Untitled Document
 
 
 
  2024 Nov 21

----

19/05/1446

----

1 آذر 1403

 

تبلیغات

حدیث

 

در حديث صحيح آمده: "الدنيا سجن المؤمن وجنة الكافر" (روايت مسلم (2956) و الترمذي (2324) يعنى: "دنيا زندان مؤمن و بهشت كافر است".

 معرفی سایت

نوار اسلام
اسلام- پرسش و پاسخ
«مهتدين» (هدايت يافتگان)
اخبار جهان اسلام
تاریخ اسلام
کتابخانه آنلاین عقیده
سایت اسلام تکس - پاسخ به شبهات دینی
خانواده خوشبخت
شبکه جهانی نور
سایت خبری تحلیلی اهل سنت
بیداری اسلامی
صدای اسلام

 

 

 

  سخن سایت

قال ابن الجوزي ( تلبيس إبليس: 447) ‏عن يحيى بن معاذ يقول: «اجتنب صحبة ثلاثة أصناف من الناس العلماء الغافلين والفقراء المداهنين والمتصوفة الجاهلين».
امام ابن جوزی در کتاب "تلبیس ابلیس" آورده: از يحيي بن معاذ نقل است كه فرمود: «از صحبت سه گروه بپرهيزيد: عالمان غافل، فقيران تملق گو و صوفیان جاهل».

لیست الفبایی     
               
چ ج ث ت پ ب ا آ
س ژ ز ر ذ د خ ح
ف غ ع ظ ط ض ص ش
ه و ن م ل گ ک ق
ی
   نمایش مقالات

تاریخ اسلام>اشخاص>ام المومنین جویریه بنت حارث رضی الله عنها > او رسول‌ خدا صلی الله علیه و سلم را بر پدرش ترجیح می‌دهد

شماره مقاله : 3818              تعداد مشاهده : 309             تاریخ افزودن مقاله : 5/7/1389

جویریه (رضی الله عنها) دختر حارث
 
رسول‌خدا صلی الله علیه و سلم  را بر پدرش ترجیح می‌دهد
حارث بن ابی‌ضرار خزاعی رئیس قبیله‌ی بنی مصطلق بود. او که به سربازان جنگی و قدرت نظامی خود فریفته شده بود، تصمیم گرفت سپاهی گرد آورد و علیه مسلمانان حمله‌ور شود. او با غرور فراوان لشکری را در محلی به نام «مریسیع» گردآوری نمود تا در یک موقعیت مناسب مسلمانان را مورد هجوم قرار دهد.
در آن زمان مسلمانان اقتدار یافته بودند و مقتدرانه از کیان اسلام دفاع کردند. به همین خاطر به محض این که رسول‌خدا صلی الله علیه و سلم  از نقشه‌ی شوم حارث باخبر گردید قبل از این که او بدانها حمله‌ور شود، خود لشکری فراهم آورد و قبیله‌ی بنی مصطلق را غافلگیر کرد.
حارث که دید در مقابل سپاهی قرار گفته که دفاع و مقاومت در برابر آن امکان‌پذیر نیست، ترس و وحشت سراسر وجود او را فراگرفت. او ناچار بر اسب خویش سوار شد و از میدان نبرد متواری گشت. جویریه که شاهد فرار پدرش بود با تعجب پرسید؛ چرا فرار می‌کنی؟ بایست و مقاومت کن! او گفت : دخترم، لشکری بر ما حمله‌ور شده‌ است که ما توان مقاومت در برابر آنها را نداریم.
با فرار حارث، سپاه اسلام بر قبیله‌ی او فائق آمد و توانست همه آنها را به اسارت بگیرد. زنان بنی مصطلق و از جمله دختر رئیس قبیله (جویریه) نیز، به اسارت مسلمانان گرفتار آمدند.
وقتی حارث شنید که دختر او اسیر شده و به زودی به عنوان کنیز و برده در اختیار یکی از مسلمانان قرار خواهد گرفت، ناراحت شد و دچار عذاب وجدان گردید. او عازم مدینه شد تا به هر نحوی شده است، دخترش را از اسارت برهاند.
در مدینه نزد رسول‌خدا صلی الله علیه و سلم  رفت و گفت : ای رسول‌خدا، من رئیس قبیله‌ام هستم و می‌دانی که در میان قومم از اعتبار و جایگاه بلندی برخوردارم. تو خود می‌‌دانی که دخترم جویریه به اسارت سپاهت درآمده است و من آمده‌ام که خواهش کنم او را به هر قیمتی شده ، آزاد نمایی. من حاضرم هر چه فدیه و پول در قبال او تقاضا می کنید، بپردازم.
ای رسول‌خدا، دخترم آبرومند است و شایسته نیست که دختری همچون او کنیز و برده گردد...
رسول‌خدا صلی الله علیه و سلم  با شنیدن سخنان او فرمود : اشکالی ندارد، ما او را به اختیار خودش وا می‌گذاریم تا  سرنوشت خود را انتخاب کند .
حارث گفت :  شما نهایت احسان را بر او روا داشته‌اید.
او از این گفتۀ رسول‌خدا صلی الله علیه و سلم  خوشحال شد و مطمئن بود که دخترش آزادی و پدرش را بر اسارت و رسول خدا صلی الله علیه و سلم  ترجیح خواهد داد و بدو خواهد پیوست. او با چنین تصوری نزد دخترش رفت و او را به آنچه رسول‌خدا صلی الله علیه و سلم  فرموده بود، بشارت داد. براستی جویریه چه کسی را انتخاب خواهد کرد؟ او کدامین را ترجیح خواهد داد؟
بالاخره حارث از دخترش پرسید : دخترم، این مرد ،رسول خدا صلی الله علیه و سلم، تو را به اختیار خود واگذاشته تا مسیر زندگیت را تعیین نمایی. آیا مرا انتخاب می‌کنی یا ترجیح می‌دهی با رسول‌خدا صلی الله علیه و سلم بمانی؟ البته این سوال حارث با نوعی خواهش آمیخته بود و در واقع او از دخترش خواهش می‌نمود تا با او برود و برای او (به زعم خودش) رسوایی به بار نیاورد.
به هر حال، جویریه (رضی الله عنها) نگاهی معنی‌دار به پدر افکند و چند لحظه‌ای به فکر فرو رفت. او به این فکر می‌کرد که پدرش را سرافراز کند یا به رسول‌خدا صلی الله علیه و سلم  بپیوندد. او همچنان صفات پسندیده و محاسن اخلاقی رسول‌خدا صلی الله علیه و سلم را در ذهن خود مرور می‌کرد و از آن طرف به سخنان پدرش نیز، فکر می‌کرد. بالاخره جویریه (رضی الله عنها) تصمیم گرفت. او به این نتیجه رسید که رسول‌خدا صلی الله علیه و سلم  از تمام دنیا و آنچه در دنیا هست برای او ارزشمندتر و مفیدتر خواهد بود.
به همین خاطر، با شهامت خطاب به پدرش گفت : من رسول‌خدا صلی الله علیه و سلم  را ترجیح می‌دهم! جویریه (رضی الله عنها) رسول‌خدا صلی الله علیه و سلم  را بر پدرش ترجیح داد و آن حضرت نیز، او را از اسارت رهانید و آزادش کرد. سپس رسول‌خدا صلی الله علیه و سلم  با او ازدواج کرد و تمام قبیله‌اش را به عنوان کابین و مهریه‌ی او آزاد نمود. عایشه (رضی الله عنها) می‌فرماید : هیچ زنی را ندیدم که این چنین برای قبیله‌اش سودمند و مایه برکت قرار گیرد.
ام‌المؤمنین «جویریه» (رضی الله عنها) بانویی متقی و پرهیزگار گردید که اغلب روزه‌دار و شب‌زنده‌دار بود. در وصف تقوا و عبادت‌های او، احادیثی ذکر شده است که مبیّن مقام شامخ و اخلاص ویژه‌ی او بعد از ازدواج با رسول‌خدا صلی الله علیه و سلم  می‌باشد.


از کتاب:
اسوه‌های راستین برای زن مسلمان، تألیف: احمد الجدع، ترجمه: عبدالصمد مرتضوی، انتشارات ایلاف
 
مصدر:
دائرة المعارف شبکه اسلامی
IslamWebPedia.Com




 
بازگشت به ابتدای صفحه     بازگشت به نتایج قبل                       چاپ این مقاله      ارسال مقاله به دوستان

اقوال بزرگان     

یحیی بن معاذ (رحمه الله) فرمود: « عجبت ممن يحزن على نقصان ماله كيف لا يحزن على نقصان عمره. » «شخصی به خاطر ضیاع اموالش اندوهگین می‌شود، اما با کمال تأسف، زندگی‌اش مدام رو به زوال است، اما بخاطر این نابودی جبران‌ناپذیر اصلاً غمگین نمی‌شود». صفة الصفوة، أبو الفرج عبد الرحمن بن علي بن الجوزي.

تبلیغات

 

منوی اصلی

  صفحه ی اصلی  
 جستجو  
  روز شمار وقايع
  عضویت در خبرنامه  
پیشنهادات وانتقادات  
همكارى با سايت  
ارتباط با ما  
 درباره ی ما  
 

تبیلغات

آمار

خلاصه آمار بازدیدها

امروز : 18806
دیروز : 5614
بازدید کل: 8808965

تعداد کل اعضا : 608

تعداد کل مقالات : 11123

ساعت

نظر سنجی

كداميك از كانال‌هاى اهل سنت فارسى را بيشتر مي‌پسنديد؟

كانال فارسى نور

كانال فارسى كلمه

كانال فارسى وصال

نمایش نتــایج
نتــایج قبل
 
.محفوظ است islamwebpedia.com تمامی حقوق برای سایت
All Rights Reserved © 2009-2010