|
|
قال ابن الجوزي ( تلبيس إبليس: 447) عن يحيى بن معاذ يقول: «اجتنب صحبة ثلاثة أصناف من الناس العلماء الغافلين والفقراء المداهنين والمتصوفة الجاهلين». امام ابن جوزی در کتاب "تلبیس ابلیس" آورده: از يحيي بن معاذ نقل است كه فرمود: «از صحبت سه گروه بپرهيزيد: عالمان غافل، فقيران تملق گو و صوفیان جاهل». |
|
تاریخ اسلام>مسائل تاریخ اسلام>اسلام > برتری دریا نوردی مسلمانان
شماره مقاله : 6566 تعداد مشاهده : 272 تاریخ افزودن مقاله : 5/8/1389
|
برتری دریا نوردی مسلمانان
قرن سوم هجری عصر برتری و تفوق دریایی مسلمانان بود – دریای مدیترانه (بحرالروم) با سواحل وسیع خود در شرق و غرب و جنوب مرزهای اسلامی، میدان این تفوق و برتری بود. مسلمانان در آغاز کار، جنگهای دریائی خود را با تردید و هراس از دریا گذراندند، ولی هنوز نیم قرن از جنگ نخستین نگذشته بود که دریا برای آنان مانند خشکی، صحنه نبردها و فتوحات درخشان گردید. در زمان عثمان ذیالنورین رضی الله عنه بود که ناوگان اسلامی به منظور فتح جزائر نزدیک به مرزهای اسلامی، حملات خود را آغاز کردند، در سال 28 یا 29 هجری مسلمانان در جزیره قبرس جنگیدند، و بر اهالی مسیحی آن «جزیه» بستند. سپس در سال 32 با ناوگان سنگین خود آن را فتح کردند. متعاقب آن برای نخستین بار به جزیره «سیسیل» (که عرب آن را صقلیه مینامد) لشگر کشیدند و جزیره ردس را گشودند، چند سال بعد در جزائر «کرت» و «سیسیل» و «ساردنی» جنگیدند و جزایر (مانورکا، مایورکا، ایبسا) را فتح کردند. در آغاز قرن نهم میلادی مسلمانان فرمانروای مدیترانه بودند، و آبهای جنوبی و میانه آن دریای وسیع را که در وسط عالم قدیم قرار داشت، در اختیار داشتند. دولتهای قدیم در آن زمان در نوعی از اضطراب به سر میبردند، و جنگهای خانوادگی همه ملتها را فرا گرفته بود. از امتیازات مهم این عصر، شیوع جنگهای دریائی و فزونی قوای نیرومند رزمی بود که دولتها را در معرض خطر قرار میداد. دریای مدیترانه مرکز این جنگها به شمار میرفت، و سواحل ثروتمند آن هدف حملات دریائی بود. بیشتر این قوای رزمنده که دریای مدیترانه را صحنهی پیکار خود قرار میداد، تعلق به مسلمانان داشت. عملیات پی در پی مسلمین بیش از دو قرن سواحل مسیحینشین مدیترانه را در معرض رعب و هراس قرار داده، و بسیاری از دولتها را دچار تشویش و نگرانی ساخته بود. آبهای ایتالیا و روم شرقی (بیزانس) بیشتر هدف حملات قرار میگرفت. فتح جزیره کرت چنانکه گفتیم مسلمانان حملات دریائی خود را از جزائر نزدیک به سواحل خود آغاز کردند. مانند «قبرس» و «ردس» که آن را در حملات اولیه متصرف شدند. مسلمین چند بار به جزیره «کرت» نیز لشکر کشیدند و فتح کامل آن در رمضان سال 202 هـ به وسیله گروهی از مسلمانان اسپانیا که در جنوب شهر «قرطبه» میزیستند انجام گرفت. این عده در «قرطبه» پایتخت اسپانیا بر ضد «حکم» خلیفه اموی اندلس قیام کردند، ولی حکم بر آنها غلبه یافت. بسیاری را دستگیر نمود و بقیه را پراکنده ساخت. به دستور وی خانههای آنان ویران شد و هرچه باقی ماند طعمه حریق گردید. سپس دستور داد که بازماندگان آنها فوراً قرطبه را ترک گویند بدینگونه انقلابیون از اسپانیا آواره شدند، و از جمله به مغرب (شمال افریقا) کوچ کردند، ولی بیشتر آنها با کشتی خود را به مصر رساندند و در بندر اسکندریه فرود آمدند. این مهاجران کم کم در جنگهای داخلی شرکت جستند، و توانستند اسکندریه را از دست حکمران آن خارج سازند، و آن را پایگاه حملات خود به مجمع الجزایر دریای اژه قرار دهند. هنگامی عبدالله بن طاهر فرمانده اعزامی «مأمون» خلیفه عباسی برای سرکوبی شورشیان وارد مصر شد، اینان ناگزیر به ترک اسکندریه شدند (212 هـ). گروهی از این جماعت چند سال قبل از آن به جزیره کرت (که عرب آن را اقریطش میخواند) هجوم برده، و قسمتی از آن را تصرف نموده و در آن سکنی گزیده بودند. در این هنگام نیز بازماندگان آنها چارهای جز این ندیدند که به رفقای خود در جزیرهی مزبور ملحق شوند تا بقیه جزیره را که از ثروت و نعمت آن آگاهی داشتند، فتح کنند. این عده که در حدود ده هزار جنگجو بودند، در چهل کشتی جنگی به فرماندهی دریا نورد مشهور ابوعمر حفص بن عیسی اندلسی آبهای اسکندریه را ترک گفتند، و در اواخر سال 212 هـ یکباره به جزیره «کرت» حمله بردند. حکمران رومی جزیره گریخت و به دنبال آن مقاومت اهالی درهم شکست و جزیره به تصرف مسلمین درآمد. چون در آن هنگام امپراطور روم «میخائیل دوم» مشغول سرکوبی شورشیان داخلی بود، فرصت نیافت قوائی برای کمک اهالی کرت گسیل بارد. مورخان بیزانسی مینویسند: «فرمانده جنگجویان اسلام وقتی وارد جزیره شد، دستور داد کشتیها را بسوزانند و چون سربازانش به وی اعتراض کردند در پاسخ آنها گفت: برای چه اعتراض میکنید؟ من شما را به سرزمینی آوردهام که سرشار از شیر و عسل است. این سرزمین شماست. در اینجا بمانید و آن را اقامتگاه خود قرار دهید». سربازان گفتند: فرزندانمان را چه کنیم؟ فرمانده پاسخ داد: «زنان و دختران این جزیره به عقد شما درمیآیند و شما نیز پدران نسل آینده این جزیره خواهید بود»! آنها نیز در جزیره «کرت» سکونت نمودند، و لشکرگاه خود را با خندق بزرگی محصور کردند که در زبان کرتی نیز به نام «خندق» مشهور شد، و بعدها غربیها آن را تغییر داده و «کاندیا» نامیدند. مسلمانان اسپانیا در جزیره «کرت» حکومت جدیدی تشکیل دادند، و از آن پایگاه به جزایر مجاور حمله میبردند بعدها سیل جنگجویان از کلیه مرزهای اسلامی به «کرت» هجوم آوردند. امپراطور روم که از خطر حملات آنها بستوه آمده بود، سپاهی انبوه به فرماندهی امیر البحر خود «اوریفاس» برای عقبراندن آنها اعزام داشت و این فرمانده توانست، مهاجمین را عقب براند، ولی خود از برابر جنگجویان جزیره عقب نشست، بار دیگر امپراطور «تیوفیلوس» حمله بزرگی به جزیره کرت نمود ولی مسلمانان سپاهیان او را نزدیک «تاسوس» در هم شکستند. مسلمین قریب یکصد و پنجاه سال در «کرت» اقامت داشتند. در این مدت نبردهای دریائی آنها، جزائر دریای اژه را به تنگ آورده بود، تا این که یونانیها در زمان امپراطور «رومانوس دوم» به سال 350 هـ جزیره کرت را از تصرف مسلمین خارج ساختند([1]). فتح سیسیل و ساردنی، و کرس و جنوب ایتالیا در همان اوقات که جزیرهی «کرت» فتح شد، مسلمانان جزیره سیسیل را نیز تصرف نمودند و دولتی درخشان در آن تأسیس کردند. سه جزیره بزرگ سیسیل (صقیله) و ساردنی (سردانیه) و کرس (کورسکیا) واقع در وسط دریای مدیترانه (بحرالروم) به واسطه اهمیت و ثروتی که داشت پیوسته در معرض تاخت و تاز جنگجویان بود، و از سواحل افریقا و اسپانیا (اندلس) مورد حمله قرار میگرفت این حملات به صورت جنگهای منظم نبود، بیشتر اوقات جنگجویان را عدهای از مجاهدین و دریانوردان تشکیل میدادند، به همانگونه که بعدها بسیاری از دریانوردان انگلیسی و اسپانیائی در قرن شانزدهم میلادی معمول داشتند. «سیسیل» در آن عصر تحت قیمومیت بیزانس یعنی روم شرقی میزیست، ولی «ساردنی» و «کرس» رسماً از روم اطاعت میکرد. فرانسویان «کرس» را تصرف کردند و «ساردنی» نیز تحت الحمایه آنها قرار گرفت. با این که خلفای اموی شام و سایر مسلمانان بارها این سه جزیره را مورد حمله قرار دادند ولی نظر به اهمیت موقع جزائر مزبور و دوری آنها از سواحل افریقا و اسپانیای اسلامی و قلت نفرات سربازان اسلام و طبیعت این جنگها قدرت نیافتند به آنها دست یابند. ولی در اوائل قرن سوم هجری ناوگان جنگی اسلام در شمال افریقا و اسپانیا از لحاظ نیرومندی و آمادگی رزمی به میزانی رسید که سابقه نداشت. حملات نورمانیها به سواحل اسپانیا حکومت اسلامی «قرطبه» را بر آن داشت که دست به تأسیس نیروی دریائی نیرومندی بزند تا مرزهای خود را حفظ کند و بتواند با تعرض دریائی دشمن معامله به مثل نماید. دولت «اغلبی» تونس نیز نیروی دریائی قابل ملاحظهای برای نگاهداری سواحل خود از حملات رومیها و فرانسویان بوجود آورد. اغلبیها از «تونس» که آبهای دریای مدیترانه را تحت فرمان داشتند ناوگان نیرومند آنها در این آبها یعنی از جزیره فلوریه گالیبار تا ساردنی و کرس آمد و رفت مینمود. و سواحل آنها را مورد حمله قرار میداد. بیش از همه جزیره «سیسیل» نظر به نزدیکی به افریقا و اهمیت داخلی آن، مورد توجه اغلبیها بود و پیوسته در انتظار فرصت برای تصرف آن بودند. ماجرای فتح جزیره سیسیل بدینگونه بود که فرمانده ناوگان روم به نام «فیمی» مورد خشم امپراطور واقع شد و به حکمران مسلمان تونس «زیاده الله بن اغلب» ملتجی گشت. حکمران اغلبی نیز «اسد بن فرات» را که اصلا از مردم «غرناطه» اسپانیا بود و در ایام جوانی از مشرق به آن جا رفته بود، و سرداری بزرگ و دریا نوردی مشهور و دانشمندی عالیقدر به شمار میرفت مأمور فتح «سیسیل» کرد. «اسد بن فرات» قبلا نیز چند بار در جزایر دریای مدیترانه پیکار کرده بود و به گفته ابن خلدون جزیره «قوصره» را گشود([2]) حکمران اغلبی فرمان جهاد صادر کرد، همه جنگجویان نیز دعوت او را اجابت کردند. از تمام سواحل مملکت کشتی جنگی جمعآوری شد. و در سال 212 هـ امیرالبحر مسلمین «اسد بن فرات» با نیروی دریائی عظیم خود در ساحل «پازرو» که نزدیکترین قسمت ساحلی سیسیل به افریقا بود، پیاده شد سپس بدون این که از سپاهیان رومی تحت فرمان «فیمی» که به منظور کمک به وی همراه او آمده بود، استمداد کند با سپاهیان خود، به قسمت جنوبی جزیره حمله برد. بسیاری از دژها را تصرف کرد و شهرهای سرقوسه (سیراکوسا) و «پالرمو» را محاصره نمود، در میان سربازان اسد بن فرات و رومیها جنگهای سختی درگرفت، امپراطور روم نیروهای امدادی برای تقویت رومیها گسیل داشت و بدینوسیله وضع مسلمانان سخت به مخاطره افتاد، چندین بار شکست خوردند، و بسیاری از آنها به واسطه شیوع بیماری وبا مردند که از جمله سردار آنها اسد بن فرات بود (213 هـ). رومیان نیر فرصت را غنیمت شمرده محاصره مسلمین را تنگتر نمودند، ولی از طرف دولت «اغلبی» نیروی امدادی برای مسلمانان رسید و همان موقع نیز ناوگانی از مجاهدان اندلس (اسپانیا) به آنها پیوست (214 هـ) . مسلمانان حمله را از سر گرفتند و «پالرمو» را مجدداً فتح کردند. دولت «اغلبی» پیوسته نیروی امدادی برای مجاهدان مسلمین میفرستاد، و سربازان اسلام نیز قلعهها و دژهای سیسیل را یکی بعد از دیگری میگشودند. با این وصف پیشروی آنها برای تصرف سراسر جزیره به واسطه کوهستانیبودن منطقه، به کندی انجام میگرفت. ناچار در آن قسمت که فتح کرده بودند استقرار یافتند، و حکومتی تأسیس کردند که تا فتح آخرین پایگاه جزیره یعنی «سرقوسه» در سال 224 هجری دوام داشت. دولت اسلامی سیسیل به مدت دو قرن باقی بود. جزیره مزبور در سایه حکومت اسلامی تمدن درخشانی یافت و به صورت منبع سرشاری درآمد، و با علوم و تجارت و صنعت خود میدرخشید، تا این که به واسطه ضعف و سستی که در ارکان آن دولت کوچک اسلامی راه یافت، در سال 464 هـ «رجر» نورمانی آن را از چنگ مسلمانان درآورد، و بدینگونه دولت اسلامی سیسیل سقوط کرد. تفوق دریائی مسلمانان در قرن سوم هجری تمدن اسلام تا مدتی بعد از آن که «سیسیل» به دست «نورمان»های فرنگی افتاد، نیز باقی بود و همچنان میدرخشید. امیران نورمانی نیز دارای دیدی وسیع بودند. برتری تمدن اسلامی را مورد توجه قرار دادند و از علوم و معارف مسلمین بهرهها بردند. به همین جهت بازماندگان مهاجرین مسلمان توانستند در سایه حکومت «ورمان»ها با آسایش زندگی نمایند، و روش و دانش خویش را نگاه دارند، تا جائی که «دوک رجر دوم» پسر فاتح جزیره گروهی از مسلمانان محلی سیسیل و افریقا و اسپانیا را در دربار خود به کار گماشت. سرآمد اینان دانشمند و جغرافیدان بزرگ محمد بن عبدالله ادریسی مشهور به «شریف ادریسی» بود. دوک مزبور ادریسی را به دربار خود دعوت نمود و مورد احترام بسیار قرار داد، دوک از ادریسی خواست کرهای به شکل زمین از نقره خالص برای او بسازد، و نقشه هفت اقلیم را که پایه تقسیم جغرافی قدیم بود، به روی آن ترسیم کند. دانشمند مسلمان نیز به بهترین وجه از عهده این کار مهم برآمد و از «دوک» به دریافت بزرگترین پاداشها نائل گردید. دوک سپس از ادریسی خواست کتابی جامع در جغرافی، مشتمل بر کیفیت شهرهای کره زمین و شکلهای آن و دریاها و کوهها و خصوصیات هریک و چگونگی زندگی سکنه زمین بنویسد. ادریسی نیز کتاب بزرگ جغرافی خود را به نام نزهه المشتاق فی اختراق الآفاق که نام او را جاوید گذاشته است، نوشت و اندکی پیش از وفات دوک به سال 1154 م از نگارش آن فراغت یافت. چون نگارش این کتاب بزرگ به درخواست و تشویق دوک انجام گرفته بود، ادریسی در مقدمه کتاب، آن را به وی اهداء کرده و به نام دیگر «کتاب رجار» نامید، یعنی دانشمندی مسلمان به تشویق امیری غربی کتابی بدانگونه تألیف کرده است. کتاب «نزهه المشتاق» ادریسی به عنوان بزرگترین کتاب جغرافی قرون وسطی شناخته شده است، و مشتمل بر چندین جلد بزرگ میباشد این کتاب در عصری که تألیف گردید، یکی از بزرگترین همکاری علمی شرق و غرب بود([3]). *** سیسیل از موقعی که توسط مسلمانان فتح شد، به صورت پایگاهی برای حملات و جنگهای دریائی بزرگی درآمد. به این معنی که دولت اغلبی افریقا یا حکمرانان مسلمان سیسیل، دستههائی از جنگجویان مسلمین را برای جنگ در مرزها و سواحل ایتالیا، سازمان میدادند. این حملات دائماً در سواحل شرقی و غربی ایتالیا بود. در سال 229 هـ بر اثر کشمکش دو تن از امیران «لومباردیه» برای تصاحب امیرنشین بنفونتوم (جنوب ایتالیا) یکی از آنان از حکمران مسلمان سیسیل فضل بن جعفر برای سرکوبی رقیب خود کمک خواست، حکمران مسلمان نیز با یک حمله پیگیر به «کلابریا» که عرب آن را (قلوریه) میخواند واقع در انتهای جنوب ایتالیا و ساحل باری (باره) را تصرف نمود و در آنجا استقرار یافت. سپس آن را به صورت یک پایگاه نیرومند دریائی، در آن آبها درآورد. متعاقب آن «فضل بن جعفر» به سواحل «کلابریا» دست یافت و بر اغلب شهرهای آن مالیات (جزیه) بست. در سال 232 هـ حمله دریائی دیگری توسط مسلمانان سیسیل به سواحل غربی ایتالیا انجام گرفت، و بعد از آن که نواحی آن اشغال شد و «فوندی» را تصرف نمودند، در مقابل مصب رود «شفیری» قرار گرفتند، آنگاه وارد «رم» شدند، و کلیسای معروف پطرس و پولس را که در آن موقع در خارج «رم» بود تصرف نمودند. رم (عروس جهان) فقط توانست با سپاه امپراطور لوئی دوم پادشاه فرانسه در سال (850 م) دست به کار محاصره «چایتا» شود پاپ لیون چهارم نیز ناگزیر به تحکیم موقعیت دفاعی زاویه واتیکان گردید. بدینگونه کلیساهای پولس و پطرس ضمیمه شهر جدید شد که به نام پاک مزبور معروف به (شهرلیون) شد([4]). در همان موقع مسلمانان بر مرزهای «تارانتو» (تارانت) و راجوزا (رگوسا) واقع در سواحل دریای آدریاتیک شرقی دست یافتند. متعاقب آن سواحل دیگر ایتالیا مورد حملات پی در پی دریائی مسلمین قرار گرفت، تا جائی که ساکنان آن ناگزیر شدند در طول ساحل، برجها و قلعههای نیرومندی به وجود آورند، تا بتوانند از هجوم مسلمانان جلوگیری نمایند. این برجها و قلعهها بسیار مرتفع بود، تا آتشی که از پای برج و قلعه میافروختند به بالای آن نرسد؛ ایتالیا در این عصر پیوسته در بیم و هراس حملات مسلمانان به سر میبرد، و پریشانی به همه طبقات مردم آن سرایت کرده بود([5]). حملات دریائی مسلمانان در مشرق مدیترانه، کمتر از آبهای ایتالیا نبود؛ زیرا در آبهای شرقی نیز چندین بار میان نیروهای دریائی مسلمین و روم شرقی (بیزانس) پیکار دریائی روی داد. بزرگترین دریا نورد مسلمان در اواخر قرن سوم هجری بزرگترین دریا نورد مسلمان در مشرق مدیترانه عرض اندام کرد. این دریانورد بزرگ را تواریخ بیزانسی به نام لیون طرابلی (Leon of Tripolis) میشناسد، و از حملات جسورانه و جنگهای دریائی او در مرزهای دولت بیزانس (روم شرقی) با وحشت و اضطرابی که این جنگها در دولت روم و مرزهای آن پدید آورد، سخن میگوید. لیون طرابلسی کیست؟ ما پس از تحقیق و بررسیها قطع پیدا کرده ایم که وی همان امیر البحر و فرماندهی است که مورخان اسلامی نام «غلام زرافه» به او داده اند، تواریخ اسلامی نمیگوید وی اهل کجا بوده، ولی تواریخ بیزانسی میگوید: لیون در «اتالیا» از نواحی «بامفلیا» واقع در جنوب آسیای صغیر متولد گردید. در اوائل سن وارد اجتماعات مسلمانان شد، و دین اسلام را پذیرفت، و در طرابلس شام متوطن گردید([6]). لیون از آغاز جوانی در روی عرشه کشتیها پرورش یافت، و درسهای دریا نوردی خود را در میان دریا آموخت! او از همان زمان جوانی در بسیاری از حملات دریائی مسلمانان به سواحل مجمع الجزائر دریای اژه و حدود جزائر آنجا شرکت جست. آنگاه به شهر «طرسوس» منتقل گردید و ماهرترین و شجاعترین دریا نوردان مسلمین تحت فرماندهی وی قرار گرفتند. وی «طرسوس» را به صورت مرکز سفرهای دریائی واسکله کشتیهای خود درآورد. بدینگونه نیروی دریائی کوبندهای به وجود آورد که دولت بیزانس و حدود روم شرقی از وحشت آن آرامش نداشت. بزرگترین جنگ لیون طرابلسی یا «غلام زرافه» نبرد دریائی تسالونکیا([7]) در سال 291 هجری است، تواریخ اسلامی به طور اجمال میگوید: «در سال (291 هـ) فرمانده معروف به «غلام زرافه» از طرسوس به بلاد روم حمله برد و شهر انطاکیه را که در ردیف قسطنطنیه بود فتح کرد، و پنج هزار نفر از اسراءِ مسلمین را از چنگ رومیان آزاد ساخت. به علاوه شصت کشتی رومی را با ثروت و کالا به غنیمت گرفت و آنها را با غنائم میان سربازان خود تقسیم نمود([8]). این انطاکیه همان «تسالونیکا» است نه انطاکیه شام که در آن روز مرز اسلام بود. لیون طرابلسی در 24 سپتامبر سال 904 به طرابلس رسید و از آنجا به «طرسوس» که پایگاه آزادساختن یا مبادله اسیران مسلمین و رومیان بود آمد. در آنجا اشراف «تسالونیکا» با اسیران مبادله شدند، از جمله «کامنیاتس» مورخ بود که داستان این جنگ را از نوشتههای او استخراج کردیم([9]). این بود گوشهای از سرگذشت دریا نوردان مسلمین. از نقل این وقایع میبینیم که برتری دریا نوردی در دریای روم (مدیترانه) مدتهای طولانی منحصر به مسلمین بوده است.
[1]- نگاه کنید به بخش «فتح اقریطش» در فتوح البدان بلاذری ص 278 و کامل ابن اثیر ج 6 ص 135 و تاریخ ابن خلدون ج 4، ص 211. [2]- مقدمه صفحة 211 – جزیرة قوصره همین جزیره پنتلاریا Pantellaria است. [3]- خلاصهای از این کتاب در سال 1592 در «رم» منتشر شد و قسمتهای مخصوص جغرافیای اسپانیا و افریقا و ایتالیا و سیسیل نیز منتشر شده است. اخیراً هیئتی از خاورشناسان برای چاپ و انتشار همگی آن شروع به کار کرده اند. [4]- در فصل (پیکار مسلمانان در رم) راجع به این موضوع به تفصیل سخن میگوئیم. [5]- تاریخ ابن خلدون ج 4 ص 202 و کامل ابن اثیر ج 6 ص 177. [6]- Finlay: ibid – Book ll- s Li [7]- تسالونیکا یا تسالونکی. مرز جدید «سلانیک» است در آن عصر این شهر بعد از قسطنطنیه بزرگترین و غنیترین مرز دولت روم شرقی به شمار میرفت و سکنه آن در آن ایام بالغ بر 250 هزار نفر بود. [8]- کامل ابن اثیر ج 7 ص 176 و تاریخ ابن خلدون ج 3 ص 357. [9]- آزادساختن و مبادلهی اسیران مسلمین و نصارا میان خلفای اسلامی و دولت روم شرقی به طور رسمی انجام میگرفت. این کار پیوسته در یکی از حدود شام یا آناطولی جریان داشت. از این راه دهها هزار تن از اسیران جنگی مسلمین و به همانگونه از نصارا آزاد میگردید. (مترجم)
از کتاب: صحنههای تکاندهنده در تاریخ اسلام (ترجمه فارسی مواقف حاسمه فی تاریخ الإسلام)، تألیف: محمد عبدالله عنان، ترجمه: علی دوانی
|
بازگشت به ابتدای
صفحه
بازگشت به نتایج قبل
چاپ
این مقاله
ارسال مقاله به دوستان |
|
|
|
|
|