|
|
قال ابن الجوزي ( تلبيس إبليس: 447) عن يحيى بن معاذ يقول: «اجتنب صحبة ثلاثة أصناف من الناس العلماء الغافلين والفقراء المداهنين والمتصوفة الجاهلين». امام ابن جوزی در کتاب "تلبیس ابلیس" آورده: از يحيي بن معاذ نقل است كه فرمود: «از صحبت سه گروه بپرهيزيد: عالمان غافل، فقيران تملق گو و صوفیان جاهل». |
|
فقه>مفاهیم و اصطلاحات فقهی>وليمه
شماره مقاله : 354 تعداد مشاهده : 340 تاریخ افزودن مقاله : 29/5/1388
|
وليمه = سور ازدواج
1-تعريف آن:
كلمه وليمه از “ولم“ بمعني جمع و گردهمائي گرفته شده است
زيرا زوجين هم با هم جمع ميشوند ودر عرف و عادت بمعني طعام و غذائي استكه براي مراسم عروسي و زفاف آماده ميشود. دركتاب “قاموس“ آمده است: وليمه طعام و غذاي عروسي يا هر طعاميكه براي دعوت و ضيافت و امثال آن ساخته ميشود، ميباشد. اولم، يعني وليمه ساخت -سور داد -.
٢-حكم آن از نظر شرع
جمهور علماگويند: وليمه سنت موكده است و پيامبر صلي الله عليه و سلم برآن تاكيد نموده است:
1-پيامبر صلي الله عليه و سلم به عبدالرحمن بن عوفگفت:" أولم.ولو بشاة [وليمه بده حتي اگر گوسفندي هم باشد]".
٢-انسگفته است: پيامبر صلي الله عليه و سلم براي عروسي زينب بيش از همه زنانش وليمه داد،
وليمه او را يكگوسفند داد گوسفندي سربريد و ياران خود را بدان ضيافت نمود -
بروايت بخاري و مسلم.
٣-از بريده روايت استكهگفت: چون علي از فاطمه خواستگاريكرد پيامبر صلي الله عليه و سلم فرمود: " إنه لابد للعرس من وليمة [براستي براي عروسي وليمه لازم و ضروري است]". بروايت احمدكه بقول حافظ در سند آن اشكالي نيست.
٤- انس گفت: “پيامبر صلي الله عليه و سلم براي هيچيك از زنانش باندازه زينب وليمه نداد، مرا
بدنبال مردم ميفرستاد كه مردم را دعوتكنيم، بدانان نان وگوشت دادم تا اينكه همه سير شدند“ - شايد برايشانكبابكرده باشد.
٥- بخاري روايتكرده استكه پيامبر صلي الله عليه و سلم در عروسي يكي از زنانش از مقدار دو
“مد“ جو طعام ساخت و وليمه داد. البته اين اختلاف و تفاوت بين وليمه زنان پيامبر صلي الله عليه و سلم به فضيلت بعضي ازآنها برديگري بستگي ندارد، بلكه بستگي به حالت ،داشتن و نداشتن پيامبر صلي الله عليه و سلم داشته است. يعني هرچه داشت ازآن وليمه ميساخت.
٣- وقت وليمه
وقت وليمه بستگي به عرف و عادت مردم دارد: بهنگام عقد يا بعد ازعقد يا بهنگام زفاف و عروسي يا بعد ازآن است. بخاريگويد: پيامبر صلي الله عليه و سلم بعد از زفاف با زينب مردم را به وليمه دعوتكرد.
٤- پاسخ دادن به دعوت وليمه
كسيكه به وليمه و مراسم عروسي دعوت ميشود بروي واجب استكه دعوت را اجابتكند، چون اينكار موجب اهتمام بدان و خوشحالكردن داماد و راضي و خرسند ساختن او ميباشد:
1- از ابن عمر روايت است كه پيامبر صلي الله عليه و سلم گفت:" إذا دعي أحدكم إلى وليمة فليأتها [هرگاه يكي از شما به وليمهاي دعوت شد، دعوت را اجابتكند و بدان برود]".
٢- از ابوهريره روايت است كه گفت: پيامبر صلي الله عليه و سلم فرمود:" ومن ترك الدعوة فقد عصى الله ورسوله [هركس دعوت را اجابت نكند براستي از خدا و پيامبرش نافرماني كرده است ]’’.
٣-از او روايت استكه پيامبر صلي الله عليه و سلم گفت:" لو دعيت إلى كراع لاجبت، ولو أهدي إلي ذراع لقبلت [اگر مرا براي پاچه -گاو وگوسفند -دعوتكنند اجابت مي كنم و اگر ساق حيواني را به من هديهكنند ميپذيرم]". بخاري اين احاديث را روايتكرده است.
اگر دعوت همگاني باشد و بطور مشخص براي شخصي يا جماعتي نباشداجابت وپذيرش واجب نيست بلكه مستحب نيزنميباشد مثل اينكه دعوتكننده بگويد: اي مردم دعوت به وليمه مرا نيزبپذيريد، بدون اينكهكسي را تعيينكند يا اينكه دعوتكننده بكسي گويد: بهركس رسيدي او را دعوتكن، همانگونه كه پيامبر صلي الله عليه و سلم چنينكرد: انسگويد: پيامبر صلي الله عليه و سلم ازدواجكرد و با زنش زفاف نمود. لذا مادرم ام سليم غذاي مخصوص “حيس - غذايي از خرما و روغن وكشك“ را ساخت وآن را درظرفي ريخت وگفت: آن را براي رسول خدا ببر، آن را براي او بردم. اوگفت: آن را بگذار. سپسگفت: فلاني وفلاني و هركس راكه به وي رسيدي دعوتكن. من كساني را كه نام برده بود و كساني راكه با آنان برميخوردم دعوت كردم“. بروايت مسلم.
بعضي گفتهاند: اجابت دعوت دعوتكننده فرض كفايه است -اگر بعضي رفتند فرض از ديگران ساقط ميشود -بعضي آن را مستحب ميدانند. قول اول ظاهرتر است زيرا عصيان تنها براي ترك واجب است.
-و پيامبر صلي الله عليه و سلم گفت: هركس آن را ترككند مرتكب عصيان شده است البته اين مربوط به دعوت وليمه عروس است.
اما دعوت به وليمه نكاح بقول جمهورعلما مستحب است نه واجب برخي از علماي شافعيه گفتهاند: اجابت و پذيرش هر دعوتي واجب ميباشد و ابن حزم ميپندارد كه اين قول جمهور اصحاب و تابعين است. چون از محتواي احاديث برميآيدكه اجابت هر دعوتي خواه دعوت ازدواج و عروسي باشد يا دعوت غير آن لازم و واجب ميباشد.
٥- شرايط وجوب اجابت دعوت
حافظ ابن حجر در “الفتح“گفته است: شرايط وجوب پذيرش و اجابت دعوت بشرح زير است:
1-دعوتكننده بايد مكلف و آزاده و عاقل و اهل تمييز باشد.
٢-نبايد دعوت را به ثروتمندان اختصاص دهد و فقيران را ازآن محرومكند.
٣-نبايد دعوت بخاطر دوستي شخصي يا ترس از وي باشد.
٤-بنا بقول اصح دعوتكننده بايد مسلمان باشد.
٥-بنا بقول مشهور دعوت بايد اختصاص به روز اول داشته باشد.
٦- و نبايد اين دعوت مسبوق بدعوت ديگري باشدكه در آن صورت اجابت دعوت اول واجب است نه دومي.
٧-نبايد در مجلس دعوت چيزي باشدكه موجب آزارورنج مدعو باشد ازقبيل منكران و غيرآن -كه درآن صورت اجابت واجب نيست.
٨-نبايد شخص دعوت شده عذري و پوزشي داشته باشد -چون با وجود عذر وجوب ساقط ميشود -بغويگفته است: اگركسي عذري داشته يا راه دورباشد و برايش ايجاد مشقت و رنجكند، عدم اجابت دعوت اشكالي ندارد.
٦-دعوتكردن ثروتمندان بدون فقيران مكروه است
دعوت ثروتمندان به وليمه بدون فقيران مكروه است. از ابوهريره روايت است كه پيامبر صلي الله عليه و سلم گفت:" شر طعام الوليمة يمنعها من يأتيها ويدعى إليها من يأباها، ومن لم يجب الدعوة فقد عصى الله ورسوله [بدترين طعام وليمه، وليمهاي استكه مردمان فقير را ازآن منع ميكنند و حال آنكه آنان حاضر به اجابت هستند و مردمان ثروتمند را بدان ميخوانند و حال آنكه آنان حاضر به اجابت نيستند. هركس دعوت را اجابت نكند و نپذيرد براستي از خدا و پيامبر صلي الله عليه و سلم نافرماني كرده است]’’. و در روايت بخاري چنين است: " شر الطعام طعام الوليمة: يدعى لها الاغنياء، وتترك الفقراء [بدترين .طعام، طعام وليمهاي استكه ثروتمندان را بدان دعوت مي كنند و فقيران را بدان نميخوانند]’’ .
به نقل از: فقه السنه ، تأليف سيد سابق، مترجم محمود ابراهيمي، تهران، ناشر مردمسالاري، دوم 1387.
|
بازگشت به ابتدای
صفحه
بازگشت به نتایج قبل
چاپ
این مقاله
ارسال مقاله به دوستان |
|
|
|
|
|