|
|
قال ابن الجوزي ( تلبيس إبليس: 447) عن يحيى بن معاذ يقول: «اجتنب صحبة ثلاثة أصناف من الناس العلماء الغافلين والفقراء المداهنين والمتصوفة الجاهلين». امام ابن جوزی در کتاب "تلبیس ابلیس" آورده: از يحيي بن معاذ نقل است كه فرمود: «از صحبت سه گروه بپرهيزيد: عالمان غافل، فقيران تملق گو و صوفیان جاهل». |
|
فقه>مفاهیم و اصطلاحات فقهی>زندان
شماره مقاله : 645 تعداد مشاهده : 374 تاریخ افزودن مقاله : 18/6/1388
|
تاریخ زندان بقدیم و گذشته دور برمیگردد و در قرآنکریم آمده است که حضرت یوسفگفت: " قال رب السجن أحب إلی مما یدعوننی إلیه [خداوندا من زندان را بیشتر دوست دارم از اینکه این زنان مرا بدان میخوانند]". و گویند اند سال در زندان ماند و در زمان پیامبر صلی الله علیه و سلم و زمان یارانش و تا بامروز زندان وجود داشته و وجود دارد. ابن القیمگفته است: زندان شرعی عبارت نیست از مکان تنگ و سخت وناراحت بلکه مقصود آنستکه شخص توقیفگردد و از تصرفات شخصی منع شود، خواه درخانه یا مسجد یا تحت نظرخصم وطرف دعوی او باشد یا وکیل طرف دعوی از او مراقبتکند و ملازم او باشد. لذا پیامبر صلی الله علیه و سلم او را اسیر نامیده است، همانگونه که ابوداود و ابن ماجه از هرماس بن حبیب و او از پدرش روایت کرده است که گفت: بدهکارخود را پیش پیامبر صلی الله علیه و سلم بردم او بمنگفت ملازم او باش و ازاو مراقبتکن سپسگفت: ای برادر تمیمی میخواهی با اسیرت چکارکنی؟. درروایت ابن ماجه آمده است که در آخر روز پیامبر صلی الله علیه و سلم ازکنار من گذشت و گفت: ای برادر تمیمی اسیرت چکارکرد؟ سپس ابن القیمگفت: این بود نوع زندانکردن درزمان پیامبر صلی الله علیه و سلم و زمان ابوبکر رضی الله عنه و زندان خاصی وجود نداشتکه درآن اصحاب دعوی را و خصمان را زندانیکنند، ولی درزمان حضرت عمرچون مردم فراوان شده بودند او خانهای را در مکه خریداریکرد و آن را زندان ساختکه مردم را در آن زندانی میکردند، لذا علما و یاران احمد و دیگران اختلاف دارندکه ایا امام و پیشوای مسلمین حق دارد، زندان داشته باشد؟ دو قول وجود داردکه برخیگفتهاند چون در زمان پیامبر صلی الله علیه و سلم و ابوبکر زندان نبوده است نباید زندان داشته باشد، بلکه باید خصمان را در مکانی نگه دارد یا مراقبی برآنان بگماردکه آن را “ترسیم” می نامند یا باید بمدعی او دستور دهدکه ملازم و مراقب او باشد همانگونه که پیامبر صلی الله علیه و سلم چنین کرد. و گروهی دیگرگویند پیشوای مسلمین حق دارد زندان داشته باشد و بعمل عمر خطاب استناد میکنندکه از صفوان بن امیه خانهای را به چهار هزار خرید و آن را زندان قرار داد. زندان هم امنیت و هم مصلحت را بوجود میآورد شوکانی گفت: حبسکردن در زمان پیامبر صلی الله علیه و سلم و در ایام یاران و تابعین و بعد از آنان تا بامروز وجود داشته است، درهمه شهرها و ولایات وکشورها وکسی با آن مخالفت ندارد و مصالح و منافع آن غیرقابل انکار است، از جمله منافع و مصالح زندان آنستکه مجرمینیکه هتک حرمت دیگران کرده و در ضرر و زیان مسلمانان میکوشند و بدان عادت دارند و از اخلاقشان پیدا است و جرمشان درحدی نیست که حد وقصاص درباره آنان اجراگردد و مردم از شرشان راحت شوند و مملکت از وجودشان پاکگردد، این نوع مجرمین را اگر بحال خود بگذارند و جلو آنان را نگیرند، موجب هرج و مرج و زیان و ضرر مسلمانان میشوند و برای فساد و تباهیشان حدی نخواهد بود و اگرکشته شوند خونشان بناحق ریخته میشود، چون جرمشان بدان درجه نرسیده است، پس چارهای نیست از اینکه باید در زندان نگهداری شوند و شرشان از مردم بریده گردد، تا اینکه توبه میکنند واصلاح میگردند یا حکم خداوند دربارهشان اجراگردد. و خداوند ما را امرکرده است که امربمعروف ونهی ازمنکرکنیم وقیام بدین امرو نهی درباره اینگونه اشخاص بدون مانع شدن از تماس آنان با مردم امکان ندارد، پس باید حبس شوند و عرفاً احوال بسیاری از این جنس مردم بر این منوال است. ا.هـ . انواع حبس خطابیگفت: حبس دو نوع است: حبس برای عقوبت و حبس برای روشن شدن اتهام. حبس عقوبتی باید برای کار واجبی صورت گیرد و حبس استظهاری بمنظورکشف اتهام وثبوت آن یا رفع آن است. روایت شدهکه پیامبر صلی الله علیه و سلم مردی راکه متهم بود یک ساعتی درروزحبسکرد، سپس او را رهاکرد واین حدیث را بهزین حکیم از پدرش از جدش روایتکرده است. زدنمتهم حبس هیچکس بدون حق حلال نیست وهرگاهکسی بحق حبسگردید واجب استکه بسرعت در کار وی تحقیق و رسیدگی بعمل اید،که اگرمجرم باشد مورد مواخذه قرارگیرد و اگر بیگناه باشد اورا رهاکنند و زدن و شکنجه متهم حرام است، چون موجب خواری و توهین و اهانت به شخصیت وکرامت وی میشود و پیامبر صلی الله علیه و سلم نهی کرده است از ضرب وکتک زدن نمازگذاران مسلمان. ایا میتوان دزد را کتک زد یا خیر؟ در این مساله دو رای وجود دارد. برابر رای مختار علمای حنفی و غزالی از شافعیه متهم بدزدی را نباید زد، چون احتمال دارد بیگناه باشد، چون نزدن مجرم بهتر وآسانتر است تا زدن بیگناه. و در حدیث آمده است:" لان یخطئ الامام فی العفو خیر من أن یخطئ فی العقوبة [پیشوای مسلمین در عفو اشتباهکند وکسی را عفوکندکه شایسته بخشش نیست بهتر است از اینکه کسی را عقوبت کند که نباید عقوبت شود و مرتکب این اشتباه شود]". امام مالک زندان کردن متهم بدزدی را جایز دانسته است. و یاران امام مالک زدن او را نیز جایز دانستهاند تا مال دزدی آشکارگردد و تا کتک زدن این دزد درس عبرت دیگرنگردد. وقتیکه تحت فشار ضرب و زدن اقرار بدزدی کرد، اقرارش ارزش ندارد و معتبر نیست چون شرط اقرار اختیار است و او تحت فشار شکنجه اقرارکرده است. زندان چگونه باید باشد زندان باید وسیع و دارایگنجایشکافی باشد و هزینه زندانیان و خوراک و پوشاککافی آنان از بیتالمال و خزانه عمومی تامین گردد. منع زندانیان از مایحتاج غذائی و لباس و مسکن بهداشتی ظلمی است که خداوند جزایش را میدهد. بروایت ابن عمر پیامبر صلی الله علیه و سلم گفت:" عذبت امرأة فی هرة سجنتها حتى ماتت فدخلت فیها النار، لاهی أطعمتها وسقتها، إذ حبستها، ولاهی ترکتها تأکل من خشاش الارض [زنی بخاطر گربهای که حبسشکرده بود تا مردکه نه به آن خوراک و آب داد و نه او را رهاکرد تا از حشرات زمین تغذیهکند این زن وارد آتش دوزخ شد وعذاب دید]". بروایت بخاری و مسلم.
به نقل از: فقه السنه ، تأليف سيد سابق، مترجم محمود ابراهيمي، تهران، ناشر مردمسالاري، دوم 1387.
|
بازگشت به ابتدای
صفحه
بازگشت به نتایج قبل
چاپ
این مقاله
ارسال مقاله به دوستان |
|
|
|
|
|