|
|
قال ابن الجوزي ( تلبيس إبليس: 447) عن يحيى بن معاذ يقول: «اجتنب صحبة ثلاثة أصناف من الناس العلماء الغافلين والفقراء المداهنين والمتصوفة الجاهلين». امام ابن جوزی در کتاب "تلبیس ابلیس" آورده: از يحيي بن معاذ نقل است كه فرمود: «از صحبت سه گروه بپرهيزيد: عالمان غافل، فقيران تملق گو و صوفیان جاهل». |
|
قرآن و حدیث>اشخاص>محمد بن مسلم
شماره مقاله : 3744 تعداد مشاهده : 281 تاریخ افزودن مقاله : 1/7/1389
|
محمد بن مسلم یکی از راویانی است که شیعه در شناخت دین خود به وی اعتماد کرده اند، اما با این وجود روایاتی در مورد او وارد شده که با هم متعارض هستند. 1- روایاتی که در مدح وی وارد شده است خوئی به کشی منسوب کرده که از عبدالله بن أبی یعفور روایت کرده است که گفت: هر لحظه من امکان ملاقات با شما را ندارم و آمدن شما ممکن نیست و فردی از اصحاب ما میآید و از من سوالی میکند، اما من هرگاه که از من سوال شود جوابی ندارم. ابوعبدالله گفت: نزد محمد بن مسلم ثقفی برو، زیرا او از پدرم حدیث شنیده و نزد وی فردی وجیه بوده است[1]. وی روایات دیگری را هم با این مضمون ذکر کرده است. 2- روایاتی که در مذمت او وارد شده است کشی از مفضل بن عمر روایت کرده که گفت: شنیدم که ابوعبدالله میگوید: خداوند محمد بن مسلم را لعنت کند، زیرا او می گوید: خداوند از وجود شیء اطلاعی ندارد تا اینکه آن شیء ایجاد شود[2]. همچنین کشی از أبوصباح روایت کرده که گفت: شنیدم که ابوعبدالله میگوید: کسانی که در دین خود شک میکنند به هلاکت افتادند و از جمله این افراد، محمد بن مسلم است[3]. همچنین جعفر بن محمد در مورد زراره و محمد بن مسلم میگوید: آنان در ولایت من جایی ندارند[4]. 3- تعداد روایات وی در کتب شیعه خوئی میگوید: عنوان محمد بن مسلم در سند بسیاری از روایات وجود دارد که تعداد آنها به 2276مورد می رسد[5]. حريز از محمد بن مسلم روایت کرده است که گفت: هرگاه در مورد چیزی برای من سوال پیش آمده از ابوجعفر سؤال کردهام به طوری که در مورد سی هزار حدیث از وی سوال کردهام. همچنین در مورد شانزده هزار حدیث از ابوعبدالله سوال کردهام[6]. محمد بن مسلم میگوید: از ابوجعفر سی هزار حدیث شنیدهام و سپس با فرزندش جعفرملاقات کردهام و از او شانزده هزار حدیث شنیدهام، یا اینکه گفت: در مورد شانزده هزار حدیث از او سوال کردهام، یا اینکه گفت: شانزده هزار مسأله از او شنیدهام یا در مورد شانزده هزار مسأله از او سوال کردهام[7].
[1] معجم رجال الحديث 18/263، وانظر: الاختصاص للمفيد ص:201، الوسائل 27/144، البحار 2/249 46/328، جامع أحاديث الشيعة 1/225، الفوائد المدنية ص:305، = =اختيار معرفة الرجال 1/383، خلاصة الأقوال للحلي ص:251، التحرير الطاوسي ص:495، جامع الرواة 2/193-194، مستدركات علم رجال الحديث ص:325، قاموس الرجال 9/574، الرسائل للخميني 2/142. [2] اختيار معرفة الرجال 1/394، وانظر: جامع الرواة 2/194، معجم رجال الحديث= =18/268، قاموس الرجال 9/578. [3]- اختيار معرفة الرجال 1/394 2/508، و نك: جامع الرواة 2/194، معجم رجال الحديث 4/197، أعيان الشيعة 3/559. [4]- اختيار معرفة الرجال 1/393، وانظر: جامع الرواة 2/194، قاموس الرجال 9/578. [5]- معجم رجال الحديث 18/246. [6]- معجم رجال الحديث 18/263، و نك: وسائل الشيعة 30/486، البحار 46/292، الأنوار البهية ص:134، مستدرك سفينة البحار ص:399، اختيار معرفة الرجال 1/386، قاموس الرجال 9/575، الكنى والألقاب 2/447، الاختصاص ص:201. [7]- معجم رجال الحديث 18/266، و نك: اختيار معرفة الرجال 1/391، قاموس الرجال 9/577، الرسائل الرجالية ص:395.
از کتاب: منابع شیعه در میزان نقد علمی، نویسنده: پروفسور احمد بن سعد حمدان الغامدی (استاد دانشگاه ام القری ـ دانشكده عقیده) مصدر: دائرة المعارف شبکه اسلامی IslamWebPedia.Com
|
بازگشت به ابتدای
صفحه
بازگشت به نتایج قبل
چاپ
این مقاله
ارسال مقاله به دوستان |
|
|
|
|
|