|
|
قال ابن الجوزي ( تلبيس إبليس: 447) عن يحيى بن معاذ يقول: «اجتنب صحبة ثلاثة أصناف من الناس العلماء الغافلين والفقراء المداهنين والمتصوفة الجاهلين». امام ابن جوزی در کتاب "تلبیس ابلیس" آورده: از يحيي بن معاذ نقل است كه فرمود: «از صحبت سه گروه بپرهيزيد: عالمان غافل، فقيران تملق گو و صوفیان جاهل». |
|
قرآن و حدیث>مسائل قرآنی و حدیث>موسیقی > تحریم موسیقی و آواز از دیدگاه قرآن
شماره مقاله : 3719 تعداد مشاهده : 330 تاریخ افزودن مقاله : 31/6/1389
|
تحریم موسیقی و آواز از دیدگاه قرآن
به سه آیت از کتاب الله اکتفا میکنیم، در این سه آیت موسیقی و آواز تحریم شده است. آیة نخست سورة اسراء 65-64 : بعد از این که شیطان امر خدا را مبنی بر سجده آدم نادیده گرفت و اخطار داد و سوگند خورد که اگر تا روز قیامت به او فرصت داده شود فرزندان آدم را مطیع خویش خواهد ساخت و آنان را به گمراهی خواهند کشاند، مگر اندکی را که از امر و دستورهایش سرباز زنند. خداوند متعال تا روز قیامت به شیطان فرصت دادند و به او فرمودند : تو و پیروانت هر چه میخواهید بکنید جزای اعمال شما دوزخ است. «و استفزز من استطعت منهم بصوتک و اجلب علیهم بخیلک و رجلک و شارکهم فی الاموال و الاولاد وعدهم و ما یعد هم الشیطان الا غرورا ان عبادی لیس لک علیهم سلطان و کفی بربک وکیلاً». ترجمه : سبک پندار و بلغزان به آوازت هر که را میتوانی و بخوان کسانی را که مطیع و فرمانبردار تواند و از انجام اوامر و نواهی الهی سرباز میزنند و شریک بگردان ایشان را در مال و ثروت و دارایی که از راه حرام کسب میکنند تا در راه نامشروع بیرون از احکام الهی انفاق نمایند. و شریک بگردان ایشان را در فرزندان که با مادران خود زنا کنند و امر شیطان را به جا آورند و ایشان را به شیوه کفر تربیت نمایند. و در جایی دیگر خداوند میفرمایند : «و عدهم و ما یعدهم الشیطان الا غرورا» زیرا فریب شیطان هیچ چیزی را از سر آنها رد و دفع نمیکند. اما ابلیس بندگان مخلص را نمیتواند به بیراهه بکشاند؛ زیرا کسی که به ریسمان الهی چنگ بزند خداوند او را حفظ میکند و پیروزی نصیب میفرماید و شرارت شیاطین انسی و جنی را از سر او دور میکند و در صدر این شیطان، ابلیس لعین قرار دارد.[1] در این آیات اطلاع و خبر است مبنی بر این که ابلیس با کدام طریقه و وسایل بندگان خدا را از راه دور میکشد و از جملة آن وسایل، آواز شیطان میباشد که توسط آن، شیطان، انسانها را گمراه میکند و به دام خود میافکند؛ این دام موسیقی و ساز و آواز حرام میباشد. از مجاهد بن جبر (رحمه الله) که در عصر و زمانش پیشوا و شیخ مفسرین بوده و سی مرتبه قرآن کریم را بر ابن عباس رضی الله عنه معنی و تفسیر هر آیه را از او میپرسید[2] روایت است که : این مفسر عالی قدر آواز ابلیس را به آواز نی[3] لهو و باطل معنی و تعبیر کرده است[4]. و از ضحاک بن مزاحم (رحمه الله) که دارای علم و دانش زیادی بود و آن را توسط جبیر از این عباس رضی الله عنه آموخته بود[5] به ثبوت پیوسته او آواز شیطان را آواز نی گفته است. ابن القیم معتقد است که : تردیدی وجود ندارد که سرود از بزرگترین آوازهای شیطان به حساب میآید و شیطان توسط آن انسانها را حقیر پنداشته و به خوف و ترس و اضطراب میکشاند و عملی ضد قرآن است؛ در حالی که در سایههای قرآن دلها آرام میگیرد و مطمئن میشود و به درگاه خداوند به نیایش میپردازند.[6] آیه دوم از سورة لقمان آیه 6 خداوند متعال میفرماید : «و من الناس من یشتری لهو الحدیث لیضل عن سبیل الله بغیر علم و یتخذها هزوا اولئک لهم عذاب مهین».[7] ترجمه : و از مردم کسی هست که میستاند سخنی را که برای بازی است تا گمراه کند مردم را از راه خدا بدون علم و به تمسخر گیرد راه خدا را این گروه را است عذاب خوار کننده. لهو حدیثی که انسان را به خود راغب میگرداند تا آن را بگیرد و مالش را در راه آن انفاق نماید و مستحق عذاب الهی پنداشته شود، عذاب رسوا کننده، آن از آواز میباشد! از عبدالله بن مسعود روایت شده و بدون تردید ایشان یکی از عالمترین صحابه بودند چنانکه خودش بر منبر کوفه خود را این گونه معرفی کرد و قولش را همه تأیید کردند : قسم به خدایی که جز او خدای دیگری نیست هیچ سورهای از قرآن نازل نگشت مگر این که من دانستم که در کجا نازل شده است. و هیچ آیهای از کتاب الله فرو فرستاده نشد مگر این که دانستم که در حق چه کسی نازل شده است. و نه کسی را سراغ دارم که از من داناتر به کتاب الله باشد. و اگر چنانچه شتری میتوانست به محل اقامت عالمی سفر کند امکان نداشت که من آنجا سفر نکرده باشم.[8] از عبدالله بن مسعود رضی الله عنه دربارة لهو حدیث پرسیده شد و ایشان در پاسخ فرمودند : لهو حدیث، قسم به خداوند متعال آواز خوانی است و سه مرتبه پاسخ را تکرار کردند.[9] ابن عباس رضی الله عنه صحابی جلیل القدر و علم امت اسلام و مترجم قرآن مجید و شیخ مفسران بوده و پیامبر اکرم صلی الله علیه و سلم دربارهاش این گونه دعا فرمودهاند (اللهم علمه تأویل القرآن)[10] معنی : بار الها به ابن عباس رضی الله عنه تاویل قرآن را بیاموز. وی لهو حدیث را این طور معنی کرده است : آواز و نظایر آن.[11] عبدالله بن عمر رضی الله عنه فقیه مردم مدینه و مفتی آن زمان گفته است : [12] لهو حدیث در قرآن به معنای ساز و آواز است.[13] جابر ابن عبدالله رضی الله عنه بعد از ابن عمر فقیه و مفتی مردم مدینه به حساب میآید، ایشان دربارة لهو الحدیث از دیدگاه قرآن کریم میفرمایند : آواز خوانی و گوش دادن به آن است.[14] این چهار فقیه بزرگ و سرشناس صحابه به صراحت فرمودهاند که : لهو حدیث عبارت از آواز خوانی است و قول صحابه در تفسیر، سند و دلیل میباشد؛ زیرا صحابه کرام رضی الله عنه به علم تفسیر از دیگران. عالمترند و ایشان نزول قرآن کریم را به چشم خود مشاهده و لمس کردهاند و آن اوضاع و احوال را بهتر میدانند که، این آیات به آن اختصاص یافته است و از جانب دیگر آنها از قرآن فهم کامل و علم صحیح دارند خصوصاً علما و مشایخ آنها در این راه پیش قدماند، هم چنان وقتی اقوال تابعین بر تفسیر آیتی اجماع کنند، حجت و برهان میباشد. دربارة معنی و مفهوم لهو الحدیث در قرآن کریم، صحابه و تابعین قول متفق دارند که به معنای آواز خوانی است.[15] چنانکه بعضی از تابعین بر این معنی تصریح کردهاند که عبارتند از : 1- مجاهد ابن جبر (رحمه الله)[16] 2- عکرمه (رحمه الله)[17] که ایشان از امامان بزرگ و پیشوایان علم تفسیر و قرائت قرآن به حساب میروند و در نزد ابن عباس رضی الله عنه تعلیم یافته و از او علم آموخته است. شعبی (رحمه الله) عکرمه را این گونه معرفی میکند که : هیچ کسی را عالمتر و داناتر به کتاب الله از عکرمه ندیدم.[18] 3- مکحول (رحمه الله)[19] : ایشان یک تابعی بزرگوار میباشند و در عصر خود امام و پیشوای مردم شام بود و از مذهب او تقلید میکردند.[20] 4- ابراهیم نخعی (رحمه الله)[21] : فقیه عراق و علمبردار فتوا در آنجا.[22] 5- عطاء خراسانی (رحمه الله)[23] : محدث و مفتی مجاهد 6- حسن بصری (رحمه الله)[24] : فقیه مردم بصره و محدث، شخصیتی که حضرت عمر رضی الله عنه دربارهاش این چنین دعا کردند : بارالها حسن بصری را در علم دین دانشمند و محبوب مردم بگردان و این دعا نیز اجابت شد. و نیز ایشان کسی هستند که از سینه ام المؤمنین ام سلمه (رض) شیر خوردهاند.[25] و همچنین هفت تابعی دیگر که به وضاحت و صراحت گفتهاند که معنای لهو الحدیث در این آیه آواز خوانی میباشد و هیچ کس هم با این رأی مخالفت نکرده است. پس گفتار این عزیزان دلیل و حجت است و باید رعایت و پذیرفته شوند و پیش از ایشان چهار صحابه فقیه، لهو الحدیث را همین طور تفسیر و معنی کردهاند. حاکم (رحمه الله) فرموده است : باید طالب علم نیک بداند و آگاه باشد که تفسیر اصحابی که ناظر و شاهد عینی نزول وحی قرآن بودهاند از دیدگاه امام بخاری و مسلم حجت و سند میباشند. آیه سوم از سورة نجم : 61-59 خداوند متعال میفرمایند : {أَفَمِنْ هَذَا الْحَدِيثِ تَعْجَبُونَ (٥٩)وَتَضْحَكُونَ وَلا تَبْكُونَ (٦٠)وَأَنْتُمْ سَامِدُونَ (٦١)} (نجم / 59-61) «آیا از این سخن تعجب میکنید و خنده مینمایید و نمیگریید و میسرایید». خداوند مشرکین را مخاطب ساخته و میفرماید : آیا به حیرت میافتید که این قرآن بر محمد صلی الله علیه و سلم نازل میگردد و او را به استهزا و مسخره میگیرید و میخندید و گریه نمیکنید، به خاطر آنچه از عذاب که برای گناه کاران پیش بینی شده است و سامد میباشید. سمود مکروه و مذموم که خداوند در این آیه ذکر فرموده عبارت از آواز خوانی است. ابن عباس رضی الله عنه فرموده است : سمود در این آیه به معنای آواز خوانی است، طبق لغت زبان مردم یمن، چنانکه میگویند : (اسمد لنا) یعنی : بخوان برای ما و[26] نغمه سرایی کن.
زیرنویس: [1]- تفسیر طبری 9، 119-122. [2]- غایه النهایه 2.14 و طبقات الداودی 305.2 [3]- به زبان پشتو (شپلی) گفته میشود. [4]- تخریج حدیث توسط سعید و ابن ابو دنیا و ابن جریر و ابن المنذر و ابن ابو حاتم صورت گرفته است. الدر المنصور 312،5 و ابو نعیم 298،3 و ابن الجوزی 232. [5]- سیر اعلام النبلاء 598،4. [6]- تفسیر قرطبی 288،10 و البحر المحیط 58،6. [7]- تفسیر دری کابلی در این ارتباط مینویسد : این ذکر و یاد همان اشقیایی است که از جهالت و ناعاقبت اندیشی قرآن کریم را ترک داده و در رقص و آواز، لهو و لعب و یادگیر خرافات مستغرقاند و میخواهند که دیگران را هم در این مشاغل بیهوده آلوده نموده و از دین و یاد خدا منحرف سازند و بر سخنان دین تمسخر و ریشخندی مینمایند. حضرت حسن راجع به لهو الحدیث میفرماید : «کل ما شغلک عن عبادة الله و ذکره من السمر و الاضاحیک و الخرافات و الفساد و نحوها» (تفسیر روح المعانی) لهو الحدیث آن است که تو را از عبادت و یاد خدا باز دارد از قبیل شب نشینی ها، سخنان ریشخند و تمسخر، مشاغل و اهیه و ساز و آواز و غیره. نضر بن حارث که از رؤسای کفار بود به غرض تجارت به فارس میرفت و از آن جا قصص و تواریخ شاهان عجم را خریده همراه خود میآورد و به قریش میگفت : محمدr به شما قصه عاد و ثمود میگوید، بیایید من قصههای رستم و اسنفدیار و شاهان ایرانی را برای شما بیان کنم. نام برده یک کنیز آواز خوان نیز خریده بود و هر کس که در صدد بر میآمد که مسلمان شود، کنیز را پیش وی میبرد تا او را به آواز خوانی خود مشغول سازد، بعد از آن میگفت ببین این آواز بهتر است و یا دعوت محمد که میگوید : نماز بخوانید و روزه بگیرید و زحمت بکشید. بنابراین آیات مذکور نازل شد. [8]- روایت امام بخاری 47،9 و مسلم 7،16. [9]- روایت ابن ابو شیبة 309،6 و ابن جریر 61،11 و حاکم 411،2 حاکم حدیث را صحت دانسته و ذهبی با این صحت موافق است و بیهقی 223،10 و ابن جوزی 231. [10]- روایت بخاری 55،1. [11]- روایت ابن ابو شیبیة 309،6 امام بخاری در ادب 357،1 و ابن جریر 61،11 و 62،9 بیهقی 221،10 و 333 و ابن جوزی 231. [12]- سیر اعلام النبلاء 203،3. [13]- تفسیر قرطبی 52،14. [14]- روایت ابن جریر 62،11. [15]- مقدمه اصول تفسیر ابن تیمیه 105،95. [16]- روایت ابن ابی شبیة 309،6، طبری 62،11، ابن جوزی 231 و الدر المنثور 505،6. [17]- روایت ابن ابی شبیة 309،6، ابن جوزی، 231 و ابن ابی الدنیا الدر المنثور 505،6. [18]- غایة النهایة 515،1 و طبقات الداودی 386،1. [19]- روایت ابن عساکر، الدر المنثور 505،6. [20]- سیر اعلام النبلاء 155،5. [21]- روایت ابن ابو الدنیا، الدر المنثور 505،6. [22]- سیر اعلام النبلاء 520،4. [23]- روایت ابن ابو حاتم و حاکم در کتاب الکنی، الدر المنثور 505،6 507،5. [24]- روایت ابن ابو حاتم، الدر المنثور 505،6. [25]- سیر اعلام النبلاء 563،4. [26]- روایت طبری 13، 82 و ابن ابو الدنیا 13 و البزاز 3، 72 و بیهقی 10، 223 و ابن جوزی 231.
از کتاب: احکام موسیقی و سرود از دیدگاه اسلام، تألیف : شیخ احمد بن عبدالعزیز حمدان، مترجم : عبدالرحیم سالارزهی مصدر: دائرة المعارف شبکه اسلامی IslamWebPedia.Com
|
بازگشت به ابتدای
صفحه
بازگشت به نتایج قبل
چاپ
این مقاله
ارسال مقاله به دوستان |
|
|
|
|
|