|
|
قال ابن الجوزي ( تلبيس إبليس: 447) عن يحيى بن معاذ يقول: «اجتنب صحبة ثلاثة أصناف من الناس العلماء الغافلين والفقراء المداهنين والمتصوفة الجاهلين». امام ابن جوزی در کتاب "تلبیس ابلیس" آورده: از يحيي بن معاذ نقل است كه فرمود: «از صحبت سه گروه بپرهيزيد: عالمان غافل، فقيران تملق گو و صوفیان جاهل». |
|
تاریخ اسلام>اشخاص>تجیفه رضی الله عنها
شماره مقاله : 3817 تعداد مشاهده : 588 تاریخ افزودن مقاله : 5/7/1389
|
تجیفه (رضی الله عنها) به مناظره با عمر فاروق رضی الله عنه میپردازد در زمان خلافت امیرالمؤمنین عمر رضی الله عنه ، ابوعبیده بن جراح «امین الامه» فرماندار شام بود. اما آنچه مسلم است این که عمر رضی الله عنه شخصیتی حساس، قاطع و دقیق در امور حکومتی خویش بود. او تمام تلاش خویش را مبذول میداشت تا فرامین و دستورات اسلامی مو به مو اجرا گردد. خلیفهی رسولخدا صلی الله علیه و سلم عازم شام گردید تا بر احوال مردم آن دیار واقف شود و فرمانروایی را که بر آنها گماشته بود، محک بزند. شنیده بود که از طرف پادشاه روم، هدیهای به خانهی ابوعبیده ارسال شده است و همین، او را کنجکاو کرده بود تا دلیل ارسال هدیه را آن هم از طرف یک پادشاه قدرتمند به یک فرماندهی اسلام بررسی کند. به همین منظور آن حضرت رضی الله عنه به خانهی ابوعبیده تشریف فرما شد تا موضوع را بررسی کند. ابوعبیده رضی الله عنه همسری داشت به نام تجیفه (رضی الله عنها) که او نیز، زنی امانتدار و لایق بود. آن دو مشغول صحبت کردن بودند که ناگهان تجیفه (رضی الله عنها) وارد مجلس آنان شد. به محض این که چشم فاروق رضی الله عنه به تجیفه افتاد با لحنی اعتراضآمیز گفت : آیا تو همسر ابوعبیده هستی؟ او عرض کرد؛ آری، خودم هستم. فاروق رضی الله عنه فرمود : به خدای سوگند که بدبخت خواهم کرد! تجیفه (رضی الله عنها) با تعجب پرسید؛ منظورت منم؟ امیرالمؤمنین فرمود : آری! به خدای سوگند که بدبخت خواهم کرد! آن وقت بود که تجیفه به اصل قضیه پی برد و فهمید که علت عصبانی بودن عمر رضی الله عنه ، همان هدیهای است که از طرف پادشاه روم ارسال شده است. سپس شروع به توضیح دادن مطلب کرد و در پایان گفت : «ای امیرالمؤمنین، بدان و آگاه باش که شما با تمام عزت و اقتدار خود قدرت بدبخت کردن مرا نداری .» این جسارت تجیفه (رضی الله عنها) همسر او را عصبانی کرد به طوری که به اعتراض علیه او برخاست و خطاب به امیرالمؤمنین گفت : آری! ای امیرمؤمنان، خداوند تو را معین کرده است که او را بدبخت کنی. چنین زنی باید ادب شود. او حقش است که بدبختش کنی! تجیفه (رضی الله عنها) برای بار دوم با کمال جرأت و شهامت عرض کرد؛ نه! به خدای سوگند که او این قدرت را ندارد که مرا بدبخت کند. عمر رضی الله عنه با تعجب پرسید : تو که با این شهامت صحبت میکنی، بگو: پشتوانۀ تو کیست؟ چه کسی تو را از دست من در امان نگه میدارد؟ اینجا بود که او لب به سخن گشود و با سخنان شیوا و منطقی خود، عمر رضی الله عنه را منقلب کرد. این بزرگ بانوی مسلمان خطاب به فاروق رضی الله عنه فرمود : هان! بگو: آیا تو قدرت داری اسلام را از من سلب کنی؟! آیا میتوانی اسلام را از قلب من بیرون آوری؟! عمر رضی الله عنه فرمود : نه! به خدای سوگند که قدرت چنین کاری را ندارم. تجیفه (رضی الله عنها) عرض کرد: منظورم همین است؛ بدبختی من زمانی است که اسلام راستین از قلب من سلب گردد و دینی دروغین جایگزین آن شود. تا وقتی که مسلمان و تسلیم اوامر الهی باشم، بدبختی به سراغم نخواهم آمد و با اسلام عزتمند خواهم بود. با این وجود هر بلایی غیر از شرک بر سرم آید، ناچیز خواهد بود. این سخنان آنچنان در ذهن و فکر عمر رضی الله عنه تأثیر گذاشت که آن حضرت عصبانیت خویش را فراموش کرد و پی برد که آن زن در اوج ایمان و قلههای سعادت قرار گرفته است. اکنون که خشم عمر رضی الله عنه فروکش کرده بود و آرامش یافته بود، خطاب به تجیفه (رضی الله عنها) فرمود : خداوند تو را رحمت کناد! بدرستی از چنان ایمانی برخوردار شدهای که از تو جدایی ناپذیر است و مطمئنم چنین ایمانی تو را تا فردوس برین قرین و رهنمون خواهد بود. بدین ترتیب، تجیفه که مورد خشم عمر رضی الله عنه قرار گرفته بود با هوشیاری خود توانست اعتماد امیرمؤمنان را جلب کند. ناگفته نماند ابوعبیده رضی الله عنه یکی از ده نفری است که به جنت بشارت داده شده است.
از کتاب: اسوههای راستین برای زن مسلمان، تألیف: احمد الجدع، ترجمه: عبدالصمد مرتضوی، انتشارات ایلاف مصدر: دائرة المعارف شبکه اسلامی IslamWebPedia.Com
|
بازگشت به ابتدای
صفحه
بازگشت به نتایج قبل
چاپ
این مقاله
ارسال مقاله به دوستان |
|
|
|
|
|