Untitled Document
 
 
 
  2024 Nov 21

----

19/05/1446

----

1 آذر 1403

 

تبلیغات

حدیث

 

رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم  فرموده است: (لو کانت الدنیا تعدل عندالله جناح بعوضة ما سقی کافراً شربة ماء)یعنی: «اگر دنیا نزد خدا به اندازه‌ی بال پشه‌ای ارزش می‌داشت، به هیچ کافری جرعه‌ای آب نمی‌داد».[سنن ترمذي، شماره‌ي4110.] 

 معرفی سایت

نوار اسلام
اسلام- پرسش و پاسخ
«مهتدين» (هدايت يافتگان)
اخبار جهان اسلام
تاریخ اسلام
کتابخانه آنلاین عقیده
سایت اسلام تکس - پاسخ به شبهات دینی
خانواده خوشبخت
شبکه جهانی نور
سایت خبری تحلیلی اهل سنت
بیداری اسلامی
صدای اسلام

 

 

 

  سخن سایت

قال ابن الجوزي ( تلبيس إبليس: 447) ‏عن يحيى بن معاذ يقول: «اجتنب صحبة ثلاثة أصناف من الناس العلماء الغافلين والفقراء المداهنين والمتصوفة الجاهلين».
امام ابن جوزی در کتاب "تلبیس ابلیس" آورده: از يحيي بن معاذ نقل است كه فرمود: «از صحبت سه گروه بپرهيزيد: عالمان غافل، فقيران تملق گو و صوفیان جاهل».

لیست الفبایی     
               
چ ج ث ت پ ب ا آ
س ژ ز ر ذ د خ ح
ف غ ع ظ ط ض ص ش
ه و ن م ل گ ک ق
ی
   نمایش مقالات

قرآن و حدیث>آثار>معانی القرآن

شماره مقاله : 3777              تعداد مشاهده : 450             تاریخ افزودن مقاله : 3/7/1389

معاني القرآن نوشته فراء:

فراء و ديكته كردن كتاب:
فراء ابو زكريا يحيي بن زياد عبدالله بن منظور ديلمي است او در سال 144 هـ در كوفه به دنيا آمد، و در آنجا بزرگ شد و نزد اساتيد آنجا تربيت يافت و منزلت علمي وي معروف است و به همين خاطر لقب اميرالمومنين را در نحو گرفت، او بعد از كسائي سر دسته كوفيها شد، و در بغداد ماندگار شد و در سال 207 هـ ، درگذشت.
در اوايل كتاب، راوي­اش ابو عبدالله محمدبن جهم بن هارون سمري مي­گويد: «در اين كتاب معاني قرآن وجود دارد كه آن را ابو زكريا يحيي بن زياد فراء بدون نسخه­ يعني از بر به ما ديكته مي­كرد».
هدف و روش:
از عنواني كه فراء براي كتابش برگزيده، هدف از بحثهايش نيز روشن مي­شود، او نمي­خواهد قرآن كريم را آيه به آيه تفسير كند، بلكه به تفسير مشكل اعراب و معاني بعضي از آيات مي­پردازد و به همين خاطر است كه مي­بينيم تفسير وي پُر از مناقشات جامع نحوی و ايستهاي لغوي است.
اين تفسير دال بر مهارت نويسنده­اش در لغت و آشنائی با اسالیب و روشهای آن، و دال بر توانايي فوق­العاده  وي در نحو و شناخت وي به لهجه­ها و قرائتهاي مختلف عرب، مي­باشد.
و كمتر مي­بينيم كه نويسنده توجهی به ذکر اخبار روایت شده از پیامبر یا صحابه یا تابعین کرده باشد، این­گونه تفسیرها جزو تفسیر ماثور به شمار نمي­آيند، و شايد اين اولين تفسير عقلي­اي باشد كه بدست ما رسيده ، و ارزش علمي اين نوع تفسيرها به اندازه پايبندي آن به روش علمي درست و برخورداري آن از ابزار و وسايل علمي، بر مي­گردد.
و ما به ذكر بعضي از موارد تفسير شده آن به خاطر توضيح روش آن مي­پردازيم.
فراء مي­گويد: همه قاريان و نويسندگان قرآن بر حذف «الف» در «بسم­الله الرحمن الرحيم» اجماع دارند، و اينكه همه آنها قايل به اثبات «الف» در آيه­ي ﴿فَسَبِّحْ بِاسْمِ رَبِّكَ الْعَظِيمِ﴾ (الواقعة:74) هستند. ايشان بعد از اين به بيان سبب آن مي­پردازد و شروع به تفسير سوره فاتحه مي­كند و مي­گويد: همه قاريان «الحمدلله» را با رفع خوانده‌اند، اما بدوي­ها بعضي­شان آن را با نصب (فتحه) «الحمدلله» و بعضي­هايشان آن را با جر (کسره) «الحمدلله» و بعضي­هايشان نيز آن را با رفع (ضمه) دال و لام «الحمدلله» مي­خوانند.
و بعداً به بيان هر يك از اين حالات مذكور مي­پردازد.
و همچنين مي­گويد: «عليهمُ و عليهمِ» دو لهجه­اند كه هر يك از آنها در عربي داراي روش خاصي مي­باشند و به بيان سبب ضمه­ ي هاء و كسر آن اشاره مي­كند.
و بعداً مي­گويد: مجرور بودن «غير» در ﴿غَيْرِ الْمَغْضُوبِ عَلَيْهِمْ..﴾(الفاتحة:7) عليهم» به خاطر آن است كه اين براي الذين نعت مي­باشد، و بعد از بيان اعراب واژه «غير» مي­گويد: اما فرموده خداوند ﴿..وَلا الضَّالِّينَ﴾، حقيقتاً «غير» به معناي «لا» است و به اين خاطر مي­باشد که به غيرعطف شده…
فراء اين گونه در تفسير سوره فاتحه به پيش مي­رود.[1]
و در تفسير سوره نور مي­گويد: ﴿سُورَةٌ أَنْزَلْنَاهَا..﴾(النور:1) به مقدر كردن «هذه» مرفوع شده، و در اين صورت مي­شود «هذه سوره انزلناها»، و آن را با راجعي كه ذكر كرده مرفوع نكرده، زيرا جمله با اسماي نكره قبل از آوردن خبرش شروع نمي­شود مگر آنكه آن جواب باشد.
شما مي­بينيد كه نمي­گويد: رجل قام، بلكه مي­گويد؛ قام رجل، و تقديم نكره بر خبرش كه بدان متصل باشد و بعداً خبري را به غير از جمله براي آن آورده شود، قبيح است.
گفته مي­شود: رجل يقوم أعجب إلي من رجل لا يقوم، و قبيح است كه بعد از جمله صله منتظر خبر شد. اما منتظر خبر بعد از جواب خوب است، کسی می­گوید: من فی الدار؟ گفته مي­شود: رجلٌ و اگر بگويد: رجلٌ، فيها، هيچ اشكالي ندارد، زيرا اين مرفوع بودن به خاطر عطف آن است نه صفت.[2]
فراء در سوره نمل مي­گويد: خداوند مي­فرمايد: ﴿إِنِّي لا يَخَافُ لَدَيَّ الْمُرْسَلُونَ﴾(النمل:10) و آن را استثناء مي­كند و مي­فرمايد: ﴿ إِلَّا مَنْ ظَلَمَ ثُمَّ بَدَّلَ حُسْناً بَعْدَ سُوءٍ فَإِنِّي غَفُورٌ رَحِيمٌ﴾ (النمل:11) اينها نزد خداوند مورد بخشايش قرار گرفته­اند و يكي مي­پرسد چگونه اين خوف تغيير مي­يابد؟ در جواب
 مي­گويم: اين داراي دو گونه است. يكي اينكه گفته شود: پيامبران معصومند و خداوند آنها را مورد بخشايش قرار داده و در روز قيامت از عذاب الهي در امان­اند و هر كه عمل صالح و خراب را خلط كند اين در حالت خوف و رجاء است. اين يكي و ديگر آنكه كساني كه معصوم نيستند اين استثناء شامل آنها نمي­شود، چون معناي آن اين است كه پيامبران نمي­ترسند و غير آنهايند كه خواهند ترسيد.
و بعداً گروهي ديگر را نيز استثنا مي­كند و مي­گويد: مگر كساني كه ظلم كرده باشند، اينها نمي­ترسند، زيرا مشركي كه تو به كند و رفتار خوب و شايسته انجام دهد اين مورد غفران الهي قرار مي­گيرد و از عذاب الهي نمي­ترسد.
بعضي از نحويها گفته­اند: «الا» در لغت به منزله­ي واو است. در اين صورت معناي آيه اين مي­شود. پيامبر و كساني كه ظلم كرده و بعداً پشيمان شوند، و عمل شايسته را انجام دهند، نزد خدا نمي­ترسند.
در جايي ديگر نيز به اين معنا به كار رفته: ﴿ لِئَلَّا يَكُونَ لِلنَّاسِ عَلَيْكُمْ حُجَّةٌ إِلَّا الَّذِينَ ظَلَمُوا﴾(البقرة:150) يعني كساني را كه ظلم كرده­اند.
اما من آنچه را كه آنها مي­گويند، در عربي نديده­ام، زيرا جائز نيست گفته شود: قام الناس إلا عبدالله و هو قائم، چون استثنا اسمي را كه بعد از «إلا» مي­آيد از معناي قبل از «إلا» خارج مي­كند ولي جائز است گفته شود: عليك ألف سوي ألف آخر، اگر به جاي سوی «إلا» گذارده شود اين درست است و «الا» به معناي آنچه كه آنها مي­گويند تاويل مي­شود، اما اگر به تنهايي و تعداد كم از تعداد زياد آن مستثنا شود، اين جايز نيست.
و فرموده خداوند كه مي­فرمايند: ﴿ خَالِدِينَ فِيهَا مَا دَامَتِ السَّمَاوَاتُ وَالأَرْضُ إِلاَّ مَا شَاء رَبُّكَ ﴾ در اينجا به معناي واو نيست بلكه به منزله سوي است، يعني كساني را كه خدا از فضل خويش آن را بخواهد و اگر جايز باشد سوي در جاي «إلا» قرار گيرد اين مي­تواند به معناي و او باشد. چون تو مي­گوئي: عندي مال كثير سوي هذا، يعني آن نزد من است...[3]
در سوره سبأ در آيه­اي خداوند مي­فرمايد: ﴿ وَهَلْ نُجَازِي إِلَّا الْكَفُورَ﴾(سـبأ:17) و اين گونه يحيي و ابو عبدالرحمان آن را خوانده‌اند ولي آنچه كه شايع است « وَهَلْ يُجَازِي إِلَّا الْكَفُورَ» مي­باشد. و ﴿ذَلِكَ جَزَيْنَاهُمْ﴾(سـبأ:17) ذلك محلاً منصوب است به جزيناهم.
اگر گفته شود، چه طور تنها كافران مجازات خواهند شد در حالي كه مجازات براي هر يك از كافر و مسلمان مي­باشد در پاسخ گفته مي­شود: جازيناه به معناي كافأناه (سزا دادن) است و پاسخ اعمال زشت كافران همانند خود اعمالشان مي­باشد (يعني عذابي دردناك و ویرانگر دارند)، اما مومن پاداش خوب مي­گيرند چون آنها توشه ذخيره كرده­اند و مجازات نخواهند شد و گاهاً گفته مي­شود كه «جازيتُ» به معناي «جزيت» بعني «تو را پاداش دادم» مي­آيد ولي مشهورترين معنای آن آنچه بود كه ذكر كردم مگر نمي­بيني كه خداوند فرموده: ﴿ذَلِكَ جَزَيْنَاهُمْ﴾ و نگفته «جازيناهم»، و شنيده­ام كه جازيت به معناي جزيت به معناي عاقبت و عقبت (يعني او را سزا دادم) نيز آمده...[4]
و به اين چند مثال اكتفا مي­كنيم و اميدواريم كه با وجود اندک بودن آن توانسته باشیم، منهج فراء در تفسير و ارزش علمي آن را روشن کرده باشیم.


[1] . تفسير مشكل اعراب قرآن و معانیه ص 287ـ 288 ج 2.
[2] . همان، ص 243 ـ 244.
[3] . همان، ج 2 ص 287ـ 288.
[4] . همان، ج 2 ص 359.

پژوهشي پيرامون اصول و فروع شيعه دوازده امامي(2)، (مبحث تفسیر)، تأليف: دكتر علي سالوس
مصدر:
دائرة المعارف شبکه اسلامی
IslamWebPedia.Com



 
بازگشت به ابتدای صفحه     بازگشت به نتایج قبل                       چاپ این مقاله      ارسال مقاله به دوستان

اقوال بزرگان     

سلام ابن ابي مطيع فقيه و دانشمند بصره مي فرمود: «لأَنْ أَلْقَى اللهَ بِصَحِيْفَةِ الحَجَّاجِ، أَحَبُّ إِلَيَّ مِنْ أَنْ أَلْقَى اللهَ بِصَحِيْفَةِ عَمْرِو بنِ عُبَيْدٍ». سير اعلام النبلاء . «اگر مرا با نامه ي عمل حجاج به نزد پروردگار ببرند، بيشتر دوست دارم تا اينكه با نامه ي اعمال عمرو بن عبيد». عمرو بن عبيد مردي عابد و زاهد اما اهل بدعت بود و حجاج مردي فاجر و خونخوار و جنايتكار بود.

تبلیغات

 

منوی اصلی

  صفحه ی اصلی  
 جستجو  
  روز شمار وقايع
  عضویت در خبرنامه  
پیشنهادات وانتقادات  
همكارى با سايت  
ارتباط با ما  
 درباره ی ما  
 

تبیلغات

آمار

خلاصه آمار بازدیدها

امروز : 12118
دیروز : 5614
بازدید کل: 8802277

تعداد کل اعضا : 608

تعداد کل مقالات : 11123

ساعت

نظر سنجی

كداميك از كانال‌هاى اهل سنت فارسى را بيشتر مي‌پسنديد؟

كانال فارسى نور

كانال فارسى كلمه

كانال فارسى وصال

نمایش نتــایج
نتــایج قبل
 
.محفوظ است islamwebpedia.com تمامی حقوق برای سایت
All Rights Reserved © 2009-2010