|
|
قال ابن الجوزي ( تلبيس إبليس: 447) عن يحيى بن معاذ يقول: «اجتنب صحبة ثلاثة أصناف من الناس العلماء الغافلين والفقراء المداهنين والمتصوفة الجاهلين». امام ابن جوزی در کتاب "تلبیس ابلیس" آورده: از يحيي بن معاذ نقل است كه فرمود: «از صحبت سه گروه بپرهيزيد: عالمان غافل، فقيران تملق گو و صوفیان جاهل». |
|
الهیات و ادیان>ادیان دیگر>صابئیان
شماره مقاله : 3728 تعداد مشاهده : 634 تاریخ افزودن مقاله : 1/7/1389
|
صابئیان * صابئیان در قرآن و نظریات مفسران در مورد آنان خداوند متعال میفرماید: { إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَالَّذِينَ هَادُوا وَالنَّصَارَى وَالصَّابِئِينَ مَنْ آمَنَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الآخِرِ وَعَمِلَ صَالِحًا فَلَهُمْ أَجْرُهُمْ عِنْدَ رَبِّهِمْ وَلا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلا هُمْ يَحْزَنُونَ (٦٢) }.[1] «بدرستی کسانی که ایمان آوردند و کسانی که یهودی شدند و مسیحیان و صابئیان، هر کس به خدا و روز آخرت ایمان بیاورد و کردار نیک انجام دهد، پاداششان نزد پروردگارشان (محفوظ) است و نه ترسی بر آنان است و نه اندوهگین میشوند». مفسران در مورد «صابئیان» نظریات مختلفی ابراز داشتهاند (که به مهمترین آنها اشاره خواهیم کرد): 1- تفسیر زمخشری: صابئیان قومی هستند که از آئین یهودیت و مسیحیت برگشته و فرشتگان را پرستش میکردند. واژهی «صبأ» به معنی خارج شدن از دین است.[2] 2- تفسیر ابن عطیه: صابئی در لغت به معنی کسی است که از دینی برگشته و به دین دیگری گرویده است. از این روی عربها به کسی که مسلمان میشد میگفتند: «قد صَبَأَ» یعنی از دین خود خارج شده و دین جدید را پذیرفته است. و اما «صابئین» که در آیه بدانها اشاره شده است، سُدی گفته است: آنان گروهی از اهل کتاب هستند. مجاهد گفته است: آنان قومی بیدین هستند که نه یهودی به حساب میآیند و نه مسیحی. ابن ابی نجیح هم گفته است: صابئیان قومی هستند که در موصل عراق سکونت دارند و لفظ «لا إله ألّا الله» را میگویند ولی بدان عمل نمیکنند و کتابی هم ندارند. حسن بن ابی الحسن و قتاده هم بر این باورند که صابئیان قومی هستند که فرشتگان را میپرستند و پنج نماز را رو به قبله میخوانند و زبور را تلاوت میکنند، وقتی که زیاد بن ابی سفیان آنان را دید، خواست که جزیه را از آنان بردارد تا اینکه فهمید که آنان فرشتگان را پرستش میکنند (و در نتیجه از کار خود منصرف شد).[3] 3- تفسیر آلوسی: صابئیان چندین گروه هستند، گروهی ستارگان و گروهی بتان را میپرستند و هر کدام از این دو گروه نیز خود دستههای مختلفی دارند که هر یک از آنها دارای اعتقادات و عبادات خاص خود است. امام ابوحنیفه (رض) در مورد آنان میگوید: آنان بت پرست نیستند بلکه تنها ستارگان را تعظیم میکنند همانگونه که کعبه تعظیم میشود. عدهای هم گفتهاند: صابئیان موحدانی هستند که به تأثیر ستارگان اعتقاد دارند و به بعضی از پیامبران از جمله یحیی علیه السلام ایمان دارند. برخی هم گفتهاند: صابئیان قومی هستند که به خدا اقرار میکنند و زبور را میخوانند و فرشتگان را پرستش میکنند و رو به کعبه نماز میخوانند و در واقع از هر دینی چیزی را گرفتهاند. اما در مورد جواز ازدواج با آنان و خوردن ذبح آنان فقها با هم اختلاف نظر دارند. 4- تفسیر قرطبی: اختلافی در این نیست که یهودیان و مسیحیان اهل کتاب هستند، لذا هم ازدواج با زنان آنان و هم خوردن ذبح آنان و هم وضع جزیه بر آنان جایز است، ولی در مورد «صابئین» اختلاف نظر وجود دارد؛ سُدَی و اسحاق بن راهویه گفتهاند: صابئیان گروهی از اهل کتاب هستند. ابن منذر به نقل از ابن اسحاق گفته است: خوردن ذبح آنان و ازدواج با زنان آنان اشکالی ندارد. مجاهد و حسن بن ابی نجیح هم گفتهند: صابئیان قومی هستند که آئینشان آمیزهای است از یهودیت و مجوسیت و خوردن ذبحشان جایز نیست. حسن و قتاده هم آنان را قومی معرفی کردهاند که فرشتگان را میپرستند و رو به قبله نماز میخوانند و زبور را تلاوت میکنند. قرطبی بعد از نقل این اقوال گفته است: آنچه از مذهب صابئیان برمیآید این است که آنان موحدانی هستند که به تأثیر ستارگان اعتقاد دارند، از این روی وقتی که «القادر بالله» در مورد آنان از ابوسعید اصطخری سؤال کرد، به کافر بودن آنان فتوا داد.[4] 5- تفسیر ابن کثیر: اما در مورد صابئیان اختلاف نظر وجود دارد، سفیان ثوری به نقل از مجاهد گفته است: صابئیان ملتی هستند بین مجوسیان و یهودیان و مسیحیان و دین (بخصوصی) ندارند. ابوالعالیه، سُدی، ضحاک و اسحاق بن راهویه بر این عقیدهاند که صابئیان گروهی از اهل کتابند که زبور را میخوانند، از این روی ابوحنیفه و اسحاق گفتهاند: خوردن ذبح آنان و ازدواج با زنان آنان اشکالی ندارد. از حسن هم روایت شده که میگفت: صابئیان ملتی مانند مجوسیان هستند. فخر رازی هم بر این باور است که آنان قومی هستند که ستارگان را میپرستند بدین معنی که خداوند ستارگان را قبلهی عبادت و دعا قرار داده و یا اینکه تدبیر امور عالم را به آنها واگذار کرده است. سپس ابن کثیر گفته است: ظاهرترین و قویترین این اقوال – خدا هم بهتر میداند – قول مجاهد و پیروان او و وهب بن منبه است که اعتقادشان بر این است که صابئیان ملتی هستند که نه بر دین یهودیان و مسیحیان و مجوسیان هستند و نه به آیین مشرکین اعتقاد دارند بلکه بر فطرت خود باقی مانده و دین مشخصی ندارند که از آن پیروی کنند. از این روی مشرکان، مسلمانان را «صابئی» مینامیدند بدین معنی که از تمام ادیان موجود در آن زمان خارج شدهاند.[5] 6- تفسیر شوکانی: صابئیان قومی هستند که ستارگان را میپرستند، عدهای هم آنان را گروهی از مسیحیان به حساب آوردهاند ولی این غیر صحیح است، چون آنان گروه معروفی هستند که به هیچ یک از ادیان منتسب به پیامبران بر نمیگردند.[6] از آنچه که مفسران در مورد صابئیان گفته و از پیشینیان خود نقل کردهاند به روشنی در مییابیم که آنان شناختی کافی از اعتقادات و دیانت صابئیان نداشتهاند و هر چه گفتهاند از روی حدس و گمان و از روی ظاهر عبادات و اوضاع و احوال آنان بوده است، چون اگر حقیقت دیانت و معتقدات آنان را میشناختند، تا این حد با هم اختلاف نظر نمیداشتند. ولی آنچه برای ما روشن شده است این است که صابئیان نه اهل کتابند و نه گروهی از اهل کتاب و قرآن کریم و سنت نبوی هم این مطلب را تأیید میکنند. 1- قرآن کریم: خداوند متعال میفرماید: { وَهَذَا كِتَابٌ أَنْزَلْنَاهُ مُبَارَكٌ فَاتَّبِعُوهُ وَاتَّقُوا لَعَلَّكُمْ تُرْحَمُونَ (١٥٥)أَنْ تَقُولُوا إِنَّمَا أُنْزِلَ الْكِتَابُ عَلَى طَائِفَتَيْنِ مِنْ قَبْلِنَا وَإِنْ كُنَّا عَنْ دِرَاسَتِهِمْ لَغَافِلِينَ (١٥٦) }[7] «این (قرآن) کتاب مبارک (و پر خیر و برکتی) است که ما آن را فرو فرستادهایم، پس از آن پیروی (و بدان عمل) کنید و (از مخالفت با آن) بپرهیزید باشد كه مورد رحمت خدا قرار گیرید. (آن را فرو فرستادهایم) تا نگویید کتاب تنها بر دو گروه پیش از ما فرو فرستاده شده است و ما از بحث و بررسی آنها بیخبر بودهایم». مفسران در تفسیر این دو آیه نظرات مختلفی را به شرح زیر بیان داشتهاند: الف – تفسیر قرطبی: خداوند در این دو آیه خطاب به اهل مکه گفته است: ما قرآن را بر شما فرو فرستادیم تا نگویید که کتابهای تورات و انجیل بر یهودیان و مسیحیان نازل شده و کتابی بر ما نازل نشده است.[8] از تفسیر قرطبی چنین بر میآید که منظور اهل مکه و دیگران از اهل کتاب تنها یهودیان و مسیحیان بودهاند و سیاق آیه هم بیانگر این امر است، پس مفهوم «اهل کتاب» غیر یهودیان و مسیحیان از قبیل صابئیان و مجوسیان را در برنمیگیرد. ب – تفسیر ابن کثیر: علی بن ابی طلحه از ابن عباس روایت کرده است که در دو آیهی فوق منظور از دو گروهی که کتاب بر آنان نازل شده یهودیان و مسیحیان هستند. مجاهد و سُدَی و قتاده هم، چنین گفتهاند. و منظور از }و إن کنّا عن دراستهم لغافلین{ این است که ما نمیفهمیدیم که آنان چه میگفتند، چون زبان آنان با زبان ما تفاوت داشت و در نتیجه ما از آنها غافل بودیم.[9] گفتهی مجاهد و همفکران او هم نشان میدهد که منظور از دو گروهی که کتاب بر آنها فرو فرستاده شده است، یهودیان و مسیحیان هستند و در اصطلاح آنان تنها این دو گروه اهل کتاب به حساب میآیند، بنابراین، اهل کتاب شامل صابئیان و مجوسیان و امثال آنها نمیشود. به همین دلیل تمام مفسران گفتهاند: منظور از این دو گروه تنها یهودیان و مسیحیان هستند و ابن عطیه در این مورد ادعای اجماع مفسرین را کرده است.[10] ج – تفسیر فتحالبیان: دراین آیه تنها به دو کتاب نازل شده بر یهودیان و مسیحیان اشاره شده است، چون از میان کتابهای آسمانی، این دو کتاب از لحاظ اشتمال بر احکام از همه مشهورتر بودهاند و این دلالت میکند بر اینکه مجوسیان اهل کتاب نبودهاند، چون اگر آنها هم اهل کتاب میبودند، گروههایی که کتاب بر آنها نازل شده است سه گروه میشدند نه دو گروه. ابن کمال این سخن را گفته است.[11] این آیه همچنین دلالت میکند بر اینکه صابئیان هم اهل کتاب به حساب نمیآیند، چون اگر آنها هم اهل کتاب به حساب میآمدند، گروههایی که کتاب بر آنها نازل شده است بیش از دو گروه میبودند. 2- سنت نبوی: در سنت نبوی چیزی وارد نشده است مبنی بر اینکه صابئیان جزو اهل کتاب به حساب میآیند و یا اینکه مثل اهل کتاب باید با آنها رفتار شود همانطوریکه در مورد مجوسیان وارد شده است. در حالی که اگر صابئیان هم مثل مجوسیان بودند، در سنت نبوی به آنها اشاره میشد به اعتبار اینکه اهل کتاب هستند و یا به اعتبار اینکه مانند مجوسیان در بعضی از احکام ملحق به اهل کتاب هستند.
[1]- البقره: 62. [2]- تفسیر زمخشری، ج 1، ص 146. [3]- تفسیر ابن عطیه، ج 1، صص 328 – 327. [4]- تفسیر قرطبی، ج 1، صص 435 – 434. [5]- تفسیر ابن کثیر، ج 1، ص 104. [6]- تفسیر شوکانی، ج 3، ص 423. [7]- الأنعام: 156 – 155. [8]- تفسیر قرطبی، ج 7، صص 144 – 143. [9]- تفسیر ابن کثیر، ج 2، ص 192. [10]- تفسیر ابن عطیه، ج 5، ص 405. تفسیر آلوسی، ج 8، ص 61. تفسیر المنار، ج 8، ص 204. [11]- تفسیر فتح البیان، ج 4، ص 281.
به نقل از: آشنائی با ادیان در قرآن، نويسنده : دکتر عبدالکریم زیدان، مترجم : حسن سرباز مصدر: دائرة المعارف شبکه اسلامی IslamWebPedia.Com
|
بازگشت به ابتدای
صفحه
بازگشت به نتایج قبل
چاپ
این مقاله
ارسال مقاله به دوستان |
|
|
|
|
|