Untitled Document
 
 
 
  2024 Nov 21

----

19/05/1446

----

1 آذر 1403

 

تبلیغات

حدیث

 

انس بن مالک می‌گوید : رسول خدا صلی الله علیه و سلم روزی همراه با ابوبکر و عمر و عثمان رضی الله عنهم به کوه احد رفته بودند کوه زیر پای ایشان لرزشی کرد، رسول خدا با پای مبارک خویش بر روی آن زد و فرمود : «ای احد آرام باش! که پیامبری و صدّیقی و دو شهید بر روی تو قرار دارند.»

 معرفی سایت

نوار اسلام
اسلام- پرسش و پاسخ
«مهتدين» (هدايت يافتگان)
اخبار جهان اسلام
تاریخ اسلام
کتابخانه آنلاین عقیده
سایت اسلام تکس - پاسخ به شبهات دینی
خانواده خوشبخت
شبکه جهانی نور
سایت خبری تحلیلی اهل سنت
بیداری اسلامی
صدای اسلام

 

 

 

  سخن سایت

قال ابن الجوزي ( تلبيس إبليس: 447) ‏عن يحيى بن معاذ يقول: «اجتنب صحبة ثلاثة أصناف من الناس العلماء الغافلين والفقراء المداهنين والمتصوفة الجاهلين».
امام ابن جوزی در کتاب "تلبیس ابلیس" آورده: از يحيي بن معاذ نقل است كه فرمود: «از صحبت سه گروه بپرهيزيد: عالمان غافل، فقيران تملق گو و صوفیان جاهل».

لیست الفبایی     
               
چ ج ث ت پ ب ا آ
س ژ ز ر ذ د خ ح
ف غ ع ظ ط ض ص ش
ه و ن م ل گ ک ق
ی
   نمایش مقالات

الهیات و ادیان>مسائل و عقايد اسلامي>قبر، عذاب و نعمتهایش

شماره مقاله : 458              تعداد مشاهده : 673             تاریخ افزودن مقاله : 6/6/1388

شبهاتي حول عذاب قبر و نعمتهايش

قبر در اعتقاد مسلمانان يا باغي از باغهاي بهشت و يا گودالي از گودالهاي جهنم است كه خداوند متعال آن را برزخ بين دو زندگي قرار داده كه بين آن دو زندگي فاصله مي اندازد و آن شبيه ايستگاه انتظار است. ماداميكه عمر انسانها در حيات زندگيشان پايان يافته باشد در قبر عذاب يا نعمت داده مي شوند و تا زمانيكه تماماً به سوي قيامت منتقل مي شوند در آن متوقف مي مانند جاي كه محسن بر احسانش و گناهكار بر گناهش جزا داده مي شود.
و اين مرحله(قبر) غيبي و نهان است؛ عقلها آن را درك نمي كنند و قابل حس نيست؛ مرده از آن خارج نمي شود تا آنچه را ديده برايمان بازگو كند و زنده به سوي اهل قبور نمي رود تا از حالشان باخبر شود. پس پنهاني اين مرحله از همه جوانب بر آن سايه افكنده است. راهي براي شناخت و آگاهي از حقيقت آن جز از طريق كتاب خدا و سنت رسول الله _صلي الله عليه و سلم_ وجود ندارد مگر اينكه انسان بخواهد آن نصوص را ناديده بگيرد و با نصوص به مخالفت بپردازد و عقل و حس را ملاك تشخيص قرار دهد.
اظهار نظر در اين مجادله بي دليل است زيرا بيان عذاب قبر و نعمت هاي آن حقيقتي است كه شرع آن را به وسيله نصوص اثبات مي كند و اين چيزي است كه عقلها نمي توانند با آن معارضه و حس ها آن را انكار كنند.
به اين مناسبت ما در اينجا جملاتي از كتاب و سنت كه حقيقت عذاب و نعمتهاي قبر را ثابت مي كند را ذكر مي كنيم و آن مسئله از جمله ثابت شده هاي دين ما هستند و از جمله لوازم ايمان به غيب مي باشد.
دلايلي از كتاب و سنت بر عذاب قبر و نعمتهاي آن 
الله تعالي مي فرمايد:*النَّارُ يُعْرَضُونَ عَلَيْهَا غُدُوًّا وَعَشِيًّا وَيَوْمَ تَقُومُ السَّاعَةُ أَدْخِلُوا آلَ فِرْعَوْنَ أَشَدَّ الْعَذَابِ*[1] «آتش هر صبح و شامگاهي بر آنها عرضه مي شود و روز قيامت نيز گفته مي شود آل فرعون را به شديدترين عذابها داخل كنيد.» عرضه داشتن آتش در اينجا نوعي از عذاب است و آن بدون شك قبل از روز قيامت مي باشد؛ زيرا الله تعالي مي فرمايد:*وَيَوْمَ تَقُومُ السَّاعَةُ أَدْخِلُوا آلَ فِرْعَوْنَ أَشَدَّ الْعَذَابِ* «و روز قيامت نيز گفته مي شود آل فرعون را به شديدترين عذابها داخل كنيد.» و اين بر عذاب قبر دلالت مي نمايد و معني اين آيه را حديثي كه بخاري و مسلم از ابن عمر روايت مي كنند، تأييد مي كند آنجا كه مي فرمايد:**إِنَّ أَحَدَكُمْ إِذَا مَاتَ عُرِضَ عَلَيْهِ مَقْعَدُهُ بِالْغَدَاةِ وَالْعَشِيِّ إِنْ كَانَ مِنْ أَهْلِ الْجَنَّةِ فَمِنْ أَهْلِ الْجَنَّةِ وَإِنْ كَانَ مِنْ أَهْلِ النَّارِ فَمِنْ أَهْلِ النَّارِ يُقَالُ هَذَا مَقْعَدُكَ حَتَّى يَبْعَثَكَ اللَّهُ إِلَيْهِ يَوْمَ الْقِيَامَةِ** (هرگاه يكي از شما بميرد جايگاهش را شب و روز به او نشان دهند؛ اگر از اهل بهشت باشد جايش را در بهشت به او مي نمايانند و اگر از اهل آتش باشد جايش را در آتش بر او عرضه مي دارند به او گفته مي شود اين جايگاه توست تا اينكه خداوند در روز قيامت به سوي آن تو را زنده مي كند.) همچنين از دلايل اثبات عذاب قبر اين آيه الله تعالي مي باشد كه مي فرمايد:*فَذَرْهُمْ حَتَّى يُلَاقُوا يَوْمَهُمُ الَّذِي فِيهِ يُصْعَقُونَ (45) يَوْمَ لَا يُغْنِي عَنْهُمْ كَيْدُهُمْ شَيْئًا وَلَا هُمْ يُنْصَرُونَ (46) وَإِنَّ لِلَّذِينَ ظَلَمُوا عَذَابًا دُونَ ذَلِكَ وَلَكِنَّ أَكْثَرَهُمْ لَا يَعْلَمُونَ*[2] «ايشان را به حال خود واگذار تا ملاقات كنند روزي را كه در آن بيهوش مي شوند روزي كه مكر و كيدشان كارساز نيست و ياري داده نمي شوند و براي كساني كه ظلم كردند عذاب ديگري نيز وجود دارد ولي بيشترشان نمي دانند.» طبري در تفسير اين آيه*وَإِنَّ لِلَّذِينَ ظَلَمُوا عَذَابًا دُونَ ذَلِكَ* [از ابن عباس نقل مي كند كه گفت: منظور عذاب قبر پيش از عذاب قيامت است.] و همچنين الله تعالي مي فرمايد:*وَلَوْ تَرَى إِذِ الظَّالِمُونَ فِي غَمَرَاتِ الْمَوْتِ وَالْمَلَائِكَةُ بَاسِطُو أَيْدِيهِمْ أَخْرِجُوا أَنْفُسَكُمُ الْيَوْمَ تُجْزَوْنَ عَذَابَ الْهُونِ بِمَا كُنْتُمْ تَقُولُونَ عَلَى اللَّهِ غَيْرَ الْحَقِّ وَكُنْتُمْ عَنْ آيَاتِهِ تَسْتَكْبِرُونَ*[3] «و اگر ظالمان را در هنگام شدايد مرگ مي ديدي كه ملائكه دستهايشان را گشوده اند و مي گويند: نفسهايتان را خارج كنيد و به خاطر آنچه به ناحق بر خدا بستيد و از آيات او استكبار نموديد امروز به عذاب خوار كننده جزا داده مي شويد.» قول و سخن ملائكه عذاب كه*الْيَوْمَ* مي گويد بر زمان حاضر دلالت مي كند و آن بدون شك قبل از روز قيامت است كه دلالت مي كند بر اينكه كافران قبل از زنده شدن و حساب و كتاب عذاب مي شوند. اينها بعضي از آياتي بودند كه بر عذاب قبر دلالت مي نمودند و احاديث در اين زمينه بسيارند كه به چند نمونه از آنها اشاره مي كنيم:
از زيد بن ثابت _ رضي الله عنه _ روايت است كه كه گفت: يكبار همراه پيامبر _صلي الله عليه و سلم _ در محوطه اي كه متعلق به بني نجار بود قرار داشتيم رسول خدا بر استر خويش سوار بود؛ ما هم همراه ايشان بوديم در آن نزديكي با تعدادي گور روبه رو شديم. پيامبر _صلي الله عليه و سلم _ گفت:**مَنْ يَعْرِفُ أَصْحَابَ هَذِهِ الْأَقْبُرِ؟ فَقَالَ رَجُلٌ أَنَا. قَالَ فَمَتَى مَاتَ هَؤُلَاءِ؟ قَالَ مَاتُوا فِي الْإِشْرَاكِ. فَقَالَ إِنَّ هَذِهِ الْأُمَّةَ تُبْتَلَى فِي قُبُورِهَا فَلَوْلَا أَنْ لَا تَدَافَنُوا لَدَعَوْتُ اللَّهَ أَنْ يُسْمِعَكُمْ مِنْ عَذَابِ الْقَبْرِ الَّذِي أَسْمَعُ مِنْهُ ثُمَّ أَقْبَلَ عَلَيْنَا بِوَجْهِهِ فَقَالَ تَعَوَّذُوا بِاللَّهِ مِنْ عَذَابِ النَّارِ. قَالُوا نَعُوذُ بِاللَّهِ مِنْ عَذَابِ النَّارِ. فَقَالَ تَعَوَّذُوا بِاللَّهِ مِنْ عَذَابِ الْقَبْرِ قَالُوا نَعُوذُ بِاللَّهِ مِنْ عَذَابِ الْقَبْرِ**[4] (چه كسي ياران اين قبرها را مي شناسد؟ مردي گفت: من. پيامبر _صلي الله عليه و سلم _ فرمود: آنها چه وقت مردند؟ گفت: در دوران شرك مردند. رسول الله _صلي الله عليه و سلم_ فرمود: همانا اين امت در قبرهايشان امتحان و آزمايش مي شوند. اگر ترس از دفن نكردن مرده هايتان نبود از خدا مي خواستم كه عذاب قبر را بشنويد همانطور كه من مي شنوم سپس صورتش را به ما كرد و گفت: از عذاب آتش به خدا پناه ببريد. گفتند: از عذاب آتش به خدا پناه مي بريم پس گفت: از عذاب قبر به خدا پناه ببريد. گفتند: از عذاب قبر به خدا پناه مي بريم.)
از عائشه _ رضي الله عنها _ روايت است كه گفت:**دَخَلَتْ عَلَيَّ عَجُوزَانِ مِنْ عُجُزِ يَهُودِ الْمَدِينَةِ فَقَالَتَا إِنَّ أَهْلَ الْقُبُورِ يُعَذَّبُونَ فِي قُبُورِهِمْ، قَالَتْ فَكَذَّبْتُهُمَا وَلَمْ أُنْعِمْ أَنْ أُصَدِّقَهُمَا فَخَرَجَتَا وَدَخَلَ عَلَيَّ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ فَقُلْتُ لَهُ يَا رَسُولَ اللَّهِ إِنَّ عَجُوزَيْنِ مِنْ عُجُزِ يَهُودِ الْمَدِينَةِ دَخَلَتَا عَلَيَّ فَزَعَمَتَا أَنَّ أَهْلَ الْقُبُورِ يُعَذَّبُونَ فِي قُبُورِهِمْ فَقَالَ صَدَقَتَا إِنَّهُمْ يُعَذَّبُونَ عَذَابًا تَسْمَعُهُ الْبَهَائِمُ قَالَتْ فَمَا رَأَيْتُهُ بَعْدُ فِي صَلَاةٍ إِلَّا يَتَعَوَّذُ مِنْ عَذَابِ الْقَبْرِ**[5] (دو پيرزن از يهوديان مدينه بر من وارد شدند. گفتند: همانا اهل قبور در قبرهايشان عذاب داده مي شوند. من آنها را تكذيب كردم و از درستي آن بي اطلاع بودم. آنها خارج شدند و رسول الله _صلي الله عليه و سلم_ بر من وارد شد. به او گفتم: اي رسول خدا: دو زن پير از يهوديان مدينه پيش من آمدند و گمان مي كردند كه اهل قبور در قبرهايشان عذاب داده مي شوند. رسول الله _صلي الله عليه و سلم_ فرمود: راست گفتند. براستي ايشان عذاب داده مي شوند عذابي كه حيوانات آن را مي شنوند. عائشه _ رضي الله عنها _ گفت:از آن هنگام به بعد نديدم كه رسول الله _صلي الله عليه و سلم_ نماز بخواند مگر اينكه از عذاب قبر به خدا پناه مي برد.)
**عَنْ أَبِي هُرَيْرَةَ عَنْ النَّبِيِّ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ أَنَّهُ كَانَ يَتَعَوَّذُ مِنْ عَذَابِ الْقَبْرِ وَعَذَابِ جَهَنَّمَ وَفِتْنَةِ الدَّجَّالِ**[6] (از ابوهريره _ رضي الله عنه _ روايت است كه پيامبر _صلي الله عليه و سلم _ از عذاب قبر و عذاب جهنم و فتنه دجال به خدا پناه مي برد.)
از ابن عباس _ رضي الله عنهما _ روايت است كه: پيامبر _صلي الله عليه و سلم _ بر دو قبر گذشت؛ فرمودند:**إِنَّهُمَا لَيُعَذَّبَانِ وَمَا يُعَذَّبَانِ فِي كَبِيرٍ أَمَّا أَحَدُهُمَا فَكَانَ لَا يَسْتَتِرُ مِنْ الْبَوْلِ وَأَمَّا الْآخَرُ فَكَانَ يَمْشِي بِالنَّمِيمَةِ**[7] (اين دو عذاب مي شوند و عذابشان به خاطر چيز بزرگي نيست، يكي از ايشان خود را از ادرار پرهيز نمي نمود و ديگري در بين مردم سخن چيني مي كرد.)
در حديث طولاني براء بن عازب _ رضي الله عنه _ اين چنين آمده: روح بنده مؤمن به زمين برمي گردد. رسول الله _صلي الله عليه و سلم_ فرمود:**قَالَ فَتُعَادُ رُوحُهُ فِي جَسَدِهِ فَيَأْتِيهِ مَلَكَانِ فَيُجْلِسَانِهِ فَيَقُولَانِ لَهُ مَنْ رَبُّكَ فَيَقُولُ رَبِّيَ اللَّهُ فَيَقُولَانِ لَهُ مَا دِينُكَ فَيَقُولُ دِينِيَ الْإِسْلَامُ فَيَقُولَانِ لَهُ مَا هَذَا الرَّجُلُ الَّذِي بُعِثَ فِيكُمْ فَيَقُولُ هُوَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ فَيَقُولَانِ لَهُ وَمَا عِلْمُكَ فَيَقُولُ قَرَأْتُ كِتَابَ اللَّهِ فَآمَنْتُ بِهِ وَصَدَّقْتُ فَيُنَادِي مُنَادٍ فِي السَّمَاءِ أَنْ صَدَقَ عَبْدِي فَأَفْرِشُوهُ مِنْ الْجَنَّةِ وَأَلْبِسُوهُ مِنْ الْجَنَّةِ وَافْتَحُوا لَهُ بَابًا إِلَى الْجَنَّةِ قَالَ فَيَأْتِيهِ مِنْ رَوْحِهَا وَطِيبِهَا وَيُفْسَحُ لَهُ فِي قَبْرِهِ مَدَّ بَصَرِهِ ..**[8] (روح در جسدش قرار مي گيرد. دو ملائكه پيش او مي آيند و او را مي نشانند. به او مي گويند: پروردگارت كيست؟ مي گويد: پروردگار من الله است. به او مي گويند: دينت چيست؟ مي گويد: دين من اسلام است. به او مي گويند: مردي كه براي شما فرستاده شده، كيست؟ مي گويد: او رسول الله _صلي الله عليه و سلم_ است. به او مي گويند: چه مي دانيد؟ مي گويد: كتاب خدا را خواندم و به آن ايمان آوردم و تصديقش نمودم. مناديي از آسمان ندا مي دهد: بنده ام راست مي گويد. بهشت را برايش بگسترانيد و از لباس بهشتيان به او بپوشانيد و دري را به سوي بهشت برايش باز كنيد. گفت: آنگاه بوي خوش بهشت به او مي رسد و قبرش وسيع مي گردد تا آنجا كه چشم كار مي كند…)
علامه ابن عز حنفي در شرح طحاويه مي گويد: [به تحقيق اخباري كه از رسول الله _صلي الله عليه و سلم_ در باره اثبات عذاب قبر و نعمتهاي آن و سؤال دو ملائكه روايت شده به تواتر رسيده است_ براي كسي كه اهل قبول حق باشد_ . واجب است به آن اعتقاد و ايمان داشته باشيم و نسبت به كيفيت آن سخن نگوييم زيرا عقل براي درك موجود بودن آن نياز به كيفيتش ندارد؛ چون دانستن آن به او واگذار نشده است.] ابوالحسن اشعري در ابانه مي گويد:[بر آن_ يعني عذاب قبر و نعمتهاي آن_ اجماع صحابه و تابعين _ رضي الله عنهم _ وجود دارد.] شيخ الاسلام ابن تيميه و ديگران نيز اجماع را بكار برده اند.
شبهات كساني كه عذاب قبر را انكار مي كنند و رد بر آنها 
از جمله آنچه كه انكار كنندگان عذاب و نعمتهاي قبر به آن استناد مي كنند سخن الله عزوجل است كه مي فرمايد:*لَا يَذُوقُونَ فِيهَا الْمَوْتَ إِلَّا الْمَوْتَةَ الْأُولَى*[9] «در آن جز مرگ اولي مرگي را نخواهند چشيد.» مي گويند: اگر در قبرشان زنده مي شدند يك بار در دنيا و بار ديگر در برزخ مرگ را مي چشيدند.
و بر انكار خويش به قول الله تعالي نيز استناد مي كنند*وَمَا أَنْتَ بِمُسْمِعٍ مَنْ فِي الْقُبُورِ*[10] «و تو نمي تواني كساني را كه در قبر هستند شنوا گرداني.» مي گويند: هدف آيه تشبيه كردن كافران به اهل قبور در نشنيدن است؛ اگر مرده در قبرش زنده بود يا احساس مي كرد خداوند آنها را به مرده تشبيه نمي كرد.
اما از جهت عقلي مي گويند: ما شخصي را مي بينيم كه به صليب كشيده شده و در اين حالت مي ماند تا اينكه اجزاي بدنش از بين مي رود. ما در آن هيچ علامت حياتي كه نشان دهنده عذاب يا نعمت باشد، نمي بينيم. مردي در آتش مي سوزد و گوشتش تكه تكه مي گردد اما ما اثري از عذاب يا نعمت نمي بينيم.
در جواب شبهه اول مي گوييم: ايمان به زنده بودن مردگان در قبر مقتضي اين نيست كه بايد حيات برزخشان با حيات دنيا يكي باشد، بلكه آن حياتي مخصوص به خود دارد كه الله سبحانه آن را براي ايشان مقدر كرده است. و لازم نيست امواتي كه عذاب يا نعمت داده مي شوند همچنانكه منكران مي گويند بار ديگر بميرند زيرا حيات آن دو(برزخ و دنيا) با هم مساوي نيست و هر كدام حيات مخصوص به خود را دارند.
منشأ اشتباه نزد انكار كنندگان عذاب قبر اين است كه گمان مي كنند مرده به طور كلي از بين رفته و چيزي احساس نمي كند و اين چيزي است كه نصوص شرعي از كتاب و سنت آن را رد مي نمايد. در ضمن اين آيه در سياق شكرگزاري بر اهل بهشت است كه در آن جاودانند؛ ديگر مرگي را نمي چشند جز آنچه بار اول در حيات اولي چشيدند. در آيه سخني از عذاب و يا نعمتهاي قبر نشده و آيه بحثي در باره آن ننموده است پس استدلال به آن قرار دادن چيزي در جايي است كه به آن تعلق ندارد.
اما در جواب شبهه دوم بايد گفت:آيه در صدد تشبيه كردن حال كافران به اهل قبور از اين جهت كه شنيدن موعظه و آيه نفعي به حالشان ندارد، مي باشد. پس آيه شنيدن را نفي نمي كند بلكه بهره مند شدن از شنيدن را نفي مي كند. زيرا كافران كه مراد آيه آنها هستند به مردگان تشبيه شده اند بدون شك آيات را مي شنوند ولي به وسيله آن بهره اي نمي برند.
اين رد استدلالهايي بود كه به وسيله نصوص بر انكار عذاب يا نعمت هاي قبر استناد مي كردند.
اما استدلالهايشان به عقل و حس از جهاتي قابل رد است:
1. الله تعالي دانستن آنچه كه براي ميت اتفاق مي افتد را بر ما پوشانيده است تا دفن مردگان را ترك نكنيم. رسول الله _صلي الله عليه و سلم_ مي فرمايد:**إِنَّ هَذِهِ الْأُمَّةَ تُبْتَلَى فِي قُبُورِهَا فَلَوْلَا أَنْ لَا تَدَافَنُوا لَدَعَوْتُ اللَّهَ أَنْ يُسْمِعَكُمْ مِنْ عَذَابِ الْقَبْرِ**[11] (همانا اين امت در قبرهايشان امتحان و آزمايش مي شوند. اگر ترس از دفن نكردن مرده هايتان نبود از خدا مي خواستم كه عذاب قبر را بشنويد.)
2. اينكه ما عذاب يا نعمت مرده را نمي بينيم به معني عدم وجود آن نيست. خداوند داراي قدرت نامحدود مي باشد و قادر است مرده اي را كه سوخته يا جسدش خورده شده عذاب يا نعمت دهد و هيچ چيزي نمي تواند خداوند را درمانده كند و او بر هر چيزي قادر است.
3. ما امروز انواع مختلف راههاي مجازات را مي دانيم كه بر جسم اثري ندارند مانند برق گرفتگي يا عذاب روحي و آن انواعي از عذاب هستند كه چه بسا شدت و سختي آن از زخم و آثاري كه در جسم به وجود مي آورد، بيشتر باشد.
4. ايمان به غيب از اصول ايمان ماست كه عذاب قبر نيز از آن جمله مي باشد. انكار عذاب و نعمتهاي قبر به خاطر اينكه آن را نمي بينيم و يا احساس نمي كنيم دري را به سوي انكار ايمان به غيب باز مي كند. ملائكه نگهبان احوال ما هستند و حسنات و گناهان ما را مي نويسند در حاليكه ما آنها را نمي بينيم اما با اين حال به آن ايمان داريم همچنين جنها نيز جزو امورات غيب هستند كه ما آنها را نمي بينيم. آيا نديدن ما مي تواند دليلي براي انكار امورات غيبي باشد؟
با اين دلايل آشكار گرديد كسي كه عذاب و نعمتهاي قبر را انكار مي كند جز از وهم و خيال خويش تبعيت نمي نمايد و دلايل كتاب و سنت بر اثبات و درست بودن آن كافي است. و الله اعلم.


و صل الله علي سيدنا محمد و علي آله و صحبه وسلم




________________________________________
[1] غافر 46
[2] طور 45- 47
[3] انعام 93 
[4] رواه مسلم 
[5] رواه مسلم
[6] رواه مسلم
[7] متفق عليه
[8] رواه احمد
[9] دخان 56
[10] فاطر 22
[11] رواه مسلم

 

به نقل از: سایت نوار اسلام 



 
بازگشت به ابتدای صفحه     بازگشت به نتایج قبل                       چاپ این مقاله      ارسال مقاله به دوستان

اقوال بزرگان     

قال ابن الجوزي ( تلبيس إبليس : 447 ) : وبإسناد عن يونس بن عبد الأعلى قال : سمعت الشافعي يقول: «لو أن رجلاً تصوف أول النهار لا يأتي الظهر حتى يصير أحمق». وعنه أيضاً أنه قال : ما لزم أحد الصوفية أربعين يوماً فعاد عقله إليه أبداً». اهـ. امام ابن جوزی در کتاب "تلبیس ابلیس" از امام شافعي رحمه الله نقل می کند که فرمود: « اگر كسي در اول روز صوفي شود هنوز ظهر آن روز نرسيده كه او احمق گشته است». و باز از او نقل کرده که فرمود: «هر كس چهل روز با صوفيان بنشيند هرگز عقلش به جا نمي ماند».

تبلیغات

 

منوی اصلی

  صفحه ی اصلی  
 جستجو  
  روز شمار وقايع
  عضویت در خبرنامه  
پیشنهادات وانتقادات  
همكارى با سايت  
ارتباط با ما  
 درباره ی ما  
 

تبیلغات

آمار

خلاصه آمار بازدیدها

امروز : 3037
دیروز : 5614
بازدید کل: 8793196

تعداد کل اعضا : 608

تعداد کل مقالات : 11123

ساعت

نظر سنجی

كداميك از كانال‌هاى اهل سنت فارسى را بيشتر مي‌پسنديد؟

كانال فارسى نور

كانال فارسى كلمه

كانال فارسى وصال

نمایش نتــایج
نتــایج قبل
 
.محفوظ است islamwebpedia.com تمامی حقوق برای سایت
All Rights Reserved © 2009-2010