Untitled Document
 
 
 
  2024 Nov 21

----

19/05/1446

----

1 آذر 1403

 

تبلیغات

حدیث

 

 از أبي خراش أسلمي رضي الله عنه مرفوعا روايت شده كه بيامبر صلى الله عليه و سلم فرمودند: " من هجر أخاه سنة فهو بسفك دمه " (روايت بخاري در كتاب الأدب المفرد حديث رقم 406 و همچنين در كتاب صحيح الجامع رقم 6557)
يعنى: "كسى كه با برادر دينى اش يكسال قهر كند مانند آن است كه خونش را ريخته است".

 معرفی سایت

نوار اسلام
اسلام- پرسش و پاسخ
«مهتدين» (هدايت يافتگان)
اخبار جهان اسلام
تاریخ اسلام
کتابخانه آنلاین عقیده
سایت اسلام تکس - پاسخ به شبهات دینی
خانواده خوشبخت
شبکه جهانی نور
سایت خبری تحلیلی اهل سنت
بیداری اسلامی
صدای اسلام

 

 

 

  سخن سایت

قال ابن الجوزي ( تلبيس إبليس: 447) ‏عن يحيى بن معاذ يقول: «اجتنب صحبة ثلاثة أصناف من الناس العلماء الغافلين والفقراء المداهنين والمتصوفة الجاهلين».
امام ابن جوزی در کتاب "تلبیس ابلیس" آورده: از يحيي بن معاذ نقل است كه فرمود: «از صحبت سه گروه بپرهيزيد: عالمان غافل، فقيران تملق گو و صوفیان جاهل».

لیست الفبایی     
               
چ ج ث ت پ ب ا آ
س ژ ز ر ذ د خ ح
ف غ ع ظ ط ض ص ش
ه و ن م ل گ ک ق
ی
   نمایش مقالات

علم>اشخاص>حنین بن اسحاق

شماره مقاله : 669              تعداد مشاهده : 397             تاریخ افزودن مقاله : 19/6/1388

حُنَین بن اسحاق . مکنی به ابوزید العبادی . یکی مشهورترین اطبای زمان خلفای عباسی است که در زبانهای یونانی و سریانی و عربی تبحر داشت . وی اهل نیشابور و از ایرانیان نصرانی مذهب بود. پس از انتشار اسلام و توسعه ٔ سرزمینهای اسلامی نصارایی که در نقاط مختلف بصورت پراکنده و متفرق میزیستند در حیره مجتمع گشتند و بعنوان «عباده » معروف شدند. حنین نیز یکی ازآنان بود. وی در 149 هَ . ق . تولد یافت و زبان سریانی را در میهن خویش و زبان یونانی را در اسکندریه فراگرفت و برای تحصیل زبان عرب هم سخت کوشید و در بصره از اعاظم ادبا مانند: خلیل بن احمد و غیره استفاده های بلیغ نمود و با امام نحو سیبویه همدرس بود. حتی بزبان فارسی هم آشنائی پیدا کرد و پس از اکمال ادبیات بتحصیل علم فصاحت و بلاغت پرداخت ، آنگاه بقصد تحصیل طب ببغداد عزیمت نمود. در این شهر در نزد یوحنا ابن ماسویه بعلم طب شروع کرد و در اثنای استفاده اشکالات زیاد میکرد تا آنجا که استاد خسته و فرسوده می شد. درنتیجه ، روزی بوی گفت : برای شما بهتر این است که در گوشه ای یک دکان صرافی دائر کنی و بتجارت مشغول شوی ، و انگیزه ٔ این سخن آن بود که تا آنزمان طایفه ٔ عباده اغلب بصرافی و تجارت اشتغال داشتند و طبیب نامداری ازبین آنان برنخاسته بود. حنین پس از این واقعه چند سال از نظرها ناپدید گشت و با تبدیل نام و قیافه بیش از پیش در تحصیل پزشکی جدیت و کوشش کرد تا آنکه پزشکی متبحر و حاذق شد و دوباره در بغداد ظاهر گردید. این بار یوحنا بن ماسویه از مشاهده ٔ اقتدار علمی وی خجل شد و از رفتار سابق خود عذر خواست و درنتیجه ، حنین بزمره ٔ اطبای مشهور بزرگ درآمد و بنای افاده و استفاده با اطبای نامدار زمان را گذارد و بر حسب اقتدار فوق العاده در زبانهای عربی ، یونانی و سریانی بترجمه ٔ کتب پزشکی بعربی آغاز کرد و از حسن اتفاق در همین اوان مأمون خلیفه ٔ زمان با کمال اشتیاق از این کار استقبال مینمود و میخواست که کتب علمی و فنی یونانیان بزبان عرب نقل و ترجمه گردد. کار حنین در دربار خلیفه به اوج عزت و اقبال رسید تا آنجا که گویند بوزن هر کتابی که ترجمه میکرد از دربار خلیفه زر بوی عطا میشد. حنین نه تنها در نظریات علمی پزشکی، بلکه در عمل و معالجه نیز فوق العاده بود چه خود مأمون و چه خلفای پس از وی از خدمات و معالجات وی خرسند و راضی بودند و به اموال و اعتبار زیاد وی را اکرام و بی نیاز میکردند، چنانکه مال و منال فراوان از این راه گرد آورد تا آنجا که کوکب درخشان بخت و اقبال وی چشم اطبای نصرانی زمان و علی الخصوص جبرئیل بن بختیشوع و هوادارانش را خیره کرده بود. از این رو با وی از در مخالفت وناسازگاری درآمده گفتند: حنین اگرچه مترجم بسیار خوبی است ، ولی نمیتوان او را در زمره ٔ اطبای حاذق بشمار آورد. اما این قبیل گفت وگوها مانند طنین مگسی بی اثر ماند. توطئه دیگری در این باره چیدند و آن چنان بود که به متوکل علی اﷲ خلیفه ٔ عصر گفتند: حنین بعقائد نصرانیت پابند نیست تصویر حضرت عیسی و مریم و حواریون را بازیچه ای بیش نمیشمارد. خلیفه برای امتحان تمثال آنان را بوی نشان داد، حنین که مردی حکیم بود در جواب گفت : این یک پرده ٔ نقاشی بیش نیست و استحقاق احترام و عبودیت را ندارد. درنتیجه ٔ این عمل از طرف کشیش بزرگ تکفیر و از کلیسا مردود گشت و خلیفه بحبس و مصادره ٔ اموال وی فرمان داد. و در خلال این خلیفه یعنی متوکل بیمار گردید و اطبای حسود موقع مناسبی پیدا کرده باز بنای فساد را گذاردند تا آنجا که خلیفه در اثر اصرار و ابرام آنان وعده ٔ اعدام حنین را به آنها داد. ولی همان شب در عالم رؤیا حضرت عیسی (ع ) توصیه ٔحنین را بخلیفه فرمود و فردای آنروز علی رغم حاسدان حنین را از زندان بدرآورد و بحرمت و اعتبارش افزود. او با معالجه ٔ مخصوص بخود خلیفه را از بیماری نجات بخشید و درنتیجه بلقب رئیس الاطباء ملقب گردید. این داستان را خود حنین در یکی از مؤلفاتش با قلم بسیار شیوا و مؤثری نقل کرده است . این حکیم نامدار برای تحری نسخ حکمی و طبی بکشور روم سفر کرد و همواره در پی حقیقت میگشت . وی در کحالی نیز مهارت کامل داشت و در تاریخ 264 هَ . ق . در سن 70 درگذشت و دو پسر بنام داود و اسحاق از او ماندند. اسحاق بن حنین در شهرت و نبوغ دست کمی از پدر نداشت و کتابهای حکمی زیاد از یونانی بعربی ترجمه نموده . خلاصه ، حنین تمام متون طبی حکیم بقراط را با همه ٔ شرحهائی که جالینوس به آنها نوشته بزبان عربی ترجمه کرده . علاوه بر این ، بخش مهمی ازاینها را اختصار نموده و تألیفات معتبر دیگری هم دارد. او راست : 1- کتاب العشر مقالات فی العین . 2- کتاب فی العین . 3- اختصار ستة عشر کتابا لجالینوس . 4- کتاب التریاق . 5- اختصار کتاب جالینوس فی الادویةالمفردة. 6- مقالة فی ذکر ما ترجم من کتب جالینوس و بعض ما لم یترجم کتبها. 7- مقالة فی ثبت الکتب التی لم یذکرها جالینوس فیما قاله فی المقالة السابعة من کتاب آراء ابقر وفلاطن . 8- جمل مقالة جالینوس فی اصناف الغلظ الخارج عن الطبیعة. 9- جوامع کتاب جالینوس فی الذبول . 10- جوامع کتاب جالینوس فی کتب ابقراط الصحیحة و غیرالصحیحة. 11- جوامع کتاب جالینوس فی ان الطبیب یجب ان یکون فیلسوفاً. 12- جوامع کتاب جالینوس فی الحث علی تعلم الطب ، جوامع کتاب المنی لجالینوس . 13- ثمار تفسیر جالینوس لکتاب الفصول لابقراط. 14- ثمار تفسیر جالینوس لکتاب تقدمة المعرفة. 15- ثمار تفسیر جالینوس لکتاب ابقراط فی تدبیرالامراض الحادة. 16- ثمارالسبع عشرة مقالة الموجودة من تفسیر جالینوس لکتاب ابیذیمیا لابقراط. 17- ثمار تفسیر جالینوس لکتاب ابقراط فی جراحةالرأس . 18- ثمار تفسیر کتاب قاطیطریون لابقراط. 19- ثمار تفسیر جالینوس لکتاب ابقراط فی الدهور و الازمنة و البلدان . 20- شرح کتاب الهواء و الماء و المساکن لابقراط. 21- شرح کتاب الغذاء لابقراط. 22- ثمارالمقالة الثالثة من تفسیر جالینوس لکتاب طبیعةالانسان لابقراط. 23- ثمار کتاب ابقراط فی المولودین لثمانیة اشهر.24- فصول من کتاب ابیذیمیا. 25- فصول من کتاب الابنیة و البلدان . 26- مقالة فی تدبیر الناقهین . 27- رسالة فی قرص العود. 28- رسالة الی الطیفوری فی قرص الورد.29- کتاب الی المعتمد فیما سأله عنه من الفرق بین الغذاء و الدواء و المسهل . 30- کتاب قوی الاغذیة. 31- کتاب فی کیفیة ادراک الدیانة. 32- مسائل فی البول . 33- مقالة فی تولد الفروج (القروح ). 34- مسائل من کتب المنطق الاربعة. 35- مقالة فی الدلائل علی معرفة کل واحد من الامراض . 36- کتاب فی النبض . 37- کتاب فی الحمیات . 38- کتاب فی معرفة اوجاع المعدة و علاجها. 39- کتاب فی حالات الاعضاء. 40- مقالة فی ماءالبقول . 41- کتاب فی حفظالاسنان و اللثه . 42- کتاب فیمن یولد لثمانیة اشهر. 43- کتاب فی امتحان الاطباء. 44- کتاب فی طبایع الاغذیة و تدبیر الابدان . 45- کتاب فی اسماءالادویة المفردة. 46- کتاب فی مسائل عربیة. 47- کتاب فی تسمیةالاعضاء علی ما رتبها جالینوس . 48- کتاب فی ترکیب العین ، مقالة فی المد و الجزر. 49- کتاب فی افعال الشمس و القمر. 50- کتاب فی تدبیر السوداوین . 51- کتاب فی تدبیرالاصحاء فی المطعم و المشرب . 52- کتاب فی اللبن .53- کتاب فی تدبیر المستسقین . 54- کتاب فی اسرارالادویة المرکبة. 55- کتاب فی اسرارالفلاسفة فی الباء. 56- جوامع کتاب السماء و العالم . 57- کتاب فی المنطق . 58- کتاب فی النحو. 59- مقالة فی خلق الانسان و انه من مصلحته و التفضل علیه جعل محتاجا. 60- کتاب فیما یقراء قبل کتب فلاطن . 61- مقالة فی تولد النار بین الحجرین . 62- کتاب الفوائد. 63- مقالة فی الحمام . 64- مقالة فی الاَّجال . 65- مقالة فی الدغدغه . 66- مقاله فی ضیق النفس . 67- کتاب فی اختلاف الطعوم . 68- کتاب فی تشریح آلات الغذاء. 69- تفسیر کتاب النفخ لابقراط. 70- تفسیر کتاب حفظالصحة لروفس . 71- تفسیر کتاب الادویة المکتومة لجالینوس . 72- رسالة فی دلالة علی التوحید. 73- رسالة الی سلمویه بن بنان عماسئله من ترجمة مقالة جالینوس فی العادات . 74- کتاب فی احکام الاعراب علی مذهب الیونانیین . 75- مقالة فی السبب الذی من اجله صارمیاه البحر مالحة. 76- مقالة فی الالوان . 77- کتاب قاطیغوریاس علی رای ثامسطیوس . 78- مقالة فی تولد الحصاة. 79- مقالة فی اختیارالادویة المحرقة. 80- کتاب فی میاه الحمامات . 81- کتاب نوادرالفلاسفة و الحکما و آداب المعلمین القدماء. 82- مقالة فی تقسیم علل العین . 83- کتاب اختیار ادویةالعین . 84- مقالة فی الصرع . 85- کتاب الفلاحة. 86- مقالة فی الترکیب مما وقفه علیه الفاضلان ابقراط و جالینوس . 87- مقالة تعلق بحفظالصحة و غیرها. 88- کلام فی الاَّثار العلویة. 89- مقالة فی قوس قزح . 90- کتاب تاریخ العالم و المبدء و الانبیاء و الملوک و الامم و الخلفاء و الملوک فی الاسلام . 91- حل بعض شکوک جاسیوس الاسکندرانی علی کتاب الاعضاء الاَّلمة لجالینوس . 92- رسالة فیما اصابه من المحن و الشداء. 93- کتاب الی علی بن یحیی فیما دعاء الیه من دین الاسلام . 94- جوامع ما فی المقالة الاولی و الثانیة و الثالثة من کتاب ابیذیمیا لابقراط، مقالة فی کون الجنین مما جمع من اقاویل جالینوس و ابقراط. 95- جوامع تفسیر القدماء الیونانیین لکتاب ارسطو طالیس فی السماء و العالم .96- مسائل مقدمة لکتاب فرفوریوس المعروف بالمدخل . 97- شرح کتاب الفراسة لارسطوطالیس . 98- کتاب دفع مضارالاغذیة. 99- کتاب الزینة. 100- کتاب خواص الاحجار. 101- کتاب البیطرة. 102- کتاب حفظالاسنان . 103- کتاب فی ادراک حقیقةالادیان . 
از آثاری که شمرده شد، پیداست که نابغه ٔ مبرز تنها بترجمه ٔ آثار بقراط و جالینوس همت نمی گماشته ، بلکه تألیفات و آثار طبی برجسته ٔ زیادی از خویش یادگار گذارده . علاوه بر این ، نه تنها در طب بلکه در علمهای حکمت ، جو، تاریخ طبیعی ، بیطره ، فلسفه و حتی تاریخ و نحو تألیفات گرانبها بوجود آورده و چند ترجمه از یونانی بسریانی نیز داشته که بعد از وی بعربی ترجمه شده است . تلامذه ٔ برجسته ای زیر دست او پرورش یافته اند که دو فرزند، کاتب و همشیره زاده اش حبیش الاعسم هم از آنجمله میباشند. ابن الندیم گوید: یکی از خوشبختی های حنین این است که تمام منقولات حبیش بن الحسن الاعسم و عیسی بن یحیی و غیر آن دو را بعربی ، نسبت به حنین میدهند و چون به فهرست کتب جالینوس که حنین برای علی بن یحیی نوشته است ، مراجعه می کنیم می بینیم که نقلهای حنین همه بسریانی است و گاهی نقلهای دیگران را بعربی اصلاح و تصفح کرده است . رجوع به فهرست ابن الندیم و تاریخ الحکماء قفطی و تاریخ ادبیات ایران ص 230 و طبقات قاضی صاعد اندلسی و روضات الجنات ص 264 و تتمه ٔ صوان الحکمه ص 3 ببعد و تذکره ٔ داود ضریر انطاکی ج 1 ص 20 و عیون الانباء و قاموس الاعلام ترکی شود.
(دهخدا)



 
بازگشت به ابتدای صفحه     بازگشت به نتایج قبل                       چاپ این مقاله      ارسال مقاله به دوستان

اقوال بزرگان     

از حسن بن علی رضی الله عنه  درباره‌ی سکوت پرسیدند؛ پاسخ داد: «سکوت، پوشش چشم و زیور آبروست؛ و کسی که سکوت می‌کند، هم خودش، راحت و آسوده است و هم دوست و هم‌نشینش». من أقوال الصحابة، ص67.

تبلیغات

 

منوی اصلی

  صفحه ی اصلی  
 جستجو  
  روز شمار وقايع
  عضویت در خبرنامه  
پیشنهادات وانتقادات  
همكارى با سايت  
ارتباط با ما  
 درباره ی ما  
 

تبیلغات

آمار

خلاصه آمار بازدیدها

امروز : 18632
دیروز : 5614
بازدید کل: 8808791

تعداد کل اعضا : 608

تعداد کل مقالات : 11123

ساعت

نظر سنجی

كداميك از كانال‌هاى اهل سنت فارسى را بيشتر مي‌پسنديد؟

كانال فارسى نور

كانال فارسى كلمه

كانال فارسى وصال

نمایش نتــایج
نتــایج قبل
 
.محفوظ است islamwebpedia.com تمامی حقوق برای سایت
All Rights Reserved © 2009-2010