Untitled Document
 
 
 
  2024 Nov 21

----

19/05/1446

----

1 آذر 1403

 

تبلیغات

حدیث

 

پيامبر صلى الله عليه و سلم كه فرمودند: " أنا وكافل اليتيم في الجنة هكذا" وأشار بالسبابة والوسطى وفرج بينهما شيئا (روايت بخاري)، يعنى: " من و كافل (سرپرست) يتيم مانند اين در بهشت هستيم " و سپس انگشت اشاره و وسط را نشان داد و بين آنها فاصله انداخت) 

 معرفی سایت

نوار اسلام
اسلام- پرسش و پاسخ
«مهتدين» (هدايت يافتگان)
اخبار جهان اسلام
تاریخ اسلام
کتابخانه آنلاین عقیده
سایت اسلام تکس - پاسخ به شبهات دینی
خانواده خوشبخت
شبکه جهانی نور
سایت خبری تحلیلی اهل سنت
بیداری اسلامی
صدای اسلام

 

 

 

  سخن سایت

قال ابن الجوزي ( تلبيس إبليس: 447) ‏عن يحيى بن معاذ يقول: «اجتنب صحبة ثلاثة أصناف من الناس العلماء الغافلين والفقراء المداهنين والمتصوفة الجاهلين».
امام ابن جوزی در کتاب "تلبیس ابلیس" آورده: از يحيي بن معاذ نقل است كه فرمود: «از صحبت سه گروه بپرهيزيد: عالمان غافل، فقيران تملق گو و صوفیان جاهل».

لیست الفبایی     
               
چ ج ث ت پ ب ا آ
س ژ ز ر ذ د خ ح
ف غ ع ظ ط ض ص ش
ه و ن م ل گ ک ق
ی
   نمایش مقالات

فقه>مفاهیم و اصطلاحات فقهی>لباس

شماره مقاله : 647              تعداد مشاهده : 761             تاریخ افزودن مقاله : 18/6/1388

لباس و پوشاک 
لباس و پوشاک از جمله نعمتهائی است‌که خدا به انسان ارزانی داشته است خدا گوید:" یا بنی آدم قد أنزلنا علیکم لباسا یواری سوآتکم وریشا ولباس التقوى ذلک خیر ذلک من ایات الله لعلهم یذکرون   اعراف ٢٦ [‌ای فرزندان آدم بدرستی ما لباسی برای شما فرو فرستادیم و شما را بساختن لباس هدایت‌کردیم‌،‌که اندام شما را می‌پوشاند و مایه زینت و آراستگی شما است و لیکن لباس و جامه پرهیزگاری و تقوی بهترین لباس است‌، اینها همه از ایات خدا است‌، شاید متذکر نعمتهای او شوند]"‌.
شایسته است‌که لباس نیکو و زیبا و تمیز باشد خداوند می‌فرماید:
" یا بنی آدم خذوا زینتکم عند کل مسجد وکلوا واشربوا ولا تسرفوا إنه لا یحب المسرفین ".
" قل من حرم زینة الله التی أخرج لعباده والطیبات من الرزق قل هی للذین آمنوا فی الحیاة الدنیا خالصة
یوم القیامة کذلک نفصل الایات لقوم یعلمون   اعراف ٣١-‌٣٠ [‌ای فرزندان آدم زینت و جامه زینتی خود را به‌هنگام رفتن ‌به ‌مسجد و بهنگام نماز و عبادت با خود دارید و بخورید و بیاشامید و اسراف نکنید که خداوند مسرفان را دوست نمی‌دارد: بگو چه‌کسی زینتهای الهی راکه برای بندگان خود آفریده و روزیهای پاکیزه را حرام‌کرده است‌؟ بگو اینها در زندگی دنیا برای‌کسانی است‌که ایمان آورده‌اند (‌اگرچه دیگران نیز با آنها مشارکت دارند ولی‌) در قیامت خالص و ویژه مومنان‌خواهد بود اینچنین ایات خود را برای‌کسانی‌که آگاهند شرح می‌دهیم‌]".
بروایت ابن مسعود پیامبر صلی الله علیه و سلم  گفت‌:" لایدخل الجنة من کان فی قلبه مثقال ذرة من کبر  [‌هرکس باندازه یک ذره تکبر در قلبش باشد داخل بهشت‌ نمی‌شود]"‌. مردی گفت‌: انسان دوست داردکه جامه و لباسش نیکو و زیبا و کفشش نیکو باشد. ایا   اینهم جزو تکبر است‌؟ پیامبر صلی الله علیه و سلم  گفت‌: ‌’‌’ إن الله جمیل یحب الجمال.
الکبر بطر الحق وغمط الناس  [بیگمان خداوند در همه چیز آراسته است و آراستگی را دوست دارد، و تکبر عبارت است از انکار حق و تحقیر نمودن و نادیده‌ گرفتن مردم‌]"‌. و بروایت ترمذی آمده است‌که پیامبر صلی الله علیه و سلم  گفت‌:" إن الله الطیب یحب الطیب، نظیف یحب النطافة، کریم یحب الکرم جواد یحب الجود فنظفوا افنیتکم ولا تشبهوا بالیهود  [‌براستی خداوند پاک است و پاکی و پاکیزگی را دوست می‌دارد و نظیف و پاکیزه است و نظافت را دوست می‌دارد و کریم است و کریمان را دوست دارد و بخشنده است و بخشندگان را دوست دارد پس حیاط خانه‌هایتان را پاکیزه و نظیف‌کنید و چون یهودان مباشید و بدانان تشبه مکنید]‌’‌’‌.
 
حکم شرعی لباس 
بعضی از لباس واجب و بعضی پسندیده و مندوب و بعضی حرام است‌.
لباس و‌اجب‌: لباسی‌که ستر عورت‌کند و سرما وگرما و ضرر را دفع‌کند، واجب است‌. حکیم بن حزام از پدرش روایت‌ کرده ‌که‌گفتم‌: ای رسول الله ‌کجای عورتهای خویش را و از چه‌کسانی بپوشانیم‌؟
فرمود عورت خویش را حفظ‌ کن و بپوشان‌، مگر از زنت و همسرت و کسی‌که “‌ملک یمین‌” شما است‌،‌گفتم ای رسول الله اگر قومی با هم مختلط و درهم بودند؟ گفت‌: اگر توانستی‌که کسی عورت ترا نبیند، این‌کار را بکن‌،‌گفتم‌: اگر در خلوت بودیم چطور؟‌گفت‌: خداوند که هست وخداوند شایسته‌تر است باینکه ازاو شرم و حیاکرد. بروایت احمد و ابوداود و ابن ماجه و ترمذی و تصحیح حاکم و تحسین ترمذ ی .
 
لباس مندوب و پسندیده 
لباس مندوب و پسندیده‌، لباسی است‌که زینت وآراستگی داشته باشد بروایت  ابوالدرداء پیامبر صلی الله علیه و سلم  گفت‌:" إنکم قادمون على إخوانکم فأصلحوا رحالکم وأصلحوا لباسکم حتى تکونوا کأنکم شامة فی الناس فإن الله لا یحب الفحش ولا التفحش [‌شما بر برادران خویش وارد می‌شوید و فرود می‌ایید، پس زین و برگ خویش و جامه و لباس خویش را اصلاح‌کنید، تا اینکه همچون خال‌، زینت مردم باشید و برجسته و مشخص بنظر مردم ایید، براستی خداوند قباحت و زشتی قول و فعل و شکل را دوست نمی‌دارد]"‌. بروایت ابوالاحوص از پدرش آمده است‌که‌گفت‌: بحضور پیامبر صلی الله علیه و سلم  رفتم در حالیکه لباس و جامه حقیری داشتم ‌گفت‌: ایا تو مال دنیا داری‌؟ گفتم‌: آری‌.گفت‌: چه نوع مالی‌؟‌گفتم‌: خداوند شتر وگوسفند واسب و برده بمن ارزانی داشته است گفت‌: حالاکه خداوند مالی بتو داده است لازم است که اثر نعمت و کرامت خداوند بر تو دیده شود. بروایت ابوداود. 
و آراستگی لباس و زینت متعادل و مباح‌، بویژه بهنگام عبادت و در نمازجمعه و نماز عیدها و در مجامع عمومی‌، تاکید بیشتری دارد. بروایت محمد بن یحیی بن حبان پیامبر صلی الله علیه و سلم  گفت‌:" ما على أحدکم إن وجد  أن یتخذ ثوبین لیوم الجمعة سوی ثوبی مهنته  [‌بر شما باکی نیست اگرداشته باشید، در روز جمعه دو جامه غیر از جامه‌های کار و عادی بپوشید، یعنی اینکار را بکنید]"‌.       
 
لباس حرام 
اما لباس حرام برای مردان عبارت است از پوشیدن حریر و استعمال زیورآلات طلائی و لباس مخصوص زنان‌. و برای زنان نیز حرام است‌که لباس مخصوص مردان را بپوشند. خلاصه برای هرکس جامه و لباس شهرت و تفاخرو اسراف حرام است‌. 
 
پوشیدن جامه حریر و نشستن برآن 
بموجب مفاهیم صریح احادیث نبوی پوشیدن حریر و نشستن برحریر بنسبت مردان حرام می‌باشند اینک احادیثی در این مورد: 
1-‌بروایت عمر خطاب پیامبر صلی الله علیه و سلم  گفت‌:" لا تلبسوا الحریر فإن من لبسه فی الدنیا لم یلبسه فی الآخرة  [ای مردان حریر مپوشید زیرا هرکس از مردان دردنیا حریر بپوشد در قیامت از پوشیدن جامه حریر محروم خواهد شد]"‌.
٢-‌بروایت عبدالله بن عمرآمده است‌که عمر خطاب دیدکه جامه حریر استبرق را می‌فروشند او آن را بحضور پیامبر صلی الله علیه و سلم  آورد وگفت‌:
ای رسول الله آن را بخر و برای عید و بهنگام آمدن هیاتهای نمایندگی اقوام و اعراب خود را بدان بیارای‌. پیامبر صلی الله علیه و سلم  گفت‌: این جامه‌کسی است‌که بهره‌ای ازآن در دنیا ندارد. یعنی‌کسی‌که در دنیا از آن بپوشد در قیامت از آن بهره‌ای ندارد. سپس عمر صبر کرد تا مدتی‌گذشت و بعد ازآن پیامبر صلی الله علیه و سلم  جبه‌ای از دیبا برای او فرستاد و عمر پیش پیامبر صلی الله علیه و سلم  آمد وگفت‌: ای رسول الله تو گفتی این جامه‌کسی است‌که اگر در دنیا آن را بپوشد در قیامت ازآن بهره‌ای ندارد، سپس آن را برای من فرستاده‌ای‌؟ پیامبر صلی الله علیه و سلم  گفت‌: آن را برایت نفرستاده‌ام ‌که بپوشی‌، لیکن برایت فرستاده‌ام‌که آن را بفروشی و برای نیازهای خود خرج‌کنی‌.
٣- حذیقه یمان‌گفت‌: پیامبر صلی الله علیه و سلم  ما را نهی‌کرد از اینکه در ظروف طلا و نقره بنوشیم و چیزی بخوریم وهمچنین ما مردان را نهی‌کرد ازپوشیدن جامه حریرو دیبا و نشستن برآنها وگفت‌: این در دنیا ازآن‌کافران است و در قیامت ازآن ما است‌. بمقتضای این احادیث جمهور علماء پوشیدن حریر و نشستن بر آن و گستردن آن را حرام می‌دانند[1]‌. بلکه مهدی درکتاب “‌البحر”‌ گفته است‌که این مطلب مورد اجماع علما است و قاضی از جماعتی ازجمله ابن علیه مباح بودن آن را نقل‌کرده است‌. 
و به احادیث ذیل استدلال کرده‌اند: 
 1-‌بروایت عقبه یک جامه حریری به پیامبر صلی الله علیه و سلم  اهداء شده بودکه آن را پوشید، سپس درآن نماز خواند و برگشت و به سختی آن را ازتن بیرون آورد و دور انداخت‌، توگوئی از آن بدش آمد و گفت‌:" لا ینبغی هذا للمتقین  [این نوع جامه برای پرهیزگاران شایسته نیست‌]"‌.
 ٢-‌بروایت مسور بن مخرمه قباهائی برای پیامبر صلی الله علیه و سلم  رسیده بود،‌که مخرمه و پدرش برای اینکه چیزی از آنها بدانان برسد، نزد پیامبر صلی الله علیه و سلم  رفتند، که پیامبر صلی الله علیه و سلم  بیرون آمد و قبای حریری زربفتی پوشیده بود، وگفت ای مخرمه این یکی را برای تو نگه داشتیم و زیبائیهای آن را به وی نشان می‌داد، و گفت‌: ایا مخرمه ازآن راضی است‌؟‌. 
٣- بروایت انس پیامبر صلی الله علیه و سلم  یک پالتوی حریر عالی راکه پادشاه روم بوی هدیه کرده بود، پوشید، سپس آن را برای جعفر فرستاد و جعفرآن را پوشید وبنزد پیامبر صلی الله علیه و سلم  آمدکه پیامبر صلی الله علیه و سلم  گفت‌: آن را بتو نداده‌ام ‌که بپوشی‌ گفت پس چکارش‌ کنم گفت‌: آن را برای دوست و برادرت نجاشی پادشاه حبشه بفرست‌.
٤- بیش از بیست نفر از یاران پیامبر صلی الله علیه و سلم  از جمله انس و براء بن عازب جامه حریری پوشیده‌اند. 
جمهور علما احادیثی راکه بر تحریم آن دلالت می‌کنند پاسخ داده وگفته‌اند در حدیث عقبه آمده است‌که" أنه لا ینبغی هذا للمتقین  " پس اگر پوشیدنش برای متقیان مناسب و شایسته نباشد به تحریم سزاوارتر است تا اباحت‌.
و درباره حدیث مسور و انس‌ گفته‌اند اینها افعال است وکردار است و افعال در برابر اقوال دال بر تحریم‌، مقاومتی ندارند.     
بعلاوه باتفاق علما در اول پیامبر صلی الله علیه و سلم  جامه حریر می‌پوشید، سپس حرام شد و حدیث جابر نیز مشعر بدان است‌که‌گفت‌: پیامبر صلی الله علیه و سلم  قبای دیبائی راکه بوی هدیه شده بود پوشید، سپس آن را از تن درآورد و برای عمر خطاب فرستاد وگفتند ای رسول الله چه زود آن را از تن درآوردی‌!!گفت جبریل علیه السلام مرا ازآن منع‌کرد و عمر خطاب ‌گریان پیش او آمد وگفت ای رسول الله از چیزی بدت آمد و آن را بمن بخشیدی‌، مرا چه شده است‌؟‌گفت‌: آن را بتو ندادم‌که بپوشی بلکه بتو داده‌ام ‌که بفروشی‌که عمرآن را بدو هزار درهم فروخت‌.
وگفته‌اند در سند حدیث انس علی بن زید بن جدعان وجود دارد، حدیث او حجت نیست و گفته‌اند آنچه اصحاب پوشیده‌اند، خز بوده نه حریر و خز از پشم و ابریشم یافته می‌شود و خطابی‌ گفت‌: بنظر می‌رسدکه آستر آن پوستین‌ که پیامبر صلی الله علیه و سلم  پوشید و حاشیه آن از حریر بوده باشد.
رای شوکانی‌: شوکانی‌گفت با توجه به مجموع احادیث دال بر تحریم و جواز، بنظر می‌رسدکه پوشیدن حریر، برای مردان‌کراهت داشته باشد و در نیل الاوطار گفته است‌، ممکن است‌که این پوشیدن قبای حریر و دیبا از جانب پیامبر صلی الله علیه و سلم  و تقسیم‌کردن آن در بین یارانش و اینکه چیزی درحدیث نیست‌ که این پوشیدن پیش ازحدیث تحریم بوده است یا بعد از آن‌، همگی موجب شوندکه احادیث تحریم را حمل برکراهت‌ کنند و بدینوسیله بهمه ادله عمل شده است و با هم جمع شده‌اند و ازجمله چیزهائی‌که این را تقویت می‌کند، اینست‌که بیست نفر از اصحاب آن را پوشیده‌اند و بعید بنظر می‌رسد که اصحاب پیامبر صلی الله علیه و سلم  بچیزی اقدام‌کنند، که در شریعت حرام باشد. و بعید بنظر می‌رسدکه سایر اصحاب در برابر آنان سکوت کنند و حال آنکه از تحریم آن اطلاع داشته باشند، چون پیش آمده است‌که برای کارهای خیلی ساده‌تر از این‌، همدیگر را انکار کرده‌اند.
 
مباح بودن حریر برای زنان و برای مردان بوقت عذر و اندکی از آن 
این بود حکم دیبا و حریربرای مردان ولی برای زنان پوشیدن وگستردن حریر و دیبا حلال است و بهنگام عذر برای مردان نیزحلال است و قسمت اندک از آن نیز اشکال ندارد.
1-‌از علی آمده است‌که جامه‌ای حریری برنگ و نقش پلنگ به پیامبر صلی الله علیه و سلم  هدیه شده بود، آن را برای من فرستاد ومن آن را پوشیدم وهنگامی‌که مرا دید غضب و آثار خشم در چهره وی دیدم‌، فرمود من آن را برایت نفرستادم‌که بپوشی‌، بلکه برایت فرستادم تا آن را بین زنان تقسیم‌کنی و از آن روسری بسازند.
٢- بروایت انس چون بدن عبدالرحمن بن عوف و زبیر، خارش داشت‌، پیامبر صلی الله علیه و سلم بدانان رخصت داد تا جامه حریری بپوشند.
درکتاب الحجه البالغه آمده است‌، چون در هنگام عذر مقصود از آن رفاه و اشرافیگری نیست‌، بلکه برای مداوا و شفا است‌.
٣-‌بروایت عمرخطاب پیامبر صلی الله علیه و سلم  از پوشیدن جامه حریری و پوشیدن حریر نهی کرد، مگر باندازه دو انگشت یا سه انگشت یا چهار انگشت‌. در الحجه البالغه آمده است ‌که درآنصورت اسم لباس برآن اطلاق نمی‌شود و شاید برای نیازی باشد. 
 
حریر مخلوط با غیبر خود 
آنچه‌که تا بحال در‌باره حریر و دیبا گفته شد، مربوط بحریر خالص بود و اما حریر مخلوط اگر بیشترش حریرباشد بنزد شافعیه جامه آن حرام است‌، و اگر نیمه یاکمتر از آن‌، حریر بود، حرام نیست‌. چون اکثریت حکم‌کل را دارد. نووی‌ گفته است‌، لباس مختلط از حریر و غیرآن‌، حرام نیست مگر اینکه وزن حریر بیشتر باشد.
 
برای‌کودکان پوشیدن حریر جایز است 
برای اولیای کودکان حرام است ‌که جامه و لباس‌کودکان پسر را از حریر بسازند چون اکثر فقهاء ازآن نهی‌کرده‌اند و شافعیه آن را جایز می‌دانند.
نووی‌گفت‌: یاران ما لباس ‌کودکان را در روز عید اگر از حریر باشد روا دانسته‌اند چون تکلیفی برآنان نیست و درباره اینکه ایا سایر فصول و ایام سال می‌توانند بپوشند سه وجهه هست جواز و حرمت و حرمت بعد از سن تمییز.
 
انگشتری طلا و نقره برای مردان 
 بمذهب جمهور علما انگشتری طلا برای مردان حرام است نه برای زنان و بدین حدیث استدلال کرده‌اند: 
1-‌براء بن عازب‌ گفت پیامبر صلی الله علیه و سلم  ما را به هفت چیز دستور می‌داد وازهفت چیز نهی می‌کرد: ما را به تشییع جنازه و عیادت بیمار و اجابت دعوت بمهمانی و یاری مظلوم و وفای بقسم و جواب سلام دادن‌، دستور می‌داد و درروایت دیگری افشاء سلام و جواب عطسه‌ کننده نیز آمده است و از استعمال ظروف نقره‌ای و انگشتر طلا و لباس حریر و دیبا و لباس ‌کتان مخلوط با حریرو استبرق -‌ دیبای ضخیم و چادر و روپوش حریری زین‌، نهی‌کرد. 
٢-‌بروایت عبدالله بن عمر پیامبر صلی الله علیه و سلم  انگشتری طلا یا نقره‌ای داشته است‌ که در نگین آن محمد رسول الله ‌کنده بودند و نگینش درطرف‌کف دست او قرار داشت چون پیامبر صلی الله علیه و سلم  دیدکه مردم از طلا انگشتری می‌سازند، آن را دور انداخت و گفت‌: هرگز آن را بدستم نمی‌کنم سپس یک انگشتری ازنقره ساخت و مردم نیز چنین کردند سپس آن انگشتری را بعد از پیامبر صلی الله علیه و سلم  ابوبکر و بعد از او عمر و بعد از او عثمان در دست‌کردند تا اینکه از دست عثمان در چاه “‌اریس‌” در نزد مسجد قباء افتاد . 
٣- پیامبر صلی الله علیه و سلم  در دست یک مردی یک انگشتری طلا دید، آن را از دست او درآورد ودور انداخت وگفت یکی ازشما گل آتش دوزخ را می‌بیند و آنگاه آن را در دست خود قرار می‌دهد!!.
پس از اینکه پیامبر صلی الله علیه و سلم  رفت بدان مرد گفتند انگشتریت را بردار و ازآن سود ببر گفت نخیر بخدای سوگند چیزی راکه پیامبر صلی الله علیه و سلم  دور انداخته است هرگز برنمی‌دارم‌. 
 ٤-‌بروایت ابوموسی اشعری پیامبر صلی الله علیه و سلم  گفت‌:" أحل الذهب والحریر للاناث من أمتی وحرم على ذکورها  [استعمال طلا و حریر برای زنان امت من حلال شده و برمردان حرام گردیده است ]"‌.
محدثون ‌گفته‌اند این حدیث قوی نیست‌، چون در سند آن سعید بن ابی هند وجود دارد و او ابوموسی اشعری را ندیده و از او نشنیده است‌.
٥- مسلم و دیگران از علی نقل کرده‌اند که ‌گفت‌: پیامبر صلی الله علیه و سلم  مرا از پوشیدن انگشتری طلا و لباس‌ کتان مخلوط با حریر و از قرائت ایات قرآن دررکوع وسجود و از پوشیدن جامه قرمز زعفرانی نهی‌کرده است -‌جمهور صحابه و تابعین و فقها پوشیدن لباس قرمز را جایز دانسته‌اند امام احمد آن را مکروه دانسته است این بود دلایل جمهور برای تحریم استعمال انگشتری طلا برای مردان و نووی ‌گفته است اگر بعضی از آن طلا باشد و بعضی نقره باز هم حرام است‌. و گروهی از علما انگشتری طلا را برای مردان مکروه به‌کراهت تنزیهی دانسته‌اند.
جماعتی از یاران پیامبر صلی الله علیه و سلم  از جمله سعد بن ابی وقاص و طلحه بن عبیدالله و صهیب و حذیفه و جابر بن سمره و براء بن عازب انگشتری طلا داشته‌اند شاید گمان ‌کرده‌اند که این نهی برای‌ کراهت تنزیهی است‌.
 
ظروف طلا و نقره 
خوردن و نوشیدن در ظروف طلا و نقره برای مردان و زنان حرام است‌[2] تنها ساختن زینت‌آلات و زیور زنان از طلا و نقره برای تجمل و زیبائی حلال است‌. و خوردن و نوشیدن دراین‌گونه ظروف را خداوند برایشان حلال نکرده است بدلیل احادیث زیر: 
1- بروایت از حذیفه آمده است ‌که‌گفت از پیامبر صلی الله علیه و سلم  شنیدم‌که می‌گفت‌:" لا تلبسوا الحریر ولا الدیباج ولا تشربوا فی آنیة الذهب والفضة، ولا تأکلوا فی صحافها فإنها لهم فی الدنیا ولکم فی الآخرة [‌لباس حریر و دیبا مپوشید ودرظروف طلاونقره ننوشید و در کاسه‌های طلائی و نقره‌ای نخوید این ظروف در دنیا از آن ‌کافران و در قیامت از آن شما است‌]"‌.
٢-‌بروایت ام سلمه پیامبر صلی الله علیه و سلم  گفت‌:" إن الذی یشرب فی آنیة الفضة إنما یجرجر (2) فی بطنه نار جهنم  [‌آنکس‌که در ظروف نقرگین می‌نوشد اوآتش دوزخ را درشکم خود می‌ریزد و موجب عذاب می‌شود]‌".
 
ساختن ظروف از اشیاء قیمتی دیگر از طلا و نقره 
ساختن ظروف از جواهر قیمتی گرانقیمت‌تر از طلا و نقره جایز است‌، چون اصل در اشیاء حلال بودن است و دلیل بر تحریم آنها وارد نشده است‌.
 
ساختن دندان و زینت‌آلات بینی از طلا 
ساختن دندان و زینت‌آلات بینی ازطلا بوقت نیاز جایزاست‌. ترمذی بروایت از عرفجه بن اسعدگفت‌: “‌درجنگ “‌کلاب‌“ بینی من آسیب دید، یک بینی برای خود ازنقره ساختم‌که بوی‌گرفت و پیامبر صلی الله علیه و سلم  مرا امر کردکه یک بینی از طلا برای خودم بسازم" .
ترمذی‌گوید از بیش از یک نفرازعلما روایت شده است‌،‌که دندانهای خود را با طلا محکم و نگه داشته‌اند. بروایت نسائی معاویه در محضر مجمعی ازمهاجرین و انصار گفت‌: ایا می‌دانید که پیامبر صلی الله علیه و سلم  از پوشیدن حریر نهی کرد؟ گفتند: بخدای شنیدیم‌. وگفت‌: ایا از پوشیدن و استعمال طلا نیز جز قطعه‌های کوچک چون دندان نهی‌کرد؟‌گفتند بخدای شنیدیم‌.
 
تشبه زنان بمردان 
اسلام خواسته است‌که طبیعت و سرشت زن از سرشت مرد ممتاز و جدا باشد،و صورت ظاهری و مظهر هر زنی نمای‌ کامل این سرشت باشد.
همانگونه‌که برای مرد نیز چنین خواسته است‌، پس هردو را نهی‌کرده است از اینکه بهمدیگر تشبه نمایند و ‌ازهمدیگر تقلید نمایند و این تشبه حرام است‌، خواه در لباس پوشیدن یا حرکات ظاهری یا غیر آن باشد. بروایت ابن عباس پیامبر صلی الله علیه و سلم ‌: "‌لعنت کرد مردانی را که در رفتار وگفتار و کرشمه و ناز ادای زنان درمی‌آورند و بدانان تشبه می‌نمایند و همچنین زنانی را که در هیات ظاهری وگفتار وکردار و احوال خود، ادای مردان را درمی‌آورند و بدانان تشبه می‌نمایند“‌.
ابوهریره ‌گفت :پیامبر صلی الله علیه و سلم  لعنت‌کرد مردی راکه لباس زنان می‌پوشد و زنی راکه لباس مردان می‌پوشد. 
 
لباس شهرت و تفاخر و تکبر
لباسی‌ که شخصی را مشهور می‌کند وهرچیزی‌که موجب شهرت خاصی‌گردد حرام است بدلیل احادیث زیر:
1-‌بروایت ابن عمر پیامبر صلی الله علیه و سلم  گفت‌:" من لبس ثوب شهرة فی الدنیا ألبسه الله ثوب مذلة یوم القیامة  [‌هرکس لباس شهرت دنیائی و برای تفاخر دنیایی بپوشد خداوند در قیا‌مت لباس خواری بوی می‌پوشاند]"‌.  
 ٢- باز اوگفته است‌:" لا ینظر الله إلى من جر ثوبه خیلاء   [‌خداوند با نظر مرحمت بکسی نمی‌نگرد که لباس تفاخر و تکبر و طغیان بپوشد]"‌.
 ٣-‌بروایت عمرو بن شعیب از پدرش و از جدش آمده است‌که پیامبر صلی الله علیه و سلم گفت‌:" کل واشرب والبس وتصدق فی غیر سوف ولا مخیلة  [‌بخور و بیاشام و بپوش وصدقه و احسان‌کن و اسراف پیشه مکن و در هیچ‌کاری تکبر و تفاخر پیش مگیر]"‌.
 
نهی از پیوند موی زدن زنان 
1-‌‌‌ابوهریره ‌گفت‌: زنی پیش پیامبر صلی الله علیه و سلم  آمد وگفت‌: یا رسول الله من دختری دارم که عروس می‌شود و موی سرش دراثربیماری حصبه ریخته است ایا می‌توانم موی او را با موی خود پیوند بزنم و کلاه‌گیس برایش بسازم‌؟ پیامبر صلی الله علیه و سلم  گفت‌: " لعن الله الواصلة  والمستوصلة والواشمة والمستوشمة  [خداوند لعنت‌کند زنی راکه موی را پیوند می‌زند و موی‌ کسی را بدیگری وصل می‌کند و لعنت‌کند زنی راکه آن را می‌پذیرد و طالب آن است و خداوند لعنت‌کند زنی راکه خال‌کوبی می‌کند و زنی راکه خال کوبی را روی بدن خود می‌پذیرد و طالب آنست‌]‌".
٢- بروایت عبدالله بن مسعود پیامبر صلی الله علیه و سلم  گفت‌:" لعن الله الواشمات  والمستوشمات والنامصات  والمتنمصات ، والمتفلجات  للحسن المغیرات خلق الله  [خداوند لعنت کرده است زنانی راکه خال می‏‎گویند و خال‌کوبی را طالبند و زنانی راکه موی صورت را با وسیله‌ای می‌کند و زنانی‌که طالب آنند و زنانی راکه بمنظور زیبائی ترکیب طبیعی دندانهای خود را بهم می‌زنند و خلقت خدا را تغییر می‌دهند]‌". این روایت ابن مسعود بسمع زنی از بنی اسید که قرآن می‌خواند رسید و نام او ام یعقوب بود. آن زن پیش عبدالله رفت و با وی سخن‌گفت‌. و عصبانی شد.
عبدالله ‌گفت چرا لعنت نکنم زنی راکه پیامبر صلی الله علیه و سلم  او را لعنت‌کرده است و این مطلب درقرآن نیزهست‌. آن زن‌گفت‌: من تمام قرآن راکه در بین این دو لوح جلد قرار دارد خوانده‌ام و آن را نیافته‌ام‌. عبدالله‌گفت‌: اگرآن را خوانده بودی آن را یافته بودی‌.گفت خداوند می‌گوید:" وما آتاکم الرسول فخذوه وما نهاکم عنه فانتهوا [‌آنچه که پیامبر صلی الله علیه و سلم  برای شما آورد بدان عمل‌کنید و ازآنچه‌که شما را منع‌کرد پرهیز کنید]"‌. 
٣-‌باز هم از او روایت شده است‌که‌گفت‌: از پیامبر صلی الله علیه و سلم  شنیدم‌ که از موی‌کندن و دندان تنگ‌کردن و موی وصلت زدن و خال‌کوبی‌، نهی فرموده است مگر بجهت مداوا و بخاطر پرهیز از بیماری‌. 
در نیل الاوطار گفته است‌: پیوند زدن موی حرام است چون لعنت برای چیزی که حرام نباشد نمی‌اید. نووی‌گفت ظاهر چنین است‌که مورد اختیار ما است‌. او گفت‌: یاران ما آن را تفصیل داده‌اند وگفته‌اند اگر موی خود را با موی آدمی پیوند بزند بدون خلاف حرام است‌، خواه موی زن یا موی مرد و خواه موی محرم و شوهرباشد یا موی غیرآنها، این عمل حرام است بجهت مفهوم عام دلایل آن و چون انتفاع بموی انسان و دیگر اجزایش حرام است‌، چون انسان کرامت دارد و موی و ناخن و دیگر اندامهایش دفن می‌گردد.
واگر زن موی خود را با موی غیرآدمی پیوند بزند، اگرآن موی نجس باشد مانند موی مردار یا موی حیوانی ‌که‌گوشتش خوردنی نیست‌، و حلال‌گوشت نیست و هنوز زنده است‌،‌که این موی از او جدا شده است‌، باز حرام است‌، بخاطر همان حدیث‌. و چون چیزنجسی راحمل می‌کند در نماز و غیرآن و درآن عمد دارد و خواه زنان و مردان‌که موی پیوند می‌زنند ازدواج ‌کرده باشند یا خیر.
و اما ‌اگر ‌موی ازغیر آدمی و طاهر و پاک باشد اگر همسر و ارباب نداشته باشد باز حرام است و اگرشوهر و سید و مولی داشته باشد سه وجه است‌:
اول اینکه برابر ظاهر مفهوم حدیث جایز نیست دوم اینکه جایز است و اصح آنست‌که با اجازه شوهر و سید و مولی جایز است والا حرام است‌. ا.ه‌. اما پیوند موی بغیر از موی آدمی مانند حریر و پشم و پنبه و امثال آن سعید بن جبیرو احمد و  لیث‌ آن را جایز دانسته‌اند. قاضی عیاض گفته است دوختن تارهای رنگی حریر و غیر آن ‌که شباهتی به موی ندارد مورد نهی نیست‌ و ارتباط به پیوند موی ندارد و معنی پیوند موی شامل آن نمی‌شود بلکه برای زیبائی و آراستگی است همانطورکه پیوند موی بدانگونه ‌که ‌گفته شد حرام است ازاله موی و کندن آن نیز از صورت برای زن حرام است مگر اینکه بر ریش و سبیلش موی روییده باشد که ‌کندن و ازاله آن حرام نیست بلکه پسندیده و مستحب است‌که نووی و غیر او آن را ذکر کرده‌اند. و تنگ‌کردن دندانها تا پیری خود را چون جوانان جلوه دهد بر فاعل و مفعول هر دو حرام است. 
صاحب نیل الاوطار گفته است ظاهر آنست‌که این حرمت وقتی است که مقصود ازآن زیبائی ساختن باشد نه معالجه دردی و علتی ‌که در آنصورت حرام نیست و ظاهر حدیث‌که می‌گوید:" المغیرات خلق الله" آنست‌ که‌ تغییر هیچ اندامی از صفتی‌ که برآن آفریده شده است جایز نیست‌.
ابوجعفر طبری‌گفته است این حدیث بر آن دلالت می‌کندکه جایز نیست‌ زنان صفتی راکه برآن آفریده شده‌اند با زیادکردن یاکم‌کردن‌، آن را تغییر دهند و بدینوسیله خود را برای شوهرشان یا دیگری زیبا و آرایش دهند، همانگونه ‌که اگر دندان زائدی داشته باشند قطع یا کندن وکشیدن جائز نیست چون تغییر صنع و خلقت خداوندی است‌. و همچنین اگر دندانهای بلندی داشته باشند و بخواهند اطراف آنها را ببرند و کوتاهشان‌کنند. قاضی عیاض‌گفته است مگر اینکه این زوائد درد آور و زیان آور باشندکه درآن صورت‌کشیدن و قطع آنها اشکال ندارد. ا.ه‌. بنظر می‌رسدکه این مباحث چندان استحکام ندارد و تغییر در آفرینش الهی نیست و بیشتر از سخت‌گیری فقها ناشی شده است و زیبائی اگر بمنظور فریب نباشد نباید اشکالی داشته باشد. 

پانوشتها:
[1] -‌ابوحنیفه  و  ابن  الماحشون  مالکی  و  بعضی  از  شافعیه گستردن  حریر  و  نشستن  بر  آن  را  جایز  می‌دانند  و  نهی  را  متوجه  پوشیدن  می‌دانند  و  این  مخالف  احادیث  صحـیح  است‌
[2] -‌در  ظروف  روکش‌دار  از  طلا  و  نقره  نیز  حرام  است  اگر بتوان  این  روکش  را  جدا کرد  و  اگر  روکش  بگونه‌ای  باشدکه  نشود  آن  را  جدا کرد  حرام  است‌.
بروایت  مسلم‌ :" إن الذي يأكل أو يشرب في إناء الذهب أو الفضة  ‌..."که  برخی  از  فقهاء ‌استعمال  این  گونه  ظروف  را  مکروه  می‌دانند  نه  حرام‌.  و گفته‌اند  این  احادیث‌ برای  مجرد پارسائی ‌و ترک   آنها  است‌،  ولی  تهدید و وعید درحدیث‌ ام سلمه ‌این  سخن‌را  ردمی‌کند.  جماعتی‌ از فقهاء ‌به  تبعیت‌خوردن  و  نوشیدن‌،  دیگر استعمالات  این  ظروف  را  نیزحرام‌کرده‌اند.  ومحققان  آن  را  مسلم  ندانسته‌اند  ودر  حدیث  احمد  و ابی‌داود  آمده  است‌:" عليكم بالفضة فالعبوا بها لعبا   (‌برشما  باد که  یا  نقره ‌بازی‌کنید  و  اسباب‌بازی  از  آن  بسازید)‌.که  تایید  مذهب  محققین  را  می‌کند  و درکتاب  .فتح  العلام‌.  آمده  است‌که  حقیقت  آنست‌که  غیر  خوردن  ونوشیدن  در ابزار و آلا‌ت  طلا و  نقره  حرام  نیست ‌و ادعای  اجماع  صحیح  نیست  واین  از  شوم  بودن  تبدیل  الفاظ  پیامبر(‌ص‌)  است  بغیر  خود،  چون  تنها  از اکل  وشرب  سخن‌ گفته  است‌که  عبارات  نبوی  را  ترک‌کرده  و  خود  چیزی‌گفته  و  آن  را  تعمیم  داده‌اند. هـ.
جمهور  فقهاء گفته‌اند  ساختن  اینگونه  ظروف  بدون  استعمال  ممنوع  است  و گروهی‌ گفته‌اند  اشکالی ندارد.



به نقل از:
فقه السنه ، تأليف سيد سابق، مترجم محمود ابراهيمي، تهران، ناشر مردم‌سالاري، دوم 1387.
 



 
بازگشت به ابتدای صفحه     بازگشت به نتایج قبل                       چاپ این مقاله      ارسال مقاله به دوستان

اقوال بزرگان     

عن ميمون بن مهران، قال: «لئن أتصدق بدرهم في حياتي، أحب إلي من أن يتصدق عني بعد موتي بمائة درهم»."حلية الأولياء وطبقات الأصفياء" حافظ أبو نعيم اصفهاني. میمون بن مهران رحمه الله فرمود: «اگر یک درهم را در زمان حیاتم صدقه دهم، آنرا بیشتر از آن دوست دارم که صد درهم را بعد از مرگم برایم صدقه دهند».

تبلیغات

 

منوی اصلی

  صفحه ی اصلی  
 جستجو  
  روز شمار وقايع
  عضویت در خبرنامه  
پیشنهادات وانتقادات  
همكارى با سايت  
ارتباط با ما  
 درباره ی ما  
 

تبیلغات

آمار

خلاصه آمار بازدیدها

امروز : 2211
دیروز : 5614
بازدید کل: 8792370

تعداد کل اعضا : 608

تعداد کل مقالات : 11123

ساعت

نظر سنجی

كداميك از كانال‌هاى اهل سنت فارسى را بيشتر مي‌پسنديد؟

كانال فارسى نور

كانال فارسى كلمه

كانال فارسى وصال

نمایش نتــایج
نتــایج قبل
 
.محفوظ است islamwebpedia.com تمامی حقوق برای سایت
All Rights Reserved © 2009-2010