|
|
قال ابن الجوزي ( تلبيس إبليس: 447) عن يحيى بن معاذ يقول: «اجتنب صحبة ثلاثة أصناف من الناس العلماء الغافلين والفقراء المداهنين والمتصوفة الجاهلين». امام ابن جوزی در کتاب "تلبیس ابلیس" آورده: از يحيي بن معاذ نقل است كه فرمود: «از صحبت سه گروه بپرهيزيد: عالمان غافل، فقيران تملق گو و صوفیان جاهل». |
|
الهیات و ادیان>مسائل و عقايد اسلامي>شفاعت
شماره مقاله : 4132 تعداد مشاهده : 311 تاریخ افزودن مقاله : 12/7/1389
|
شفاعت شفاعت از ماده «شفع» به معنی «زوج» و «جفت» میباشد و در اصطلاح به معنی درخواست بعضی از صالحين از خداوند برای گذشتن از عقاب گناهكاران و مورد عفو قرار دادن معصيتكاران است. خداوند در آيه 254 سوره بقره میفرمايد: { يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَنْفِقُوا مِمَّا رَزَقْنَاكُمْ مِنْ قَبْلِ أَنْ يَأْتِيَ يَوْمٌ لا بَيْعٌ فِيهِ وَلا خُلَّةٌ وَلا شَفَاعَةٌ وَالْكَافِرُونَ هُمُ الظَّالِمُونَ (٢٥٤)} يعنی: «ای كسانی كه ايمان آوردهايد انفاق كنيد از آنچه به شما روزی دادهایم قبل از آن كه روزی بيايد كه در آن نه خريد و فروشی است و نه دوستی و نه شفاعتی و كافران ستمگرند». اين آيه دلالت دارد بر اين كه در قيامت مال و ثروت دنيا وجود ندارد و دوست كسی بودن فايده ندارد و شفاعت در قيامت طبق اين آیه يا مطلقاً وجود ندارد يا آن گونه كه برخی میپندارند كه صالحين از خود اختيار شفاعت نمودن دارند نمیباشد. در اين دنيا امكان دارد كه در محاكم قضایی بتوان با پول، قاضی را خريد، ولی در قيامت پول و پارتی وجود ندارد؛ در قيامت حاكم مطلق خداوند است و خداوند در آيه 41 سوره الرعد میفرماید: { وَاللَّهُ يَحْكُمُ لا مُعَقِّبَ لِحُكْمِهِ وَهُوَ سَرِيعُ الْحِسَابِ} يعنی: «خداوند حكم میكند برای حكم او ردکنندهای نيست و او سريعالحساب است». در قيامت، حاكم مطلق خداوند است. در آيه 16 سوره غافر میفرماید:{ ...لِمَنِ الْمُلْكُ الْيَوْمَ …{يعنی: «... فرمانروايی امروز از چه كسی است...» و در همين آیه خودش جواب میدهد{لِلَّهِ الْوَاحِدِ الْقَهَّارِ }یعنی: «ازخدای واحد قهار است». شفاعت همه در اختيار خداوند است. خداوند در آيه 44 سوره زمر میفرمايد: {قُلْ لِلَّهِ الشَّفَاعَةُ جَمِيعًا لَهُ مُلْكُ السَّمَاوَاتِ وَالأرْضِ ثُمَّ إِلَيْهِ تُرْجَعُونَ (٤٤)} يعنی: «بگو در اختيار خداست، شفاعت همه، برای اوست ملک آسمانها و زمين سپس به سوی او بازگردانيده خواهيد شد». در قيامت هيچكس از خود اختياری ندارد و همه تحت فرمان خداوند هستند. خداوند در آيات 108 تا 111 سوره طه میفرمايد: { يَوْمَئِذٍ يَتَّبِعُونَ الدَّاعِيَ لا عِوَجَ لَهُ وَخَشَعَتِ الأصْوَاتُ لِلرَّحْمَنِ فَلا تَسْمَعُ إِلا هَمْسًا (١٠٨)يَوْمَئِذٍ لا تَنْفَعُ الشَّفَاعَةُ إِلا مَنْ أَذِنَ لَهُ الرَّحْمَنُ وَرَضِيَ لَهُ قَوْلا (١٠٩)يَعْلَمُ مَا بَيْنَ أَيْدِيهِمْ وَمَا خَلْفَهُمْ وَلا يُحِيطُونَ بِهِ عِلْمًا (١١٠)وَعَنَتِ الْوُجُوهُ لِلْحَيِّ الْقَيُّومِ وَقَدْ خَابَ مَنْ حَمَلَ ظُلْمًا (١١١)} یعنی: «در آن روز همه از منادی پيروی میکنند كه دركارش كژی نيست و صداها در برابر خدای رحمان به خاموشی گرايد و جز صدای آهسته نشنوی 108 در آن روز شفاعت سودی ندارد مگركسی را كه اذن داده است خدای رحمان برای او و راضی شده است برای او سخنی 109 آنچه را پيشرو و آنچه را پشت سرشان است می داند و آنان به او احاطه ندارند 110 و سرها در برابر خداوند زندهی پاينده، فرود آید و هر كس بار ستمی برداشته باشد نا اميد گردد 111». اگر منظور از اين آيات شفاعتی هم در قيامت باشد آن شفاعت طبق همین آيات با اجازه خداوند انجام میگيرد و اگر در اين آيات دقت نمايیم مشاهده مینماييم كه دوبار به رحمانيت خداوند اشاره شده است و به راستی هیچ كس از خداوند به بندگان مهربانتر نيست كه برود شفاعت كسی را نزد خداوند بنمايد و به غير از خداوند هيچكس از حال بندگان آگاه نيست و از اعمالی كه در دنيا انجام دادهاند و نيتهای بندگان آگاه نيست كه بخواهد با آگاهی از این امور در قيامت شفيع شود و شفاعت بندگان را نزد خداوند بنمايد. پس مشاهده مینماییم طبق آيات قرآن هيچكس توانايی و اجازه شفاعتی در قيامت ندارد مگر آن كس را كه خداوند تعيين و به او اجازه شفاعت دهد و در آخر آيه 111 مشاهده مینماييم كه خداوند می فرمايد: { ... وَقَدْ خَابَ مَنْ حَمَلَ ظُلْمًا } یعنی: «... و هركس بار ستمی برداشته باشد نوميد گردد». پس بايد فقط خداوند را ذكر نماييم و اوامر او را اجرا نماييم و اميدوار به لطف وبخشش او باشيم. و اگر منظور از آيات 108 تا 111 سوره طه، شفاعتی هم در قيامت باشد نباید اميدوار به اين باشيم كه خداوند به پيامبر اجازه دهد كه برای ما نزد خداوند در قيامت شفاعت بنمايد بلكه بايد تقوی پیشه نماييم كه نجات در تقوی میباشد. ای برادر، بدان كه در قيامت از دست بهترين بندهی خدا كه رسول گرامی اسلام میباشد نيز كاری ساخته نيست خداوند در آيات 19 و 20 سوره الزمر میفرمايد: { أَفَمَنْ حَقَّ عَلَيْهِ كَلِمَةُ الْعَذَابِ أَفَأَنْتَ تُنْقِذُ مَنْ فِي النَّارِ (١٩)لَكِنِ الَّذِينَ اتَّقَوْا رَبَّهُمْ لَهُمْ غُرَفٌ مِنْ فَوْقِهَا غُرَفٌ مَبْنِيَّةٌ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الأنْهَارُ وَعْدَ اللَّهِ لا يُخْلِفُ اللَّهُ الْمِيعَادَ (٢٠) } یعنی: «آيا كسى كه فرمان عذاب او ثابت شده آيا پس تو او را كه در آتش است مىرهانی 19 ليكن آنان كه از (نافرمانی) پروردگارشان بترسند براى ايشان غرفههايى است كه بالاى آن غرفهها بنا شده است و از زير آنها نهرها جارى است، وعدهاى است كه خدا نموده و خداوند وعده را خلاف نمىکند». از آيه 19 كه به صورت استفهام انكارى بيان شده است به دست مىآيد كه حتى رسولگرامى اسلام نيز در قيامت براى كسانى كه لايق آتش هستند كارى نمىتواند بكند. و از آيه 20 به دست مىآيد كه رستگارى و نجات از آتش در تقوى داشتن میسّر است.
از کتاب: اسلام ناب، م ـ عبداللهي مصدر: دائرة المعارف شبکه اسلامی IslamWebPedia.Com
|
بازگشت به ابتدای
صفحه
بازگشت به نتایج قبل
چاپ
این مقاله
ارسال مقاله به دوستان |
|
|
|
|
|