Untitled Document
 
 
 
  2024 Nov 21

----

19/05/1446

----

1 آذر 1403

 

تبلیغات

حدیث

 

«… و إياكم و محدثات الأمور فإنَّ كل محدثة بدعة و كل بدعة ضلالة». [متفق عليه].
بپرهيزيد از آن چه در دين، جديد و نو آورده شده است؛ زيرا هر نو و جديدي در دين، بدعت است و هر بدعت، ضلالت و گمراهي است .

 معرفی سایت

نوار اسلام
اسلام- پرسش و پاسخ
«مهتدين» (هدايت يافتگان)
اخبار جهان اسلام
تاریخ اسلام
کتابخانه آنلاین عقیده
سایت اسلام تکس - پاسخ به شبهات دینی
خانواده خوشبخت
شبکه جهانی نور
سایت خبری تحلیلی اهل سنت
بیداری اسلامی
صدای اسلام

 

 

 

  سخن سایت

قال ابن الجوزي ( تلبيس إبليس: 447) ‏عن يحيى بن معاذ يقول: «اجتنب صحبة ثلاثة أصناف من الناس العلماء الغافلين والفقراء المداهنين والمتصوفة الجاهلين».
امام ابن جوزی در کتاب "تلبیس ابلیس" آورده: از يحيي بن معاذ نقل است كه فرمود: «از صحبت سه گروه بپرهيزيد: عالمان غافل، فقيران تملق گو و صوفیان جاهل».

لیست الفبایی     
               
چ ج ث ت پ ب ا آ
س ژ ز ر ذ د خ ح
ف غ ع ظ ط ض ص ش
ه و ن م ل گ ک ق
ی
   نمایش مقالات

الهیات و ادیان>فرقه ها و مذاهب>شیعه > رد بر کذب و نادانی رافضی در مورد موقف علی رضی الله عنه در روز احزاب

شماره مقاله : 4714              تعداد مشاهده : 280             تاریخ افزودن مقاله : 20/7/1389

رد بر کذب و نادانی رافضی در مورد موقف علی رضی الله عنه در روز احزاب

ابن مطهر الحلى رافضی می گوید: در جنگ احزاب که همان غزوه خندق است زمانی که پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم از کندن خندق فارغ شد سپاه قریش در حالی که ابوسفیان در پیشاپیش آن بود به همراه کنانه و اهل تهامه که (10) هزار نفر بودند رسیدند.
غطفان و به دنبال آن مردم نجد آمدند. آنها در اطراف مسلمانان خیمه زدند. همچنانکه خداوند درباره آنها می‌فرماید:{إِذْ جَاءُوكُمْ مِنْ فَوْقِكُمْ وَمِنْ أَسْفَلَ مِنْكُمْ (١٠) }(الأحزاب: 10).
«(به خاطر بیاورید) زمانى را كه آنها از طرف بالا و پایین (شهر) بر شما وارد شدند (و مدینه را محاصره كردند)».
پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم به همراه سه هزار نفر از مسلمانان از شهر خارج شد. خندق میان آنها قرار داشت. مشرکان با یهودیان متحد شدند. مشرکان به فراوانی‌شان و اتحاد با یهودیان مغرور شدند. عمرو بن عبدود و عکرمه بن ابوجهل از تنگه خندق به سوی مسلمانان آمدند و مبارزه‌طلبی کردند، علی برخاست، و پاسخ او را داد. پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم به او فرمود: او عمرو است. سپس برای دومین و سومین بار مبارزه‌طلبی کرد و هر بار علی برمی‌خاست و پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم به او می‌فرمود: او عمرو است. تا اینکه چهارمین بار پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم به او اجازه داد. عمرو به او گفت: ای برادر زاده برگرد. دوست ندارم تو را بکشم. علی به او پاسخ داد: با خداوند پیمان بسته‌ام که مردی از قریش تو را به یکی از دو راه فرا نخواند مگر آن را از او بستانم و من تو را به اسلام فرا می‌خوانم. عمرو گفت: مرا بدان نیازی نیست. علی گفت: تو را به مبارزه دعوت می‌کنم. عمرو گفت: بسیار مشتاقم تو را بکشم. علی گفت: بلکه من بیشتر دوست دارم که تو را بکشم. عمرو خشمگین شد و از اسبش پایین آمد. آن دو با یکدیگر جنگیدند تا اینکه در پایان علی او را کشت و عکرمه شکست خورد. سپس بقیه مشرکان و یهودیان شکست خوردند. پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم در این جنگ درباره او فرمود: کشتن عمرو بن عبدود توسط علی از عبادت انس و جنّ بهتر و برتر بود.
در پاسخ باید گفت: اولاً اسناد این روایت و بیان صحت آن کجاست؟
ثانیاً: در ذکر این غزوه نیز چندین مورد دروغگویی صورت گرفته است. از جمله اینکه سپاه قریش، کنانه، و اهل تهامه (10) هزار نفر بودند. باید دانست که همه احزاب از قریش، کنانه، اهل تهامه، مردم نجد یعنی تمیم، بنی‌اسد و غطفان و یهودیان تشکیل شده‌ بود که مجموعاً (10) هزار نفر بودند. احزاب سه دسته بودند:
الف) قریش و هم پیمانانشان که مردم مکه و اطراف آن بودند.
ب) مردم نجد یعنی قبایل تمیم، أسد و غطفان و قبایل دیگر.
ج) یهودیان بنی قریظه.
اما در پاسخ ادعای او که می‌گوید: عمرو بن عبدود و عکرمه بن ابوجهل سوار بر اسب از باریکه خندق گذشتند و با کشته شدن عمرو مشرکان و یهودیان شکست خوردند، باید گفت: این دروغ آشکاری است. مشرکان و یهودیان پس از کشته شدن عمرو همچنان به محاصره مسلمانان ادامه دادند تا اینکه نعیم بن مسعود در میانشان به تاخت و تاز پرداخت و خداوند از آسمان باد شدید و فرشتگان را نازل کرد.
خداوند متعال می‌فرماید:{یا ایهَا الَّذِینَ آمَنُوا اذْكُرُوا نِعْمَةَ اللَّهِ عَلَیكُمْ إِذْ جَاءَتْكُمْ جُنُودٌ فَأَرْسَلْنَا عَلَیهِمْ رِیحًا وَجُنُودًا لَمْ تَرَوْهَا وَكَانَ اللَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِیرًا (٩)إِذْ جَاءُوكُمْ مِنْ فَوْقِكُمْ وَمِنْ أَسْفَلَ مِنْكُمْ وَإِذْ زَاغَتِ الأبْصَارُ وَبَلَغَتِ الْقُلُوبُ الْحَنَاجِرَ وَتَظُنُّونَ بِاللَّهِ الظُّنُونَا (١٠)هُنَالِكَ ابْتُلِی الْمُؤْمِنُونَ وَزُلْزِلُوا زِلْزَالا شَدِیدًا (١١)وَإِذْ یقُولُ الْمُنَافِقُونَ وَالَّذِینَ فِی قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ مَا وَعَدَنَا اللَّهُ وَرَسُولُهُ إِلا غُرُورًا (١٢)وَإِذْ قَالَتْ طَائِفَةٌ مِنْهُمْ یا أَهْلَ یثْرِبَ لا مُقَامَ لَكُمْ فَارْجِعُوا وَیسْتَأْذِنُ فَرِیقٌ مِنْهُمُ النَّبِی یقُولُونَ إِنَّ بُیوتَنَا عَوْرَةٌ وَمَا هِی بِعَوْرَةٍ إِنْ یرِیدُونَ إِلا فِرَارًا (١٣)وَلَوْ دُخِلَتْ عَلَیهِمْ مِنْ أَقْطَارِهَا ثُمَّ سُئِلُوا الْفِتْنَةَ لآتَوْهَا وَمَا تَلَبَّثُوا بِهَا إِلا یسِیرًا (١٤)وَلَقَدْ كَانُوا عَاهَدُوا اللَّهَ مِن قَبْلُ لَا یوَلُّونَ الْأَدْبَارَ وَكَانَ عَهْدُ اللَّهِ مَسْؤُولاً (15) قُلْ لَنْ ینْفَعَكُمُ الْفِرَارُ إِنْ فَرَرْتُمْ مِنَ الْمَوْتِ أَوِ الْقَتْلِ وَإِذًا لا تُمَتَّعُونَ إِلا قَلِیلا (١٦)قُلْ مَنْ ذَا الَّذِی یعْصِمُكُمْ مِنَ اللَّهِ إِنْ أَرَادَ بِكُمْ سُوءًا أَوْ أَرَادَ بِكُمْ رَحْمَةً وَلا یجِدُونَ لَهُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ وَلِیا وَلا نَصِیرًا (١٧)قَدْ یعْلَمُ اللَّهُ الْمُعَوِّقِینَ مِنْكُمْ وَالْقَائِلِینَ لإخْوَانِهِمْ هَلُمَّ إِلَینَا وَلا یأْتُونَ الْبَأْسَ إِلا قَلِیلا (١٨)أَشِحَّةً عَلَیكُمْ فَإِذَا جَاءَ الْخَوْفُ رَایتَهُمْ ینْظُرُونَ إِلَیكَ تَدُورُ أَعْینُهُمْ كَالَّذِی یغْشَى عَلَیهِ مِنَ الْمَوْتِ فَإِذَا ذَهَبَ الْخَوْفُ سَلَقُوكُمْ بِأَلْسِنَةٍ حِدَادٍ أَشِحَّةً عَلَى الْخَیرِ أُولَئِكَ لَمْ یؤْمِنُوا فَأَحْبَطَ اللَّهُ أَعْمَالَهُمْ وَكَانَ ذَلِكَ عَلَى اللَّهِ یسِیرًا (١٩)یحْسَبُونَ الأحْزَابَ لَمْ یذْهَبُوا وَإِنْ یأْتِ الأحْزَابُ یوَدُّوا لَوْ أَنَّهُمْ بَادُونَ فِی الأعْرَابِ یسْأَلُونَ عَنْ أَنْبَائِكُمْ وَلَوْ كَانُوا فِیكُمْ مَا قَاتَلُوا إِلا قَلِیلا (٢٠)لَقَدْ كَانَ لَكُمْ فِی رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ لِمَنْ كَانَ یرْجُو اللَّهَ وَالْیوْمَ الآخِرَ وَذَكَرَ اللَّهَ كَثِیرًا (٢١)وَلَمَّا رَأَى الْمُؤْمِنُونَ الأحْزَابَ قَالُوا هَذَا مَا وَعَدَنَا اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَصَدَقَ اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَمَا زَادَهُمْ إِلا ایمَانًا وَتَسْلِیمًا (٢٢)مِنَ الْمُؤْمِنِینَ رِجَالٌ صَدَقُوا مَا عَاهَدُوا اللَّهَ عَلَیهِ فَمِنْهُمْ مَنْ قَضَى نَحْبَهُ وَمِنْهُمْ مَنْ ینْتَظِرُ وَمَا بَدَّلُوا تَبْدِیلا (٢٣)لِیجْزِی اللَّهُ الصَّادِقِینَ بِصِدْقِهِمْ وَیعَذِّبَ الْمُنَافِقِینَ إِنْ شَاءَ أَوْ یتُوبَ عَلَیهِمْ إِنَّ اللَّهَ كَانَ غَفُورًا رَحِیمًا (٢٤)وَرَدَّ اللَّهُ الَّذِینَ كَفَرُوا بِغَیظِهِمْ لَمْ ینَالُوا خَیرًا وَكَفَى اللَّهُ الْمُؤْمِنِینَ الْقِتَالَ وَكَانَ اللَّهُ قَوِیا عَزِیزًا (٢٥) }(الأحزاب: 9-25).
«اى كسانى كه ایمان آورده‏اید! نعمت خدا را بر خود به یاد آورید در آن هنگام كه لشكرهایى (عظیم) به سراغ شما آمدند; ولى ما باد و طوفان سختى بر آنان فرستادیم و لشكریانى كه آنها را نمى‏دیدید (و به این وسیله آنها را در هم شكستیم); و خداوند همیشه به آنچه انجام مى‏دهید بینا بوده است. (به خاطر بیاورید) زمانى را كه آنها از طرف بالا و پایین (شهر) بر شما وارد شدند (و مدینه را محاصره كردند) و زمانى را كه چشمها از شدت وحشت خیره شده و جانها به لب رسیده بود، و گمانهاى گوناگون بدى به خدا مى‏بردید. آنجا بود كه مؤمنان آزمایش شدند و تكان سختى خوردند!. و (نیز) به خاطر آورید زمانى را كه منافقان و بیماردلان مى‏گفتند: «خدا و پیامبرش جز وعده‏هاى دروغین به ما نداده‏اند!». و (نیز) به خاطر آورید زمانى را كه گروهى از آنها گفتند: «اى اهل یثرب (اى مردم مدینه)! اینجا جاى توقف شما نیست; به خانه‏هاى خود بازگردید!» و گروهى از آنان از پیامبر اجازه بازگشت مى‏خواستند و مى‏گفتند: «خانه‏هاى ما بى‏حفاظ است!»، در حالى كه بى‏حفاظ نبود; آنها فقط مى‏خواستند (از جنگ) فرار كنند. آنها چنان بودند كه اگر دشمنان از اطراف مدینه بر آنان وارد مى‏شدند و پیشنهاد بازگشت به سوى شرك به آنان مى‏كردند مى‏پذیرفتند، و جز مدت كمى (براى انتخاب این راه) درنگ نمى‏كردند! (در حالى كه) آنان قبل از این با خدا عهد كرده بودند كه پشت به دشمن نكنند; و عهد الهى مورد سؤال قرار خواهد گرفت (و در برابر آن مسؤولند)! بگو: «اگر از مرگ یا كشته‏شدن فرار كنید، سودى به حال شما نخواهد داشت; و در آن هنگام جز بهره كمى از زندگانى نخواهید گرفت!». بگو: «چه كسى مى‏تواند شما را در برابر اراده خدا حفظ كند اگر او بدى یا رحمتى را براى شما اراده كند؟!» و آنها جز خدا هیچ سرپرست و یاورى براى خود نخواهند یافت. خداوند كسانى كه مردم را از جنگ بازمى‏داشتند و كسانى را كه به برادران خود مى‏گفتند: بسوى ما بیایید (و خود را از معركه بیرون كشید)» بخوبى مى‏شناسد; و آنها (مردمى ضعیفند و) جز اندكى پیكار نمى‏كنند!. آنها در همه چیز نسبت به شما بخیلند; و هنگامى كه (لحظات) ترس (و بحرانى) پیش اید، مى‏بینى آنچنان به تو نگاه مى‏كنند، و چشمهایشان در حدقه مى‏چرخد، كه گویى مى‏خواهند قالب تهى كنند! اما وقتى حالت خوف و ترس فرو نشست، زبانهاى تند و خشن خود را با انبوهى از خشم و عصبانیت بر شما مى‏گشایند (و سهم خود را از غنایم مطالبه مى‏كنند!) در حالى كه در آن نیز حریص و بخیلند; آنها (هرگز) ایمان نیاورده‏اند، از این رو خداوند اعمالشان را حبط و نابود كرد; و این كار بر خدا آسان است. آنها گمان مى‏كنند هنوز لشكر احزاب نرفته‏اند; و اگر برگردند (از ترس آنان) دوست مى‏دارند در میان اعراب بادیه‏نشین پراكنده (و پنهان) شوند و از اخبار شما جویا گردند; و اگر در میان شما باشند جز اندكى پیكار نمى‏كنند! مسلما براى شما در زندگى رسول خدا سرمشق نیكویى بود، براى آنها كه امید به رحمت خدا و روز رستاخیز دارند و خدا را بسیار یاد مى‏كنند. (اما) مؤمنان وقتى لشكر احزاب را دیدند گفتند: «این همان است كه خدا و رسولش به ما وعده داده، و خدا و رسولش راست گفته‏اند!» و این موضوع جز بر ایمان و تسلیم آنان نیفزود. در میان مؤمنان مردانى هستند كه بر سر عهدى كه با خدا بستند صادقانه ایستاده‏اند; بعضى پیمان خود را به آخر بردند (و در راه او شربت شهادت نوشیدند)، و بعضى دیگر در انتظارند; و هرگز تغییر و تبدیلى در عهد و پیمان خود ندادند. هدف این است كه خداوند صادقان را بخاطر صدقشان پاداش دهد، و منافقان را هرگاه اراده كند عذاب نماید یا (اگر توبه كنند) توبه آنها را بپذیرد; چرا كه خداوند آمرزنده و رحیم است. خدا كافران را با دلى پر از خشم بازگرداند بى‏آنكه نتیجه‏اى از كار خود گرفته باشند; و خداوند (در این میدان)، مؤمنان را از جنگ بى‏نیاز ساخت (و پیروزى را نصیبشان كرد); و خدا قوى و شكست‏ناپذیر است».
این بیان می‌کند که مؤمنان در آن جنگ با مشرکان نجنگیدند و خداوند مشرکان را به وسیله جنگ باز نگرداند. این امر در نظر علمای حدیث، تفسیر، مغازی و تاریخ متواتر است.
چگونه می‌توان گفت با جنگ علی و عمرو بن عبدود و کشته شدن عمرو، مشرکان شکست خوردند؟ حدیثی که از پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم ذکر کرد که کشتن عمرو توسط علی از عبادت انس و جن بهتر و برتر است، حدیثی ساختگی و موضوع است. به همین دلیل هیچکدام از علمای مسلمان آن را در کتابهای مورد اعتماد روایت نکرده‌اند. بلکه برای آن اسناد صحیح و حتی ضعیفی شناخته نشده است. این دروغی است که نسبت دادن آن به پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم روا نیست. چگونه ممکن است کشتن یک کافر از عبادت همه انسانها و جنیان برتر باشد؟! این امر کاملاً محال است.


به نقل از:
مختصر منهاج السنة، تالیف: شیخ الإسلام ابو العباس احمد بن تیمیه، اختصار : الشیخ عبدالله بن محمد الغنیمان (استاد تحصیلات عالی دانشگاه اسلامی مدینه منوره)، و مدرس در مسجد نبوی شریف، ترجمه: إسحاق دبیرى

مصدر:
سایت دائرة المعارف شبکه اسلامی
IslamWebPedia.Com




 
بازگشت به ابتدای صفحه     بازگشت به نتایج قبل                       چاپ این مقاله      ارسال مقاله به دوستان

اقوال بزرگان     

قال عبد الله رضی الله عنه: «ويل لمن لا يعلم، ولو شاء الله لعلمه، وويل لمن يعلم، ثم لا يعمل». عبدالله بن مسعود رضی الله عنه فرمود: «وای بر کسی که نمی داند، و اگر خدا بخواهد وی را علم می دهد، و وای بر آنکس که علم دارد ولی به آن عمل نمی کند». "الحلية الأولیاء"؛ أبي نعيم اصفهانی.

تبلیغات

 

منوی اصلی

  صفحه ی اصلی  
 جستجو  
  روز شمار وقايع
  عضویت در خبرنامه  
پیشنهادات وانتقادات  
همكارى با سايت  
ارتباط با ما  
 درباره ی ما  
 

تبیلغات

آمار

خلاصه آمار بازدیدها

امروز : 16186
دیروز : 5614
بازدید کل: 8806345

تعداد کل اعضا : 608

تعداد کل مقالات : 11123

ساعت

نظر سنجی

كداميك از كانال‌هاى اهل سنت فارسى را بيشتر مي‌پسنديد؟

كانال فارسى نور

كانال فارسى كلمه

كانال فارسى وصال

نمایش نتــایج
نتــایج قبل
 
.محفوظ است islamwebpedia.com تمامی حقوق برای سایت
All Rights Reserved © 2009-2010