|
|
قال ابن الجوزي ( تلبيس إبليس: 447) عن يحيى بن معاذ يقول: «اجتنب صحبة ثلاثة أصناف من الناس العلماء الغافلين والفقراء المداهنين والمتصوفة الجاهلين». امام ابن جوزی در کتاب "تلبیس ابلیس" آورده: از يحيي بن معاذ نقل است كه فرمود: «از صحبت سه گروه بپرهيزيد: عالمان غافل، فقيران تملق گو و صوفیان جاهل». |
|
اسلام معاصر>دانشگاهها و حوزه های علمیه>دارالعلوم مکی زاهدان
شماره مقاله : 613 تعداد مشاهده : 1325 تاریخ افزودن مقاله : 16/6/1388
|
تاریخچه تاسیس دار العلوم مکی زاهدان
عبداللطيف نارويي
مدارس ديني در طول تاريخ جلوهگاه آرمانهاي بلند ديني و ايماني بوده و در گسترة زمان نقش بارز و مستحكمي بر انسانها داشتهاند، مدارس درواقع بسترساز دينورزي و حق جويي بوده و پيوند وثيقي درميان مردم و دين برقرار كردهاند. بيدارگران دين و اصلاحگران امت از ميان پروردگان مدارس ديني سر برآورده و جهاني را دگرگون كردهاند. دارالعلوم زاهدان نيز حلقهاي بس نيرومند از اين سلسله است كه با برنامههاي روشمند و هدفدار در راستاي احياي دين و آبياري درخت اسلام خدمات ارزندهاي را ارائه كرده است، و با تلاش خستگي ناپذير مردان اين ادارة علمي و به يمن توفيقات خداوندي بر مدارج كمال گام نهاده، روز به روز بر شكوفايي و كارآيياش افزوده ميگردد و تشنه لبان صحراي علم و دين را با آب گواراي حكمت و معرفت مينوازد. هم اكنون دارالعلوم زاهدان يكي از نام آورترين مراكز علمي و فرهنگي ايران و جهان به شمار ميرود و در زندگي معنوي و ايماني مردم و احياي ارزشهاي قرآني و نبوي نقش ارزنده و چشمگيري داشته است وجولانگاه عالمان و حافظان قرآن ميباشد، اين مدرسه بلند آوازه را عالم شهير بلوچستان و انديشمند بزرگ اسلامي حضرت مولانا عبدالعزيز ملازاده بنيانگزاري كرد و ازان پس بر رونق و شكوهش روز به روز افزوده ميشد. لذا قبل از پرداختن به معرفي بخشهاي مختلف حوزه لازم است با بنيانگذار دورنگر اين مركز علمي آشنا شويم.
نگاهي گذرا به زندگي مولانا عبدالعزيز رحمهالله و تأسيس مدرسه دارالعلوم مولانا عبدالله سربازي پدر بزرگوار مولانا عبدالعزيز يكي از علماي سرشناش و پر تحرك منطقه سرباز بوده كه در راستاي ارشاد مردم و رهنمون ساختنشان به سوي دين حق و جهاد و مبارزه با گروه ذكريها، اهلبدعت و قبرپرستان آن سامان مشكلات فراواني متحمل گرديد و مبارزههاي مجدانه و بيامان ايشان راه حق و حق پرستي را هموار گردانيد. مولانا عبدالعزيز در سال 1295هجري شمسي در روستاي دپكور منطقه سرباز ديده به جهان گشود و پس از فراگيري دروس مقدماتي در دامان والد بزرگوارش در اوضاع و احوال ناگواري به سوي هند سفر كرده در دانشگاه مشهور شبه قاره هند دارالعلوم ديوبند ثبت نام كرد و دروس نظامي را فرا گرفت، سپس براي فراگيري مزيد دروس حديث و تفسير به مدرسه امينيه دهلي رخت سفر بست و از محضر عالم بزرگوار دهلي مفتي كفايتالله رحمهالله استفاده كرده، از آنجا فارغالتحصيل گرديد. ايشان بنا بر ذهن وقاد و نيز هوش منحصر به فردي كه داشت مورد اجلال و اكرام اساتيد قرار گرفته مولانا مفتي كفايتالله، ايشان را مفتي بلوچستان لقب داد. در همان دوراني كه ايشان در دهلي به تحصيل اشتغال داشت با مولانا محمدالياس بنيانگذار دعوت و تبليغ نيز ملاقات نموده، از ايشان بهره گرفت. پس از آن كه در سال 1322 هجري شمسي دروس را به پايان رسانيد به وطن خويش باز گشته به دعوت و ارشاد مردم كمر بست و با همتي جانانه مردم را به سوي توحيد و يكتا پرستي و توجه به عبادات و اخلاق اسلامي دعوت ميداد. مولانا عبدالعزيز رحمهالله پس از اين كه مدتي در منطقه بلوچستان زير نظر پدر گرامياش به اسلام و مسلمين خدمت كرد، به قصد اداي حج و بهرهگيري از فيوض و بركات حرمين شريفين به عربستان سفر كرد و تصميم گرفت كه مدتي در آنجا بماند. در دوران اقامتش در مكه مكرمه وقتي مسئولين مدرسه صولتيه(1) مطلع شدند كه چنين فردي وجود دارد از وي خواستند كه از علوم و معارفش طلاب را بهرهمند سازد. مولانا حدود دو سال ضمن بهرهگيري از انوار و بركات حرم مكه، طلاب مدرسه صولتيه را فيض رسانيد و مسئولين و طلاب را سخت تحت تأثير قرار داد. تصميم مولانا گرچه آن بود كه هنوز در مكه مكرمه بماند. اما مولانا عبدالله در طي نامهاي از فرزندش خواست كه خدمت به منطقه محروم را از ماندن در حرمين شريفين ترجيح دهد. مولانا عبدالعزيز بلافاصله پس از دريافت نامه و پيام پدر بزرگوارش به سوي وطن عزيمت كرد. مولانا امر به معروف و نهي از منكر و دعوت را در دستور كار خود قرار داد و به حل و فصل دعاوي و خصومتهاي مردم پرداخت و پس از مدتي در زادگاهش دپكور مدرسهاي ديني تأسيس نمود و به عنوان بنيانگذار و مدير آن مدرسه همراه برخي ديگر از علماء به تدريس اشتغال ورزيد. در سال 1335 هـ ش، به مشيت و اراده خداوند به شهر زاهدان كه مركز استان سيستان و بلوچستان بود به منظور معالجه و مداواي والد بزرگوارش سفر كرد و مدت يك ماه را در اين شهر گذراند. مولانا بنابر حماسه ديني، اتباع سنت و انگيزههاي اصلاحگرايانهاي كه داشت مردم را در اين شهر به اتباع دين حق دعوت داد و هيچگاه از اين مهم غفلت نورزيد و در هر جا و هر محلي شيوة ايشان همين بود. افراد سرشناس و دلسوز شهر زاهدان هنگامي كه ايشان را با چنان درد و فكري والا براي امت مشاهده كردند تأثير مثبت گرفته، دور شمع وجودش حلقه زدند و از والد بزرگوارش خواستند تا فرزند برومندش را اجازه اقامت در شهر زاهدان بدهد و با پذيرش اين پيشنهاد از سوي والد بزرگوارش، براي مولانا نيز شرح صدر حاصل گرديد و به عنوان مشعل فروزان علم و معرفت در دل كوير، تاريكيهاي جهل و خرافه گرايي را از بين برد. دزدآب(2) قديم¬¬¬ كه جهل و بدعت و درگيريها و بيخبريها در آن غوغا ميكرد با مواعظ دردمندانه و مشفقانه حضرت مولانا عبدالعزيز با انوار دين و ايمان آشنا گشته و راه و رسم مردم تغيير پيدا كرد.
تأسيس دارالعلوم زاهدان پس از آن مولانا عبدالعزيز بطور مستقل در زاهدان سكني گزيد و كارهاي اصلاحي و ديني را آغاز كرد. با توجه به كاستيهاي موجود در زمينه علم و دين در انديشه ايجاد و تأسيس مدرسهاي براي فرزندان مسلمان افتاد تا بتوانند با علوم اسلامي آشنايي حاصل نمايند. سخنرانيها و تبليغات گرم و رساي حضرت مولانا عبدالعزيز رحمهالله تأثير بسيار خوبي بر مردم نهاده بود. مسجد جامع آن زمان (مسجد عزيزي كنوني) مسجدي كوچك بود كه روزهاي جمعه پر نميشد، در كنار مسجد تعدادي اتاق ساخته بودند بودند و مرحوم قاضي شاه محمد امامت نماز جمعه را نيز به عهده داشت، در آنجا براي تعدادي طلبه تدريس مينمود. پس از ارتحال قاضي شاه محمد، حضرت مولانا عبدالعزيز در مسجد جامع مستقر شد و با جديت تمام به ارشاد و راهنمايي مردم همت گمارد. در همين زمان حضرت مولانا عبدالحميد حفظهالله كه تازه درسهايش را به اتمام رسانيده بود وارد زاهدان شد و بنابه دعوت مولانا عبدالعزيز رحمهالله، مولانا عبدالحميد نيز به تدريس اشتغال ورزيد. پس از مدتي مولانا تصميم گرفت كه مدرسه را به جايي ديگر منتقل كند، بعضي از مردم مايل بودند كه مدرسه را به طرف عيدگاه قديم و بعضي خواستند تا مدرسه را به سوي غرب شهر يعني كوه تير اندازي منتقل كنند و پس از دعاي بسيار و قرعه كشي منطقه كوه تير اندازي برنده شد و مردم به سرعت زميني را آماده و در اختيار مولانا عبدالعزيز قرار دادند. لذا دور زمين را ديوار كشي كردند و براي مولانا عبدالحميد حفظهالله نيز منزلي ساختند. پس از مدتي در يك روز بياد ماندني در سال 1350 هـ ش، طلاب از مدرسه مسجد جامع به مدرسه دارالعلوم منتقل شدند، از مسجد مكي، خيابانهاي اطراف و منازل خبري نبود، مدرسه در بياباني در بيرون شهر واقع شده بود. در جايي كه اكنون كتابخانه و كلاس حفظ وجود دارد مقداري شن ريخته و مسجدي درست كردند كه طلاب و همسايگان در آن نماز ميخواندند. هنگام ظهر وقتي هوا گرم ميشد، نماز داخل سالن مدرسه يا اطاق روبروي دارالافتاي كنوني برپا ميشد. ابتدا هزينه طلاب از طريق كمك مردم تهيه ميشد، اما پس از چند ماه وضع بهتر شد، مقداري آرد تهيه و آنگاه خانواده و فرزندان حضرت مولانا عبدالحميد حفظهالله در منزل براي طلاب نان ميپختند و غذا درست ميكردند. در آن زمان تعداد طلاب بين 60 تا 80 نفر بود اساتيد بزرگوار چون مولانا غلام محمد سربازي (رح) (پدر گرامي حافظ محمداسلام) مولانا مفتي خدا نظر(رح)، مولانا نذيراحمد سلامي، حافظ قادر بخش و حضرت مولانا عبدالحميد به طلاب درس ميدادند. به روايت حضرت شيخ الاسلام مولانا عبدالحميد مدظله او در حرمين شريفين و در اماكن اجابت دعا مخصوصاً در صحراي عرفات براي رشد و ترقي و قبوليت اين مركز علمي به درگاه خداوند متعال دعا و تضرع ميكرد. بالاخره دعا، اخلاص و نيايشهاي اين مرد حق سبب گرديد كه الله تعالي به فضل خود اين حوزه را در سطح ايران ممتاز گردانيد. كعبه را هر دم تجلي ميفزود آن ز اخلاصات ابراهيم بود حضرت مولانا در سال 1359 هـ ش، دچار ناراحتي قلبي شد و در پي اصرار دوستان و مشوره پزشكان براي معالجه به انگلستان سفر كرد و ناراحتياش تا حدي بهتر شد و به وطن برگشت، اما پس از يك سال و نيم بيماري ايشان مجدداً شدت گرفت و نزديك چهار ماه در بستر بيماري افتاد. مولانا در جريان مسافرت و معالجه در انگلستان دچار ناراحتي كليه شد و پس از مراجعت به ايران بنابر مشوره پزشكان بار دوم جهت پيوند كليه به آمريكا سفر كرد ولي بدليل بالا بودن سن، نظر پزشكان اين بود كه پيوند كليه در اين شرايط سني سودي ندارد و بعد از اقامت كوتاهي در كاليفرنياي آمريكا به ايران مراجعت كرد و بالاخره مولانا به منظور معالجه و دياليز به تهران و مشهد عزيمت كرد و در روزهاي پاياني عمر خويش در مشهد جهت انجام دياليز اقامت گزيد و در 21 مرداد سال 1366هـ در شهر مشهد زندگي را بدرود گفت و به جوار پروردگار شتافت. رحمهالله و اسكنه جناته. پس از رحلت جانگذار حضرت مولانا عبدالعزيز رحمهالله، بار خطير مسئوليت را حضرت مولانا عبدالحميد حفظهالله متحمل گرديد و با جديت تمام به طور مداوم در انديشه ترقي و پيشرفت مدرسه بوده و مدت درازي نگذشت كه تحولات چشمگيري پديد آمد. بعد از انقلاب و با وجود آمدن فضاي مناسب اسلامي رفته رفته به تعداد طلاب افزوده شد و در سال 1364 مفتي محمدقاسم قاسمي توسط مديريت محترم حضرت مولانا عبدالحميد به اين حوزه دعوت شد و مسئوليت امور تعليم و تربيت به ايشان واگذار گرديد در اين زمان با ابتكار ايشان تحول علمي و فرهنگي خاص در حوزه به وجود آمد و آموزش زبان عربي پيشرفت قابل ملاحظهاي داشت. طي سالهاي بعد تعداد طلاب افزايش يافت و به علت كمبود فضاي آموزش با همت حضرت شيخ الاسلام منازل اطراف حوزه خريداري شده بر آن افزوده شد. در اينجا به طور مختصر به برخي شعبهها و قسمتهاي مختلف حوزه اشاره خواهد شد.
ساختار اداري حوزه در اين بخش مسئوليت تمامي حوزه به عهدة حضرت شيخالاسلام مولانا عبدالحميد است و ايشان در كنار تدريس صحيح بخاري با مديريت مدبرانه خويش كليه امور مدرسه را زير نظر دارند و به رفع نيازها و كاستيها ميپردازند. دفتر ايشان كه در ساختمان اداري حوزه قرار دارد، همراه با رسيدگي به مسايل حوزه، به مشكلات عموم مردم نيز رسيدگي ميكند همچنين بسياري از مسايل مهم سياسي و اختلافات عشيرهاي در اين دفتر رسيدگي ميشوند.
دفتر معاونت اداري مهمترين وظايف و فعاليتهاي آن تنظيم روابط اداري كاركنان و پرسنل شاغل در دارالعلوم و هماهنگي امور داخلي و خارجي حوزه ميباشد. بررسي و رفع نيازها و مشكلات كاري كارمندان و طلاب، رسيدگي به وضع معيشتي و مسكن و خوابگاه و امور رفاهي طلاب، همچنين رسيدگي به وضعيت حقوق و مزايا و بيمه اساتيد و كاركنان و تأمين مسكن آنها بر حسب نياز ميباشد.
معاونت آموزشي از جمله وظايف معاونت آموزشي برنامهريزي براي ثبت نام طلاب جديد، واگذار نمودن دروس به اساتيد اهل فن و مجرب، ترتيب و تنظيم برنامه درسي، نظارت بر دروس و نحوه تدريس، بازرسي از كلاسهاي درس و اعزام بازرس به كلاسهاي مختلف، نظارت بر تكرار و مطالعه طلاب، برنامهريزي امتحانات و اجراي مسابقات در زمينههاي مختلف، رسيدگي به مشكلات درس طلاب و اساتيد، تهيه كتب و جزوات لازم، نظارت بر اجراي مصوبات شوراي هماهنگي در امر آموزش، بر پايي كلاسهاي تابستاني و همچنين دروس جانبي، از قبيل كلاسهاي تقويتي، آموزش زبان انگليسي، كامپيوتر و نظارت و بررسي ضعفهاي نظام آموزشي و ارائه آن به شورا.
دارالافتاء در سال 1363 مطابق با 1404 هـ ق، دارالافتاي دارالعلوم زاهدان زير نظر مفتي خدانظر رحمهالله رسماً آغاز به كار كرد تمامي سؤالات ابتدا به صورت شفاهي شنيده و بعد به صورت كتبي به طور مرتب ثبت و بايگاني ميگرديد و پس از آن كه شعبه تخصص در فقه اسلامي داير گرديد، كار ثبت و بايگاني به آنها محول گرديد. در سالهاي بعد با همت و پشتكار مولانا مفتي خدانظر رحمهالله، فتواهاي گذشته به صورت ابواب فقهي ترتيب يافته و تحت عنوان محمود الفتاوي (فتاواي دارالعلوم زاهدان) چند جلد از آن چاپ و در دسترسي عموم قرار گرفت و ادامه آن نيز در حال تدوين است.
راه اندازي شاخه تخصص در اوايل سال 1370 ش. با توجه به نياز مبرم جامعه و ضرورت تربيت عدهاي از فضلا، براي كار فتوا نويسي و مهارت در اين فن، شعبه تخصص راه اندازي شد و چند تن از فضلاي جوان زير نظر حضرت مفتي خدانظر و مولانا مفتي محمد قاسم مشغول به فراگيري تخصص في الفقه شدند، با گذشت زماني اندك، شعبه تخصص به صورت رسمي و با برنامه درسي منظم، جزو نصاب درسي دارالعلوم زاهدان قرار گرفته و به كار خويش ادامه ميدهد.
مجمع فقهي اهلسنت يكي از نهادهاي علمي كه به ابتكار شيخ الاسلام مولانا عبدالحميد و مفتي خدانظر رحمهالله تشكيل شد و مقر آن در دارالعلوم زاهدان قرار دارد مجمع فقهي اهلسنت است. اين مجمع در سال 1377 هـ ش، تشكيل و در برگيرندة علماء و فقهاي مناطق مختلف ايران است كه با توجه به نياز جامعه و به وجود آمدن مسايل جديدي كه در مورد آنها در فقه اسلامي قول صريحي كمتر يافت ميشود به بحث و بررسي پرداخته و با توجه به آرا و اقوال فقهاي گذشته و معاصر و در پرتو كتاب و سنت به حل آن ميپردازد. اين مجمع در ابتدا با دعوت علماء و فقهاي بلوچستان تشكيل شد اما با گذشت زمان اعضاي جديدي از خراسان، گلستان، فارس و علماي جنوب (شوافع) به آن پيوستهاند. اين مجمع تاكنون پيشرفتهاي قابل ملاحظهاي داشته است.
شوراي هماهنگي باتوجه به گسترش مدارس علوم اسلامي شمار طلاب و عدم انسجام و هماهنگي در مدارس و افت روز افزون تحصيلي نياز به چنين شورايي احساس ميشد. لذا با ابتكار مولانا عبدالعزيز، مولانا عبدالحميد و مولانا محمديوسف حسينپور به منظور هماهنگي در امور آموزشي، تربيتي و فرهنگي و بهبود سطح كيفي مدارس علوم ديني، شورايي با مشاركت شش مدرسه قبل از انقلاب تأسيس شد و به تدريج بر اعضاي آن افزوده شد به گونهاي كه امروزه تمامي مدارس معتبر استان كه تعدادشان به بيش از چهل مدرسه ميرسد در آن عضويت دارند. مقر شورا در دارالعلوم زاهدان ميباشد.
فصلنامه نداي اسلام يكي از زمينههايي كه دارالعلوم زاهدان خود را موظف به فعاليت در آن ميداند عرصه رسانه و مطبوعات است. امروزه نميتوان از نقش رسانهها در زندگي انسانها چشم پوشيد از اين رو با توجه به احساس اين خلأ فرهنگي پس از تلاش بيوقفه مسئولين دارالعلوم سرانجام در اواخر سال 1378 انتشار فصلنامهاي تحت عنوان نداي اسلام، از سوي وزارت ارشاد صادر و اولين شمارة آن نيز در بهار سال 1379 منتشر گرديد و مقبوليت چشمگيري در داخل و خارج كسب نمود. خط مشي فصلنامه نداي اسلام واقعگرايي و اعتدال در طرح مسايل، پرهيز از افراط و تفريط و دوري از گرايشها و سلايق خاص سياسي و جناحي است ضمن اين كه خود را ملزم ميداند از عقايد حقه و ناب اسلامي دفاع نمايد و در راه جهاد فكري و علمي از هيچ كوششي دريغ نورزد. اين نشريه هر سه ماه يكبار منتشر و دفتر آن در ساختمان اداري دارالعلوم قرار دارد.
مكتب حضرت عايشه صديقه رضياللهعنها توجه و عنايت به تعليم و آموزش زنان و دختران يكي از نيازمنديهاي مبرم مردم و جامعه است و به منظور دفع تهاجم فرهنگي از طريق گوناگون و آگاه نمودن زنان و دختران از مسايل شرعي، برنامهريزي براي زنان و دختران توجه ويژهاي ميطلبد، تا اين كه با عنايات پروردگار و عزم مديريت حوزه حضرت شيخ الاسلام در سال 1369 اين امر تحقق يافت و حوزه خواهران با نام مبارك عايشه صديقه افتتاح گرديد. با توجه به استقبال چشمگير خواهران از اين حوزه و حجم وسيع آن مسئولين ناچار شدند كه شعبههاي ديگري از اين حوزه را در سطح شهر زاهدان ايجاد نمايند به گونهاي كه امروزه اين حوزه بيش از هفت شعبه در شهر زاهدان دارد و فارغالتحصيلان بيشماري را تحويل جامعه اسلامي داده است. اين مكتب با توجه به گسترش تعداد دانشآموزان از كمبود فضاي مناسب آموزشي رنج ميبرد.
دفتر امور دانشجويي يكي از برنامههاي مثبت دارالعلوم در راستاي ايجاد ارتباط بين طلاب و دانشجويان (حوزه و دانشگاه) همكاري و همياري با دانشجويان دانشگاهها ميباشد. و با توجه به استقبال دانشجويان از فضاي فرهنگي و ديني دارالعلوم و شور و شوق آنان براي فراگيري مسايل شرعي توجه بيشتر به آنان ضرورتي اجتناب ناپذير بود. به همين منظور از سال 70 ـ 69 تلاشهاي ويژهاي براي دانشجويان در حوزه داير گرديد. ضمن اين كه در مسجد عزيزي به منظور استفاده دانشجويان كتابخانه و بانك نوار فعال گرديد. و جلسات هفتگي درس قرآن نيز از برنامههاي مسجد عزيزي بود. و به منظور گسترش محدوده فعاليتها در اين زمينه و با تأكيد مديريت محترم “دفتر امور دانشجويي” نيز تأسيس گرديد، اين دفتر نقش رابط بين دارالعلوم و دانشگاهيان را ايفا ميكند. همچنين براي دانشجويان شهرستاني در كنار حوزه ساختماني اجاره و به عنوان خوابگاه در اختيار آنان قرار گرفت. اين امر باعث شد دانشجويان از فضاي روحاني دارالعلوم و مسجد مكي استفاده بيشتري ببرند و همچنين از كلاسهاي مختلف تاريخ، عقيده، تفسيرو سيرت استفاده نمايند سالانه جلسه باشكوه و مشتركي بين طلاب و دانشجويان در دارالعلوم زاهدان نيز برگزار ميگردد.
كتابخانه عمومي مركزي كتابخانه مركزي دارالعلوم يكي از كتابخانههاي بزرگ و غني اهلسنت ايران است كه حدود بيست هزار جلد كتاب در موضوعات و زبانهاي مختلف دارد و فهرستي كامپيوتري براي كتابها ترتيب داده شده است و مسئولين در انديشه توفير كتابهاي مختلف در موضوعات گوناگون ميباشند.
مركز تحقيق و ترجمه با توجه به نياز مبرم جامعه اهلسنت به برخي كتابها و موضوعات مورد نياز، مسئولين دارالعلوم بر آن شدند تا اين معضل را با ايجاد شعبه مركز تحقيق و ترجمه رفع كنند، لذا اين مركز در سال 1382 افتتاح گرديد تا بتواند در قبال برخي نيازها پاسخگو باشد و در مدت كوتاهي كه از تأسيس آن ميگذرد پيشرفت قابل ملاحظهاي داشته است.
انتشارات صديقي انتشارات صديقي كه تاكنون فعاليتهاي چشمگير و قابل تقديري داشته است با كمك و انديشه مسئولين دارالعلوم تأسيس و با مجوز رسمي از وزارت ارشاد به نشر و اشاعه كتابهاي ديني و فرهنگي اقدام ميكند و تاكنون كتابهاي بيشماري را چاپ و منتشر كرده است. همچنين اين انتشارات موظف است كتابهاي مركز تحقيق و ترجمه را نيز چاپ و منتشر كند.
دارالقضاء و التحكيم در كنار دارالافتاء و با توجه به كثرت مراجعين براي حل و فصل مخاصمات و مشاجرات، دارالعلوم زاهدان محلي را تحت عنوان دارالقضاء و التحكيم داير نمود تا افرادي كه خواهان حل و فصل دعاوي هستند به اين محل مراجعه نمايند و روزانه اين مركز فعال است و افراد زيادي به اين مركز مراجعه ميكنند و به حل و فصل مسايل آنان پرداخته ميشود. در پايان به اطلاع عموم مسلمانان ميرساند اين حوزه در زمينههاي مختلف به دليل نداشتن امكانات مالي با كمبودهاي زيادي مواجه است. لذا از تمام برادران و خواهران اهلخير، موسسات خيريه و خيّرين مدرسه ساز تقاضا دارد هر نوع كمكهاي خويش را اعم از صدقات و زكات را به اين مركز بزرگ اسلامي اختصاص داده و به شماره حسابهاي بانكي ذيل واريز نمايند و از درگاه خداوند متعال اجر معنوي خويش را دريافت دارند. بانك صادرات، شعبه مسجد مكي، كد (4239) جاري 51 بهنام، حوزه علميه دارالعلوم زاهدان. بانك ملي، شعبه مسجد مكي، كد (8328) جاري 133 بهنام، حوزه علميه دارالعلوم زاهدان. بانك ملت، شعبه خدمات درماني، كد (3/4737) جاري 3/151، بهنام حوزه علميه دارالعلوم زاهدان.
1ـ اين حوزه در زمان خلافت عثماني و توسط علامه بزرگ و مناظر بر جسته هندي مولانا رحمتالله كيرانوي تأسيس گرديد. 2ـ نام قديم شهر زاهدان.
|
بازگشت به ابتدای
صفحه
بازگشت به نتایج قبل
چاپ
این مقاله
ارسال مقاله به دوستان |
|
|
|
|
|