|
|
قال ابن الجوزي ( تلبيس إبليس: 447) عن يحيى بن معاذ يقول: «اجتنب صحبة ثلاثة أصناف من الناس العلماء الغافلين والفقراء المداهنين والمتصوفة الجاهلين». امام ابن جوزی در کتاب "تلبیس ابلیس" آورده: از يحيي بن معاذ نقل است كه فرمود: «از صحبت سه گروه بپرهيزيد: عالمان غافل، فقيران تملق گو و صوفیان جاهل». |
|
فقه>مفاهیم و اصطلاحات فقهی>مسابقه، حکم آن
شماره مقاله : 691 تعداد مشاهده : 324 تاریخ افزودن مقاله : 20/6/1388
|
مسابقه مسابقه که از ورزشهای پسندیده است و مشروع گاهی مستحب یا مباح است بستگی به نیت و قصد ازآن دارد. مسابقه با دو بین اشخاص برگزار میشود، همانگونهکه در تیراندازی و اسلحه و اسب سواری و قاطر سواری و خر سواری برگزار میشود، درباره مسابقه دو اشخاص ثابت شدهکه حضرت عایشهگفت: با پیامبر صلی الله علیه و سلم مسابقه دو کردیمکه از او پیشی گرفتم و چون چاق شدم او از من پیشی گرفت،گفتم این یکی بدان یکی. درباره مسابقه تیراندازی و انواع اسلحهها و نیزه پرانی و غیر آن خداوند میگوید:" وأعدوا لهم ما استطعتم من قوة ومن رباط الخیل...الخ انفال ٦٠ [برای مبارزه با دشمن هر نیروئیکه میتوانید مهیاکنید و از جمله اسبان نیکوی کارآزموده و تعلیم دیده...]". 1-ازعقبه بن عامر روایت شده کهگفت: از پیامبر صلی الله علیه و سلم شنیدمکه برمنبر این ایه را میخواند:" وأعدوا لهم ما استطعتم من قوة.ألا إن القوة الرمی.ألا إن القوة الرمی.ألا إن القوة الرمی [هر قوهای راکه می توانید برای مقابله با دشمنان آمادهکنید. هان مراد از قوت تیراندازی است هان مراد از قوت تیراندازی است هان مراد از قوت تیراندازی است ]". ٢-پیامبر صلی الله علیه و سلم میگوید:" علیکم بالرمی فإنه من خیر لهوکم [بر شما باد که تیراندازی کنید و یاد بگیرید که بهترین بازی و سرگرمی شما است]". ٣-و میفرماید: " کل لعب حرام إلا ثلاثة: ملاعبة الرجل أهله، ورمیه عن قوسه، وتأدیبه فرسه [هرنوع بازی حرام است مگرسه نوع بازی: بازی مرد با زنش و تیراندازی با کمان و تربیت و تمرین با اسب و رام کردن آن]". و در تیراندازی حرام استکه جانداری نشانه قرارداده شود. عبدالله بن عمر جماعتی را دیدکه مرغی را هدف و نشانه کرده بودند گفت : پیامبر صلی الله علیه و سلم لعنت کرد کسی راکه جانداری را هدف و نشانه تیراندازی قرار دهد. و مسابقه بین حیوانات و با آنها در احادیث آمده است: 1- بروایت ابوهریره پیامبر صلی الله علیه و سلم گفت:" لا سبق الا فی خف أو نصل أو حافر [مسابقه تنها در شتر سواری و تیراندازی و اسب سواری میباشد]". ٢-ابن عمرگفت: پیامبر صلی الله علیه و سلم با اسبان تربیت شده و مهیا شده برای مسابقه در “حفیاء“ بیرون مدینه مسابقه برگزارکرد و مسافت مسابقه “ثنیه الوداع” بود و بین اسبان تربیت نشده و عادی نیز مسابقه برقرار کرد،که مسافت از “ثنیه الوداع” بود تا “مسجد بنی زریق” و خود ابن عمر جزو مسابقهکنندگان بود”. این روایت متفق علیه است. بخاری بقول سفیان افزوده استکه مسافت “حفیاء” تا ثنیه الوداع پنج میل یا شش میل است و از ثنیه الوداع تا مسجد بنیزریق یک میل است.
گرو در مسابقه و وجه المسابقه مسابقه بدون گرو و رهن و وجه المسابقه باجماع علما جایزاست اما مسابقه با رهن و گرو و تعیین وجه المسابقه در صورتهای زیر جایز است: 1-گرفتن مال درمسابقه اگراز طرف حاکم یا غیراو باشد جایزاست مانند اینکه بمسابقه کنندگان بگویند هرکس سبقت گرفت و پیشیگرفت و جلوافتاد آنقدر مال داشته باشد. ٢-یا اینکه یکی ازمسابقهکنندگان مالی را بگذارد و بگوید اگر ازمن پیشیگرفتی آن مال ازتو باشد و اگر از تو سبقتگرفتم تو چیزی برمن نداری و من نیز چیزی از تو نمیخواهم. ٣- مال وجه المسابقه از طرف دو نفر مسابقهکننده یا چند نفر مسابقه کننده تعیین میشود و آنان باکسی مسابقه میگذارندکه اگرآن نفر سبقت گرفت از آن دو نفر یا آن جماعت، آن مال تعیین شده ازآن او است و اگر از آنان سبقت نگرفت بلکه از او سبقت گرفتند، چیزی از او نمیگیرند و غرامتی نمیدهد. از انس سوال شد ایا شما در زمان پیامبر صلی الله علیه و سلم شرط بندی و گرو و مسابقه میگذاشتی یا خیر؟ ایا پیامبر صلی الله علیه و سلم شرط بندی میکرد؟ گفت آری. بخدای سوگند پیامبر صلی الله علیه و سلم براسبی شرط بستکه آن را “سبحه” مینامیدند که از مردم سبقت جست و خوشحال شد و اظهار تعجب نمود.
صورتهایی که مسابقه و گرو بندی در آنها حرام است شرط بندی و گرو گذاشتن و مسابقه جایز نیست اگر بدینشکل باشدکه هرکس سبقتگرفت و برنده شد، وجه المسابقه را بگیرد و اگر از او سبقتگرفتند و باخت چیزی و غرامتی از او بگیرند، آن اندازه که رفیقش تعیینکرده بود،که بوی بدهد، چون این نوع مراهنه و مسابقه قماری استکه حرام میباشد. پیامبر صلی الله علیه و سلم گفت:" الخیل ثلاثة: فرس للرحمن وفرس للانسان وفرس للشیطان. فأما فرس الرحمن فالذی یرتبط فی سبیل الله فعلفه وروثه وبوله، (وذکر...) ما شاء الله وأما فرس الشیطان: فالذی یقامر أو یراهن علیه.وأما فرس الانسان: فالذی یرتبطه الانسان یلتمس بطنها فهی ستر من الفقر [اسبها سه نوعند یکی ازآن خدا استکه برای جهاد درراه خدا مورد استفاده قرار میگیرد و همه اعمال و کردارش برای صاحبش ثواب و خیر دارد و یکی اسبی استکه برای شیطان استکه بر آن قمار و مراهنه و شرط بندی صورت میگیرد و یکی اسبی استکه از آن انسان استکه انسان آن را ،بخاطر زاییدن نگه میدارد و پوششی است از فقر و تنگ دستی]".
در مسابقه اسب دوانی نباید جلب و جنب باشد صاحبان سنن از عمران بن حصین از پیامبر صلی الله علیه و سلم روایت کردهاندکهگفت: " لا جلب ولا جنب فی الرهان [درمسابقه و شرط بندی اسب دوانی نباید جلب و جنب باشد]". جلب آنست کهکسی را درپی اسب قراردهد تا آن را برسرعت سیر تشویق کند و برانگیزد و جنب آنستکه اسب یدکی و جنیبت همراه داشته باشدکه اگر اولی خسته شد سوار آن شود ابن اویس گفته است: جلب آنستکه در پیرامون اسبکسی را بر جای بگذارد در میدان تا سبقت را برایش احرازکند. و جنب: آنستکه اسبی درکنار اسب باشدکه اسب سوار به وسیله آن خودش را نگه دارد تا مسابقه را ببرد و بهدف برسد. ابو عبید گفت: جنب آنست که سواراسب برهنهای را بصورت جنیبت با خود داشته باشدکهکسی برآن سوار نیست همینکه بهدف و پایان میدان نزدیک شد بر آن اسب برهنه بجهد چون آن کمتر خسته است و در نتیجه مسابقه را ببرد.
به نقل از: فقه السنه ، تأليف سيد سابق، مترجم محمود ابراهيمي، تهران، ناشر مردمسالاري، دوم 1387.
|
بازگشت به ابتدای
صفحه
بازگشت به نتایج قبل
چاپ
این مقاله
ارسال مقاله به دوستان |
|
|
|
|
|