|
|
قال ابن الجوزي ( تلبيس إبليس: 447) عن يحيى بن معاذ يقول: «اجتنب صحبة ثلاثة أصناف من الناس العلماء الغافلين والفقراء المداهنين والمتصوفة الجاهلين». امام ابن جوزی در کتاب "تلبیس ابلیس" آورده: از يحيي بن معاذ نقل است كه فرمود: «از صحبت سه گروه بپرهيزيد: عالمان غافل، فقيران تملق گو و صوفیان جاهل». |
|
قرآن و حدیث>آثار>تفسیر شبر
شماره مقاله : 3786 تعداد مشاهده : 325 تاریخ افزودن مقاله : 4/7/1389
|
تفسیر شبر
پیدا است (که در شیعه) حرکت تضلیل و تشکیک قویتر از حرکت جلوه دادن تضاد در قرآن میباشد و در تمام آن سه کتابی که در قرن سوم هجری نوشته شدهاند و دارای مقام و منزلت والایی نزد شیعه میباشند و در تمامی کتابهای تفسیر جعفریه که پیدا کردهام و یا خواندهام هیچ کتابی را مانند تفسیر التبیان نوشتهی طوسی نیافتم که در اعتدالی نسبی یا افراط کم قرار گرفته باشد ولی بعضی تفاسیر در این اواخر نمایان شدند که نه به آن مستوی میرسند و نه در نازلترین سطح قرار دارند، و از جمله آن کتابها تفسیر قرآن کریم نوشتهی سید عبدالله شبر میباشد.[1] و برای روشن کردن آثار امامیه در آن تفسیر و اندازهی افراط ایشان نکات زیر را یادآورد میشویم: اولاً: نسبت به تحریف یا عدم تحریف هیچگونه نصی از عبدالله شبر نیافتم، ولی ظاهراً به گفتن تحریف در قرآن میل دارد و این را در آن مشاهده میکنیم که بسیاری اوقات به متن قرآن به عنوان قرائتی اشاره میکند، و از جمله آن قرائتها: در مورد سورهی آل عمران آیات 102، 104، 110 ﴿یا ایهَا الَّذِینَ آمنُواْ اتَّقُواْ اللّهَ حَقَّ تُقَاتِهِ وَلاَ تَموتُنَّ إِلاَّ وَأَنتُم مسْلِمونَ﴾ شبر میگوید: «تقاته»، تقیه، و «مسلِمون» مسلمون با تشدید لام خوانده شده است، و تحریف تقوی به تقیه به علت تاکید یکی از مبادی شیعه میباشد. و خواندن کلمهی مسلمون با تشدید هم به معنی تسلیم برای پیامبر و امام بعد از ایشان تفسیر میکند.[2] و آیهی دوم: ﴿وَلْتَکن منکم أُمةٌ یدْعُونَ إِلَى الْخَیرِ وَیأْمرُونَ بِالْمعْرُوفِ وَینْهَوْنَ عَنِ الْمنکرِ وَأُوْلَـئِک هُم الْمفْلِحُونَ﴾ که کلمهی «امه» را به ائمه تبدیل میکند[3] مراد ایشان ائمهی جعفریه میباشد. و در آیهی سوم نیز همین کار را انجام داده است ﴿کنتُم خَیرَ أُمةٍ أُخْرِجَتْ لِلنَّاسِ تَأْمرُونَ بِالْمعْرُوفِ وَتَنْهَوْنَ عَنِ الْمنکرِ وَتُؤْمنُونَ بِاللّهِ﴾ میگوید: مراد آل محمد علیهم السلام است، و «کنتم خیر ائمه» خوانده شده است. [4] و در آیهی 41 سوره البحر ﴿قَالَ هَذَا صِرَاطٌ عَلَی مسْتـقِیم﴾ جار و مجرور را به اسم علی تبدیل میکند و میگوید: صراط عَلِیَّ، به اضافه کردن صراط به علی آن را قرائت میکند.[5] و در مورد آیهی 52 سوره حج ﴿وَما أَرْسَلْنَا من قَبْلِک من رَّسُولٍ وَلَا نَبِی إِلَّا إِذَا تَمنَّى أَلْقَى الشَّیطَانُ فِی أُمنِیتِهِ﴾ (ما پیش از تو رسولی و نبی نفرستادهایم، مگر اینکه هنگامی که تلاوت کرده است، اهمریمن در تلاوت او القاء شبهه کرده است) شبر میگوید: از ائمه روایت شده است: آن امام است که صدا را میشنود ولی فرشته را نمیبیند[6] و از اینگونه مثالها زیاد هستند.[7] و آنچه شبر را به قائلین به تحریف انضمام میکند، دیدگاه ایشان نسبت به آیهی 9 از سورهی الحجر میباشد ﴿إِنَّا نَحْنُ نَزَّلْنَا الذِّکرَ وَإِنَّا لَهُ لَحَافِظــُونَ﴾ (ما قرآن را نازل کردهایم و ما نیز از آن محافظت میکنیم) که این را اینگونه تاویل میکند: ما آن را نزد اهل ذکر یکی بعد از دیگری تا ظهور مهدی یا در لوح المحفوظ نگه میداریم، و میگویند: که ضمیر به پیامبر برمیگردد.[8] ثانیاً: میبینیم که شبر نسبت به اصحاب و امهات المومنین اطهار بدگویی میکند: به عنوان نمونه آیات سورهی نور که در مورد تبرئهی تهمتی که به عائشه ام المومنین وارد کردند حرف میزند، و شبر اتهام را به کسی که خداوند او را تبرئه کرده نسبت میدهد و میگوید: ﴿وَالَّذِی تَوَلَّى کبْرَهُ﴾ و کسی که بخش عظیمی از آن را به عهده داشته «منْهُم» «لَهُ عذَابٌ عَظِیم» عذاب بزرگ و دردناکی در آخرت دارد ، یا در دنیا ، با اجرا کردن حد بر آنها را دارد، میگوید: در مورد ماریهی قبطی و آن تهمتی که عائشه به او از حامله شدن با ابراهیم به جریج قبطی وارد کرد نازل گذشت، و گفته میشود در مورد عائشه نازل گشت. [9] و در مورد آیهی 40 سورهی توبه ﴿إِلاَّ تَنصُرُوهُ فَقَدْ نَصَرَهُ اللّهُ إِذْ أَخْرَجَهُ الَّذِینَ کفَرُواْ ثَانِی اثْنَینِ إِذْ هُما فِی الْغَارِ إِذْ یقُولُ لِصَاحِبِهِ لاَ تَحْزَنْ إِنَّ اللّهَ معَنَا ...﴾ (اگر پیامبر را یاری نکنید، خدا او را یاری کرد، بدانگاه که کافران او را بیرون کردند در حالی که او دومین نفر بود، هنگامی که آن دو در غار شدند، در این هنگام پیغمبر خطاب به رفیقش گفت: غم مخور که خدا با ما است) برای شبر سخت است که از آسمان تکریم برای ابوبکر نازل گردد، و ایشان به نفی این تکریم اکتفا نمیکند، بلکه بار دیگر بر خداوند افتراء میبندد، و آیه را به عنوان اتهامی برای بزرگترین مسلمانان بعد از پیامبر صلی الله علیه و سلم قرار میدهد، و به این خاطر میگوید: ﴿إِذْ یقُولُ لِصَاحِبِهِ﴾ این هیچگونه مدحی در خود نگرفته است زیرا مومن بعضی اوقات با کافر همسفر میشود مانند: آیهی 34 سورهی کهف ﴿قَالَ لَهُ صَاحِبُهُ وَهُوَ یحَاوِرُهُ﴾ باغبان به دوست مومن خود گفت) ، ﴿لاَ تَحْزَنْ﴾ ابوبکر از جان خود ترسید و اضطراب و تکان را از خود نشان داد که نزدیک بود به آنها بفهماند، پس پیامبر او را نهی کرد ﴿إِنَّ اللّهَ معَنَا﴾ خدا به ما آگاه است ﴿فَأَنزَلَ اللّهُ سَکینَتَهُ﴾ آرامش خویش را ﴿عَلَیه﴾ بر پیامبر نازل کرد، و در آوردن ضمیر به صورت مفرد، در حالی که دیگران نیز با او بودهاند چیزهایی نهفته است که بر هیچ کس مخفی نمیباشد. ثالثاً: شبر در ائمهی خویش افراط میکند و تحریف در معنی را به تحریف در نص نیز اضافه میکند. به عنوان نمونه به تفسیر سورهی قدر ایشان نگاه کن، که میگوید: ﴿تَنَزَّلُ الْملَائِکةُ وَالرُّوحُ فِیهَا﴾ جبرئیل یا مخلوقاتی بیشتر از ملائکه نازل میگردند ﴿بِإِذْنِ رَبِّهِم﴾ هر سال به آنها دستور میدهد که به نزد پیامبر و بعد از ایشان به نزد ائمه نازل شوند ﴿من کلِّ أَمرٍ﴾ همراه تمامی مقدرات در آن سال ﴿سَلَام هِی﴾ به خاطر حصر، خبر تقدم پیدا کرده است یعنی به جز سلامتی چیز دیگری وجود ندارد به خاطر زیادی سلامی که ملائکه بر ولی امر میفرستند.[10] و در مورد سورهی معارج بعد از اینکه به مکی بودن آن اشاره میکند، ﴿سَأَلَ سَائِلٌ﴾ خواستاری درخواست کرد، ﴿بِعَذَابٍ وَاقِعٍ﴾ به عذابی که به وقوع میپیوندد) میگوید: وقتی[11] نازل گشت یکی از منافقین در روز غدیر گفت: خداوندا اگر این راست است و از طرف شما میباشد سنگی از آسمان بر ما بفرست، پس خداوند سنگی به او زد و او را به قتل رساند!! و در مورد آیهی 8 از سوره هود ﴿وَلَئِنْ أَخَّرْنَا عَنْهُم الْعَذَابَ إِلَى أُمةٍ معْدُودَةٍ﴾ (اگر عذاب را تا مدت معدودی به تاخیر اندازیم) میگوید: امام صادق گفت: آن اصحاب مهدی هستند که به اندازه اصحاب اهل بدر میباشند.[12] این بعضی از تفسیر شبر بود، که فکر میکنم برای فهمیدن اثرات امامیه در آن کافی باشد، و این هر چند در منزلتی میان دو منزلت قرار دارد اما به افراط نزدیکتر از اعتدال میباشد.
[1] . در سال 1242 هجری وفات کرده است. [2] . تفسیر شبر ص 96. [3] . به تفسیر ایشان ص 96 نگاه کن [4] . ص 97 [5] . تفسیر ایشان ص 264 [6] . ص 328 [7] . به عنوان نمونه به ص 146، 212، 353، 425 مراجعه شود. [8] . استاد محمد حسن ذهبی میگوید: شبر در اول معتقد بود که قرآن تحریف شده است! اما وقتی با آیهی «انا له لحافظون» برخورد کرد نظر خود را تغییر داد و گفت: باید در قرآن تاویلاتی بشود. التفسیر و المفسرون 2/191. [9] . ص 238 و به آنچه در مورد افک که قمی از آن حرف زده بود اشاره کردیم مراجعه کن. [10] . ص 562 [11] . در آنچه به انزل سکینه بر پیامبر اشاره میکند نه هر دوی آنها، به سخنان یکی از اهل تشیع در تفسیر آیهی سورهی بقره ﴿فَتَلَقَّى آدَمُ مِن رَّبِّهِ كَلِمَاتٍ فَتَابَ عَلَيْهِ﴾ اشاره میکنیم. طبرسی میگوید: به خاطر این خداوند «فتاب علیه» به صورت مفرد آورده و از «علیهما» به صورت تثنیه خودداری کرده است که اختصار را رعایت کند و به خاطر ایجاز و تغلیب آن حذف را ایجاد کرده است، همچنانکه در آیهی 62 سورهی توبه نیز همینگونه میباشد ﴿وَاللّهُ وَرَسُولُهُ أَحَقُّ أَن يُرْضوهُ﴾ و معنی آن «یرضوهما» راضی کردن هر دو است، و در اخر سورهی جمعه ﴿وَإِذَا رَأَوْا تِجَارَةً أَوْ لَهْوًا انفَضُّوا إِلَيْهَ﴾. [12] . تا اوائل قرن نهم هجری زندگی کرده است.
پژوهشی پیرامون اصول و فروع شیعه دوازده امامی(2)، (مبحث تفسیر)، تألیف: دکتر علی سالوس مصدر: دائرة المعارف شبکه اسلامی IslamWebPedia.Com
|
بازگشت به ابتدای
صفحه
بازگشت به نتایج قبل
چاپ
این مقاله
ارسال مقاله به دوستان |
|
|
|
|
|