Untitled Document
 
 
 
  2024 Nov 21

----

19/05/1446

----

1 آذر 1403

 

تبلیغات

حدیث

 

 پيامبر صلى الله عليه و سلم فرموده است: "لا يقضين حکم بين اثنين و هو غضبان" (متفق عليه)، يعنى: "هيچ قاضي‌اي در حال عصبانيت بين دو نفر قضاوت نکند".

 معرفی سایت

نوار اسلام
اسلام- پرسش و پاسخ
«مهتدين» (هدايت يافتگان)
اخبار جهان اسلام
تاریخ اسلام
کتابخانه آنلاین عقیده
سایت اسلام تکس - پاسخ به شبهات دینی
خانواده خوشبخت
شبکه جهانی نور
سایت خبری تحلیلی اهل سنت
بیداری اسلامی
صدای اسلام

 

 

 

  سخن سایت

قال ابن الجوزي ( تلبيس إبليس: 447) ‏عن يحيى بن معاذ يقول: «اجتنب صحبة ثلاثة أصناف من الناس العلماء الغافلين والفقراء المداهنين والمتصوفة الجاهلين».
امام ابن جوزی در کتاب "تلبیس ابلیس" آورده: از يحيي بن معاذ نقل است كه فرمود: «از صحبت سه گروه بپرهيزيد: عالمان غافل، فقيران تملق گو و صوفیان جاهل».

لیست الفبایی     
               
چ ج ث ت پ ب ا آ
س ژ ز ر ذ د خ ح
ف غ ع ظ ط ض ص ش
ه و ن م ل گ ک ق
ی
   نمایش مقالات

الهیات و ادیان>اشخاص>عیسی مسیح علیه السلام

شماره مقاله : 468              تعداد مشاهده : 344             تاریخ افزودن مقاله : 6/6/1388

حقيقت عيسى مسيح عليه السلام

بدون ترديد، معمولاً شما ادعاهاي را که عيسي خداست، شنيده باشيد. يعني شخص دوم در نظريه (تثليث مقدس). اما انجيل حقيقي که منحيث منبع معلومات در مورد عيسي و همچنان به طور مبناي عقيده در چوکات عيسيويت استفاده مي شود، اين ادعا را واضحاً تکذيب مي کند. ما، شما را مي انگيزيم که به انجيل خود رجوع فرماييد و معلوم کنيد که نتيجه گيري هاي ذيل، خارج از متن کتاب تان بيرون نويس نگرديده است. 
١ – خداوند عالم کامل است....... مگر عيسي عليه السلام نبود: 
وقتيکه از روز قيامت صحبت مي شود، عيسي عليه السلام از محدوديت علم اش در باره اينروز بطور اشکارا اظهار مي کند، وي فرموده است، "مگر از آنروز و ساعت (روز قيامت) هيچ کس نمي داند، هيچ کس ...، حتي فرشتگان که در بهشت هستند و نه پسر، مگر پدر مي داند." 
mark13 :32-.Matt 24:36
مگر خداوند جل جلاله عالم کامل است، علم (دانايي) خداوند جل جلاله انتها ندارد. اينکه شخص خود عيسي عليه السلام اقرار ميکند که در باره روز آخرت نمي داند، آشکارترين دليلي است که عيسي عليه السلام عالم کامل نيست و بناءً گفته مي توانيم که عيسي عليه السلام خدا نيست. 
٢ – خداوند جل جلاله قدرت کامل دارد...... مگر عيسي عليه السلام نداشت: 
عيسي عليه السلام بسيار معجزه هاي را نشان داد، او خود اقرار کرده است که قوت وکارهاي خارق العاده يي را که بشکل معجزه نشان مي داد از خودش نبود بلکه اين قوت ومعجزه از جانب خداوند برايش الهام و اعطا مي شد. چنانچه فرموده است، "هر آيينه، هر آيينه، براي شما مي گويم که فرزند از خود هيچ چيزي را انجام داده نمي تواند، مگر آنچه او نشان ميدهد، پدر آنرا انجام مي دهد .....". 
John, 5:19
مکرراً در جايي ديگري فرموده است،"من به ميل خود هيچ کاري را انجام داده نمي توانم. آنچه مي شنوم در مورد آن قضاوت مي کنم و قضاوت ام به عدل استوار است، زيرا خواست خود را در آن نمي جويم مگر مي جويم رضاي پدر را که مرا فرستاده است". 
John, 5:30
خداوند جل جلاله تنها قوي نيست او همچنان منبع قوت و صلاحيت است. اينکه شخص خود عيسي عليه السلام از ضعف و ناتواني خود اعتراف مي کند، واضح ترين دليلي است که قوت و قدرت کامل ندارد و خدا نيست. 
٣- الله جل جلاله خدا(معبود) ندارد .... مگر عيسي عليه السلام داشت: 
خداوند قاضي نهايي و پناه گاه براي همه است. او ذات مقدس به هيچ کسي محتاج نيست و نه کسي را عبادت مي کند. مگر عيسي عليه السلام خود اعتراف کرده است که او يک ذاتي را عبادت و به او نماز و دعا انجام داده است. عيسي عليه السلام فرموده است: "من به سوي پدر خود و پدر شما، بسوي خداي خود و خداي شما، بالا ميروم". 
(John, 20-17) 
همچنين گذارش شده است که عيسي عليه السلام وقتيکه در صليب بود، آواز و ناله مي کشيد و مي گفت: "اي خداي من، اي خداي من، چرا مرا رها کردي؟" (Math., 27- 46) اگر عيسي عليه السلام خدا مي بود پس چنين خوانده مي شد. " خودم، خودم، چرا مرا رها کردي؟" آيا اين يک جمله يي کاملاً بي معني و بي مورد نخواهد بود؟ وقتيکه عيسي عليه السلام به پروردگاردعا و نماز مي خواند (Luke11:2-4) 
آيا او خود را عبادت مي کرد؟ وقتيکه در باغ گيتسيماني او نماز خواند، "اي پدر من، آيا اين امکان دارد که بگذاري اين پياله ازمن عبور کند. (Math., 26- 36) هزگز اين به رضاي من نيست مگر آنچه رضاي خودت است." همان عيسي عليه السلام نظر به قول و عمل اش اعتراف و تصديق نموده است که عبادت ميکرد و به يک ذات ديگر منحيث خداي خود نماز خوانده و عبادت کرده است، اين آشکارترين اثباتي است که عيسي عليه السلام خدا نيست. 
مطابق به متن انجيل، خداوند جل جلاله يک روح غير قابل ديد است. 
٤ - عيسي عليه السلام گوشت و خون بود: 
هزاران شخص عيسي عليه السلام را ديده و آواز اش را شنيده است، عيسي عليه السلام خود گفته است چنانکه شما مرا مي بنيد و آواز مرا مي شنويد،چنين با خدا شده نمي تواند. چنانچه فرموده است: "هيچ کسي در هيچ زماني خداوند جل جلاله را نديده است". 
John, 1:18
هيچ کس در هر زماني، نه آوازش را شنيده و نه شکل اش را ديده است". John, 5:37همچنان در John, 9:24ذکر کرده است: " خداوند جل جلاله يک روح است، کسي که ميخواهد عبادت اش را بکند، بايد او را به روح و روان راستي عبادت کند." همان عيسي عليه السلام مي گفت که هيچ کسي در هر زماني خدا را نديده و نه از وي شنيده، در حاليکه پيروان وي خدا را ديده و نيز از وي شنيده اند. اين يک اثبات واضح شده مي تواند که عيسي عليه السلام خدا نيست. 
هيچ کسي بزرگتر از خداوند جل جلاله نيست و نه کسي او را رهنمايي مي کند، مگر عيسي عليه السلام قبول مي کند که يک ذات بزرگتر از خودش که او ........
٥ - خود خواهي از شان او (عيسي عليه السلام) دور بود: 
ممکن است که اين واضحترين شاخصه يي باشد که عيسي و خداوند جل جلاله مساوي نيستند، بنا به همين دليل، گفته مي توانيم که يکي و همانند نيستند. مکرراً از زبان خود عيسي عليه السلام شنيده شده است که در (John, 1-18) گفته است. " پدرم بزرگتر ازمن است". در (Luke, 18:19) ذکر شده است که، وقتي شخصي وي را معلم خوب (اعلي) خطاب کرد، عيسي عليه السلام در مقابل جواب داد: " چرا مرا خوب مي خوانيد؟ هيچ کسي خوب نيست، اين کلمه را به يکي نگهداريد که او خداوند جل جلاله است ... " 
برعلاوه، عيسي عليه السلام فرق واضح بين خود و خداوند قايل شده است. در حاليکه فرموده است. " من به جلو حرکت کردم و از جانب خداوند فرستاده شدم، من هرگز ازجانب خود نيامده ام، مگر او مرا فرستاده است". (John, 8:42) 
واضحت کامل ارايه کرده است نه اينکه از مساوي بودن خود به خداوند ارايه کند. در حاليکه در (Luke, 22:42) فرموده است: "نه خواست و اراده من ، آنچه خواست و رضاي توست مي شود) و در (John, 1:18) فرموده است: " من خواست خود را نمي جويم، مگر مي جويم خواست پدر را که مرا فرستاده است. " همان عيسي خود اقرار مي کند که او به دنيا به اثر ابتکار خود نيامده است. مگر رعنمايي شده است که تا بيايد. همچنان از يک موجود ديگر که بزرگتر ازخودش مي باشد اعتراف نموده است. او با خواست خود مخالفت کرده و آنرا سرکوب مي کند تا رضاي ديگري را بجا آرد. اين آشکارا ثابت مي کند که عيسي عليه السلام مقام اعلي و نهايي نيست و بدين لحاظ گفته مي توانيم که عيسي عليه السلام خدا نيست. 
نتيجه گيری: 
کليسا کتاب انجيل را يگانه منبع معلومات راجع به خدا و عيسي عليه السلام مي داند. چون انجيل اين را واضح مي کند که عيسي عليه السلام موجود اعلي نيست و نه موجود اعلي عيسي شده مي تواند. پس نظر به کدام اساس شما نوعي ديگري عقيده داريد؟ عقيده بر اينکه موجود اعلي سه گانه (تثليث ) است، کاملاُ نادرست و نامناسب با کلماتيکه خود عيسي عليه السلام در انجيل ارايه کرده است، مي باشد. خداوند يکي است، نه سه. او يک ذات کامل و يگانه است. 
اگر در مورد حقايق در بارهء خداوند و ارتباط شما با او، علاقه مندبوده باشيد، از شما دعوت بعمل مي آريم که در باره دين اسلام مطالعه و تحقيق كنيد.

 

به نقل از: نوار اسلام 



 
بازگشت به ابتدای صفحه     بازگشت به نتایج قبل                       چاپ این مقاله      ارسال مقاله به دوستان

اقوال بزرگان     

"خداوند را پنجاه سال عبادت کردم اما شیرینی عبادت را نچشیدم مگر هنگامی که سه چیز را ترک گفتم: 1-خشنودی مردم را ترک کردم تا آنکه توانستم حق را بگویم. 2-همنشینی با فاسقان را رها کردم تا آنکه توانستم با صالحان همنشینی کنم. 3-شیرینی دنیا را ترک کردم تا آنکه شیرینی آخرت را به دست آوردم." — أحمد بن حرب, سير أعلام النبلاء: (11/34)

تبلیغات

 

منوی اصلی

  صفحه ی اصلی  
 جستجو  
  روز شمار وقايع
  عضویت در خبرنامه  
پیشنهادات وانتقادات  
همكارى با سايت  
ارتباط با ما  
 درباره ی ما  
 

تبیلغات

آمار

خلاصه آمار بازدیدها

امروز : 16885
دیروز : 5614
بازدید کل: 8807044

تعداد کل اعضا : 608

تعداد کل مقالات : 11123

ساعت

نظر سنجی

كداميك از كانال‌هاى اهل سنت فارسى را بيشتر مي‌پسنديد؟

كانال فارسى نور

كانال فارسى كلمه

كانال فارسى وصال

نمایش نتــایج
نتــایج قبل
 
.محفوظ است islamwebpedia.com تمامی حقوق برای سایت
All Rights Reserved © 2009-2010