|
|
قال ابن الجوزي ( تلبيس إبليس: 447) عن يحيى بن معاذ يقول: «اجتنب صحبة ثلاثة أصناف من الناس العلماء الغافلين والفقراء المداهنين والمتصوفة الجاهلين». امام ابن جوزی در کتاب "تلبیس ابلیس" آورده: از يحيي بن معاذ نقل است كه فرمود: «از صحبت سه گروه بپرهيزيد: عالمان غافل، فقيران تملق گو و صوفیان جاهل». |
|
الهیات و ادیان>فرقه ها و مذاهب>شیعه > رد بر طعن رافضی در مورد بیعت با ابوبکر صدیق رضی الله عنه مبنی بر اینکه بیعتش ناگهانی بود
شماره مقاله : 4733 تعداد مشاهده : 306 تاریخ افزودن مقاله : 20/7/1389
|
رد بر طعن رافضی در مورد بیعت با ابوبکر صدیق رضی الله عنه مبنی بر اینکه بیعتش ناگهانی بود رافضی گفته: (دوّم: قول عمر این که بیعت با ابوبکر ناگهانی بود، خداوند شرّش را از مسلمین حفظ نمود، هر کس به همچنین چیزی برگشت او را بکشید، ناگهانی آن دلیل بر عدم وقوع آن بر رأی صحیح بوده، سپس محفوظ شدن از شرّش را خواسته و دستور به قتل کسی داده که چنین کاری را تکرار کند، اینها موجب طعنه زدن به ابوبکر و خلافتش میشود). جواب: آنچه در صحیحین از ابن عبّاس ثابت شده، خطبهای است که در آن عمر گفته (... سپس به من خبر رسیده که یکی از شما گفته: (قسم به خدا اگر عمر فوت میکرد با فلانی بیعت میکردم) هیچ کس جرأت نکند که بگوید: بیعت ابوبکر اتفاقی و پنهانی بوده، بله، اینطور بود امّا خداوند مردم را از شرّ ناگهانی و فلته مصون داشته، و در بین شما کسی وجود ندارد مانند ابوبکر که گردنها برایش خرد شوند، هر کس بدون مشورت مسلمانان با کسی بیعت کند، بیعتکننده و بیعت با او شده باید کشته شوند، هنگامیکه خبر وفات پیغمبر صلی الله علیه و آله وسلم به ما رسید، سپس سخن را به اتمام رساند، و در همان قصّه است: ابوبکر صدیق گفت: (من این دو مرد را انتخاب میکنم پس با هر کدام که خواستید بیعت کنید، دست من و ابوعبیده را گرفته بود در حالی که در بین ما نشسته بود، اگر غیر از این را میگفت ناراحت نمیشدم، قسم به خدا: اگر گردنم را هم میزدند حاضر نبودم مرتکب گناه بشوم، و دوست داشته باشم بر قومی شورش کنم که ابوبکر در بین آنهاست، مگر به هنگام مرگ چیزی در درونم خطور میکرد و الآن این هم نیست. بحث این موضوع بصورت کامل قبلاً ذکر شده. اینکه میگویم ناگهانی بوده یعنی زمینهسازی نکرده بودیم و آمادگی نداشتیم، چون ابوبکر برای این امر تعیین شده بود، و دیگر نیازی نداشت که مردم برای آن جمع شوند، چون همه میدانستند که ایشان از هر کس دیگری شایستهتر است، بعد از ابوبکر هیچ کس دیگری وجود نداشت که مردم در استحقاقش اتفاق داشته باشند، پس هرکس در غیر حضور عموم مسلمین خواست با کسی دیگر بیعت نماید او را بکشید، عمر محفوظ ماندن از شرّش را نخواسته، بلکه خبر داده که خداوند به سبب اتفاق مردم، مردم را از شرّ فتنه حفظ کرده است.
به نقل از: مختصر منهاج السنة، تالیف: شیخ الإسلام ابو العباس احمد بن تیمیه، اختصار : الشیخ عبدالله بن محمد الغنیمان (استاد تحصیلات عالی دانشگاه اسلامی مدینه منوره)، و مدرس در مسجد نبوی شریف، ترجمه: إسحاق دبیرى
مصدر: سایت دائرة المعارف شبکه اسلامی IslamWebPedia.Com
|
بازگشت به ابتدای
صفحه
بازگشت به نتایج قبل
چاپ
این مقاله
ارسال مقاله به دوستان |
|
|
|
|
|