|
|
قال ابن الجوزي ( تلبيس إبليس: 447) عن يحيى بن معاذ يقول: «اجتنب صحبة ثلاثة أصناف من الناس العلماء الغافلين والفقراء المداهنين والمتصوفة الجاهلين». امام ابن جوزی در کتاب "تلبیس ابلیس" آورده: از يحيي بن معاذ نقل است كه فرمود: «از صحبت سه گروه بپرهيزيد: عالمان غافل، فقيران تملق گو و صوفیان جاهل». |
|
فقه>مفاهیم و اصطلاحات فقهی>عُمرَی
شماره مقاله : 689 تعداد مشاهده : 356 تاریخ افزودن مقاله : 20/6/1388
|
عُمرَی =هبه و بخشش مادام العمر عمری نوعی است از هبه و بخشش بدینمعنی که کسی چیزی را بکسی میبخشد، تا زمانیکه او زنده است و هر وقت او مرد، آن چیز مجدداً مال واهب و بخشنده باشد و بملک او برگردد. و با لفظ:" أعمرتک هذا الشئ أو هذه الدار [این چیز یا این خانه را تا عمر داری و تا زنده هستی بتو دادم]"، یعنی درمدت عمر از آن تو باشد. و یا با عباراتی مانند آن، این هبه را انجام دهد.گوینده را “معمر“ و شخص مقابل او را “معمر“ می نامند. پیامبر صلی الله علیه و سلم اندیشه و فکر استرداد مال بخشیده شده بعد ازوفات معمر وکسیکه بوی داده شده؛ باطل اعلامکرده است بلکه در “عمری” ملک یمین دائمی را برای “معمر“ اثباتکرده است تا زمانی که زنده باشد، سپس بعد از مرگش بورثهاش میرسد اگرورثه داشته باشد، و اگرورثه نداشته باشد ازآن بیتالمال است و هرگز بملکیت واهب و “معمر“ برنمیگردد. بروایت از عروه پیامبر صلی الله علیه و سلم گفت: 1-" من أعمر عمرى فهی له ولعقبه یرثها من یرثه من عقبه من بعده. [بهرکس چیزی مادام العمر بخشیده شد، آن چیز از آن او و فررندانش میباشد، پس از مرگش بوارثان او از فررندانش میرسد]". ٢- بروایت از ابوهریره و اخراج بخاری و مسلم و ابوداود و نسائی پیامبر صلی الله علیه و سلم گفت:" العمرى جائزة [بخشش و هبه مادام العمر جایز است]". ٣- بروایت ابوسلمه از جابر پیامبر صلی الله علیه و سلم میگفت: " العمرى لمن وهبت له [هبه و بخشیده شده مادام العمر، ازآنکسی استکه بوی بخشیده شده است]". بخاری و مسلم و ابوداود و نسائی آن را ذکرکردهاند. ٤- باز هم بروایت از او آمده است:" ایما رجل أعمر عمرى له ولعقبه فإنها للذی یعطاها لا ترجع للذی أعطاها لانه أعطى عطاء وقعت فیه المواریث [بهرکس هبه و عطای مادام العمر داده شد، این عطاء و هبه مال او و فرزندان او است چون “عمری” مالکسی استکه بوی داده شده است، دیگر به عطا کننده برنمیگردد چون او عطائی داده استکه ارث بدان تعلقگرفته و ارث و مواریث در آن واقع شده است]". مسلم و ابوداود و ترمذی و نسائی و ابن ماجه آن را ذکرکردهاند. ٥- بروایت ابوداود از طارق مکی آمده است که جابر بن عبدالله گفت. زنی از انصار، فرزندش باغی ازنخلستان خود را بوی داده بود، آن زن مرد پسرش گفت: من این نخلستان را تا زمانی بوی داده بودم، که زنده باشد. او برادرانی داشت پیامبر صلی الله علیه و سلم درباره او حکمکرد وگفت:" هی لها حیاتها وموتها [این نخلستان ازآن زن است، چه درطول حیات و چه پس ازمرگ او یعنی چون مرد جزو ماترک او است]". آن مرد گفت: از آن باغ به وی صدقه میدادم، پیامبر صلی الله علیه و سلم گفت:" ذاک أبعد لک [آن از شما دورتر است]". رای علمای حنفی و شافعی و احمد چنین است. اما مالکگفت: “العمری” تملیک منفعت است، نه رقبه و اصل آن. هرکس مالی را “عمری” قرار داد وگفت: تا زنده هستی ازآن تو باشد، تا زمانیکه عمر دارد ازآن او است و پس از مرگ او ارث،برده نمیشود و جزو ماترک او نیست اگرگفت: از آن تو و فرزندانت باشد جزو میراث و ماترک او میشود. لیکن حدیث بر علیه نظریه او است.
به نقل از: فقه السنه ، تأليف سيد سابق، مترجم محمود ابراهيمي، تهران، ناشر مردمسالاري، دوم 1387.
|
بازگشت به ابتدای
صفحه
بازگشت به نتایج قبل
چاپ
این مقاله
ارسال مقاله به دوستان |
|
|
|
|
|