|
|
قال ابن الجوزي ( تلبيس إبليس: 447) عن يحيى بن معاذ يقول: «اجتنب صحبة ثلاثة أصناف من الناس العلماء الغافلين والفقراء المداهنين والمتصوفة الجاهلين». امام ابن جوزی در کتاب "تلبیس ابلیس" آورده: از يحيي بن معاذ نقل است كه فرمود: «از صحبت سه گروه بپرهيزيد: عالمان غافل، فقيران تملق گو و صوفیان جاهل». |
|
الهیات و ادیان>شبهات>شیعه > بطلان استدلال رافضی مبنی بر اینکه علی رضی الله عنه امام امت است زیرا او بهترین شخص این امت بود
شماره مقاله : 3570 تعداد مشاهده : 342 تاریخ افزودن مقاله : 24/6/1389
|
بطلان استدلال رافضی مبنی بر اینکه علی رضی الله عنه امام امت است زیرا او بهترین شخص این امت بود ابن مطهر الحلى رافضی می گوید: «پنجم: واجب است که امام از پیروانش برتر باشد، و علی چنانکه خواهد آمد، برترین اهل زمانش است، لذا به علت قبح مقدّم ساختن خوب بر خوبتر از نظر عقل و نقل، او امام است. خداوند متعال میفرماید:{ أَفَمَنْ یهْدِی إِلَى الْحَقِّ أَحَقُّ أَنْ یتَّبَعَ أَمْ مَنْ لا یهِدِّی إِلا أَنْ یهْدَى فَمَا لَكُمْ كَیفَ تَحْكُمُونَ (٣٥) }.(یونس: 35). «ایا كسى كه هدایت به سوى حق مىكند براى پیروى شایستهتر است، یا آن كس كه خود هدایت نمىشود مگر هدایتش كنند؟ شما را چه مىشود، چگونه داورى مىكنید». پاسخ او چند وجه دارد: یکی آنکه: به فرض دوم این سخن صحیح نیست، ما نمیپذیریم که علی بهترین اهل زمان خویش است، بلکه بهترین این امت بعد از پیغمبرش ابتدا ابوبکر و سپس عمر است و این حکم از زبان علی و افراد دیگر هم روایت شده است. که توضیح آن در جواب ما به این مسأله خواهد آمد. دوم: درست است که عموم اهل سنت و غیر آنان میگویند: در صورت امکان واجب است که فرد برتر امام شود، ولی این رافضی دلیلی برای اثبات این مقدمه نیاورده است، و بسیاری از علما در خصوص آن با وی مخالفت کردهاند. آیه ذکر شده هم برهانی برای آن مقدمه محسوب نمیشود. چون آنچه در آیه ذکر شده این است که: آن کس که راه راست را نشان میدهد، و آن کس که راه راست را نشان نمیدهد مگر آن که خود هدایت شود، و اینکه برتری داده شده قاعدتاً هدایت نمیشود مگر اینکه برتر، وی را هدایت نماید، اما گاهی فرد بدون آن که از هادی برتر یا بهترش چیزی بیاموزد به هدایت زیادی نائل میشود، و گاهی فرد از کسی که از او برتر است عالمتر میشود، هر چند آن شخص برتر مرده باشد، و این فرد عالمتر از او که زنده است از آن فرد برتر چیزی نیاموخته باشد. علاوه بر این: آن کس که راه راست (راه حق) را نشان میدهد مطلقاً خداوند متعال است، و آن کسی که هدایت نمیشود مگر آن که هدایت شود صفت هر یک از مخلوقات است که هدایت نمیشوند مگر آن که خداوند متعال هدایتشان فرماید، مقصود از عبارت آیه همین است و مراد آن که پرستش خداوند سزاوارتر از پرستش آفریدههای اوست. چنانکه در سیاق آیه آمده است:{ قُلْ هَلْ مِنْ شُرَكَائِكُمْ مَنْ یهْدِی إِلَى الْحَقِّ قُلِ اللَّهُ یهْدِی لِلْحَقِّ أَفَمَنْ یهْدِی إِلَى الْحَقِّ أَحَقُّ أَنْ یتَّبَعَ أَمْ مَنْ لا یهِدِّی إِلا أَنْ یهْدَى (٣٥) }.(یونس: 35). «بگو: «ایا هیچ یك از معبودهاى شما، به سوى حق هدایت مىكند؟! بگو: «تنها خدا به حق هدایت مىكند! ایا كسى كه هدایت به سوى حق مىكند براى پیروى شایستهتر است، یا آن كس كه خود هدایت نمىشود مگر هدایتش كنند؟ شما را چه مىشود، چگونه داورى مىكنید». خداوند این آیات را با این فرمودهاش آغاز نموده که:{ قُلْ مَنْ یرْزُقُكُمْ مِنَ السَّمَاءِ وَالأرْضِ أَمْ مَنْ یمْلِكُ السَّمْعَ وَالأبْصَارَ وَمَنْ یخْرِجُ الْحَی مِنَ الْمَیتِ (٣١) }.(یونس: 31). «بگو: «چه كسى شما را از آسمان و زمین روزى مىدهد؟ یا چه كسى مالك (و خالق) گوش و چشمهاست؟ و چه كسى زنده را از مرده، و مرده را از زنده بیرون مىآورد». تا به آنجا میرسد که:{ قُلْ هَلْ مِنْ شُرَكَائِكُمْ مَنْ یهْدِی إِلَى الْحَقِّ }.(یونس: 35). همچنین باید اشاره نمود که: بسیاری از علما معتقد هستند که: ولایت فرد بهتر یا برتر در صورتی واجب است که در ولایت افراد پایینتر از او مصلحت بیشتری یافته نشود، و ولایت آن فرد برتر مفسدهای به دنبال نداشته باشد. اصولاً این مسائل را کسانی مطرح میکنند که علی را از ابوبکر و عمر برتر میدانند مانند زیدیه و معتزله یا کسانی که در این امر متوقف هستند همچون یکی از فرقههای معتزله. اما اهل سنت نیازی به رد این پیش فرض ندارند، چون ابوبکر صدیق نزد آنان بهترین امت است. منظور ما این است که روشن کنیم رافضه هر چند هم که سخن حقی بگویند اما قادر نیستند که دلیل صحیحی برای اثبات آن بیاورند، چون آنان بسیاری از راههای علم را بر خود بستهاند، به طوری که از بیان حقیقت عاجز گشتهاند. تا آنجا که نمیتوانند ایمان علی را به خوارج و امامت او را به مروانیه و دشمنان او ثابت کنند. چون این رافضه همان استدلال آنان را علیه خودشان اطلاق میکنند و از شدت جهل و دنبالهروی کورکورانه از امیال شخصیشان متوجه نیستند که چه تناقض و فسادی در سخنان باطلشان جاری است.
به نقل از: مختصر منهاج السنة، تالیف: شیخ الإسلام ابو العباس احمد بن تیمیه، اختصار : الشیخ عبدالله بن محمد الغنیمان (استاد تحصیلات عالی دانشگاه اسلامی مدینه منوره)، و مدرس در مسجد نبوی شریف، ترجمه: إسحاق دبیرى مصدر: سایت دائرة المعارف شبکه اسلامی IslamWebPedia.Com
|
بازگشت به ابتدای
صفحه
بازگشت به نتایج قبل
چاپ
این مقاله
ارسال مقاله به دوستان |
|
|
|
|
|