|
|
قال ابن الجوزي ( تلبيس إبليس: 447) عن يحيى بن معاذ يقول: «اجتنب صحبة ثلاثة أصناف من الناس العلماء الغافلين والفقراء المداهنين والمتصوفة الجاهلين». امام ابن جوزی در کتاب "تلبیس ابلیس" آورده: از يحيي بن معاذ نقل است كه فرمود: «از صحبت سه گروه بپرهيزيد: عالمان غافل، فقيران تملق گو و صوفیان جاهل». |
|
الهیات و ادیان>شبهات>شیعه > بطلان ادعای رافضی در مورد دلالت حدیث پرنده بر امامت علی رضی الله عنه
شماره مقاله : 3709 تعداد مشاهده : 306 تاریخ افزودن مقاله : 31/6/1389
|
بطلان ادعای رافضی در مورد دلالت حدیث پرنده بر امامت علی رضی الله عنه
ابن مطهر الحلى رافضی می گوید: «دلیل هشتم حدیث پرنده است: همه علمای حدیث روایت کردهاند که روزی پرندهای بریان شده خدمت پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم آوردند. پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم فرمود: خداوندا محبوبترین مخلوق پیش خود و من را نزد من بفرست تا با من از این پرنده بخورد. علی رضی الله عنه آمد و در زد. أنس به او گفت: پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم کار دارد. علی رضی الله عنه برگشت. سپس پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم دوباره همان دعا را تکرار کرد. علی رضی الله عنه باز آمد و در را کوبید. أنس جواب داد: مگر نگفتم که پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم مشغول است! علی رضی الله عنه برگشت. پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم دوباره دعا را تکرار کرد. این بار علی رضی الله عنه آمد و با شدت بیشتری در را کوبید که صدای آن به گوش پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم رسید و به او اجازه ورود داد. و به او فرمود: چرا دیر آمدی؟ علی رضی الله عنه گفت: من آمدم ولی أنس به من اجازه ورود نداد. باز آمدم اما او دوباره مرا رد کرد تا اینکه بار سوم آمدم پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم فرمود: ای أنس چرا این کار را کردی؟ او جواب داد: خواستم که این دعا شامل یکی از انصار شود. پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم فرمود: ای أنس آیا در بین انصار کسی بهتر و برتر از علی وجود دارد؟ پس وقتی که او محبوبترین مخلوق نزد خداست لازم است که او امام باشد».
چند جواب به این ادعا خواهیم داد: میخواهیم که صحت این حدیث را به اثبات برساند. آنجا که میگوید: «همه علما این حدیث را روایت کردهاند، به آنها دروغ بسته است. زیرا این حدیث را هیچ کس از نویسندگان کتابهای حدیث صحیح روایت نکرده است و هیچ کدام از ائمه حدیث نیز بر صحت آن رأی ندادهاند. بلکه بعضی از مردم آن را نقل کردهاند همان طور که درباره فضایل افرادی غیر از علی رضی الله عنه نیز احادیثی را روایت کردهاند. در مورد فضایل معاویه نیز احادیث فراوانی روایت شده است، و در این باره کتابهایی هم تألیف کردهاند. اما اهل علم به حدیث هیچ کدام از این احادیث را در مورد هیچ کس قبول ندارند. دوم: به نظر اهل علم و شناخت روایت، حدیث پرنده جزو احادیث دروغ و ساختگی است. ابوموسی مدینی میگوید: «تعداد زیای از حافظان حدیث سلسلههای حدیث پرنده را به خاطر شناسایی و بررسی جمع کردهاند. از جمله حاکم نیشابوری، ابونُعیم و ابن مردویه. درباره این حدیث سؤال کردند او با وجود اینکه به تشیع نسبت داده شده است، جواب داد: این حدیث درست نیست و ساختگی میباشد. سوم: خوردن پرندهای چندان مسأله عظیمی نیست که محبوبترین مخلوق خدا بیاید تا از آن بخورد. زیرا طعام دادن به خوب و بد جایز است. در این باره نزد خداوند هیچ امتیاز و قربی برای این خوراک وجود ندارد. این کار هم هیچ کمک و استفادهای در جهت مصلحت دین و دنیا ندارد. چه کار عظیمی این جاست که محبوبترین مخلوق خدا آن را انجام دهد؟! چهارم: این حدیث با مذهب رافضیها در تضاد است. زیرا آنها میگویند: پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم میدانست که علی رضی الله عنه محبوبترین مخلوق خداست و او را به عنوان خلیفه بعد از خود تعیین کرده بود. اما این حدیث بر این امر دلالت میکند که او محبوبترین مخلوق خدا را نمیشناخته است. جواب پنجم: این است که گفته شود: پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم یا میدانست که علی رضی الله عنه محبوبترین مخلوق خداست و یا اینکه نمیدانست. اگر این مسأله را میدانست، میتوانست کسی را دنبال او بفرستد. همان طور که معمولا به همین صورت یاران خود را دعوت میکرد. یا اینکه دعا کند و بگوید: خداوندا علی را نزد من بیاور! زیرا او محبوبترین مخلوق نزد تو است. چه نیازی بود که دعایش را با ابهام بگوید؟ اگر هم اسم علی رضی الله عنه را میآورد أنس نیز از دست خواسته بیهوده خود راحت میشد و در را بر روی علی رضی الله عنه نمیبست. اگر هم پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم این موضوع را نمیدانست. این ادعای آنها که میگویند پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم این موضوع را میدانست باطل میشود. علاوه بر این در متن حدیث آمده است: «محبوبترین مخلوق به نزد «خود و من» حال چگونه امکان دارد که پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم محبوبترین مخلوق به نزد خودش را نشناسد؟! ششم: احادیث ثابتی که در کتابهای صحیح حدیث آمده است و اهل علم به حدیث نیز بر صحت و قابل قبول بودن آنها اجماع کردهاند مخالف این روایت هستند. حال چگونه میتوان با این حدیث دروغ و ساختگی که به هیچ وجه به صحت آن رأی داده نشده است با آن همه احادیث صحیح معارضه کرد؟
به نقل از: مختصر منهاج السنة، تالیف: شیخ الإسلام ابو العباس احمد بن تیمیه، اختصار : الشیخ عبدالله بن محمد الغنیمان (استاد تحصیلات عالی دانشگاه اسلامی مدینه منوره)، و مدرس در مسجد نبوی شریف، ترجمه: إسحاق دبیرى مصدر: سایت دائرة المعارف شبکه اسلامی IslamWebPedia.Com
|
بازگشت به ابتدای
صفحه
بازگشت به نتایج قبل
چاپ
این مقاله
ارسال مقاله به دوستان |
|
|
|
|
|