Untitled Document
 
 
 
  2024 Nov 23

----

21/05/1446

----

3 آذر 1403

 

تبلیغات

حدیث

 

«… و إياكم و محدثات الأمور فإنَّ كل محدثة بدعة و كل بدعة ضلالة». [متفق عليه].
بپرهيزيد از آن چه در دين، جديد و نو آورده شده است؛ زيرا هر نو و جديدي در دين، بدعت است و هر بدعت، ضلالت و گمراهي است .

 معرفی سایت

نوار اسلام
اسلام- پرسش و پاسخ
«مهتدين» (هدايت يافتگان)
اخبار جهان اسلام
تاریخ اسلام
کتابخانه آنلاین عقیده
سایت اسلام تکس - پاسخ به شبهات دینی
خانواده خوشبخت
شبکه جهانی نور
سایت خبری تحلیلی اهل سنت
بیداری اسلامی
صدای اسلام

 

 

 

  سخن سایت

قال ابن الجوزي ( تلبيس إبليس: 447) ‏عن يحيى بن معاذ يقول: «اجتنب صحبة ثلاثة أصناف من الناس العلماء الغافلين والفقراء المداهنين والمتصوفة الجاهلين».
امام ابن جوزی در کتاب "تلبیس ابلیس" آورده: از يحيي بن معاذ نقل است كه فرمود: «از صحبت سه گروه بپرهيزيد: عالمان غافل، فقيران تملق گو و صوفیان جاهل».

لیست الفبایی     
               
چ ج ث ت پ ب ا آ
س ژ ز ر ذ د خ ح
ف غ ع ظ ط ض ص ش
ه و ن م ل گ ک ق
ی
   نمایش مقالات

الهیات و ادیان>اشخاص>خضر علیه السلام

شماره مقاله : 456              تعداد مشاهده : 574             تاریخ افزودن مقاله : 6/6/1388

خضر همان بنده صالح است كه خداوند در سوره كهف از او ياد كرده. حضرت موسي‌(‌ع‌) با وي رفيق و هم سفر شد و از وي علم و دانش ‌آموخت. 
خضر با موسي‌(‌ع‌) شرط كرد در مورد كارهایي كه انجام مي‌دهد صبر پيشه كند. حضرت موسي‌(‌ع‌) پذيرفت. خضر به او گفت: چگونه مي‌تواني ‌بر چيزي ‌كه به شناخت آن احاطه نداري صبر كني‌؟! موسي‌(‌ع‌) با اين عبد صالح كه خداوند به او رحمتي عطا فرموده و از جانب خود بدو دانشي‌ آموخته بود، هم سفر شد با هم. به راه افتادند تا وقتي كه سوار كشتي شدند. عبد صالح‌ آن را سوراخ ‌كرد، موسي ‌گفت‌: آيا كشتي را سوراخ‌كردي تا سرنشينانش را غرق كني‌؟!... تا آخر آن داستان كه خداوند در سوره كهف آورده است. موسي‌(‌ع‌) از رفتار و كردار او به شگفت ‌آمد، تا اينكه از ايشان اسباب و علل اين كارها را جويا شد. خضر در پايان بحث و گفتگو گفت: من اين كارها را خودسرانه انجام نداده‌ام؛ اين است تاويل ‌آنچه نتوانستي برآن شكيبا باشي. يعني من اين كارها را مطابق رأي خود انجام نداده‌ام، بلكه بنابه دستور خداوند متعال انجام دادم. 
درباره زندگي خضر بعضي از مردم مي‌گويند: ايشان بعد از موسي تا زمان عيسي تا عصر محمّد خاتم ‌الانبياء - صلوات‌الله و سلامه عليهم اجمعين‌- همچنان مي‌زيسته، و اكنون نيز زنده است و تا روز قيامت زنده خواهد بود. داستانها و روايات و مطالبي پیرامون ايشان ساخته و پرداخته شده است‌، از قبيل اينكه با فلاني ملاقات كرده، فلاني را خرقه پوشانيده، و يا با فلاني عهد و پيمان بسته است و... بسياري از داستانها و اقوال ساخته و پرداخته شده كه فاقد دليل وحياني و برهان شرعي است. 
هيچگونه دليلي وجود ندارد بر اينكه خضر هم اكنون، چنانكه بعضي گمان مي‌برند، زنده و حي و حاضر باشد، بلكه بر عكس دلايلي از قرآن و سنت و عقل و اجماع محققان امت را در اختيار داريم مبني بر ايكه خضر اكنون زنده نمي‌باشد. من در اينجا، با آوردن قسمتهایي از كتاب «‌المنار المنيف في الحديث الصحيح و الضعيف‌» تاليف محقق معروف‌، ابن قيم اكتفا مي‌نمايم. 
ابن قيم‌(‌ره‌)؛ در اين كتاب، ضوابط و قواعدي را براي‌ آشنایي با احاديث جعلي كه مورد پذیرش دين نيست‌، بيان ميدارد؛ از جمله مي‌گويد: احاديثي‌ كه درباره خضر و جاودانگي او روايت شده‌اند، همگي دروغ و ساختگي هستند، و در ارتباط با زنده ‌بودن خضر حتي يک حديث صحيح در اختيار نداريم. از جمله احاديثي كه روايت كرده‌اند: گويا پيامبر اكرم صلی الله علیه و سلم در مسجد بودند و از پشت مسجد، سخناني به گوش ايشان خورد و مردم به دنبال صدا رفتند، و ديدند كه صاحب‌ آن صدا خضر است و نيز، اين حديث كه خضر و الياس همه‌ ساله با همديگر ملاقات دارند؛ و نيز، اين حديث ‌كه جبرئيل و ميكابيل و خضر در مكان عرفات با يكديگر ملاقات مي‌كنند؛ همچنين روايت ديگر، حاكيست كه از ابراهيم حربي پيرامون كهنسالي خضر و هميشه زنده‌ بودن وي سوال شد، در پاسخ گفت: اين مطلب مسلما از القائات شيطاني است كه در ميان مردم شايع شده است. از امام بخاري راجع به خضر و الياس سوال شد كه ‌آيا آن دو زنده‌اند؟ ايشان جواب داد: چگونه زنده‌اند درحالي‌ كه پيامپر خدا صلی الله علیه و سلم فرموده است:
(لا يبقى على رأس مائة سنة ممن هو اليوم على ظهر الأرض أحد)(صحيح‌ بخاري‌ و مسلم‌)
«‌تا صد سال ديگر هيچيک از كساني كه امروز زنده هستند، بر روي كره زمين باقي نخواهند ماند.»
از پيشوايان ديگر اسلام كه درباره حيات خضر سوال شد، به اين ‌آيه قرآن استدلال نموده‌اند كه مي‌فرمايد:
(وما جعلنا لبشر من قبلك الخلد، أفئن مت فهم الخالدون؟)الأنبياء:34.
«‌و پيش از تو براي هيچ بشري جاودانگي [‌در دنيا] قرار نداديم مگر كسي زنده مانده كه تو بماني‌؟ »
از شيخ الاسلام ابن تيميه (‌ره‌)؛ درباره جاودانگي خضر سوال شد، در جواب گفت: اگر خضر زنده بود، بر او واجب شد كه نزد پيامبر اسلام‌ صلی الله علیه و سلم بيايد و همراه ايشان به جهاد برود، و به ‌آموزش ديني پردازد، در حالي كه پيامبر صلی الله علیه و سلم روز جنگ بدر فرمود:
(اللهم إن تهلك هذه العصابة لا تعبد في الأرض)
«‌پروردگارا! اگر اين گروه نابود گردد ديگر كسي باقي نخواهد ماند كه تو را پرستش كند.»
آن گروه غازيان سي صد و سيزده تن بودند كه اسامي‌ آنان و اسامي پدران و قبائلشان نزد همگان معروف و مشهور بود، خضر در آن موقع كجا بود؟
خلاصه، قرآن و سنت و اقوال محققان علماي امّت جاودان بودن خضر را، چنانكه مردم مي‌گويند، نفي مي‌كنند. 
قرآن مي‌فرمايد:
(وما جعلنا لبشر من قبلك الخلد أفئن مت فهم الخالدون).
«‌اگر خضر بشر باشد جاويدان نخواهد بود؛ زيرا، قرآن و سنت جاويدان ماندن انسان را نفي مي‌كند. .. اگر خضر حي و حاضر مي‌بود، نزد پيامبر خدا صلی الله علیه و سلم مي‌آمد.»
چون پيامبر صلی الله علیه و سلم ‌مي‌فرمايد:
(والله لو كان موسى حيا ما وسعه إلا أن يتبعني)(احمد از جابر بن عبدالله روايت كرده است.)
«‌قسم به خدا! اگر موسي زنده مي‌بود، دلش تاب نمي‌گرفت تا اينكه پيرو من گردد.» 
به اين ترتيب، اگر خضر پيامبر باشد از موسي‌(‌ع‌) افضل نيست، و اگر ولي باشد از ابوبكر برتر نيست. 
حكمت طولاني بودن عمر خضر، چنانكه مردم مي‌پندارند، در دشت و بيابان و كوهها چيست‌؟ چه فايده و نفعي از اين ماجرا عايد امّت اسلامي مي‌گردد؟ قطعاً پشت پرده چنين قضيه‌اي هچگونه فايده شرعي و عقلي وجود ندارد. مردم پيوسته به دنبال اسطوره و داستانهاي عجيب و غريب‌اند، و از جانب خود با خيال‌پردازي تصاویري از آنها مي‌سازند، و بر آنها لباس ديني مي‌پوشانند. اين چنين اسطوره‌ها و داستانهاي تخيلي از سوي ساده‌انديشان و كم‌خردان ترويج مي‌يابند، و عده‌اي‌ آنها را جزئي از دين مي‌پندارند، در حالي كه هيچ مبناي ديني ندارند! حكاياتي كه درباره خضر روايت مي‌شوند، همگي جعلي و ساختگي هستند، و خداوند بر حقانيت ‌آنها برهاني فرو نفرستاده است. 
امّا سوال درباره اينكه ‌آيا خضر نبي است يا ولي‌؟ علماء اسلامي در آن اختلاف دارند، و ظاهر امر ان نشان مي‌دهد كه پيامبر باشد، چنانكه از آيه شريفه در سوره كهف (وما فعلته عن أمري) برمي‌آيد، و اين خود دليل است بر اينكه خضر آن كارها را خودسرانه انجام نداده، بلكه به دستور خداوند و از طريق وحي‌ آنها را انجام داده است. بنابراين‌، سخن درست‌تر اين است كه ايشان تنها ولي نيستند، بلكه نبي هم مي‌باشند. 

 

به نقل از: ترجمه فارسی الفتاوی المعاصرة دکتر یوسف قرضاوی، ترجمه دکتر احمد نعمتی. 



 
بازگشت به ابتدای صفحه     بازگشت به نتایج قبل                       چاپ این مقاله      ارسال مقاله به دوستان

اقوال بزرگان     

عن عبد الرحمن بن عبد الله بن مسعود، عن أبيه، قال: أتاه رجل فقال: يا أبا عبد الرحمن علمني كلمات جوامع نوافع. فقال: «أعبد الله ولا تشرك به شيئاً، وزل مع القرآن حيث زال، ومن جاءك بالحق فاقبل منه وإن كان بعيداً بغيضاً، ومن جاءك بالباطل فاردد عليه وإن كان حبيباً قريباً». مردی نزد عبدالله بن مسعود آمد و گفت: کلمات مختصر و مفیدی را به من یاد بده، فرمود: «الله را عبادت کن و برای او شریک قرار مده، و همواره عمر خود را با قرآن سپری کن، و هرکس که با حق نزد تو آمد از وی بپذیر هرچند که غریب و دشمن باشد، و هرکس که با باطل نزد تو آمد آنرا نپذیر هرچند که دوست نزدیک باشد». الحلية الأولیاء؛ أبي نعيم اصفهانی

تبلیغات

 

منوی اصلی

  صفحه ی اصلی  
 جستجو  
  روز شمار وقايع
  عضویت در خبرنامه  
پیشنهادات وانتقادات  
همكارى با سايت  
ارتباط با ما  
 درباره ی ما  
 

تبیلغات

آمار

خلاصه آمار بازدیدها

امروز : 3713
دیروز : 5831
بازدید کل: 8837027

تعداد کل اعضا : 608

تعداد کل مقالات : 11123

ساعت

نظر سنجی

كداميك از كانال‌هاى اهل سنت فارسى را بيشتر مي‌پسنديد؟

كانال فارسى نور

كانال فارسى كلمه

كانال فارسى وصال

نمایش نتــایج
نتــایج قبل
 
.محفوظ است islamwebpedia.com تمامی حقوق برای سایت
All Rights Reserved © 2009-2010