضایت خود را از هر کس اعلام کرده باشد؛ بطور یقین آنشخص بهشتی است؛ و اگر اعلام رضایت خدا بعد از ایمان شخص باشد، این بخاطر ذکر مدح و ستایش او است، و اگر خداوند بداند که بعد از کارهای نیک، فرد دچار کارهای ناشایست میشود جزو آنان بحساب نمیآید([4]). ابن حزم رحمه الله میگوید: آنجا که خداوند فرموده: آنچه در دلهایشان هست میداند و از آنان راضی گشته است و آرامش خویش را بر آنان وارد فرموده است، برای هیچ کس درست نیست که دربارهی آن توقف نماید و یا شکی به دل راه دهد([5]). آیه دوم: خداوند میفرماید: ﴿مُّحَمَّدٌ رَّسُولُ اللَّهِ وَالَّذِينَ مَعَهُ أَشِدَّاء عَلَى الْكُفَّارِ رُحَمَاء بَيْنَهُمْ تَرَاهُمْ رُكَّعاً سُجَّداً يَبْتَغُونَ فَضْلاً مِّنَ اللَّهِ وَرِضْوَاناً سِيمَاهُمْ فِي وُجُوهِهِم مِّنْ أَثَرِ السُّجُودِ ذَلِكَ مَثَلُهُمْ فِي التَّوْرَاةِ وَمَثَلُهُمْ فِي الْإِنجِيلِ كَزَرْعٍ أَخْرَجَ شَطْأَهُ فَآزَرَهُ فَاسْتَغْلَظَ فَاسْتَوَى عَلَى سُوقِهِ يُعْجِبُ الزُّرَّاعَ لِيَغِيظَ بِهِمُ الْكُفَّارَ وَعَدَ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ مِنْهُم مَّغْفِرَةً وَأَجْراً عَظِيماً ﴾. (الفتح: 29). «محمد صلي الله عليه و آله و سلم فرستاده خداست; و كسانى كه با او هستند در برابر كفار سرسخت و شديد، و در ميان خود مهربانند; پيوسته آنها را در حال ركوع و سجود مىبينى در حالى كه همواره فضل خدا و رضاى او را مىطلبند; نشانه آنها در صورتشان از اثر سجده نمايان است; اين توصيف آنان در تورات و توصيف آنان در انجيل است، همانند زراعتى كه جوانههاى خود را خارج ساخته، سپس به تقويت آن پرداخته تا محكم شده و بر پاى خود ايستاده است و بقدرى نمو و رشد كرده كه زارعان را به شگفتى وامىدارد; اين براى آن است كه كافران را به خشم آورد (ولى) كسانى از آنها را كه ايمان آورده و كارهاى شايستهانجام دادهاند، خداوند وعده آمرزش و اجر عظيمى داده است». امام مالک رحمه الله میگويد است: شنیدم که نصارى به هنگام فتح شام وقتی که اصحاب را دیدند گفتهاند: به خدا قسم اینها از حواریون مسیح بهتراند. واقعاً راست گفتهاند زیرا این امت در کتابهای آسمانی قدیم خیلی بزرگ هستند، و بزرگترین آنها اصحاب رسول الله صلي الله عليه و آله و سلم هستند و خداوند با ذکر آنان در کتابهای پیشین و اخبار متداول نام آنان را بزرگ نگاه داشته است و بهمین خاطر خداوند فرمود: ﴿ذَلِكَ مَثَلُهُمْ فِي التَّوْرَاةِ﴾. و سپس فرمود: ﴿فِي الْإِنجِيلِ كَزَرْعٍ أَخْرَجَ شَطْأَهُ ﴾. یعنی دانههایش ﴿فَآزَرَهُ﴾. یعنی: محکم نمود، ﴿فَاسْتَغْلَظَ ﴾. یعنی: آنرا طولانی و قطور کرد، ﴿فَاسْتَوَى عَلَى سُوقِهِ يُعْجِبُ الزُّرَّاعَ ﴾. یعنی: اصحاب پیامبر صلي الله عليه و آله و سلم همه چنین هستند او را یاری و پشتیبانی نمودهاند، پیامبر با آنان همچون درخت و باغ با باغبان هستند تا کفار را خشمگین نمایند([6]). و ابن الجوزی گوید: نزد جمهور، تمام اصحاب اینگونه توصیف شدهاند([7]). آیه سوم: خداوند میفرماید: ﴿لِلْفُقَرَاء الْمُهَاجِرِينَ الَّذِينَ أُخْرِجُوا مِن دِيارِهِمْ وَأَمْوَالِهِمْ يَبْتَغُونَ فَضْلاً مِّنَ اللَّهِ وَرِضْوَاناً وَيَنصُرُونَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ أُوْلَئِكَ هُمُ الصَّادِقُونَ﴾. (الحشر: 8). «همچنین غنایم از آنِ فقرای مهاجرینی است که از خانه و کاشانه و اموال خود بیرون رانده شدهاند، آن کسانی که فضل خدا و خشنودی او را میخواهند، و خدا و پیغمبرش را یاری میدهند، اینان راستانند». تا آیه ﴿وَالَّذِينَ جَاؤُوا مِن بَعْدِهِمْ يَقُولُونَ رَبَّنَا اغْفِرْ لَنَا وَلِإِخْوَانِنَا الَّذِينَ سَبَقُونَا بِالْإِيمَانِ وَلَا تَجْعَلْ فِي قُلُوبِنَا غِلّاً لِّلَّذِينَ آمَنُوا رَبَّنَا إِنَّكَ رَؤُوفٌ رَّحِيمٌ ﴾. (الحشر: 10). کسانی که پس از مهاجرین و انصار به دنیا میآیند، میگویند: پروردگارا! ما را و برادران ما را که در ایمان آوردن بر ما پیشی گرفتهاند بیامرز، وکینهای نسبت به مؤمنان در دلهایمان جای مده، پروردگارا! تو دارای رأفت و رحمت فراوانی هستی... ». خداوند در این آیات احوال و صفات مستحقین (فیء) را بیان میکند که سه قسم هستند قسم اول: ﴿لِلْفُقَرَاء الْمُهَاجِرِينَ الَّذِينَ). و قسم دوم: ﴿وَالَّذِينَ تَبَوَّؤُوا الدَّارَ وَالْإِيمَانَ مِن قَبْلِهِمْ ﴾. و قسم سوم: ﴿وَالَّذِينَ جَاؤُوا مِن بَعْدِهِمْ ﴾. چه قدر زیبا و بجا امام مالک از این آیه استنباط میکند و میفرماید: کسانی که اصحاب را دشنام میدهند از مال فیء نصیبی ندارند چون شامل قسم سوم نمیشوند و نمیتوان آنان را به این ویژگی توصیف کرد که میفرماید: ﴿وَالَّذِينَ جَاؤُوا مِن بَعْدِهِمْ يَقُولُونَ رَبَّنَا اغْفِرْ لَنَا وَلِإِخْوَانِنَا الَّذِينَ سَبَقُونَا بِالْإِيمَانِ﴾. (الحشر: 10)([8]). همچنين) كسانى كه بعد از آنها ( بعد از مهاجران و انصار) آمدند و مىگويند: «پروردگارا! ما و برادرانمان را كه در ايمان بر ما پيشى گرفتند بيامرز. سعد بن ابی وقاص مىگويند: مردم در سه منزلگاه قرار دارند، دو منزلگاه آن گذشته است و یک منزلگاه آن باقی مانده است، بهترین منزلگاهی که شما انتخاب خواهید کرد، همانی است که باقی مانده است. سپس این آیه را خواند: ﴿لِلْفُقَرَاء الْمُهَاجِرِينَ﴾. تا رسید به کلمه ﴿وَرِضْوَاناً ﴾. و فرمود اینها مهاجرین هستند که این منزلگاهی بود که گذشته است، سپس فرمود: (وَالَّذِينَ تَبَوَّؤُوا الدَّارَ وَالْإِيمَانَ مِن قَبْلِهِمْ ). تا رسید به انتهای این آیه: ﴿وَلَوْ كَانَ بِهِمْ خَصَاصَةٌ ﴾. و فرمود اینها انصار هستند و این هم منزلگاهی است که گذشته است؛ سپس این آیه را خواند: ﴿وَالَّذِينَ جَاؤُوا مِن بَعْدِهِمْ ﴾. تا رسید به ﴿رَبَّنَا إِنَّكَ رَؤُوفٌ رَّحِيمٌ ﴾؛ آن دو منزلگاه گذشتهاند و این یکی باقی مانده است، یعنی بهترین منزلگاهی که شما الآن در آن هستید و میگوید: اینکه برای گذشتگان مؤمن خود طلب آمرزش و غفران نمائید([9]). عایشه رضي الله عنها میفرماید: امر شده بود كه براي اصحاب پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم استغفار شود ولي آنان را سب و دشنام دادند([10]). ابونعیم میگوید: بدتر از آن کسی که با خدا و رسولش مخالفت میورزد و با گناه و معصیت پیش آنان برگردد کیست؟ مگر نمیبینید خداوند به پیامبرش صلي الله عليه و آله و سلم دستور داده است که از یارانش در گذرد و بر ایشان طلب مغفرت نماید و آغوش مهربانی را بر ایشان باز کند، خداوند میفرماید: ﴿وَلَوْ كُنتَ فَظّاً غَلِيظَ الْقَلْبِ لاَنفَضُّواْ مِنْ حَوْلِكَ فَاعْفُ عَنْهُمْ وَاسْتَغْفِرْ لَهُمْ وَشَاوِرْهُمْ فِي الأَمْرِ ﴾. (آل عمران: 159). یعنی: «و اگر درشتخوی و سنگدل بودی از پیرامون تو پراکنده میشدند. پس از آنان درگذر و بر ایشان طلب آمرزش نما و در کارها با آنان مشورت و رایزنی کن». و نیز میفرماید: ﴿وَاخْفِضْ جَنَاحَكَ لِمَنِ اتَّبَعَكَ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ ﴾. (الشعراء: 215). یعنی: «و بال (محبت و مودت) خود را برای مؤمنانی که از تو پیروی میکنند بگستران». پس هر کس آنان را دشنام دهد و تأویلات آنان و جنگهایشان را بد جلوه دهند، از اوامر و دستورات خداوند و همچنین از وصیت خداوند نسبت به اصحاب عدول کردهاند و در مورد پیامبر صلي الله عليه و آله و سلم و اصحاب و مسلمانان بجز بدی و حرفهای ناشایست زبان نمیگشایند([11]). مجاهد از ابن عباس راویت کرده که: یاران محمد را دشنام ندهید چون خداوند دستور داده که برایشان طلب غفران نمایید در حالی که او میدانست که آنان با هم جنگ و دعوا خواهند نمود([12]). آیه چهارم: خداوند میفرماید: ﴿وَالسَّابِقُونَ الأَوَّلُونَ مِنَ الْمُهَاجِرِينَ وَالأَنصَارِ وَالَّذِينَ اتَّبَعُوهُم بِإِحْسَانٍ رَّضِيَ اللّهُ عَنْهُمْ وَرَضُواْ عَنْهُ وَأَعَدَّ لَهُمْ جَنَّاتٍ تَجْرِي تَحْتَهَا الأَنْهَارُ خَالِدِينَ فِيهَا أَبَداً ذَلِكَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ ﴾. (التوبه: 100). «پيشگامان نخستين از مهاجرين و انصار، و كسانى كه به نيكى از آنها پيروى كردند، خداوند از آنها خشنود گشت، و آنها (نيز) از او خشنود شدند; و باغهايى از بهشت براى آنان فراهم ساخته، كه نهرها از زير درختانش جارى است; جاودانه در آن خواهند ماند; و اين است پيروزى بزرگ!». در این آیه نیز استدلالی که مورد نظر است کاملاً روشن و آشکار است. ابن تیمیه میگوید: خداوند بدون هرگونه شرطی از سابقین راضی گشته ولی برای تابعین شرط احسان را در نظر گرفته، و از جمله تبعیت با احسان این است که از آنان اظهار رضایت نموده و برایشان طلب مغفرت نمود([13]). آیه پنجم: خداوند میفرماید: ﴿لَا يَسْتَوِي مِنكُم مَّنْ أَنفَقَ مِن قَبْلِ الْفَتْحِ وَقَاتَلَ أُوْلَئِكَ أَعْظَمُ دَرَجَةً مِّنَ الَّذِينَ أَنفَقُوا مِن بَعْدُ وَقَاتَلُوا وَكُلّاً وَعَدَ اللَّهُ الْحُسْنَى ﴾. (الحديد: 10). یعنی: «کسانی از شما که پیش از فتح (مکه، به سپاه اسلام کمک کردهاند و از اموال خود) بخشیدهاند و (در راه خدا) جنگیدهاند، (با كسانى كه پس از پيروزى انفاق كردند) برابر و یکسان نیستند. آنان درجه و مقامشان فراتر و برتر از درجه و مقام کسانی که بعد از فتح (مکه، در راه اسلام) بذل و بخشش نمودهاند و جنگیدهاند ... اما به هر حال، خداوند به همه وعدة پاداش نیکو میدهد». مجاهد و قتاده میگویند: حُسنی در این آیه یعنی بهشت([14]). و ابن حزم بطور قطع از این آیه استنباط میکند و میگوید: اصحاب همگی بهشتی هستند چون خداوند فرموده: ﴿وَكُلًّا وَعَدَ اللَّهُ الْحُسْنَى﴾([15]). آیه ششم: ﴿لَقَد تَّابَ الله عَلَى النَّبِيِّ وَالْمُهَاجِرِينَ وَالأَنصَارِ الَّذِينَ اتَّبَعُوهُ فِي سَاعَةِ الْعُسْرَةِ مِن بَعْدِ مَا كَادَ يَزِيغُ قُلُوبُ فَرِيقٍ مِّنْهُمْ ثُمَّ تَابَ عَلَيْهِمْ إِنَّهُ بِهِمْ رَؤُوفٌ رَّحِيمٌ ﴾. (التوبة: 117). «خداوند توبة پیغمبر (از اجازه دادن منافقان به عدم شرکت در جهاد) و توبه مهاجرین و انصار را پذیرفت. مهاجرین و انصاری که در روزگار سختی از پیغمبر صلي الله عليه و آله و سلم پیروی کردند بعد از آنکه دلهای دستهای از آنان اندکی مانده بود که منحرف شود، باز هم خداوند توبه آنان را پذیرفت؛ چرا که او بسیار رؤوف و مهربان است». و این در حالی است که تمام صحابه در غزوه تبوک حضور داشتند بغیر از آنانکه معذرت داشتند مانند زنان و آنانکه ناتوان مانده بودند. و در مورد آن سه نفر که تخلف کرده بودند بعداً توبه آنان پذیرفته شد و خداوند از آنان درگذشت.
([1]) (صحیح بخاری: کتاب المغازی، باب غزوه الحدیبیه، حدیث [4154]، فتح الباری: 7/507 – چاپ ریان). ([2]) (الصواعق المحرقه: ص 316). ([3]) صحیح مسلم: کتاب فضائل الصحابه، باب من فضائل اصحاب الشجره: حدیث (2496) صحیح مسلم: 4/1942. ([4]) (الصارم المسلول: 572 – 573؛ ناشر: دارالکتب العلمیه تعلیق: محمد محیی الدین عبدالحمید). ([5]) (الفصل فی الملل والنحل: 4/148). ([6]) (الإستیعاب: ابن عبدالبر، 1/6 انتشارات: دار الکتاب العربی وتفسیر ابن کثیر: 4/204، انتشارات: دار المعرفه، بیروت). ([7]) (زاد المسیر: 4/204). ([8]) ابن کثیر: 4/339. ([9]) (الصارم المسلول: 574، و روایت را حاکم نقل نموده: 2/484، و ذهبی آن را صحیح دانسته و با آن موافقت نموده است. ([10]) (مسلم: کتاب التفسیر، حدیث [3022]، صحیح مسلم 4/2317). ([11]) (الإمامه: ص: 375 – 376 – ابی نعیم: تحقیق: د: علی فقیهی، مکتبه العلوم والحکم، مدینه منورة – چاپ: 1- سال: 1407 ه. ق. ([12]) (الصارم المسلول: 574، و نگا: منهاج السنه 2/14. و امام احمد در الفضایل رقم: 187، 1741 آورده، و شیخ الاسلام ابن تیمیه سند این حدیث را صحیح دانسته و روایت به ابن بطه نسبت داده شده؛ منهاج السنه: 2/22). ([13]) (الصارم المسلول: 572). ([14]) (تفسیر ابن جریر طبری: 27/128، دارالمعرفه، بیروت، طبع چهارم، 1400ه.ق). ([15]) «الفصل: 4/148 – 149).
|
بازگشت به ابتدای
صفحه
بازگشت به نتایج قبل
چاپ
این مقاله
ارسال مقاله به دوستان |
|
|
|
|
|