|
|
قال ابن الجوزي ( تلبيس إبليس: 447) عن يحيى بن معاذ يقول: «اجتنب صحبة ثلاثة أصناف من الناس العلماء الغافلين والفقراء المداهنين والمتصوفة الجاهلين». امام ابن جوزی در کتاب "تلبیس ابلیس" آورده: از يحيي بن معاذ نقل است كه فرمود: «از صحبت سه گروه بپرهيزيد: عالمان غافل، فقيران تملق گو و صوفیان جاهل». |
|
ادبیات>شرح واژه>اجبال
شماره مقاله : 5623 تعداد مشاهده : 276 تاریخ افزودن مقاله : 27/7/1389
|
اجبال . [ اِ ] (ع مص ) بکوه شدن مردم : اجبلوا؛ بکوه رفتند. (منتهی الارب ). || بسختی زمین رسیدن . بزمین سخت رسیدن . به تُرس رسیدن در کندن . (تاج المصادر). به دِج رسیدن : اَجْبَل َ الحافر. (منتهی الارب ). || نرم آهن شدن . آهنشان نرم گشتن (ظاهراً بمعنی کند شدن شمشیر باشد؟): اجبل القوم . (منتهی الارب ). || مجبول و مجبور ساختن کسی را بر چیزی : اجبله علی الشی ٔ. (منتهی الارب ). || بخیل یافتن کسی را: اجبله ؛ یافت او را بخیل . (منتهی الارب ). || کند شدن خاطر. فروماندن از گفتار. دشوار شدن سخن : اجبل الشاعر؛ دشوارشد بر وی سخن . (منتهی الارب )؛ به تنگنا افتاد شاعر.
|
بازگشت به ابتدای
صفحه
بازگشت به نتایج قبل
چاپ
این مقاله
ارسال مقاله به دوستان |
|
|
|
|
|